سرمقالهضدانسانی‌ترین پلیس دنیا دو روز پیش، بسیاری از رسانه‌های جهان تصاویر ویدئویی را پخش کردند که در آن، پلیس در حال ضرب و شتم شدید یک زن بی‌خانمان بود. این تصاویر مربوط به یکی از بزرگراه‌های شهر لس‌‌آنجلس در ایالت کالیفرنیای آمریکا بود که یک راننده کامیون در حال عبور از محل این حادثه با مشاهده این صحنه فجیع، با گوشی همراه از آن فیلمبرداری کرد، آن را در اختیار شبکه آسوشیتدپرس قرار داد و این شبکه نیز آن را پخش کرد که بسیار سریع در سراسر جهان انتشار یافت. چند ماه پیش نیز پلیس کالیفرنیا با ضرب و شتم یک مرد سی‌وهفت ساله وی را به قتل رساند که تصاویر ویدئویی آن، موجود و با شکایت پدر مقتول پرونده در حال پیگیری است. خشونت تأمل‌برانگیز پلیس آمریکا حوادث تلخی در این کشور خلق کرده است. به همین دلیل هجده سال پیش، روز 22 اکتبر، روز ملی تظاهرات علیه خشونت پلیس آمریکا نام‌گذاری شده است و مردم آمریکا امسال برای هجدهمین سال متوالی با برگزاری تظاهرات در شهرهای مختلف این کشور به این خشونت مأموران انتظامی قانون آمریکا اعتراض کردند. آنچه بیش از هر چیزی مردم آمریکا را نگران کرده، مرگ افراد زیادی است که به این نحو کشته می‌شوند؛ اما موضوع برای همیشه مبهم باقی می‌ماند و هیچ‌کس هم پاسخگوی این قتل‌های وحشیانه و غیرانسانی نیست. نکته جالب در حادثه پیش‌گفته این است که معاون پلیس بزرگراه در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس برای توجیه این عمل وحشیانه پلیس مجرم و ایجاد حاشیه امن برای وی با فرافکنی مضحکانه گفت: این زن در حال حرکت در مسیر خروجی کنار بزرگراه بود و سپس ناگهان وارد بزرگراه شد و جان خود و سایر رانندگان را به خطر انداخت. وی گفت درباره ضرب و شتم این زن تحقیق خواهد شد. شاهد عینی حادثه ادعای این پلیس را رد می‌کند. بر فرض هم که این ادعا باشد، باید با تذکری مسئله‌ خاتمه پیدا می‌کرد. با وجود چنین حوادثی که تکرار هم می‌شود، جا دارد درباره رفتار پلیس آمریکا یعنی «ضد انسانی‌ترین پلیس دنیا» این پرسش مطرح شود که چرا آن‌ها اینچنین خشن و وحشیانه‌ رفتار می‌کنند؟ ظاهراً پاسخ این پرسش را باید در بین مجموعه عواملی یافت که رفتار آن‌ها را شکل می‌دهد. این عوامل یا ذاتی است و یا اکتسابی؛ که به نظر می‌رسد اکتسابی است. بخشی از آن، نتیجه عوامل زیست محیطی آمریکا و بخش دیگر بازتاب عینی آموزش‌های خشن و ضدانسانی است که به پلیس آمریکا داده می‌شود و هر دوی آن‌ها نتیجه تفکر ضدبشری استکباری است که تار و پود غرب و به‌ویژه شیطان بزرگ را در برگرفته و در چنین موقعیت‌هایی در مقیاس کوچک بروز می‌کند. این مقیاس در سطح جهانی به جنایت و کشتار بی‌حدوحصر تبدیل می‌شود که نمونه‌های آن بسیارند.ترجمه گروه ترجمه - روزنامه واشنگتن‌پست 7 ژوئیه 2014 (16 تیر) در مقاله‌ای به راهبردهای آمریکا برای همکاری با ایران در بحران عراق و نیز دیدگاه‌های جان کری در مورد توافق هسته‌ای دائمی با ایران پرداخت و نوشت: جان کری در سخنان حساس و به‌موقع خود گفت که «در کل، این گفت‌وگوها در مورد انتخاب برای رهبران ایران بوده است... حال ایران باید انتخاب کند.» با وجود این، آمریکا نیز باید با واقعیت‌های نوظهور مواجه شود، الگوی خود را تغییر دهد و تصمیم بگیرد که با ایران به عنوان متحد بالقوه آینده خود رفتار کند یا اینکه باعث دلسردی این کشور شود. همان‌طور که حوادث اخیر در عراق و دیگر مناطق خاورمیانه [غرب آسیا و شمال آفریقا] نشان داده است، منافع ملی آمریکا در منطقه تنها می‌تواند از طریق دیپلماسی دوجانبه و چهره به چهره تأمین شود. ایران و آمریکا منافع و اهداف مشترکی دارند که باید از طریق یک توافق کلان محقق شود. در ادامه مقاله آمده است: تضمین امنیتی ملموس، قابل تأیید و ماندگار آمریکا و متحدان غربی‌اش برای ایران در ازای دسترسی کامل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به منظور تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند پایه و اساس خوبی برای آغاز راه باشد. این توافق باید دربرگیرنده تضمین‌های امنیتی به ایران باشد و در عین حال، حمایت کامل و بی‌قید و شرط ایران را برای ثبات خاورمیانه بزرگ از افغانستان تا عراق، سوریه و لبنان در پی داشته باشد. قابل توجه است که آقای کری از به‌کارگیری عبارت کلیشه‌ای «تمام گزینه‌ها روی میز است»، امتناع کرد و در واقع از توصیه نخستین ‌وزیر خارجه آمریکا، توماس جفرسون پیروی می‌کند که گفته بود: «امیدوارم که خرد ما به همراه قدرت ما رشد کند و به ما بیاموزد که هرچه ما از قدرت خود کمتر استفاده کنیم، قدرت‌مان بیشتر می‌شود.» در پایان مقاله آمده است: جان کری در مقاله 30 ژوئن خود در واشنگتن‌پست نوشته بود که «توافق هسته‌ای ایران امکان‌پذیر است؛ اما زمان به‌سرعت می‌گذرد و رو به اتمام است... آمریکا و متحدانش جدیت خود را به ایران اثبات کرده‌اند. طی گفت‌وگوهای مربوط به توافق‌نامه موقت هسته‌ای، دست خود را به سوی ایران دراز کردیم و به‌منظور درک نیت ایران از برنامه هسته‌ای، با آن‌ها به طور مستقیم دیدار کردیم... ما اثبات کردیم که در کاهش محدویت‌های تحریمی انعطاف‌پذیر هستیم. طی این گفت‌وگوها، طرف ایرانی جدیت به خرج داده است... حال ایران باید انتخاب کند. طی گفت‌وگوهای جامع، جهان به دنبال چیزی جز حرکت ایران در مسیر اثبات حرف‌هایش با اقدامات جدی و قابل تأیید نیست... با وجود ماه‌ها بحث، هنوز نمی‌دانیم که ایران چه مسیری را انتخاب خواهد کرد...» اخبار و تحلیل‌ها: مشکلات متعدد آمریکا در منطقه کاملاً قابل درک است و به‌خوبی می‌توان تأثیر این مشکلات را بر جایگاه و موقعیت بین‌المللی آمریکا و حتی تأثیر آن را بر آینده مردم آمریکا فهم کرد؛ اما نمی‌تواند دلیل موجهی باشد که آمریکا آن را به مسائل هسته‌ای پیوند بزند و با گرو گرفتن مسائل هسته‌ای، از ایران بخواهد به حل این مشکلات آمریکا کمک کند. منطقاً این مشکلات علل و عواملی دارد که آمریکا باید با شناسایی و رفع آن‌ها، آن را حل کند. درباره مسائل هسته‌ای هم باید گفت آمریکایی‌ها به جای شاخ و برگ دادن به آن، باید به اصل مسئله توجه کنند یعنی به رسمیت شناختن حقوق مسلم هسته‌ای ایران در قبال انجام تعهدات قانونی؛ که مرجع تشخیص این موضوع نیز بارها انجام این تعهدات را تأیید کرده است.اخبار آمریکا هیچ تغییری نکرده است! «صادق خرازی» مشاور دولت اصلاحات، طی گفت‌وگویی با روزنامه اصلاح‌طلب آرمان درباره روابط ایران و آمریکا گفته است: «اعتقاد به این ندارم که رفتار آمریکا عوض شده، بلکه لحن آمریکا، Body Language به‌صورت خیلی نامحسوسی تغییر کرده، اینکه شاهد باشیم که سیاستش در قبال ایران عوض شده باشد، تا حالا نمونه‌ای از این مشاهده نشده، یعنی مذاکره دو وزیر خارجه و یک تماس تلفنی به معنای تغییر رفتار و راهبرد یک دولت در برابر دولت دیگر نیست.» سفیر اسبق ایران در سازمان ملل و فرانسه ادامه می‌دهد: «اینکه ما بگوییم طی یک سال گذشته سیاست آمریکا در قبال ایران تغییر کرده، باید برای آن ادله داشته باشیم. هیچ ادله‌ای مبنی بر تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران وجود ندارد، اگر عده‌ای که چنین اعتقادی دارند، بیایند و اثبات کنند، ما هم عذرخواهی می‌کنیم. لحن عوض شده و بعضی جاها من احساس می‌کنم که ما تهدیدات جدی‌تری در پوشش ظواهر دیپلماسی داشته‌ایم.»! خرازی تصریح می‌کند: «مثلاً برخی، سخنرانی آقای اوباما را در مجمع عمومی سال گذشته، سخنرانی خوبی تلقی کردند در حالی که اگر سخنرانی او آسیب‌شناسی شود، یکی از تندترین و تحریک‌آمیزترین سخنرانی‌های رؤسای جمهور در تاریخ یک دهه آمریکا در مجمع سازمان ملل بود، با واژه‌ها بازی کردند و واژه‌های تهدید را در ادبیاتی که خودشان بلد هستند، پنهان کردند در صورتی که ادبیات آقای اوباما، ادبیات تهدید بود، از گزینه‌های مختلف صحبت و یاد کرد. اگر برخی از دوستان علاقه دارند، فکر کنند که همه چیز عوض و نو شده، خودشان هم می‌توانند پاسخگو باشند، ولی من به‌عنوان یک کارشناس معتقد هستم که سیاست خارجی ایالات متحده در قبال ایران رویکرد مثبتی نداشته است.» اخبار کوتاه 1- بر اساس اخبار دریافتی شورای شهر تهران قصد دارد ملک «نورالدین زرین‌کلک» که از کشور مهاجرت کرده است را خریداری کند و به موزه تبدیل کند. این درحالی است که زرین‌کلک در سال 1386 به‌دلیل هتک حرمت یکی از دانشجویان دختر محجبه در سر کلاس، از دانشگاه اخراج شد، وی در واکنش به این اخراج مدعی شد که «افتخار می‌کنم استاد اخراجی دانشگاه جمهوری اسلامی هستم.» ! گفتنی است پیش از این نیز آثار این فرد اخراجی طی مراسمی ویژه به موزه‌ سینما اهدا شده است! 2- «محمد ابراهیم» رئیس کمیته امنیتی شورای استان نینوا، در گفت‌وگویی اعلام کرده است که اطلاعات به دست آمده تأیید می‌کند که ابوبکر بغدادی، سرکرده گروه تروریستی داعش، در شهر موصل (مرکز نینوا) نیست. وی همچنین با اشاره به ویدئویی منشتر شده از سوی این گروهک تکفیری - بعثی تصریح کرد: کسی که در ویدئوی منتشر شده از سوی حامیان داعش نماز جمعه موصل را برگزار کرد، «ابوبکر خاتونی» والی داعش در موصل بود و نه «ابوبکر بغدادی». گفتنی است حامیان گروه تروریستی داعش، شنبه گذشته با انتشار فیلمی از نماز جمعه داعش در موصل، ادعا کردند که سخنران و خطیب این نماز جمعه «ابوبکر بغدادی» بوده است. 3- پایگاه خبری بلومبرگ به نقل از منابعی در شورای امنیت مدعی شد دولت ایران در حال بررسی معرفی «محمد نهاوندیان» به‌عنوان نماینده جدید خود در سازمان ملل است. براساس ادعای این پایگاه خبری، دو دیپلمات عضو شورای امنیت سازمان ملل این خبر را به بلومبرگ اعلام کرده‌اند، اما به دلیل مجاز نبودن به اظهارنظر در این رابطه، خواسته‌اند که نامشان فاش نشود. دولت آمریکا پیش‌تر در ماه آوریل، از اعطای روادید به «حمید ابوطالبی» که برای نمایندگی ایران در سازمان ملل نامزد شده بود، خودداری کرد. واشنگتن نقش‌آفرینی ابوطالبی در تسخیر سفارت وقت آمریکا در سال 1385 را بهانه این اقدام غیرقانونی خود، مطرح کرد! 4- انتشار عکسی از ابوبکر البغدادی سرکرده گروه تروریستی داعش با ساعتی بسیار گرانقیمت در دستش، توجه بسیاری از کاربران اینترنت را به خود جلب کرده است و بسیاری از کاربران، نظرات متفاوتی درباره این ساعت در شبکه‌های اجتماعی «توئیتر» و «فیس‌بوک» نوشته‌اند؛ اما نکته مشترک و قابل توجه در این نظرات این است که کاربران با نوعی تمسخر نوشته‌اند: خلیفه ما (رضی‌الله عنه)! ساعت سوئیسی به دست می‌بندد؛ اما سؤال اینجا است که این ساعت از چه مارکی است و خلیفه آن را از کجا آورده است؟! روزنامه ساندی تلگراف هم در این زمینه نوشت: ساعت ابوبکر البغدادی از نوع ساعت‌های لوکس «رولکس» ، «سکوندا» یا «اومگا» است و به هر حال، قیمت آن بیش از شش هزار دلار است! 5- در اقدامی عجیب و البته قابل پیش‌بینی، برخی هواداران گروه تروریستی داعش در حمایت از این گروه تروریستی خطرناک در یکی از شهرهای هلند تجمع کردند! این در حالی است که کارشناسان سیاسی جهان از مدت‌ها پیش درباره بازگشت این تروریست‌ها به کشورهای غربی و حامیان آن‌ها هشدار داده بودند.