حسین اسماعیلی
دکتر فواد ایزدی معتقد است تصور این که آمریکا در پی بهبود روابط با ایران است یک اشتباه تحلیلی است، چراکه هنوز اتفاق تازهای نیفتاده و تغییری در رفتار و ادبیات ایالات متحده رخ نداده است.
زمانی که چهل و چهارمین رئیسجمهور ایالات متحده با شعار تغییر به کاخ سفید رفت بسیاری امیدوار بودند دستکم در حوزه سیاست خارجی این کشور ـ که باراک اوباما درباره تغییر در آن بسیار صحبت کرده بود ـ اتفاقات تازهای رقم بخورد. صحبتهای او درباره ایران و سیاستهای کشورش در منطقه غرب آسیا که به نوعی نقد عملکرد بوش بود این امید را در برخی محافل زنده کرد که فصل تازهای از تغییرات پیش روی کاخ سفید قرار دارد و نهتنها متحدان بلکه رقبای بینالمللی و منطقهای آمریکا، روند متفاوتی را در سالهای حضور اوباما تجربه خواهند کرد.
خیلی زود این امیدها مورد تردید قرار گرفت. اوباما پس از حضور در کاخ سفید اظهاراتی به زبان آورد که با شعار تغییر او در رقابتهای انتخاباتی تفاوت داشت. همین تردیدها موجب شد رویکرد اوباما با تحلیلهای متفاوتی روبهرو شود، اما با این همه بسیاری از تحلیلگران به این نکته اذعان کردند شعار تغییر اوباما آن طور که مورد انتظار بود، اثر نکرد و در حقیقت تغییر آنچنانی رخ نداد.
فواد ایزدی حالا پس از جمعبندی مذاکرات وین نیز بر همین نکته تاکید دارد و میگوید: نخبگان سیاست خارجی آمریکا را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. این دو گروه برخی اوقات در مورد تاکتیکها با هم اختلاف نظر دارند، اما در حوزه اهداف اختلافنظری میان آنها وجود ندارد.
عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان معتقد است هر دو گروه میخواهند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند و در این هدف با یکدیگر اختلافنظر ندارند، بلکه درباره شیوههای اجرای این هدف هم نظر نیستند.
آمریکا درپی بهبود روابط نیست
وی دوران پساتوافق را این گونه تبیین میکند: یک اشتباه تحلیلی در بعضی مجموعههای نخبگی سیاست خارجی در کشورمان وجود دارد و آن اشتباه این است که آمریکا در پی بهبود روابط با ایران است. این تحلیل را برخی در ذهنشان دارند و براساس آن پس از جمعبندی مذاکرات، فضا را تغییر یافته قلمداد میکنند. برخی کارشناسان و مسئولان دولتی نیز متعلق به این گروه هستند؛ اما در عمل که نگاه میکنیم هیچ نشانهای مبنی بر این که آمریکاییها به دنبال تعامل با ایران باشند، وجود ندارد.
نویسنده کتاب «دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران» ادامه میدهد: توافق صورت گرفته، ظرفیتهای ایجاد تغییر در روابط ایران و آمریکا را ندارد. در جریان طرح و تصویب قطعنامه سازمان ملل نیز دیدیم نماینده آمریکا در این سازمان تمام اتهامات سنتی و رنگ و رو رفته آمریکاییها نسبت به ایران را تکرار کرد. همچنین اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا چند روز پیش دوباره ما را تهدید به حمله نظامی کرد. این ادبیات در اظهارات اوباما و کری هم وجود دارد.
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره نشانههای نبود تغییر در روابط ایران و آمریکا این طور توضیح میدهد: زمانی که کشورها به سمت بهبود روابط گام برمیدارند در عرف دیپلماتیک از این لفاظیها پرهیز میکنند. در ماههای گذشته و در طول این دو سالی که مذاکره صورت گرفته است لفاظیهای آمریکاییها نسبت به جمهوری اسلامی ایران کوچکترین کاهش و تغییری پیدا نکرده و در بعضی موارد بیشتر هم شده است.
کدام تغییر، کدام نشانه؟
وی در این باره به اظهارات یکی از مقامات آمریکایی اشاره میکند که اعلام کرده بود بازرسیهای تصویب شده در توافق، در نهایت اطلاعاتی به دست ایالات متحده خواهد داد که در صورت تصمیم حمله به ایران به درد آمریکاییها خواهد خورد. باید دقت داشته باشیم مسالهای که در آمریکا وجود دارد این است که نخبگان سیاست خارجی این کشور در مورد تاکتیکها با هم اختلافنظر دارند، ولی در حوزه اهداف هم نظر هستند.
هر دو گروه میخواهند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. ایزدی در ارزیابی مواضع آمریکاییها پس از مذاکرات، چند محور را مورد توجه قرار میدهد و میگوید: این تفکری که معتقد است آمریکاییها به دنبال تعامل با ما هستند تفکر صحیحی نیست. دوستانی هم که این تفکر را داشتند بعد از این دو سال باید به این نتیجه رسیده باشند؛ اگر دو سال پیش چنین حرفی زده میشد طرف مقابل میگفت ما که با آمریکاییها مذاکرهای نمیکنیم که بفهمیم به دنبال تعامل هستند یا نه. اکنون که دو سال از آغاز مذاکرات گذشته و رکوردی در زمان مذاکره با آمریکا نیز به ثبت رسیده، روشن است که اهداف و مواضع طرف غربی تغییر نکرده است. تاکنون باید تفاوتی در نوع عملکرد و ادبیات آمریکاییها مشاهده میشد در حالی که کوچکترین تغییری نمیبینید.
اعتماد به آمریکا بدترین خطای محاسباتی
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که در دوران پساتوافق چه مولفههایی را باید در روابط با آمریکا مدنظر داشته باشیم تا دچار خطای محاسباتی نشویم، توضیح میدهد: ما نباید کوچکترین اعتمادی به طرف مقابل داشته باشیم. این خطا خواهد بود که ما فکر کنیم آمریکاییها در ادامه این روندی که در پیش گرفتهاند اشکال ایجاد نمیکنند. وی پیشنهاد میکند: ادبیات نقد سیاست خارجی آمریکا نباید در کشور ما ضعیف شود و باید همچنان به قوت خود باقی بماند. سیاست خارجی آمریکا نه نسبت به کشور ما تغییر کرده و نه سیاستهای اشتباه آنها در منطقه عوض شده است. این تصویر که برخی در پی القای آن هستند که بعد از توافق نیازی به نقد آمریکا نیست، اشتباه است. آمریکا بر سر مواضع خود ایستاده و قرار هم بر این است که روی همین مواضع باشد. به گفته ایزدی، آمریکا را همان طور که هست باید شناخت و همان طور که هست باید درباره آن مطالعه و صحبت کرد. در حوزههای مختلف نظامی، اقتصادی و سیاسی نیز باید به همان اندازه احتیاط داشته باشیم که پیش از توافق محتاط بودهایم.
احتیاط در برابر طرف مقابل، سیاستی است که در رفتار آمریکاییها بخوبی دیده میشود و این روزها وزیر امور خارجه این کشور بیش از گذشته دست به عصا راه میرود. در شرایطی که شواهد نشان از تغییری در روابط ایران و آمریکا ندارد ذوقزدگی و تصورات ساختگی درباره بهبود روابط با ایالات متحده چندان اصولی به نظر نمیرسد.
توجه به اظهارات خصمانه و بدبینانه مقامات آمریکایی در کنار همه سوابقی که از رفتار آنها در برابر ایران سراغ داریم باید ما را متوجه این نکته کند که واقعگرایی در شرایط کنونی بیش از همیشه در روابط ایران و آمریکا مورد نیاز است. تصوراتی که نشانههای خارجی آن بسختی پیدا میشوند نمیتوانند بر پیچیدگیهای روابط با آمریکا غلبه و بیاعتمادی حاکم بر این روابط را کمرنگ کنند. تغییر زیادی اتفاق نیفتاده است و نباید دچار اشتباه تحلیلی شد