* اخیراً شاهد افزایش تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران سوریه هستیم و در همین زمینه دیپلماتهای بازیگران منطقهای و سازمانهای بینالمللی در پایتختهای دوحه، تهران، مسقط، مسکو و دمشق دیدارهای فشرده و پیاپی داشتهاند. شما دلایل افزایش این تحرکات دیپلماتیک را چه میدانید؟
** الان نزدیک به چهار سال است که ما شاهد بحران سوریه هستیم، در طول این چند سال طرحهای مختلفی در این کشور به اجرا درآمد که بر اساس آنها ترکها، سعودیها و قطریها به پشتوانه استراتژیهای غربیها سعی کردند یکی از اصلیترین حامیان محور مقاومت را سرنگون بکنند و رژیمی را در سوریه ایجاد کنند که برای رژیم صهیونیستی در منطقه تأمین امنیت بکند.
هر چند در طول این چند سال بعضی مناطق بارها دست به دست شد و موازنه قوا در عرصه تحولات نظامی شاهد تحولات بوده اما در کل تمامی این طرحها با شکست مواجه شد. یکی از اصلیترین دلایل موفقیتهای اولیه طرحهای جبهه مقابل علیه حکومت بشار اسد این بود که در اوایل بحران تروریستها و حامیان آنها موفق شدند بعضی شهرهای مرزی سوریه را فریب بدهند. اما بعد از آشکار شدن چهره واقعی این گروه و حامیان آنها و اقدامات غیرانسانی که انجام دادند نوعی وحدت در بین گروهها، مذاهب و حتی احزاب سیاسی ایجاد شد و اقشار مختلف سوریه برای مقابله با اقدامات تروریستی و توطئهدشمنان دست به دست هم دادند.
به خاطر همین ما شاهد هستیم که هم اکنون نیروهای مردمی در کنار ارتش به طور داوطلبانه با تروریستها در حال مبارزه هستند. این هماهنگی باعث شکستهای طرحهای طرفمقابل شد که با هزینههای هنگفت دلارهای نفتی اعراب، با حمایتهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و با پشتوانههای سیاسی غرب در سوریه طراحی و اجرا میشد. با وجود همه این تلاشهای طرف مقابل هم اکنون ما شاهد هستیم که در سوریه تثبیت شرایط شده است یعنی تروریستها و حامیان آنها نتوانستند شرایط سوریه را به سمتی پیش ببرند که دولت بشار اسد را یک دولت متزلزل نشان بدهند و آن را ساقط بکنند.
از جمله نمونههایی که ما برای این ادعای خود میتوانیم نام ببریم این است که هیچگاه بشار اسد کشورش را ترک نکرد یعنی شرایط به گونهای نشد که وی وادار به فرار بشود که نشاندهنده ثبات دولت بشار اسد است و حتی در انتخابات ریاست جمهوری که سال گذشته برگزار شد با رأی اکثریت مردم سوریه بار دیگر پیروز انتخابات شد.
هر چند اخیراً ترکیه، عربستان و قطر با کنار گذاشتن اختلافهای خود سعی کردند دوباره با تزریق تسلیحات به تروریستهای خارجی موازنه قوا را به ویژه در شمال سوریه به هم بزنند و حتی توانستند دست به یکسری پیشرویها در شمال سوریه به ویژه در استان ادلب بزنند اما نیروهای دولتی و مردمی سوریه با حمایتهایی که سایر کشورها و گروهها مثل کتائب حزبالله عراق، حزبالله لبنان، برادران افغان و نیروهای راهبردی سایر کشورها و حامیان مقاومت به عمل آوردند، مانع پیشروی بیشتر این گروهها شدند و حتی بعضی مناطق از دست رفته را پس گرفتند.
در نتیجه بار دیگر مثل چهار سالی که گذشت، تروریستها و حامیان آنها به این نتیجه رسیدهاند که شرایط سوریه تثبیت شده است و دولت بشار اسد ساقط نخواهد شد به همین دلیل کشورهای منطقه پس از توافق هستهای و مشاهده توان سیاسی و دیپلماتیک ایران در برابر شش کشور برتر که خودشان را قدرتهای جهانی توصیف میکنند مجبور شدند با این محور به نوعی کنار بیایند؛ یعنی با مجموعه کشورهایی که بدون هیچگونه مماشاتی در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی و مبارزه میکنند و در همین راستا شاهد هستیم که بعضی کشورها تلاش میکنند روابط خود را با سوریه مجدداً از سر بگیرند؛ بنابراین همه این عوامل نشاندهنده عدمموفقیت تروریستها و حامیان آنهاست.
* روسیه نقش خیلی مهمی در دیپلماسی اخیراً فعال شده درباره سوریه بر عهده گرفته است و همزمان بعضی رسانهها و مقامات غربی از تغییر رویکرد مسکو نسبت به دمشق و احتمال عبور روسها از بشار اسد حرف میزنند، نظر شما در این باره چیست؟
** روابط روسیه هم اکنون با غرب در تنش قرار دارد و از طرف دیگر با سوریه جبهه مشترکی در مقابل رقبای غربی خود دارد بنابراین، چنین اظهاراتی، تبلیغات و بازیهای رسانهای است که هدف آن تنها فریب افکار و تضعیف روحیه است. ما همین اواخر شاهد بودیم که روسیه تعدادی هواپیمای جنگی میگ - 31 به سوریه تحویل داد. این دقیقاً نقطه مخالف تبلیغات و اظهاراتی است که غربیها برای تضعیف مردم سوریه مطرح میکنند.
روسیه از لحاظ استراتژیک یکسری منافعی دارد که همسو با بشار اسد است و در صورتی که بخواهد از همپیمان خود دمشق دست بردارد منافع خود را در معرض خطر قرار میدهد. از طرف دیگر، بدین معنی نیست که ما روسیه را یک متحد تمام قد و بلاشک بدانیم اما منافع روسیه در حال حاضر ایجاب میکند به صورت کامل از سوریه حمایت کند.
* یکی دیگر از بحثهایی که همزمان با شدت گرفتن دیپلماسی برای یافتن راهحلی جهت پایان دادن به بحران سوریه در سطح منطقهای مطرح میشود، این است که احتمالاً جمهوری اسلامی ایران از حمایت خود از نیروهای انصارالله یمن دست بردارد و در مقابل عربستان سعودی نیز به منافع تهران در سوریه احترام بگذارد، شما تا چه حد این مسئله را محتمل میدانید؟
** ببینید جمهوری اسلامی ایران همواره به یکسری اصول در سیاست پایبند است. ما همواره گفتهایم سیاست ما عین دیانت ماست. در دین و سیاست ما گفته نشده است که شما در یک جا از مظلومی حمایت نکنید و بگذارید که از بین برود تا در جای دیگر به منافع خود دست پیدا کنید.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران هیچگاه حاضر نخواهد شد مظلومیت مردم یمن را که توسط مزدوران سعودی، قطری، اماراتی و پاکستانی بر مردم آن کشور تحمیل میشود، هزینه بکند برای اینکه در جای دیگر از همپیمانانش حمایت بکند. از سوی دیگر همانطور که گفتم در حال حاضر سوریه از شرایط تثبیتشدهای برخوردار است و نیازی به این نوع زد و بندهای خائنانه نیست. در همین حال، جمهوری اسلامی ایران همواره از مردم مظلوم یمن حمایت کرده است و همانطور که مقام معظم رهبری در اظهارات اخیر خود فرمودند ایران به حمایت خود از مردم مظلوم یمن ادامه خواهد داد.
باید در نظر داشت که سعودیها برای معرفی خود به عنوان یک قدرت منطقهای هزینههای زیادی را میکنند اما جمهوری اسلامی ایران به مرحلهای رسیده و نشان داده که هم توان نظامی و هم توان سیاسی آن مستقل است و به هیچ کشوری وابسته نیست و به همین دلیل شاهد هستیم که گروه 1+5 مجبور میشود که در برابر ایران به مذاکرات چند ساله بنشیند و در برابر خواستههای این ملت تسلیم بشود و انرژی هستهای ایران را به رسمیت بشناسد در حالی که قبلاً بارها اعلام کرده بود که حاضر نیست ایران را به رسمیت بشناسد. همه این عوامل نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران دارای یک قدرت برتر است و در منطقه حق تعیین کردن برخی از شرایط را دارد.
اما در مقابل عربستان سعودی برای اینکه خود را به عنوان یک قدرت منطقهای نشان دهد کاملاً به غرب به ویژه امریکا وابسته است و برای اینکه رضایت این کشورها را به دست بیاورد بخشی از مشکلات اقتصادی امریکا را از طریق خرید تسلیحات حل میکند همانطور که میدانید عربستان سعودی بالاترین خریدار تاریخ تسلیحات نظامی امریکاست که سالانه هزینههای هنگفتی برای خرید تسلیحات پیشرفته صرف میکند. این در حالی است که خود سعودیها میدانند که برای این تسلیحات برای آنها کاربرد چندانی ندارد و فقط برای این است که به سعودیها وزن داده بشود خریداری میشوند اما این وزن برای آنها حقیقی نیست. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بدون این وابستگیها و بدون این هزینهها به قدرت منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شده است.
یکی دیگر از سیاستهای عربستان برای پیشبرد اهداف خود دامن زدن به اختلافات فرقهای و تلاش برای وارد کردن ایران و متحدانش به اینگونه بازیهاست. به همین دلیل شاهد هستیم که دست عربستان سعودی به خون شیعیان یمن، بحرین و مردم سوریه و عراق آلوده است. لازم است بگویم که این آلودگی فقط مختص به خون شیعیان نیست از تمامی فرقههای مختلف در این کشورها به خاطر زیادهخواهیهای عربستان سعودی به شهادت میرسند. در ابتدا نیز موفق شدند اختلافافکنی مذهبی داشته باشند اما به راحتی چهره واقعی آنها افشا و معلوم شد که این اقدامات برای ایجاد نفاق در بین مذاهب مختلف اسلامی است.
و اینکه گفته میشود ایران حاضر شده در عوض حفظ دولت سوریه دست از حمایت مردم یمن بردارد، در نقطه مقابل سیاست جمهوری اسلامی ایران است چراکه سیاست و دیانت جمهوری اسلامی ایران یکی است و تأکید دارد که چه در منطقه و چه در خارج از منطقه همواره از مظلوم حمایت میکند چراکه جزئی از واجبات دینی ماست.