«توپ مذاکرات هسته‌ای در زمین آمریکا» عنوان یادداشت امروز جام جم به قلم دکتر سید محمد حسینی رییس مرکز امور بین‌الملل سازمان صداو سیما است که در آن می خوانید:تاریخ مذاکرات هسته‌ای ایران با طرف غربی اما چیز دیگری می‌گوید. جمهوری اسلامی ایران از سال 2003 تاکنون به دفعات حسن نیت خود را در مذاکرات نشان داده است و با برداشتن گام‌های عملی و قبول برخی از پیشنهادات، عزم خود را برای اعتماد‌سازی نشان داده است، اما هر دفعه با سیگنال منفی غرب و به خصوص آمریکا مواجه شده است. این به معنی آن است که اگر مقامات ایرانی نسبت به کنش متقابل و سازنده طرف غربی مطمئن شوند، به طور حتم گام سازنده و مثبتی برخواهند داشت. خروج از بن‌بست هسته‌ای ایران نیز وابسته به تغییر رفتار طرف غربی بویژه آمریکاست چرا که تاریخ مذاکرات نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران تاکنون چند بار اقدامات عملی را برای اعتمادسازی انجام داده است. بسیاری از محافل سیاسی و رسانه ای غرب با اشاره تلویحی به تحولات و رویدادهای کنونی منطقه و جهان، این دور از مذاکرات را تعیین کننده و سرنوشت ساز ارزیابی کرده اند. - اگرچه معاهده دراین باره هر چند که نشانه ها و مستندات فراوانی را می توان آدرس داد - و پیش از این به موارد بسیاری از آن پرداخته ایم- ولی در این مختصر به چند نمونه بسنده می کنیم. OBJECTIVE GAURANTEE- بدهد که پرونده کشورمان را از دستور کار شورای حکام خارج کرده و به روال عادی بازگرداند، اما سه ماه بعد، در اجلاس لندن که قرار بود در آن تضمین های دو جانبه ارائه شود، وزرای خارجه تروئیکای اروپا- انگلیس، فرانسه و آلمان- اعلام کردند تنها تضمین عینی مورد قبول آنها دست کشیدن جمهوری اسلامی ایران از فعالیت هسته ای است و با پررویی «الگوی لیبی» را پیشنهاد کردند!. اصفهان آغاز شد. UCFC فقط در دو حالت قابل ارجاع به شورای امنیت است. DIVERSION- اسناد موسوم به مطالعات ادعایی -آمریکا مدعی است این اسناد (!) یک فایل پاورپوینت - - این اسناد را تایید کند و همین به اصطلاح اسناد، امروزه به اصلی ترین محور چالش هسته ای 1+5 با کشورمان تبدیل شده است! و دهها نمونه مشابه دیگر که پیش از این به آنها پرداخته ایم و بازگو کردن آن موضوع اصلی این نوشته نیست. آسوشیتدپرس؛ به موافقت 1+5 با غنی سازی زیر پنج درصد اورانیوم در ایران اشاره کرده و آن را یک موفقیت برای کشورمان ارزیابی کرده است، حتی پایگاه «دبکا» از امتیاز مشترک آمریکا و اسرائیل به ایران! در مذاکرات استانبول خبر داده و می نویسد اوباما و نتانیاهو موافقت کرده اند که ایران 1000 سانتریفیوژ و 1000 کیلوگرم اورانیوم داشته باشد! و به اصطلاح از چرخش توأم با نرمش! اسرائیل خبر داده و می گوید «اسرائیل مواضع خود را تا حدودی تعدیل کرده و از توقف کامل و همیشگی غنی سازی اورانیوم در ایران دست کشیده است»! و موارد مشابه دیگری که متاسفانه برخی از رسانه ها و شخصیت های داخلی کشورمان نیز، از این مواضع آمریکا و متحدانش کمی تا قسمتی ابراز خشنودی کرده اند!. و پادمان های مربوطه سقفی برای غنی سازی تعیین نشده است، ثانیا؛ جمهوری اسلامی ایران تاکنون با اقتدار و بدون اعتنا به قطعنامه های غیرقانونی 1737/ 1747/ 1803/ 1835 و 1929 به چرخه قانونی فعالیت هسته ای خود ادامه داده و این چرخه را که در صورت نیاز غنی سازی بدون سقف اورانیوم از جمله آن است تثبیت کرده است بنابراین آنچه آمریکا و متحدانش این روزها و در آستانه مذاکرات اسلامبول از آن با عنوان امتیاز به ایران یاد می کنند، نه فقط «امتیاز» نیست، بلکه امتیاز گرفتن - بخوانید باج خواهی- از ایران اسلامی است و پذیرش آن مفهومی غیر از افتادن در دام خطرناک 1+5 ندارد. راسان: «امام(ره) و زمانمند شدن مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام»هر چند حضرت امام(ره) به ویژه در اواخر حیات شریفشان بر «اطلاق» در ترکیب ولایت مطلقه فقیه تاکید می کردند، مطلق امور حکومتی و حتی تعطیلی موقت اجرای احکام اولیه را از شئون ولایت مطلقه فقیه می دانستند و با استناد به دو عنصر مصلحت و ضرورت حفظ نظام را اوجب واجبات می خواندند، اما از همان ابتدا که چاره اندیشی های ایشان برای رفع اختلاف ها در مقام تقنین آغاز شد، مصلحت را مصلحتی ضابطه مند و در عین حال موقت و زمانمند تلقی می کردند. ۱۷ صادر کردند، آمده است: «... مصلحت نظام امور مهمه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد.» ۱۹، ضمن ارائه راهکاری برای عبور از معضلات به وجود آمده، تعاریفی دقیق از ضرورت ها یا مصلحت های مدنظر خود و همچنین محدودیت های زمانی آن ها بیان کرده اند که بسیار راهگشا بوده و است: «آن چه در حفظ نظام جمهوری اسلامی دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام می شود و آن چه ضرورت دارد که ترک آن یا فعل آن مستلزم فساد است و آن چه فعل یا ترک آن مستلزم حرج است، پس تشخیص موضوع، به وسیله اکثریت وکلای مجلس شورای اسلامی با تصریح به موقت بودن آن مادام که موضوع محقق است و پس از رفع موضوع خود به خود لغو می شود، مجازند در تصویب و اجرای آن باید تصریح شود که هر یک از متصدیان اجرا از حدود مقرر تجاوز نمود مجرم شناخته می شود.» (صحیفه نور، ج۱۸۸)قریب به همین تعبیر و با عنایت به مشکلات اجرایی و تقنینی که مشخص نبودن حدود اجرایی مصالح ممکن است در پی آورد، رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر رییس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام با ایشان، ضمن تاکید بر مهم ترین چارچوب های تشخیص مصلحت مانند اعتقاد اکثریت قاطع اعضای مجمع و اهم بودن مصلحت، تاکید کردند که «باید دوره و زمان همه احکامی که به عنوان مصلحت صادر می شود، مشخص باشد.» رسالت: «درشت گویی شیخ امارات راجواب دهید!»رییس جمهور در سفر به هرمزگان با مردم ابوموسی دیدار کرد . وی در این دیدار گفت: «از 40 مصوبه دولت برای شهرستان ابوموسی تاکنون 25 مصوبه اجرا، 9 مصوبه در دست اجرا و شش مصوبه دیگر هنوز اجرایی نشده است». به نظر می‌رسد شیوخ امارات از زنگ بیداری در منطقه بی‌خبرند و حرف‌های خود را در مورد جزایر ایرانی همچنان می‌خواهند تکرار کنند. تاسیس دولت امارات که قبل از این اصلا در صفحه جغرافیای سیاسی جهان وجود خارجی نداشت تقریبا در همین سال بوده است. دولت کنونی امارات چگونه می‌تواند تاریخ ایران و جهان را قبل از خود منکر شود و حرفی بی‌اساس را مبنی بر حاکمیت بر جزایر سه گانه ایرانی مرتب تکرار کند. غرب برخی شیوخ منطقه را در کاخ‌های شیشه‌ای نشانده‌ است ومرتب به آنها دستور سنگ اندازی به طرف قدرتی بزرگ چون جمهوری اسلامی ایران می دهد. رییس جمهور ایران در سفر به یک نقطه جغرافیایی ایران در حال رتق و فتق امور مردم است. یک نفر از آن سوی آب‌های خلیج فارس می‌گوید: «این حضور و این اظهارات ، نقض حاکمیت امارات» است. درشت گویی شیخ امارات را وزارت خارجه باید محکم جواب دهد. او گفته است؛ در کتابی که آقای دکتر اقتداری تهیه کرده ومطالب این کتاب در زمان مظفر‌الدین‌شاه توسط «سدید السلطنه کبابی» که سیاستمدار و از مورخین بندرعباس بوده، آماده شده است، نوشته شده که بسیاری از شیوخی که به جزیره ابوموسی آمدند، یک اعتراف نامه نوشتند و اعلام کردند که ما برای علف چر و گوسفند‌چرانی می‌آییم و رعیت دولت ایران و مهمان دولت ایران هستیم و بسیار از دولت ایران تشکر می‌کنیم که اجازه داده ما در اینجا بمانیم و گوسفندان خود را چرا دهیم.» سال پیش اکنون ادعای مالکیت هم دارند! ادعای مالکیت جزیره ابوموسی که در خلیج‌فارس قرار دارد، ادعایی است که سال‌هاست از سوی این شیخ‌نشین مطرح می‌شود، تلاش‌های فراوانی را هم انجام داده است تا این موضوع در مجامع بین‌المللی مطرح شود اما چون هیچگاه سند ومدرک محکمه پسندی را ارائه نداده پس از مدت کوتاهی صدایش خاموش شده و ساکت می‌ماند تا در زمان دیگری دوباره به داد و فریاد بپردازد. اکنون و با توجه به شرایط حال حاضر می‌طلبد که مقامات سیاسی و دستگاه دیپلماسی کشور پاسخ درخوری را به مقامات امارات بدهند تا با همراهی با واکنش مردمی علیه اظهارات گستاخانه مقامات اماراتی، نشان دهند که تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران خدشه‌ناپذیر است و هیچ کشوری نمی‌تواند به آن تعرضی داشته باشد. متاسفانه امارات نشان داد که همسایه مطمئن و مناسبی برای ما نیست. به تعبیری می‌شود گفت که آنها نمایندگی مطالبات آمریکا در منطقه را ایفا می‌کنند و به این دلیل نیز خودشان را در ورطه‌ای قرار می‌دهند که منافع ملی امارات را تهدید می‌کند. این در حالی است که اظهارات و اقدامات امارات باعث می شود جمهوری اسلامی ایران در مراوداتش با این کشور تجدید نظر کند؛ در عین حال امارات خوب می داند در شرایطی که غرب در رکود اقتصادی به سر می برد این کشور به شدت نیازمند مراوده با ماست و چنین اقداماتی آثار زیانبار برای امارات به دنبال خواهد داشت. ابوموسی تنب بزرگ و کوچک جزو خاک جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود و مذاکره پذیر نیست از این رو اجازه نمی دهیم کشورهای منطقه و اماراتی ها که در نقشه با ذره بین باید به آنها نگاه کرد چنین برخورد کرده و اظهاراتی فراتر از اندازه خود نمایند. از مسوولان دیپلماسی کشور نیز انتظار می رود تحرک بیشتری از خود نشان داده و قاطعانه واکنش نشان دهد؛ البته در همین راستا مسئولان کشور می‌توانند در مسائل اقتصادی که پاشنه آشیل اماراتی هاست و می تواند برای آنها تعیین کننده باشد، تجدید نظر کنند. «فرصت اعتمادسازی در استانبول» عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن می خوانید: از سوی دیگر ایران نیز ضمن تاکید بر دستاوردها و حقوق هسته ای خویش فشار زیادی را از طریق تحریم‌ها تحمل می کرد. ضمن اینکه طرفین از اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی و تاکید بر استفاده از گزینه نظامی در مورد برنامه هسته ای ایران رضایت نداشتند. از سوی دیگر مقامات هسته ای کشورمان نیز اعلام کردند که حاضرند در قالب مذاکرات منطقی و بدون پیش شرط برای حل و فصل مسئله هسته ای کشورمان با غرب همکاری کنند. 2- به سبب حل نشدن موضوع فعالیت های صلح آمیز کشورمان برای کشورهای غربی و کارشکنی هایی که در این بین صورت می گیرد، بسیاری از روابط دیپلماتیک که برای ما زمینه ساز افزایش مراودات تجاری است، قطع شده و یا به حداقل رسیده است. 5- نکته بسیار مهم و حیاتی اینکه پیمانه مذاکرات ما با غرب در مسئله هسته ای پر شده است و مشخص نیست بعد از این مذاکرات چه وضعیت برای ما پیش آید. اینکه ما به لحاظ انسانی و اسلامی انگیزه ای برای دست یابی به سلاح هسته ای نداریم کاملاً واضح است. لذا ضروری است تا این نیت خود را با انجام مذاکرات گسترده برای کشورهایی که ابهامی در فعالیت های ما دارند مشخص کنیم. اکنون در حالی 14 ماه از آن زمان می‌گذرد که تحولی خاص جهان را معطوف به بحرین ساخته است. دو ماه است الخواجه فعال و مبارز بحرینی به جرم آنکه در کنار ملت برای احقاق حقوق مردم حضور یافته در بازداشت به سر می‌برد. نکته اساسی آنکه ملت بحرین نشان داد که صرفا معطوف به احقاق حقوق خود نمی‌باشد بلکه آزادی و حقوق کسانی که در حبس آل خلیفه هستند را پی گیری می‌کنند. آل سعود و آل خلیفه اکنون در برابر فاز دیگر قیام مردمی مواجه هستند که تزلزل بیشتر آنها را به همراه داشته است. این امر دو دستاورد برای مردم بحرین داشته است نخست آنکه توجه جهانی به بحرین روحیه مضاعف به مردم برای ادامه قیام داده است. غزه پس از جنگ 22 روزه و افشای جنایات صهیونیستها کانون توجه جهان شد و آزادی خواهان برای حمایت از آن قیام کردند حال آنکه الخواجه می‌تواند زمینه‌ای باشد برای تکرار بیداری جهان، اما این بار در قبال بحرین. آنچه که در ارزیابی‌ها گفتند این بود که بانک‌ها باید به قاعده رفتار کرده و تسهیلات مورد نیاز آن‌ها را تامین کند و دولت باید بدهی‌هایش را بپردازد و قاچاق در کشور باید ریشه کن شود و نهایت آنکه چرا برنامه‌های توسعه‌ای در ارتباط با برخی بخش‌های اقتصادی منجر به نتیجه‌ای نشده و بالاخره اینکه اجرای برخی تئوری‌های اقتصادی نظیر آزادسازی اقتصاد تا اصلاح طرح فعلی هدفمندی یارانه‌ها شاید چاره درمان بعضی مشکلات باشد. کما اینکه در بودجه سال 91 بخش بزرگی از دارایی‌های خود را برای ایفای دیون به مجموعه‌های ذی‌ربط با خود اختصاص داده است. حل مشکلات فعلی بخش خصوصی در اقتصاد ایران با برگزاری سمینار و انعکاس و تکرار نظریه‌های کلان اقتصادی و پرداختن به حواشی حل نمی‌شود، چاره مشکلات قدم به جلو گذاشتن و راهکارهای عملی ارائه کردن است. اینکه دولت مشکلات بخش خصوصی را حل کرده یا امکانات آن را توسعه دهد، عمر نوح می‌خواهد. این صندوق که چیزی شبیه یک بانک تخصصی توسعه صنعتی و معدنی خواهد بود، وظیفه تامین سرمایه در گردش و کمک به اجرای طرح‌های بخش خصوصی را بر عهده خواهد داشت. این صندوق می‌تواند در انتقال تکنولوژی و دانش فنی فعال شود. ایران که بارها تعهد خود را به صلح آمیز ماندن برنامه‌ هسته‌ای‌اش اعلام کرده، ادامه مذاکرات را محملی برای ادامه روند هسته‌ای و نمایش تعهد به راهبردهای دیپلماتیک می‌داند. نه فقط اظهارات اخیر هیلاری کلینتون که موضع‌گیری‌های رهبران غربی گروه 1+5 نیز نشان می‌دهد بر خلاف اظهارات هیجانی و شتاب‌زده برخی دولتمردان غربی و اشتیاقی که برای توسل به اقدام نظامی علیه ایران‌ نزد برخی سیاستمداران کشورهای ضد ایرانی وجود دارد، تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان غربی با خردمندی از توسل به اقدام نظامی خودداری می‌کنند. در حقیقت غرب نمی‌خواهد و شاید نمی‌تواند هزینه‌های مادی و غیر‌مادی شروع اقدام نظامی علیه ایران و تبعات آن را بپذیرد به همین جهت توسل به گفت‌وگو‌های نه چندان پرثمر را ابزاری برای احتراز از اقدام نظامی یافته است. هدف از طرح مدیریت ریسک در این حوزه‌، شناخت انواع ریسک‌ها برای آماده‌سازی حوزه‌های کسب و کارهای دانش‌بنیان برای کاهش اثرات ناخوشایند احتمالی عوامل محیطی دور و نزدیک بر روند رو به رشد این نوع کسب و کارها است، چرا که ریسک‌ها بخشی از واقعیات‌ اینگونه کسب‌وکارها هستند و فعالان این حوزه چاره‌ای جز رویارویی با خطرات احتمالی پیشرو تولید و صادرات کالاهای دانش‌بنیان ندارند و لازم است که به مدیریت ریسک به‌عنوان یکی از عوامل انگیزشی در توسعه کسب وکارهای دانش‌بنیان نگریسته شود. همچنین ریسک‌های غیر مالی به تغییرات سریع فناوری، تاثیر مولفه‌های سیاسی در انتقال دانش فنی در حوزه کسب و کارهای دانش‌بنیان، نیاز به سرمایه‌گذاری هنگفت در زمینه تحقیق و توسعه، تلاش در حفظ پویایی در تولید محصولات جدید، سرمایه‌گذاری هنگفت و مستمر در بخش تحقیق و توسعه و بی‌ثباتی در قوانین و مقررات بویژه در حوزه موانع تعرفه‌ای و انتقال فناوری گفته می‌شود. در حال حاضر بازار جهانی کالاهای دانش‌بنیان بیشتر محدود به چند کشور است. تعداد ۹۱در حال حاضر تعداد کالاهای‌ های‌تک قابل مبادله در سطح جهانی بالغ بر ۱۳۰۱۱۵ میلیون دلار در سال ۶۲‌ازآنجایی‌که عامل اصلی پیشرفت کسب‌وکارهای دانش‌بنیان را طرح‌ها و ایده‌های خلاقانه مهندسان و مبتکران تشکیل می‌دهد، تجاری‌سازی ایده‌ها در شرایطی که اقتصاد جهانی به سمت افزایش رقابت و کاهش انحصارات در حوزه دانش‌بنیان حرکت می‌کند و کسب و کارهای دانش‌بنیان کشور بیشتر جدید هستند، خواه ناخواه در ابتدای فعالیت بسیار حساس و آسیب‌پذیر هستند و نیازمند دانش و تجربه مدیریتی و دسترسی آسان کارآفرینان به منابع مالی کافی است. در واقع مراکز رشد فناوری با ارائه خدمات تخصصی و حرفه‌ای تا حدودی برخی عوامل ایجاد‌کننده ریسک را دفع و یا قابل تحمل‌تر می‌سازند و از این طریق به ماندگاری و اقتصادی کردن کسب و کارهای دانش بنیان کمک می‌کنند. تلاش دولت در ایجاد و توسعه شرکت‌های ریسک‌پذیر (