این فیلم، روایت یک دیده بان است که در میان سوله های یک پالایشگاه به وظایف دفاعی خود عمل می کند. او یک محل تازه برای ادامه مأموریت خود می یابد که چشم انداز وسیع تری را پیش روی او می گشاید. وی در آنجا دفتر خاطرات سربازی را پیدا می کند که پیش از وی در آنجا بوده و به شهادت رسیده و تحت تأثیر نوشته های او قرار می گیرد. به همین دلیل در ادامه روند کارش طوری گرا می دهد که آسیب کمتری به نیروهای انسانی دشمن وارد شود و به جای آن، تجهیزات طرف مقابل تخریب شود. فیلم «ملکه» با همه نگاه انتقادی اش به ذات پلید جنگ، تصویری بی نظیر از لشکریان و رزمندگان ایرانی نمایش می دهد! .ملکه» با وجود برخورداری از صحنه های اکشن و نماهای پر تلاطم جنگی، یک فیلم حادثه ای و حماسی محسوب نمی شود، بلکه یک اثر مفهوم گرایانه، نمادین و با گرایش فلسفی درباره جنگ است. مبحث نمادشناختی فیلم با قرار گرفتن خرده روایتی درباره کندوهای زنبورعسل شکل گرفته است. در فیلم عنوان می شود که کار اصلی زنبورهای عسل تولید شهد است، آنها تنها زمانی نیش می زنند که مورد تجاوز قرار گیرند.(نقل به مضمون) بیانی که به نوعی می توان آن را خلاصه ای از مرام رزمندگان ایرانی در جنگ دانست.