«ناقوس جنگ در منطقه» سرمقاله امروز روزنامه رسالت است که در آن می خوانید:در عرصه بین المللی نیز شکاف نظرات در موضوع سوریه هر روز عمیق تر می شود. برخی کشورها از جمله عربستان ، قطر و ترکیه بدنبال مفری برای کسب مجوز مداخله خارجی در سوریه هستند و در مقابل آنها چین ، روسیه و ایران معتقدند هرگونه مداخله خارجی، به گسترده تر شدن بحران در سوریه می انجامد.به گونه ای که تنها چهار روز پس از خبر 29 خرداد خبرگزاری فارس مبنی بر نفوذ یک فروند بالگرد ارتش ترکیه به حریم هوایی سوریه برای انجام یک پرواز شناسایی ، شبکه تلویزیونی المنار روز دوم تیر اعلام کرد پدافند ضد هوایی ارتش سوریه، یک جت جنگنده ترکیه را در آبهای جنوبی کشور به دلیل نقض حریم هوایی ساقط کرده است.لذا نقض حریم هوایی یک دولت نقض جدی حقوق بین الملل محسوب می شود. همانگونه که پس از جنگ جهانی اول،اصل حاکمیت دولت ها بر قلمرو هوایی خویش عملا پذیرفته شد و بر اساس کنوانسیون 1919پاریس راجع به مقررات ناوبری هوایی ، حق حاکمیت کامل یک دولت بر قلمروهای هوایی ودریایی آن کشور به رسمیت شناخته شده است.موضوعی که همزمان با تشدید حمایت های خارجی از معارضان سوری در ماه های اخیر به رشد صعودی خشونت ها در این کشور منتهی شده است.آنچه که از این اخبار به ذهن متبادر می شود این است که تداوم خشونت ها و حمایت های خارجی و یا دامن زدن به سطح تنش در سوریه نه تنها کمکی به امنیت و ثبات منطقه نخواهد کرد بلکه وضعیت حقوق بشر در سوریه را بیش از آن چیزی که امروز شاهد آن هستیم در معرض تهدید قرار خواهد داد.حمایت هایی که هر چند موضوعی مورد بحث در عرف حقوق بین الملل است اما در همانجا نیز اشارتهایی بر ضرورت تحقق شروط همگرایی جهانی، انگیزه تلاش برای حفظ و صیانت از حقوق بشر و گسترش صلح پایدار دارد.این در حالی است که طیف شناسی حامیان خارجی معارضان سوری نیز می تواند سندی دیگر بر اثبات این نظریه تلقی شود (تشکیل یک جبهه جهانی علیه سوریه که در آن آمریکا، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، عربستان، قطر، ترکیه و جریان 14 مارس به رهبری سعد الحریری نخست وزیر سابق لبنان قرار دارند و به شدت در پی سرنگونی نظام سوریه هستند).در مورد این که آیا این نوع مداخله مشروع است یا نه، سه اشکال وارد شده است:3. این نوع مداخله راه رابراى کشورهاى دیگر نیز فراهم مى کند و در هر قسمت از کشورى دخالت کنند، کمک بیش تر به منازعه است.این در حالی است که به لحاظ قومیتی نیز کردها با در اختیار داشتن 9 درصد جمعیت کل این کشور یکی از بزرگترین اقلیت های قومی را تشکیل میدهند.به گزارش وبسایت انجمن مدافعان حقوق بشر شیعیان شهر حمص(قبیله بنی حمدان) با آغاز بحران داخلی سوریه سلفی ها به منطقه شیعه نشین حی الزهراء که منجر به کشته شدن بیش از 280 زن و کودک در برابر چشمان خانواده های آنان و بریده شدن سر ها و به آتش کشیده شدن مساجد بودند آواره شده اند و هم اکنون3500 خانواده شیعه از ترس حملات شبانه سلفی ها و وهابی ها در اطراف زینبیه دمشق اسکان یافته اند.2- قطع مداخلات خارجی در امور داخلی سوریه که به نظر می رسد تنها در سایه واکنش قاطع شورای امنیت سازمان ملل و نظارت جهانی قابل تحقق استدر غیر این صورت نمی توان چشم انداز روشنی برای پایان یافتن خشونت ها در سوریه متصور بود ضمن آنکه مداخله خارجی بدون مجوز شورای امنیت سازمان به بهانه دفاع از حقوق شهروندان غیر نظامی سوری، سنگ بنایی خواهد شد که حامیان دولت سوریه نیز برای تضمین امنیت علویان و شیعیان و سنی های حامی دولت بشار اسد می توانند به آن متوسل شوند.آنچه که نباید در مورد آن تردید کرد آن است که مجموعه اقدامات یاد شده با مقاومت جدی مردم و ارتش روبرو شده است و ممکن نیست دشمنان مقاومت در منطقه به آرزوی خود برسند.درحالی که «نوام چامسکی» نظریه پرداز آمریکائی گفته است: نقشه آمریکا با همدستی شورای نظامی مصر، جلوگیری از وقوع انقلابی مانند ایران و متنفر کردن مردم مصر از انقلاب است و غرب و آمریکا خواهان حکومت منتخب مردم مصر نیستند، اعتراضات مردم مصر علیه توطئه نظامیان برای به شکست کشاندن انقلاب، با قوت ادامه دارد و حضور میلیونی مردم در میدان التحریر قاهره و مناطق دیگر مصر یادآور صحنههای قیام مردم در واپسین روزهای حاکمیت حسنی مبارک میباشد.این پشت گرمی و اتکا به قدرتهای خارجی به روشنی از واکنش منفعلانه و توأم با سکوت قدرتهای بینالمللی بهخصوص آمریکا طی روزهای اخیر، مشهود و قابل ملاحظه است و اظهارات چامسکی نیز سند روشنی بر این واقعیت میباشد.دو اقدام اخیر شورای نظامی حاکم بر مصر در انحلال مجلس و افزایش اختیارات ارتش، کاملاً با اتفاقات الجزایر شباهت دارد و زنگ خطر را برای انقلاب مردم مصر به صدا در آورده است.تحولات اخیر مصر بر این نکته تاکید میکند که حمایتهای غرب از انقلاب ملتهای منطقه دروغ و ظاهری است و طرفداری از قیامهائی که نام آنها را «بهار عربی» گذاشتهاند در واقع شگردی برای سوار شدن بر موج و به قصد تحریف این انقلابهاست.رژیم صهیونیستی اصلیترین طرف خسارت دیده در انقلاب مصر است و مقامات این رژیم با وجود تلاش برای کتمان نگرانیهای خود، مجبور به اعتراف میشوند، چنانکه رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی با حسرت اعتراف میکند رژیم سابق مصر عامل ثبات برای اسرائیل بود و عرفات را به پای میز مذاکره کشاند. مفاد متمم قانون اساسی که اخیراً توسط نظامیان ارائه شد کاملاً در جهت این هدف است چنانکه براساس ماده 30 قانون اساسی، رئیسجمهور تنها با موافقت شورای نظامی مصر میتواند با طرف دیگر اعلام جنگ کند که اشاره به تضمین توافق کمپ دیوید است.رخدادهای اخیر مصر بیانگر این مسئله است که این کشور در کوتاه مدت و میان مدت شاهد نزاع میان مردم و دیکتاتوری نظامی خواهد بود و در صورت بروز دلسردی، عدم پایداری و تفرقه میان مردم، این نظامیان خواهند بود که با برخورداری از حمایتهای همه جانبه غرب، ابتکار عمل را به طور کامل دردست خواهند گرفت.پنجشنبه هفته گذشته بود که یک فروند هواپیمای جنگنده میک ۲۱ سوریه به اردن گریخت و خلبان آن درخواست پناهندگی کرد.از سوی دیگر واکنش سریع و قاطع پدافند هوایی سوریه نشان از آمادگی کامل آنها برای مقابله با هرگونه تجاوز از سوی کشورهایی است که مدتهاست علیه سوریه در منطقه و در مرزهای خود به فعالیتهای گوناگون مشغولند.خلبان ترکیهای حتی به هشدارهای داده شده از سوی پدافند سوریه توجه نکرده و به پرواز خود در حریم هوایی آن کشور ادامه داده است. اگر این اقدام از سوی سوریه علیه ترکیه انجام میشد واکنش ترکیه چگونه میبود؟در مقابل قصد دارد تا سرنگونی جنگنده خود را که به خاطر تجاوز به حریم هوایی سوریه ساقط شده است، واکنش قاطعی علیه سوریه از خود نشان دهد.مردمسالاری: «احزاب مانعی بر سر راه سیاست زدگی جامعه»انتخابات مجلس نهم برگزار شد و مجلس جدید، چندیست شروع به کار کرده است. اما هنوز زمانی از شروع به کار مجلس جدید نگذشته که زمزمههای انتخابات سال آینده به گوش میرسد و هر کس از ظن خود (چه حقیقی و حقوقی) شخصیتی را برای سال آینده در ذهن میپروراند و به تحلیل و تفسیر انتخابات سال آینده میپردازد.گفتیم که حساس بودن به سرنوشت خود در جامعه یک طرف ماجراست و درگیر رقابت سیاسی شدن نیز طرف دیگر. چرا باید در قرن بیست و یک که اکثریت کشورها بر وجوب و وجود احزاب صحه میگذارند در جامعه ما این وجوب و وجود اهمیت داده نشود؟ آیا لازم هست که انتخاباتی تمام نشده باز درگیری و رقابت سیاسی دیگری شکل گیرد به گونه ای که همه جوانب توسعه در ایران را تحت تأثیر قرار دهد؟ این سؤالی است اساسی و بنیادی که باید نخبگان فکری و ابزاری ما در اولویت مسائل و مشکلات قرار دهند.متأسفانه امروز که سه دهه از عمر انقلاب میگذرد هیچ گاه جامعه نتوانسته با حزبی ارتباط برقرار کند. همیشه جامعه تحت تأثیر تبلیغات کاندیداها و از روی هیجان و احساس به فرد خاصی رأی داده و چه بسا از رأی دادن خود پشیمان شده است حزب توانایی جمع خواستههای عموم را دارد و آن را به نظام سیاسی منتقل میکند.نه نام احزاب را میشناسد و نه اساسا از کارکردهای احزاب اطلاع دقیقی دارد. در گذشته تاریخی نیز حزب بعنوان پدیدهای موقتی و کوتاه مدت شناخته شده است. هیچگاه حزب به معنای واقعی وجود نداشته است.انگار جامعه ایران مدام باید با سیاست و تحولات سیاسی درگیر باشد و اینگونه جامعه چگونه میتواند به اهدافی غیر از رقابت سیاسی و قدرت فکر کند. تهران امروز: «سوریه؛ دروازه رویارویی شرق و غرب»آنچه اکنون در جهان و منطقه رخ می دهد در قالب دو پروژه تخاصم و رویارویی است؛ یک، پروژه مردمی و انقلابی که خواهان تغییر جدی در اوضاع معادلات ظالمانه جهانی و منطقه ای می باشد و تحت لوای بیداری اسلامی به رهبری جمهوری اسلامی ایران پیش می رود که همراه با چین و روسیه در برابر تک قطبی آمریکا موج سواری می کند و به دنبال تغییر نظام تک محوری آمریکا در جهان است.این دو پروژه الان از لحاظ سیاست رسمی، غیر رسمی و دیپلماسی عمومی در رویایی شدید به سر می برند. اوج این تخاصم، حادثه سرنگونی هواپیمای وابسته به ناتو از طریق موشک روسی به دست رژیم بشار اسد بود تا نشان دهد رخدادهای اخیر، یک جنگ روسی- آمریکایی است.این مسئله تا انتخابات آمریکا طول خواهد کشید که در آن صورت چیزی شبیه جنگ سرد آغاز می شودیا یک جنگ اقلیمی که دروازه های جهنم را به سوی جهان باز می کند زیرا اگر این اتفاقات از حد ومرز خاصی از سوریه فراتر رود، نیروهای مقاومت قطعا تلاش میکنند اسرائیل را از عرصه منطقه ای حذف کنند که این به معنای شکست طرح غرب در منطقه خواهد بود.این موضوع وقتی مهم تر می شود که ایران هم توانسته است در تحولات مهم ژئواستراتژیک، قدرتی فرامنطقه ای برای خود تعریف کند که این مسئله هم آمریکا را نگران کرده است بنابراین آنچه که در سوریه رخ می دهد مرحله جدیدی از برخورد با دنیا و معادلات جهان است.کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم در اولین روزهای کاری خود قرار است وزیر امورخارجه را برای ادای پارهای توضیحات، به ساختمان بهارستان فرا بخواند.اگرچه این اظهارنظرها به گونهای طرح شدهاست که نشانگر معترض شدن بیدلیل نمایندگان به دولت نباشد اما از فحوای کلام نمایندگان مجلس میتوان فهمید که ضعفها و ناهماهنگیهای موجود در وزارت امورخارجه کشورمان را آنها هم احساس کردهاند و نمیخواهند منفعلانه از کنار آن بگذرند.در این وانفسا و در شرایطی که با تعدیل نسبی مواضع فرانسه پس از سارکوزی، بار اصلی همراهی با واشنگتن برای مخالفخوانی با پیشنهادات ایران در نشستهای 1+5 را لندنیها برعهده گرفتهاند، دیدارناگهانی هیگ و صالحی برای برخی در تهران گران آمدهاست.با این حال روز گذشته سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان این موضوع را تکذیب کرد و گفت: «طرف انگلیسی از طریق کشور ثالث، آمادگی خود را برای دیدار با وزیر امور خارجه کشورمان اظهار کرده بود که انجام این دیدار در حاشیه اجلاس افغانستان در دستور کار قرار گرفت.»ایرانیهای اعدام شده اگرچه متهم به حمل و یا قاچاق مواد مخدر شده بودند اما به اذعان منابع مطلع و حتی مسوولین وزارت امورخارجه، به عنوان متهم حتی از حقوق اولیه خود برای دسترسی کنسولی، دسترسی به وکیل و مترجم و داشتن قدرت دفاع از خود هم محروم بودهاند و به گواهی اسناد و مدارک منتشر شده در آبهای آزاد به دام پلیس گشت دریایی عربستان افتادهاند.علاوه بر این برزیلیها مراسم رونمایی از ستون بدل ستونهای تخت جمشید- اهدایی از سوی ایران- که همزمان با حضور احمدینژاد در این کشور تدارک دیده شده بود را هم لغو کردند تا سهگانه عدم رعایت آداب میزبانی از سوی کشور برزیل در جریان این سفر کامل شود.به نظر میرسد مقامات وزارت خارجه باید به طور صریح در مورد مسائل پیش آمده در این سفر و ضعف مفرط عملکرد خود در این ماجرا، به افکار عمومی و نمایندگان مجلس پاسخگو باشند.اما با وجود این فراغت و فراهم بودن فرصت کافی برای سایر کنشها و واکنشهای دیپلماتیک، آنگونه که باید، شاهد اقتدار و هماهنگی این مجموعه نیستیم. از این رو بیراه نیست اگر از مجلس نهم انتظار داشته باشیم که در آغاز راهی چهار ساله وظیفه نظارتی خود در این خصوص را با جدیت بیشتری اعمال کند.اگر بخواهیم دلایل پیچیده شدن اوضاع مصر و فرسایش انقلاب مردمی این کشور را مورد بررسی قرار دهیم باید به صورت اجمالی ازآغاز کار تا بدین جا را مورد نظر وبررسی قرار دهیم. پس از آنکه مردم مصر با حضورحداکثری، التحریر را به میدان اعتراضات خود تبدیل کردند، همگان تصور ریشه کن شدن رژیم مبارک را داشتند اما کسی نمی دانست که چه گروه یا شخصی عهده دار حکومت مصر خواهد شد.1- در انتخابات انقلابیون رای خود را میان چهار کاندیدا تقسیم کردند در صورتی که طرفداران نظام سابق رای خود را به یک کیسه ریختند و این عاملی برای راه یابی شفیق به دور دوم شد.4- در شرایط فعلی اگر یک کاندیدای میانه رو به مرحله دوم انتخابات می رسید ، شاید اوضاع بهتری در انتظار مصر می بود. چون این دو گروه از سوی مردم مصر دو جریان رادیکال شناخته می شوند. دسته ای ازمردم برای نجات از یک دولت اسلام گرا به سمت شفیق گرایش پیدا کرده اند و عده ای برای رهایی از استبداد مبارک به سمت نماینده اخوان چرخیده اند، چون دو گزینه بیشتر برای انتخاب نیست.اما با توجه به مشاهدات فعلی به نظر می رسد با روی کار آمدن نماینده اخوان تعارض و تقابل میان طیف های قدرت ادامه یابد و در این میان نظامیان بیش از پیش قدرت و نفوذ خود را افزایش دهند و درنهایت همان رویه سابق یعنی حکومت نظامیان در شکل وقالب دیگری پیگیری شود.«فاز دوم یارانهها و چند نکته» سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است که در آن می خوانید:یکی از دغدغهها آن است که هر چند دادن وجه نقدی یارانهها میتواند رفاه عمومی را از طریق دادن حق انتخاب به افراد افزایش دهد؛ اما نباید فراموش کرد که پر کردن حساب ایرانیان از پول نقد، در درجه دوم اهمیت برای هدفمند شدن یارانهها است.آیا مداخلههای پیدرپی و بینتیجه در بازار ارز، سیاستهایی که اقتصاد ایران را هر روز منفک از اقتصاد جهانی میکند و...، در راستای هدفی است که قرار بوده یارانههای نقدی به آن برسد؟اگرچه مجموعهای از وقایع در طول دوره اجرا شدن فاز اول میتواند از عوامل تورم زا قلمداد شود، اما یکی از این عوامل نیز نقدی شدن یارانهها است.پر کردن حساب مردم از طریق افزایش پایه پولی بیتردید، هیچ مزیت اقتصادی در بر ندارد و باید به هر شکل جلوی آن را گرفت.