صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۲۷۸۸۸۳
مدعيان اصلاحات همچنان در تلاش براي تفرقه‌افكني بين اصولگرايان

نویسنده: سعيد همتي

«ايجاد درگيري ميان گروه‌ها و شخصيت‌هاي مختلف اصولگرايي» را بايد يكي از اهداف كلان جماعت تجديدنظرطلب در انتخابات پيش رو –مانند ساير انتخابات‌ها- عنوان كرد؛ موضوعي كه حجم انبوهي از مطالب روزانه روزنامه‌هاي زنجيره‌اي را به خود اختصاص مي‌دهد و در آن تلاش مي‌شود به بهانه‌هاي مختلف زد و خورد ميان تعريف‌شدگان در جناح اصولگرايي سير صعودي به خود بگيرد.

به عبارت بهتر بازي مدعيان اصلاح‌طلبي در اين جهت دو رو دارد و تحقق يكي مي‌تواند موفقيت روي ديگر بازي را هم به همراه داشته باشد به شكلي كه ايجاد تنازع و در نتيجه چنددستگي اصولگرايان نه تنها چند ليسته شدن آنها در انتخابات اسفندماه را به دنبال خواهد داشت بلكه مي‌تواند زمينه ائتلاف و همگرايي گروه‌هاي اصلاح‌طلبان با يكديگر و همچنين اصلاح‌طلبان- دولت را هم با خود به همراه داشته باشد. بر اين اساس روزنامه‌هاي زنجيره‌اي تلاش مي‌كنند در قالب گزارش‌ها و مقالاتي نويد چنددستگي ميان اصولگرايان را داده و احتمال وحدت يا حداقل ائتلاف ميان گرو‌ه‌هاي منسوب به اين طيف را زير صفر نشان دهند.

تنوع در تاكتيك‌هاي تجديدنظرطلبان

جماعت تجديدنظرطلب براي آنكه بازگشت‌شان شكوهمندانه باشد، استراتژي‌هاي متفاوتي را مورد توجه قرار داده‌اند كه يكي از جديدترين آنها را مي‌توان «تلقين چندپارگي اصولگرايان‌» عنوان كرد؛ طرحي كه ماه‌هاست به شكل جدي دنبال مي‌شود و به صورت دامنه‌داري از سوي رسانه‌هاي وابسته دنبال مي‌شود. البته همانطور كه در گزارش‌هاي «جوان» بارها تأكيد شده، استراتژي‌هاي هواخواهان ليبراليسم در داخل تنها به يك يا دو مورد خاص خلاصه نمي‌شود و آنقدر پرحجم و متنوع است كه از «‌خودتطهيري پدرخوانده‌هاي دوم خرداد‌» گرفته تا طرح‌هايي نظير «‌نفوذ نيروهاي رده دوم و سوم به لايه‌هاي مياني دولت» يا «‌مواضع نرم و همسو با گفتمان انقلاب اسلامي از سوي شخصيت‌هاي برجسته اين جريان‌» را در‌بر‌مي‌گيرد و آخرين آن در طول هفته‌هاي اخير تئوريزه كردن طرحي نو با نام «‌تلقين چنددستگي اصولگراها» وارد فاز اجرايي شده است. پدرخوانده‌هاي اين جريان معتقدند كه با اين طرح مي‌توانند جريان رقيب را به چالش كشانده و تا مرز شكست زودهنگام در آوردگاه انتخابات قرار دهند. اما مهم‌ترين اهداف طرح تجديدنظرطلبان داخلي را مي‌توان در موارد ذيل تقسيم‌بندي كرد.

ايجاد روحيه «ائتلاف شدني نيست»

به باور تئوريسين‌هاي جبهه دگرانديشان داخلي، القاي رواني – رسانه‌اي اين نكته به جامعه كه سطح تنازعات ميان شخصيت‌ها و گروه‌هاي مختلف جبهه اصولگرايي غير قابل ترميم است مي‌تواند اختلافات سطحي آنها را به گسل تبديل كرده و تأثير منفي رواني روي رأس و بدنه اصولگرايان باقي بگذارد آنگونه كه تلاش رهبران اصولگرا براي مرتفع كردن اختلافات سليقه‌اي كمرنگ شده و جاي خود را به يأس و نااميدي از آينده بدهد.

دميدن روحيه يأس و نااميدي در رأس تا بدنه اصولگرايان و ايجاد روحيه «ائتلاف خودي‌ها شدني نيست‌» را مي‌توان در كلمات به كار رفته در گزارش‌هاي روزنامه‌هاي منسوب به اين جناح جست‌وجو كرد. به عنوان نمونه شرق در يكي از ده‌ها مطلب خود در اين باره مي‌نويسد: «‌انتخابات پيش‌روي مجلس و تشتت آرا در ميان اصولگرايان آنان را وادار كرده است تا مثل هميشه به فكر ايجاد وحدتي باشند كه به آرزويي دست‌نيافتني براي اين جناح سياسي كشور تبديل شده است. روش اما يكي است؛ اصولگرايان در آستانه هر انتخاباتي دست‌ به‌ دامان ريش‌سفيدان خود مي‌شوند تا با شيخوخيت بتوانند ميان نحله‌هاي مختلف فكري اين جريان وحدتي هرچند تاكتيكي براي رسيدن به يكي از اركان‌ قدرت كسب كنند؛ تلاشي كه دست‌كم از انتخابات نهم رياست‌جمهوري به اين‌سو نافرجام مانده است و دامنه اختلافات تا حدي زياد شده كه يا در مقطعي به قهر ريش‌سفيدان انجاميده... .»

ائتلاف قريب‌الوقوع لاريجاني با دولتي‌ها!

«ديوار مشترك در برابر تندروها» اين عنوان تيتر نخست يكي از روزنامه‌هاي زنجيره‌اي در روز گذشته است كه تلاش كرده احتمال ائتلاف سياسي- انتخاباتي حاميان دولت با لاريجاني را در انتخابات پيش رو بسيار جدي و اساسي نشان دهد.

در بخشي از اين گزارش آمده است: «حال در آستانه انتخابات مجلس دهم، هرچند دولت قرار نيست و نمي‌تواند به طور مستقيم وارد عرصه شود، اما قطعاً حاميان دولت براي مجلس برنامه ويژه‌اي دارند. به ويژه همراهي تجربه شده و موفق اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرايان باعث شده است كه اين دو طيف به دنبال تكرار آن در انتخابات آتي باشند. در اين ميان گمانه‌زني‌هايي وجود دارد كه شايد چهره‌هاي ديگري نيز به اين همراهي بپيوندند. اين چهره‌ها طيفي از علي مطهري – نماينده‌اي كه از اصولگرايي به حضور مستقل در عرصه سياسي رسيده است – تا داماد وي علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي را در‌بر‌مي‌گيرد. در اين ميان احتمال ائتلاف لاريجاني با حاميان دولت موضوعي است كه توجه بيشتري را به خود جلب مي‌كند، تا جايي كه حتي برخي گمانه‌زني‌ها از سرليستي علي لاريجاني در ليست حاميان دولت خبر مي‌دهند. علي لاريجاني در ماه‌هاي اخير همراهي و همكاري قابل توجهي با دولت نشان داده است. از سوي ديگر هم لاريجاني و هم دولت با طيف مشتركي دست و پنجه نرم مي‌كنند؛ تندروهاي اصولگرا.»

اين روزنامه در پايان تلاش مي‌كند تا ائتلاف علي لاريجاني با دولتي‌ها را موضوعي عنوان كند كه مورد اقبال جريان تجديدنظرطلب هم قرار دارد و احتمال به وقع پيوستن آن بسيار نزديك است: شايد نتوان در استقبال طيف حامي دولت از حضور لاريجاني در يك ائتلاف مشترك چندان ترديد كرد. نتيجه اينكه بايد منتظر بود كه علي لاريجاني تصميم خود را در اين زمينه بگيرد. بايد ديد آيا حمايت‌ها و همراهي‌هاي اخير فيلسوف سياستمدار با شيخ ديپلمات و دولتش، در مسير يك ائتلاف حقيقي سياسي است يا تنها همراهي با تفاهم تلقي مي‌شود.»

حزب قاليباف در راه است!

«روزنامه اعتماد» هم به سراغ ديگر چهره اصولگرايان كه به زعم آنها يكي از رقيب‌هاي احتمالي رئيس‌جمهور در انتخابات سال 96 است رفته و بدون ذكر منبع و مأخذي به بيان خبري پرداخته كه صحت آن را هيچ منبع معتبري تأييد نكرده است- و شايد مانند هفته گذشته منجر به عذرخواهي از شهردار تهران نيز گردد- .

گزارش اين روزنامه به موضوع فعاليت‌هاي آقاي قاليباف پرداخته و با درج تيتر «قاليباف «حزب» مي‌زند» مي‌نويسد: «مردان سياسي محمدباقر قاليباف به اذن و اراده او نيت كرده‌اند تا پيش از انتخابات مجلس دهم حزب تأسيس كنند. اين خبري است كه حسن بيادي، عضو سابق شوراي شهر تهران و از چهره‌هاي نزديك به شهردار پايتخت به «اعتماد» داده است، هر چند پيش از بيادي، اخباري درباره فعل و انفعالات اطرافيان باقر قاليباف گفته و شنيده مي‌شد.»

در ادامه اين گزارش تلاش مي‌شود كه افراد و گروه‌هاي مختلف اصولگرايي را دچار تشتت و چنددستگي نشان داده و احتمال به تفاهم رسيدن آنها براي ارائه يك ليست واحد را بعيد القا كنند: «حالا به نظر مي‌آيد جاي خالي چارت سازماني شبكه سياسي قاليباف پر شده... گويي قاليبافي‌ها همچون هواداران علي لاريجاني فهميده‌اند كه ماشين اصولگرايي همان‌طور كه محسن رضايي و محمدرضا باهنر هشدار داده بودند در حال سقوط و انهدام است و براي نجات خود بايد برخيزند و طرحي نو دراندازند. طرح نو حاميان سياسي شهردار تهران هم دقيقاً مشابه همان كاري است كه لاريجاني‌ها كردند؛ «تأسيس حزب»، هرچند خبر راه‌اندازي حزب رهروان ولايت پرسروصدا‌تر بود و حرف و حديث بيشتري داشت اما اين‌بار كمتر كسي از كم و كيف حزب قاليباف خبر دارد و معلوم نيست اين حزب در حال حاضر چه وضعيتي را پشت سر مي‌گذارد.

در خلسه خاكستري اين بي‌خبري اما مي‌شود گفت شهردار ٥٤ ساله طرقبه‌اي با ١٠ سال تجربه سياست‌ورزي و در ولوله چه كنم‌هاي اصولگرايان براي مجلس دهم برنامه دارد. او مي‌داند عصر عسرت گفتمان اصولگرايي آغاز شده. نشانه‌هاي اين عصر جديد هم آنقدر واضح است كه براي ديدنش نيازي به جست‌وجو‌گري ندارد.»

در ادامه اين گزارش مي‌خوانيم: «قاليباف همچون لاريجاني و ديگر مديران نسل دوم جناح راست فهميده كه هيچ دستي نمي‌تواند گره‌هاي كور افتاده بر كلاف درهم تنيده اصولگرايان را باز كند. او صداي سازهاي كوك و ناكوك را در سمفوني راست‌كيشان سياسي ايران شنيده و مي‌داند در همهمه اين اصوات نخراشيده، نه مي‌تواند نُتي به نُت‌هاي اصولگرايان بيفزايد و نه آنكه راهي براي غالب شدن صداي سازش در اين اركستر محافظه‌كاران وجود دارد. همين است كه شهردار تهران همچون رئيس مجلس مي‌خواهد با راه‌اندازي حزب، سرنوشت سياسي‌اش را در هياهوي فريادهاي «انا رجل» اصولگرايان از آنان جدا كند.»

تاكتيك چند ليسته كردن نيروهاي انقلاب همچنان استمرار خواهد داشت

جريان تجديدنظرطلب نيازمند چندپاره كردن اصولگرايان بوده و درصدد است تا به هر طريق ممكن جريان نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي را در آستانه انتخابات دهم مجلس به سمت چند ليسته ‌شدن بكشاند و تأكيد بر تشكيل حزب حاميان علي لاريجاني و محمدباقر قاليباف و جداسازي آنها از اصولگرايان هم بر همين اساس صورت مي‌گيرد.

به باور نظريه‌پردازان تجديدنظرطلب، جداسازي لاريجاني و قاليباف از اصولگرايان و كشاندن وي و افراد نزديك به وي به منازعات و درگيري‌هاي سياسي مي‌تواند بخش قابل‌توجهي از توان نيروهاي اصولگرايي ـ به خصوص دو فراكسيون اصولگرا و رهروان ـ را به موضوعات مورد چالش معطوف كرده و از تحركات رقيب غافل نمايد. تئوريسين‌هاي اين جناح به خوبي آگاهند كه خوردن «برچسب براندازي» بر پيشاني مهره‌هاي اصلي اين جريان و همچنين «نبود توان رأي‌آوري» در بين وابستگان كه بخشي از بحران كنوني را به ‌وجود آورده است مي‌تواند شكست ديگري در انتخابات آتي را به اين طيف تحميل كرده و پاياني باشد براي حيات سياسي آنها.

بر همين اساس لازم است شخصيت‌هاي جايگزيني كه عملكرد و مواضع آنها طي سال‌هاي اخير بخشي از اهداف دگرانديشان را پوشش داده است مورد حمايت قرار داده و از هم‌اكنون تبليغات رسانه‌اي خود را براي رأي‌آوري آنها در انتخابات پيش رو متمركز كنند. آنها معتقدند كه اكثر نامزدهاي مورد حمايت آنها در انتخابات دهم مجلس رد صلاحيت شده و به همين دليل علي لاريجاني و افراد وابسته به وي مي‌توانند اولويت‌هاي اين جناح را در مجلس آتي - درصورتي كه نتوانند كرسي‌هاي قابل توجهي را تصاحب كنند - پيش ببرند.

نام:
ایمیل:
نظر: