روایت معروف پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) بیانگر نقش خانواده در شکل دهی به شخصیت دینی فرزندان دارد: تأثیرگذاری شگرف والدین حتی بر فطرت فرزند.
متن صریح گفتة پیامبر گرامی(ص) در روایتی مشهور و معتبر نزد عامه و خاصه است: کلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ حَتَّی یَکونَ أَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ؛( ابنأبیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج 1، ص 35، ح 18.) «هر مولودی بر فطرت (الهی) متولد میشود، مگر این که پدر و مادرش او را یهودی یا نصرانی یا مجوسی گردانند». هر چه خانواده نسبت به مسائل دینی مقیدتر باشند، محصول و برآیند تربیتی آنان هم از پایبندی بیشتری برخوردار میباشند. ارزشهای دینی از طریق خانواده به فرزندان منتقل میشود. مهاجمان فرهنگی در ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که اگر قرار است جامعه را از نظر فرهنگی استحاله و دگرگون کنند، باید خانواده را به نابودی بکشانند. چناچه میگویند: «برای گسترش فرهنگ غرب باید احساس گناه در مقابل کارهای ناپسند را در بین نوجوانان از بین برد و برای موفقیت در این مسئله باید خانوادهها را به نابودی کشاند.» (الوین تافلر، موج سوم)
خانواده از منظر اسلام
دین اسلام خانواده را نهادی مقدس می داند که می تواند بهترین مکان برای آسایش و آرامش جسم و روان آدمی باشد. در این دین آسمانی به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی چنین آمده است که خداوند از ابتدای حیات بشر پیامبرانی را از میان خود انسانها برای هدایت آنها برگزیده است تا به تدریج آداب زندگی اجتماعی مطلوب و از جمله تشکیل خانواده را به آنها بیاموزند. دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، بخش عمده ای از قوانین و توصیه ها را به خانواده اختصاص داده است. آداب ویژه ای برای زندگی خانوادگی وضع کرده و بسیاری از هنجارهای مربوط به ازدواج و خانواده را در بخش عمدهای از جهان تغییر داده است و در واقع ساختار مطلوب و بهنجار خانواده را بر اساس آموزه های دینی بنا کرده است. پیامبر اسلام (ص) و اولیای دین به مسائل خانوادگی توجه بسیار داشته اند و افراد را در زمینه روابط خانوادگی حتــی روابـط بسیـار خصوصی زناشویی راهنمایی می کردند. آنان در مورد شیوه انتخاب همسر، کیفیت روابط خانوادگی، برخورد با فرزندان و انواع روابط عاطفی در خانواده، به راهنمایی و حل مشکلات مردم می پرداختند. البته امروزه عوامل متعددی، بنیان خانوادهها را در بسیاری از جوامع تهدید می کند و آن گرایشات غربی شدن و دین گریزی است که بیشتر در جوامع شهری و زندگی صنعتی و مدرن به چشم می خورد. شهری شدن، مدرنیزه شدن و به تبع آن غربی شدن شرایطی را برای بشر امروزی پدید آورده که سبب تغییراتی در فضای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع شده است.
راهکار اسلام برای اتقان و استحکام کانون خانواده
1- انتخاب همسر بر مبنای دین و اخلاق: اسلام در جهت تحقق اهداف ازدواج و تحکیم بنیاد خانواده، بر دو امر تأکید دارد: یکی ایمان و دیگری اخلاق ، و به کسانی که قصد ازدواج دارند توصیه میکند که دین و اخلاق همسر خود را منظور بدارند.
مردی به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و در امر ازدواج با ایشان مشورت نمود، آن حضرت فرمود: «با زنان دیندار ازدواج کن تا خیر فراوانی نصیب تو شود» . (وسائل الشیعه، ج 20، ص50)علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «سودی بهتر از زن صالح و شایسته نصیب انسان نمیشود، زنی که شوهرش را خشنود میسازد و در غیاب او، از خودش و زندگی شوهرش نگهداری میکند» . (وسائل الشیعه، ج 20، ص39)پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر کسی از دختر شما خواستگاری کرد و دین و اخلاقش را پسندیدید، با او وصلت ایجاد کنید و گرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود میآید».(وسائل الشیعه، ج 20، ص77) برای حسن رابطه بین زن و شوهر و بقا و استحکام بنیاد خانواده و برای جلوگیری از اختلافات خانوادگی و وقوع طلاق، بهترین وسیله رعایت ارزشهای اخلاقی است و در این رابطه توصیههای فراوانی شده است.
اسلام، ازدواج را پیمانی مقدس میداند که بین زن و مرد، به اعتبار این که دو انسان هستند بسته میشود و مهمترین هدفش،تأمین نیازهای انسانی، آرامش و سکون و انس زن و مرد به یکدیگر است؛حتی تولید و پرورش فرزندان را نیز، در راه تأمین هدف عالی انسانی محسوب میدارد. قرآن کریم در این رابطه میگوید: «و از نشانههای خداست که برای شما از جنس خودتان همسرانی بیافرید تا با تمایل به سوی آنان آرامش بیابید، و در میان شما محبت و دلسوزی قرار داد . همانا که در این موضوع برای اندیشمندان نشانههایی است»( روم/21)در آیه مذکور، انس و آرامش خانوادگی به عنوان ثمره ازدواج معرفی شده است. در پیمان مقدس ازدواج ، زن و مرد با تمام وجود به سوی یکدیگر جذب و با هم متحد و یکدل میشوند و در تمام ابعاد زندگی، در خدمت یکدیگر قرار میگیرند. مأنوس، همفکر، همراز و یک هدف میشوند. در آیه مذکور، زندگی خانوادگی، بر دو پایه نیرومند مودت و رحمت استوار گشته است. یکی از پایههای ازدواج، مودت و علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. زن و شوهر خوبیها و نقاط مثبت یکدیگر را مورد توجه قرار میدهند و از صمیم قلب یکدیگر را دوست میدارند. هر یک از آنان، دیگری را نعمتی ارزشمند از جانب خدا و وسیله انس و الفت ، آرامش و دلگرمی و شریک زندگی میشمارد و از این نعمت بزرگ قدردانی و سپاسگزاری میکند. پایه دیگر ازدواج،که در آیه به آن اشارت شده "رحمت" یعنی مهربانی و دلسوزی است، هر گاه یکی از زوجین به نقصان و ضعف و نیازی در همسرش مواجه شد، همدلانه فکر می کند، او فکرکند که همسرش یک انسان است و انسان بی نقص نیست. چنان که خود نیز بی عیب نمی باشد. پس با نرمی و مدارا و از روی مهربانی و دلسوزی، نقص او را در صورت امکان برطرف می سازد و در صورت عدم امکان ، او را با همان حال میپذیرد. نقصانش را نادیده میگیرد و به زندگی ادامه میدهد. لازمه رحمت و دلسوزی، این است که چنانچه فرد خیر و صلاح خود را میخواهد، در همه حال خواستهها و تمایلات همسرش را منظور بدارد، هر چه را برای خود میخواهد برای او نیز بخواهد و همواره به فکر تأمین سعادت، آسایش وآرامش او نیز باشد. قرآن مجید در این رابطه، تعبیر بسیار جالبی دارد و زن و شوهر را چنین توصیف میکند: «زنان برای شما لباس هستند و شما نیز برای آنان لباس هستید» ( بقره/187) لباس، مجموع بدن انسان را با همه کمالات، نواقص، خوبیها، بدیها، زیباییها و زشتیها در بر میگیرد و از سرما و گرما و خطر حفظ میکند. بر زیباییهایش میافزاید و عیوبش را میپوشاند. لباس نزدیکترین اشیاء نسبت به انسان است و از جمله نیازهای اولیه به شمار میرود. زن و شوهر نیز، نسبت به یکدیگر باید همانند لباس باشند، همدیگر را با همه نواقص و کمالات بپذیرند. حافظ و نگهبان وآرامشبخش یکدیگر باشند. بر زیباییهای هم بیفزایند و عیوب هم را بپوشانند و رازدار و محرم اسرار هم باشند.
2- روابط حاکم برخانواده مبتی بر ایمان و خُلق خوب: اسلام در مورد روابط بین زن و شوهر و زندگی خانوادگی چنین میاندیشد و آن را بر چنین پایههایی استوار ساخته است. تشکیل چنین خانوادههایی در خور انسان است و سعادت جسمانی، نفسانی، دنیوی و اخروی او را تأمین میکند. اگر بنیاد خانواده بر پایههای ایمان و محبت استوار گردد،کانون خانواده گرم و با صفا میشود و از کشمکشها، اختلافات، طلاق و فروپاشی جلوگیری میکند. پیامبراسلام صلی الله علیه و آله فرمود: « کاملترین مردم از جهت ایمان،کسی است که اخلاقش خوبتر باشد، و بهترین شما کسانی هستند که نسبت به همسران خود خوش رفتارتر باشند .» (بحار الانوار،ج1، ص389)امام سجاد علیه السلام فرمود: «حق همسرت این است که بدانی خدای متعال او را وسیله آرامش و انس تو قرار داده و بدانی که او نعمتی است از جانب خدا برای تو، پس او را گرامی بدار و با وی مدارا کن،گر چه تو نیز بر او حقی بزرگ داری، اما باید نسبت به او دلسوز و مهربان باشی. باید خوراک و پوشاک او را تأمین کنی و اشتباهات و لغزشهایش را ببخشی » (بحارالأنوار، ج 74، ص 5)
قال الامام الباقر – علیه السلام – : إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کتَبَ عَلَی الرِّجالِ الْجِهادَ وَ عَلَی النِّساءِ الْجِهادَ فَجِهادُ الرَّجُلِ أنْ یَبْذُلَ مالَهُ وَ دَمَهُ حَتّی یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ جِهادُ الْمَرْأةُ أنْ تَصْبِرَ عَلی ماتَری مِنْ أذی زَوْجِها وَ غِیرَتِهِ.
امام باقر – علیه السلام – فرمودند: خداوند متعال برای مردان جهاد را مقرّر داشت و برای زنان نیز جهاد را منظور داشت و جهاد مردان آن است که مال و جان خویش را در راه خدا ایثارکنند، ولی جهاد زنان آنست که بر اذیت های شوهر و غیرت ورزیهای او صبر کنند.(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۵۷)
اسلام عنایت ویژهای به اخلاق دارد و رعایت ارزشهای اخلاقی را برای سلامت خانواده و تحکیم بنیان آن ضروری و لازم میداند. به نظر میرسد یکی از عوامل مهم تزلزل بنیاد خانواده، بیتوجهی به مسائل اخلاقی است و برای حل این مشکل بزرگ که خانواده را در معرض تهدید جدی قرار داده ، چارهای جز احیای ارزشهای اخلاقی به ویژه اخلاق خانواده نداریم.
جمع بندی
عنصر ایمان و دینداری در تحکیم خانواده جایگاه والایی را به
خود اختصاص داده است و بین افول دینداری و ضعف نهاد خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. هنگامی که کانون گرم خانواده دچار بحران شود، تربیت دینی نیز ضربه جبران ناپذیری خواهد خورد. بنابراین آنچه بایستی مد نظر قرار گیرد، این است ک
ه عنصر دین و حضور آن در غالب خانواده ها باعث تحکیم روابط انسانی و اخلاقی و زناشویی شده و به تبع آن به تربیت صحیح و قاعدهمند فرزندان و بالاخره ایجاد جامعه سالم کمک می کند. اگر چه حفظ ارزش های سنتی در شرایط جدید دشوار است؛ اما باید برای حفظ ارزشهای دینی و روابط انسانی در خانواده بیشتر کوشید و آن ارزش ها و روابط باید مبتنی بر عشق، احترام و مراقبت از یکدیگر باشند. همه ما پذیرفته ایم که تربیت دینی و زندگی اجتماعی برای بشر سودمند است. از سوی دیگر، تربیت دینی و زندگی اجتماعی معمولاً از طریق خانواده به دست میآید. کودکان از مسیر این نهاد با مکان های عبادی رابطه برقرار میکنند و با آموزش، ایمان را در وجود خود استحکام می بخشند.