گروه سياسي/ تروريسم يکي از مهمترين مباحثي ميباشد که امروز در ميان سياستمداران و نظريه پردازان از آن زياد ياد ميشود و به همين دليل نيز مطالب و مباحث گستردهاي در قالبهاي گوناگون به صورت مکتوب و غيرمکتوب در اين رابطه تدوين و مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.
به دنبال رشد اسلام گرايي و گرايش ملل جهان به اسلام، پس از حوادث ساختگي 11 سپتامبر بر اساس تصميمسازيهاي صورت گرفته توسط آمريکا و همپيمانانش، جهت حفظ و بقاي ليبراليسم و جلوگيري از نفوذ، بسط و گسترش اسلام، ضمن ارائه تعريف خاصي از اسلام به عنوان "اسلام آمريکايي"، موج حملات عليه مسلمانان شکل گرفت و اين تهاجم گسترده عليه مسلمانان به بهانه مبارزه با تروريسم، آموزهها و احکام متعالي اسلام ناب محمّدي(ص) را مورد هجوم قرار داد و مسلمانان را نيز به عنوان تروريسم معرفي نمود.
اين اقدامات به گونهاي است که باعث گرديده است بحراني به عنوان بحران تروريسم در مناسبات بينالمللي شکل گيرد و زمينه را براي سوء استفاده کشورهاي قدرتطلب فراهم نمايد، به نحوي که آنان براساس تعريف خود از تروريسم ضمن دنبال کردن اهداف و منافع، ساير دولتهاي غير هم سو با خود را به عنوان تروريست يا حاميان تروريست مورد هجمه و هجوم قرار ميدهند.
در همين راستا نظام جمهوري اسلامي به بهانههاي متعدد توسط همان کشورها مورد اتهام قرار گرفته و با عملياتهاي ترويستي و خرابکارانه بدخواهان، منافقين و حاميان بينالمللي و منطقهاي ايشان مواجه گرديده است.
در اين مقاله سعي گرديده با جمعبندي و ارائه بيانات امام خامنهاي(حفظهالله) در خصوص تروريسم و مقولههاي متعدد آن به تبيين ديدگاه ايشان در مورد تروريسم پرداخته شود.
تروريسم
«تروريسم پديدهاي تازه و محصول دورانهاي اخير نيست، ولي پيدايش سلاحهاي هولناک و آسانشدن کشتارهاي جمعي و فاجعهبار، اين پديده زشت را صدها برابر مهيبتر و خطرناکتر کرده است. نکته مهم و تکاندهنده ديگر، محاسبات شيطاني قدرتهاي مسلّطي است که بهرهبرداري از تروريسم را به مثابه ابزاري براي رسيدن به هدفهاي نامشروع، وارد چرخه سياستها و برنامهريزيهاي خود کردهاند.»[1]
ولي امر مسلمين جهان حضرت امام خامنهاي(حفظهالله) در بيانات خود ضمن ارائه سؤالي درباره چيستي تروريست در تعريف از تروريسم و تروريسم دولتي ميفرمايند:
«تروريسم يعني چه؟ يعني اينکه مجموعهاي، سازماني، گروهي يا دولتي بخواهد کار خود را با ايجادِ ترور و وحشت و قتل و ناامني پيش ببرد. مجموعهاي براي رسيدن به مقاصد شوم خود، يک عدّه انسان را، از هر نوع و جنس، در هرجايي، بدونِ دشمني خاص و بدون جرم و گناهي، نابود کند. البته دولتِ تروريست هم داريم که به کارش «تروريسم دولتي» اطلاق ميشود. امروز واضحترين نمونه دولت تروريست، رژيم غاصب صهيونيست است. در واقع، از روزي که دستِ پليد و سياستِ ضدّ اسلامي، ضدّ مردمي و ضدّ شرقي انگليس، در کشور فلسطينِ اسلامي به صهيونيستها حکومت داد- يعني از سال 1948 ميلادي و قبل از آن- تروريسم دولتي هم شکل گرفت و به ترور پرداخت. ترور، دستاويز کسي است که فکر ندارد. ترور، مستمسکِ منافقِ روسياهي است که در ميان ملت ايران جايي ندارد.»[2]
معظمله همچنين در خصوص کار تروريستي ميفرمايند:
«کار تروريستي، کار کساني است که در ذات خود، دچار انحرافاند. مثل همين تروريستهايي که امروز بر فلسطين اِشغالي حکومت ميکنند و پشتيبانهاي آمريکايي آنها.»[3]
حضرت امام خامنه اي(حفظه الله) در بيانات خود خطاب به کنگره عظيم حج ابراهيمي در سال1375 فرمودند:
«رسواترين تروريستهاي عالم را سران حکومت غاصب صهيونيست و حاميان بدسرشت آنان در دولت آمريکا معرفي نموده و همچنين اشاره ميکنند که آنها ايران اسلامي را به تروريسم متهم ميکنند.»[4]
امام خامنه اي(حفظهالله) در خصوص تعريف مسئولان آمريکايي از مفهوم تروريسم اعلام مينمايند که:
«در ذهن مسئولان آمريکا، مفهوم تروريسم، مفهوم غلطي است. آنها تروريسم را بد معنا ميکنند؛ به گونهاي معنا ميکنند که کشتار دستهجمعي و قتل عامِ مردم صبرا و شتيلا - که دو اردوگاه فلسطيني بودند- در يک شب به دستور همين کسي که امروز در رأس حکومت غاصب صهيونيستي است، تروريسم به حساب نميآيد! مطلب بعدي اين است که ميگويند تروريستِ خوب و تروريستِ بد نداريم؛ همه تروريستها بدند؛ امّا خودشان عملاً تروريسم را به تروريسمِ خوب و تروريسمِ بد تقسيم ميکنند! مفهوم، مفهومِ نادرستي است که توقّع دارند براي همين مفهوم نادرست، همه دنيا بسيج شوند و پشت سر آنها راه بيفتند و هرکاري که آنها ميخواهند بکنند، بقيه نه فقط اعتراض نکنند، بلکه همه بايد به آنها کمک هم بکنند!»[5]
معظمله در خصوص نوعي از تروريسم به عنوان تروريسم دولتي سخن به عمل آمده است ايشان در خصوص تروريسم دولتي ميفرمايند:
«در واقع، از روزي که دستِ پليد و سياستِ ضدّاسلامي، ضدّمردمي و ضدّشرقي انگليس، در کشور فلسطينِ اسلامي به صهيونيستها حکومت داد - يعني از سال 1948ميلادي و قبل از آن - تروريسم دولتي هم شکل گرفت و به ترور پرداخت.»[6]
از منظر و نگاه آمريکاييها و همپيمانان آنها مدافعان و جوانان فلسطيني که از حق حاکميت خود بر سرزمينهاي اِشغالي دفاع ميکنند تروريسم ميباشند که امام خامنهاي(حفظهالله) در اين رابطه ميفرمايند:
«تروريسم صهيونيستي دولت جعلي و دروغين اسرائيل بيش از پنجاه سال است که مردم فلسطين را تحت فشار قرار ميدهد، زير لگدهاي چکمهپوشان صهيونيستي آنها را له ميکند، علناً و صريحاً خانهها را خراب ميکند، مردم را ميکشد، جوانان را نابود ميکند، مردان را دستگير ميکند و به زنان اذلال و اهانت ميکند. اين تروريسم واضحي است که خود اسرائيليها هم منکر آن نيستند و ميگويند ما ترور ميکنيم. اين آقا اين را نديده ميگيرد؛ آنوقت جوان فلسطيني که براي دفاع از شرف خود، براي دفاع از خانه خود، براي مقابله کوچکي در مقابل متجاوز، اقدام خشمآلودي ميکند، اين را ميگويد تروريسم فلسطيني! طرفداري آنها از نهضت ضدّ تروريسم، اين است! معناي تروريسم در منطق اينها اين است!»[7]
«ايران اسلامي را در تبليغات جهاني خود مورد تهمت قرار ميدهند و ميگويند از تروريسم حمايت ميکند، يا تروريستها را پناه ميدهد. اين يک دروغ بيشرمانه و بسيار وقاحتآميز است. اگر منظور از تروريست کسي است که براي اغراض خود، جان بيگناهان را هدف قرار ميدهد، پس امروز بزرگترين تروريستها زير دامان آمريکا فعاليت ميکنند. ايران را به تروريسم متّهم ميکنند! ايران طرفدار تروريستها نيست، به هيچ تروريستي هم پناه نميدهد و نداده است؛ امّا جمهوري اسلامي معتقد است در سرتاسر دنياي اسلام، ميليونها جوان و انسان آزاده، لبريز از کينه و نفرتِ ستمگران و اشغالگران آمريکايي هستند. شما نميتوانيد اينها را تروريست بدانيد. نميتوانيد اسم ميليونها انسان را در عراق، مصر، عربستان، شمال آفريقا، پاکستان و افغانستان تروريست بگذاريد. امروز ميليونها انسان هستند که ظلم نيروهاي آمريکايي را ميبينند- چه به افغانستان ديروز و چه به کشور مظلوم عراق امروز- اينها تروريستند؟! مجاهدين فلسطيني که از سرزمين خود دفاع ميکنند، تروريستند؟! مردمِ مظلومِ فلسطين که هر روز با تانکها و آتش پُرحجم و انبوه نظاميان صهيونيست مواجهند و از خود دفاع ميکنند، تروريستند؟! جوانانِ مؤمنِ لبناني که در مقابل تهاجمِ بيوقفه اسرائيل ايستادند و با نثار جان خود توانستند صهيونيستها را از لبنان عقب برانند و امروز هم وجود آنها موجب شده است که اسرائيل جرأت نکند به لبنان حمله کند، تروريستند؟! اگر جوانان مؤمنِ مبارز لبناني نبودند، اسرائيل براي آمدن تا شهر بيروت هم براي خودش مانعي نميديد؛ کما اينکه آمد. جنوب لبنان سالها در اشغال آنها بود؛ تا بيروت آمدند و آن همه فاجعهآفريني کردند، که ممکن نيست از ياد کسي برود. جوانان مؤمن لبناني دست را از آستين درآوردند؛ به بيدارياي که امام بزرگوار ما به دنياي اسلام داد، لبّيک گفتند و ايستادند. امروز بهخاطر وجود اين جوانان، اسرائيل جرأت نميکند به لبنان حمله کند، اينها تروريستند؟! تروريستها کساني هستند که با ملتها در خانههاي خودشان مقابله و مبارزه ميکنند.»[8]
از نظر مدعيان مبارزه با تروريسم و حاميان دروغين حقوقبشر ضمن انجام تبليغات شديد رسانهاي جهت همسو نمودن افکار عمومي ملتهاي جهان در راستاي ارائه مفهوم تروريست براي جامعه بينالملل جمهوري اسلامي ايران نظامي حامي تروريست مطرح ميگردد که امام خامنهاي(حفظهالله) در اين راستا اعلام مينمايند که:
«ما هفده هزار شهيد ترور در کشور داريم؛ هفده هزار شهيد ترور! اين رقم، رقم کوچکي است؟ اين حرف شوخي است؟ آن کساني که اين ترورها را انجام دادند، امروز آزادانه در کشورهاي غربي دارند حرکت ميکنند. اين ترورها، ترور چه کساني بود؟ ترور کاسب، ترور کشاورز، ترور عالِم، ترور استاد دانشگاه، ترور مؤمن متهجّد، ترور کودکان، ترور زنان؛ هفده هزار شهيد ترور، در تاريخ انقلاب اسلامي ثبت شده است. خب، اين دو طرف دارد: يک طرف افشاگري نسبت به آن چهرههايي است که امروز ادّعاي ضدّيت با تروريسم ميکنند و اين آينهاي است در مقابل ادّعاي باطل آنها و نشان ميدهد که چقدر اينها دروغ گويند، چقدر اهل دغلاند، چقدر خبيثاند، چقدر پستاند که از تروريستهاي جرّار اين حمايتها را ميکنند؛ در عين حال ادّعا ميکنند که ضدّ تروريسم هستند و با تروريسم مخالفاند.»[9]
«از روز اوّلي که انقلاب پيروز شد، در مواجهه و نوع تعامل با دولت ايالات متحده آمريکا، ميداني به عنوان يک آزمون بزرگ براي ملت ايران باز شد. در طول اين سي سال، همواره اين آزمون مهم و بزرگ ادامه داشته است. دولت آمريکا از اوّل با اين انقلاب با روي عبوس و چهره تُرش و با لحن مخالفت روبهرو شد. البته آنها با محاسباتِ خودشان حق هم داشتند. ايران قبل از انقلاب در مُشت آمريکا بود؛ منابع حياتياش در اختيار آمريکا، مراکز تصميمگيري سياسياش در اختيار آمريکا، عزل و نصب مراکز حساس در اختيار آمريکا؛ مرتعي بود براي چراي آمريکائيان و نظاميان آمريکائي و غير آنها. خوب، اين از دستشان گرفته شد. ميتوانستند مخالفت خود را اينجور خصمانه ابراز نکنند؛ امّا از اوّل انقلاب دولت آمريکا -چه رؤساي جمهور جمهوريخواهشان، چه رؤساي جمهور دمکراتشان- با نظام جمهوري اسلامي بدرفتاري کرد؛ اين چيزي نيست که بر کسي پوشيده باشد. اوّلين کاري که از طرف آمريکائيها انجام گرفت.»[10]
متهم کردن جمهوري اسلامي ايران به اقدامات تروريستي
«دشمن تلاش ميکند. نبايد فکر کرد که دشمن از فعاليت منصرف خواهد شد؛ نه، داريد ميبينيد. در همين روزها، در بحبوحه گرفتاريهاي آمريکا در قضيه اين حرکت مردمي وسيعِ جُنبش وال استريت در نيويورک و در ساير شهرها و ايالات آمريکا، دولت آمريکا به نظرش رسيد که به خيال خودش و به قول خودش، باز يک برگ ديگري رو کند. يک سناريوي مسخره تروريستي درست کردند که جمهوري اسلامي را متهم کنند به يک حرکت تروريستي مهمل، بيمنطق و غلط؛ که هرکس از اهل معرفت و فن در دنيا آن را ديد، رد کرد، محکوم کرد. متوسل و متشبث به اين چيزها ميشوند، براي اينکه شايد بتوانند خودشان را از آن گرفتاريها نجات بدهند، آنرا تحت تأثير و تحتالشعاع قرار بدهند؛ شايد بتوانند بر جمهوري اسلامي فشار وارد کنند. قصدشان اين است که شريفترين عناصر مبارز و مجاهد در جمهوري اسلامي را متهم به تروريست کنند. آنها خودشان تروريستند امروز تروريست بزرگ در دنيا، دولت آمريکاست.»[11]
تصرف و حبس دارائيها و اجناس ايران
«تصرف و حبس دارائيها و اجناس ايران. انبارداري براي خودشان قائل شدند، خود را طلبکار کردند و از حساب قرارداد الجزائر انبارداري برداشتند! هنوز اموال ملت ايران آنجاست؛ هم در آمريکاست، هم در بعضي از کشورهاي اروپائي است؛ که ما در طول سالها به اينها مراجعه کرديم که اموال ما را بدهيد، اينها پولهايش دريافت شده؛ گفتند چون زير ليسانس آمريکائيهاست، آمريکائيها اجازه نميدهند و نميدهيم؛ نگه داشتند. هنوز هم که هنوز است، مال ملت ايران آنجا موجود است. به صدام چراغ سبز دادند؛ اين يک اقدام ديگر دولت آمريکا بود براي حمله به ايران. هشت سال جنگ را بر کشور ما تحميل کردند؛ قريب سيصد هزار جوانهاي ما، مردم ما در اين جنگ به شهادت رسيدند. در طول اين هشت سال -به خصوص در سالهاي آخر- هميشه آمريکائيها پشت سر صدام بودند و به او کمک ميکردند- کمک مالي، کمک تسليحاتي، کمک کارشناسي سياسي- خبرهاي ماهوارهاي ميدادند و امکانات خبررساني داشتند. تحرک نيروهاي ما را در جبهه در ماهوارههايشان ثبت ميکردند، بعد آنرا همان شبانه براي قرارگاههاي صدام ميفرستادند که از آنها عليه جوانهاي ما و نيروهاي ما استفاده کند. در مقابل جنايات صدام چشمهايشان را بستند. فاجعه حلبچه اتفاق افتاد، زدن شهرهاي متعدد کشور ما با موشک اتفاق افتاد، خانهها را خراب کردند، در جبههها شيميائي به کار بردند، چشمهايشان را بستند، اصلًا و ابداً تعرضي نکردند، به صدام کمک کردند.»[12]
برپا نگهداشتن رژيم جبّار و فاسد پهلوي
«دهها سال رژيم جبّار و فاسد پهلوي را برپا نگهداشته و با ملّت ايران در صحنه اقتصادي و نظامي و سياسي زشتترين جفاها و خيانتها را روا داشته، اکنون نظام مردمي و مستقل و آزاده ايران را به طرفداري از تروريسم و نقض حقوق بشر و توليد يا فروش سلاح متهم ميکند!»[13]
حمايت کردن از جبهه عراق توسط دولت آمريکا
«قبل از شروع جنگ، از نظر آمريکا، دولت عراق در خدمت دولتهاي حامي تروريسم بود. در سالهاي شصت و يک و شصت و دو رزمندگان سلحشور ما توانستند دشمن را به زانو درآورند و او را از مرزها عقب برانند و دشمن بعثي مجبور شد براي مقابله با ما، از سلاح شيميايي و سلاحهاي کشتار جمعي استفاده کند يعني جنايت جنگي بکند در همان اوقات، دولت آمريکا احساس کرد که بايد جبهه عراق را حمايت کند، تا دولت بعثي بتواند نقش خيانتآميز خود را در مقابل نظام جمهوري اسلامي ايفا نمايد. در همان سالها که دولت عراق سلاح شيميايي به کار برد، اينها اسم عراق را از فهرست دولتهاي حامي تروريسم خارج کردند! مسئله حمايت اينها از حقوق بشر، چنين است!»[14]
با خشم و نفرت بر زبان آوردن نام مقدّس ايران اسلامي
«رسواترين تروريستهاي عالم يعني سران حکومت غاصب صهيونيست و حاميان بد سرشت آنان در دولت آمريکا، ايران اسلامي را به تروريسم متهم ميکنند. سردمداران آمريکا و اسرائيل به هر بهانه يا بيبهانه، انگشت اشاره تهمتآميز خود را به سوي جمهوري اسلامي نشانه ميروند و در هرچند کلمه سياسي خود يکبار، نام مقدّس و عزيز و درخشان ايران اسلامي را با خشم و نفرت بر زبان ميآورند.»[15]
به خاک و خون کشيدن بيرحمانه هزاران نفر در دهه 1360
«تروريستهايي که در دهه1360 هزاران نفر را بيرحمانه به خاک و خون کشيدند و از جمله در يک حادثه 72 نفر از نخبگان علمي و سياسي و مسئولان بلندپايه کشور، و در حادثهاي ديگر، رئيسجمهور و نخستوزير کشورمان را به شهادت رساندند، اکنون در حمايت دولتها و دولتمردان اروپايي و زير حمايت آنان زندگي ميکنند. با چنين رفتارهايي، ادعاي مبارزه با تروريسم، بسي وقاحتآميز است.»[16]
اقدام تروريستي در حرم مطهر امام رضا(عليهالسلام)
«همين کاري که گروهِ منافقينِ روسياه، در حرم مطهّر علي بن موسي الرّضا(عليهالصّلاةوالسّلام) انجام دادند. بايد جمهوري اسلامي و ملت ايران را به بحران بکشانند. به بحران کشاندن هم اين است که در مناطق مختلفِ کشور، دست به انفجار بزنند و کارهاي تروريستي انجام دهند. بدينوسيله، هم مردم را متوحّش و هم دستگاه را مضطرب کنند و اگر هم توانستند، اختلافات قومي و طايفهاي به وجود آورند. مقدّسترين اماکن مذهبي در داخل کشور است، منفجر و هتک کنند و بيگناهترين و پاکترين آدمها را که در آنجا مشغول تضرّع و راز و نياز و دعا و توجّه بودند و مهمان علي بن موسي الرّضا(عليهالصّلاةوالسّلام) محسوب ميشدند، در روز عاشورا قطعه قطعه نمايند. براي يک مقصودِ احمقانه خيالي فرضي، به چنين کار زشت و ننگين و کشتار سبُعانهاي اقدام کردند. آنها ميخواستند شبيه آن انفجار را در حرم حضرت معصومه(سلاماللهعليها) و مرقد امام(رضواناللّهعليه) هم انجام دهند که بحمداللّه خداي متعال تفضّل کرد و جلوِ فاجعه گرفته شد.»[17]
تحريک مخالفين پراکنده جمهوري اسلامي
«تحريک مخالفين پراکنده جمهوري اسلامي و کمک به حرکتهاي تجزيهطلب و تروريستي در کشور بود؛ در هر نقطهاي از نقاط کشور که حرکتهاي تجزيهطلب در آنجا زمينهاي داشت، انگشت آمريکائيها را ما ديديم؛ گاهي پول آنها را، و حتّي در مواردي عناصر آمريکائي را ما در آنجا ديديم؛ همين شرورهائي که در مناطق مرزي ايران و پاکستان هستند، بعضي از آنها ما شنودهايشان را داريم؛ اينها با عناصر آمريکائي مرتبطاند؛ يعني با بيسيم با آنها حرف ميزنند، دستور ميگيرند. شرورِ تروريستِ آدمکش مرتبط با افسر آمريکائي در يک کشور همسايه!»[18]
تهديد به حمله اتمي
«رئيس يک کشور بيايد آنجا بايستد و تهديد به حمله اتمي کند! اين خيلي حرف عجيبي است در دنيا. معناي صريحش اين است که دولت آمريکا يک دولت شرير و غيرقابل اعتماد است. اينها چندسال است دارند تلاش ميکنند تا در قضيه هستهاي ما اثبات کنند جمهوري اسلامي غيرقابل اعتماد است؛ در حالي که جمهوري اسلامي در اين سيسال، نه به هيچ کشوري حمله کرده، نه هيچ جا را ابتدائاً مورد تهاجم قرار داده، نه تروريستپروري کرده. آنها ميخواهند بگويند جمهوري اسلامي غيرقابل اعتماد است.»[19]
زيربال گرفتن منافقين توسط آمريکا
«امّا با منافقين که دستشان به خون ملت ايران و کُردهاي عراق و شيعيان اين کشور آغشته است- که در قضيه انتفاضه سال1369عراق که صدّام شيعيان را در جنوب عراق و در مناطق زيادي از اين کشور قتل عام کرد، منافقين در کنار صدّاميها با شيعيان جنگيدند- همکاري ميکنند! ترور، کار آنهاست؛ خودشان هم اقرار و به آن افتخار ميکنند؛ دنيا هم اينها را تروريست شناخته است؛ امّا آمريکا اينها را زير بال گرفت! معلوم شد تروريسم بد است، آنوقتي که نوکر آمريکا نباشد؛ امّا اگر تروريسم نوکر آمريکا شد، نه، خيليخوب است و هيچ اشکالي هم ندارد! اين، بوته آزمايش است؛ نشان ميدهد که مبارزه با تروريسم يعني چه؛ دموکراسي يعني چه.»[20]
متهم کردن انقلاب اسلامي به انحصار طلبي
«انقلاب را به انحصارطلبي متّهم ميکنند، براي اينکه انقلاب از سر راه انحصارطلبي آنها برخيزد. دنيا را به عنوان دهکده جهاني معرفي ميکنند، براي اينکه کدخدايي اين دهکده را در اختيار بگيرند همين چند روز قبل از اين، گفته شد که طرحي در کنگره آمريکا مطرح شده که رئيسجمهور اين کشور حق داشته باشد مخالفان خودش را در هر نقطهاي از دنيا ترور کند! اگر بپرسند چرا، استدلالي براي آن مطرح ميکنند؛ استدلالي که توجيهکننده منافع آمريکاست؛ امّا از من و شما ميخواهند ما هم با همان ديد به آن استدلال نگاه کنيم و با همه وجود و با همه ايمان آنرا بپذيريم. زورگويي از اين بالاتر؟!»[21]
مطرح کردن اسم خشونت براي اوّلين بار
«اوّلينبار چه کساني اسم خشونت را به عنوان يک نقطه منفي براي کشور ما در دنيا مطرح کردند؟ همان کساني که دستشان تا مرفق در خون بيگناهان فرورفته است يعني آمريکاييها.»[22]
ترور دانشمندان هسته اي ايران
«اين ترور بُزدلانه که عاملان و طراحانش هرگز جرأت نخواهند کرد به جنايت کثيف و پليد خود اعتراف کنند و مسئوليت آن را بپذيرند مانند ديگر جنايات شبکه تروريزم بينالملل دولتي، با طراحي يا همراهي سرويسهاي سيا و موساد عمل شده و نشانه به بنبست رسيدنِ استکبار جهاني به سردستگي آمريکا و صهيونيزم، در مقابله با ملت مصمّم و مؤمن و پيشرونده ايران اسلامي است. آنها در اين رفتار شنيع و قساوتآميز نيز شکست خواهند خورد و به اغراض پليد و شريرانه خود دست نخواهند يافت.»[23]
«ترور دانشمندان هستهاي در ايران با همکاري موساد، سرنگون کردن هواپيماي مسافري ايران در خليج فارس و کشتن حدود سيصد کودک و مرد و زن مسافر و ...»[24]
«در آسمان خليجفارس، هواپيماي ايران را با صدها نفر مسافر، بدون هيچ دليل و بهانهاي منفجر ميکنند؛ افراد را در دريا تکّهپاره و غرق ميکنند؛ بعد فرمانده آن ناو را نه فقط محاکمه و توبيخ نميکنند، و نه فقط از ايران عذرخواهي نميکنند، بلکه به فرمانده آن ناو جايزه ميدهند! اين شد تروريسمِ خوب! منطق، منطقِ غلطي است.»[25]
اقدام تروريستي در سيستان و بلوچستان
«جنايت تروريستهاي خونخوار در بلوچستان چهره اهريمني دشمنان امنيت و وحدت را که از سوي سازمانهاي جاسوسي برخي دولتهاي استکباري حمايت ميشوند، بيش از پيش آشکار ساخت. به شهادت رساندن مؤمنان فداکاري همچون سردار شجاع و بااخلاص شهيد نورعلي شوشتري و ديگر فرماندهان آن بخش از کشور و دهها نفر از برادران شيعه و سنّي و فارس و بلوچ، جنايتي در حق ملت ايران و به خصوص منطقه بلوچستان است که اين انسانهاي شريف، همت خود را بر امنيت و آبادي آن نهاده و مخلصانه براي آن تلاش ميکردند.»[26]
اِشغال عراق و افغانستان مصداق قانون شکني آمريکا
«اين رئيسجمهور آمريکا- همين چند روز قبل از اين- ميگويد: ما دنبال اين هستيم که دولتهاي قانونشکن پاسخگو باشند. خب، کدام دولت قانونشکن است؟ کدام دولت قانونشکنتر از دولت آمريکاست؟ دولت آمريکا با کدام قانون عراق را اِشغال کرد و اين همه خسارت و تلفات انساني و مادي و معنوي بر ملت عراق وارد کرد؟ بر اساس يک شايعه دروغي که خودشان به وجود آورده بودند، حمله کردند عراق را اِشغال کردند که صدها هزار مردم عراق در اين چند سال کشته شدند و چند ميليون مردم عراق آواره شدند. چندي پيش در خبرها آمده بود پانصد و پنجاه دانشمند عراقي به وسيله اسرائيليها ترور شدند. اين، چيز کمي است؟! جوخههاي ترور بسيج شدند، رفتند دانشمندان عراقي را يکييکي پيدا کردند، ترور کردند. اين، بر اثر اِشغال آمريکاست. با کدام قانون شما وارد عراق شديد؟ با کدام قانون تا حالا ماندهايد؟ با کدام قانون داريد با مردم عراق اينجور اهانتآميز رفتار ميکنيد؟ با کدام قانون افغانستان را اِشغال کرديد؟ با کدام قانون بينالمللي عقلپسند داريد نيروهاتان را در افغانستان افزايش ميدهيد؟ چقدر اتفاق افتاد اين حادثه که هواپيماهاي آمريکائي، کاروانهاي عروسي را در افغانستان به خاک و خون کشيدند؟ دهها نفر در هر حادثهاي کشته شدند؛ مردمي که در يک عروسي شرکت کرده بودند. آن وقت افسر آمريکائي با وقاحت تمام ميگويد: ما دنبال طالبان هستيم! هرجا طالبان را پيدا کنيم، ميزنيم! به عروسي مردم چه کار داريد؟ به زندگي مردم چه کار داريد؟ همين چندي پيش در هرات، يکي از اين حوادث را به وجود آوردند، بيش از صد نفر کشته شدند که پنجاهتاشان کودکان بودند. مظهر بيقانوني شما هستيد. قانونشکنترين دولتها، امروز دولت آمريکاست.»[27]
تحت فشار قراردادن مردم عراق به عنوان منجي آنها
«ملت عراق را با نيروي نظامي، با گذاشتن حاکم بيگانه، با تصرّف منابع، با ايجاد هرجومرج در اين کشور، با تعرّض به خانوادهها و حريم ناموس مردم عراق و زنهاي عراقي تحت فشار قرار دادهاند؛ آن وقت ميخواهند ملتهاي منطقه، ملت عراق و افکار عمومي دنيا باور کنند اينها نجاتدهنده مردم عراقاند. اين نجات است؟! هواپيماهاي بيسرنشين شما در پاکستان و در افغانستان خانههاي مردم را ويران کردند، مجالس عروسي مردم را عزا کردند - که در عراق هم همين اتّفاق افتاد - اين کارها را شما داريد ميکنيد؛»[28]
«حمله به عراق و کشتن دهها هزار انسان - آمارها را ما دقيق نميدانيم، بلکه گفته ميشود تا حدود يک ميليون عراقي را در طول اين چند سال اينها مستقيم و غيرمستقيم از بين بردند؛ حالا من نسبت نميدهم، اقلاًّ دهها هزار، [در صورتي که] يکياش هم زياد است - انسانها را در عراق از بين بردند. در افغانستان يکجور ديگر، شرکتهاي آدمکشي و ترور را - که من يکي [از آنها] را يکوقتي در يک سخنراني، اسم آوردم: شرکت معروف «بِلَكواتِر» آمريکايي که کار آن آدمکشي است، ترور است - انداختند به جان مردم؛ همين گروههاي تندروِ افراطي آدمکشِ تکفيري را اوّل اينها راه انداختند که حالا در يکجاهايي کمانه کرده و به خودشان هم دارد ميخورد.»[29]
«نمونه ديگر، رژيم ايالات متحده امريکا است که در چند دهه اخير، سياهه بالابلندي از رفتارهاي تروريستي و نيز پشتيباني مالي و تسليحاتي از تروريستهاي سازمانيافته در کشورهاي اين منطقه، پديد آورده است. حملات مرگبار هواپيماهاي بدون سرنشين به خانوارهاي بيدفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاکستان که بارها جشن عروسي آنها را به عزا مبدّل کرده است.»[30]
«دولتهاي آمريکا در طول اين سالهاي گذشته- بهخصوص رئيسجمهور نابخردِ قبلي آمريکا - به عنوان مبارزه با تروريسم به اِشغال دو کشور اسلامي دست زد: يعني عراق و افغانستان. بعد شما در افغانستان نگاه ميکنيد ميبينيد هواپيماهاي جنگي آمريکائي مردم را، صد نفر، صد و پنجاه نفر- نه يکبار، نه دو بار، نه ده بار- در طول اين چند سال مرتب بمباران ميکنند و به قتل ميرسانند. خوب، مگر تروريستها چه کار ميکنند؟ اين همينکاري است که تروريستها ميکنند؛ منتها تروريستها يک نفر، دو نفر، ده نفر را ميکشند، شما صد نفر، صد و پنجاه نفر را يکجا ميکشيد. اين چه جور مبارزه با تروريسم است؟ در عراق عناصر تروريستِ بعثي را- طبق اطلاعات مسلّم ما- پشتيباني و همراهي کردند، در حالي که شعار مبارزه با تروريسم ميدادند!»[31]
«هزاران نيروي نظامي و اطلاعاتي و امنيتي و سياسي از امريکاييها امروز در همه جاي عراق گستردهاند. اگر ميخواستند ناامني را در عراق از بين ببرند، ميتوانستند. بعضيها معتقدند که قرايني هم بر اين اعتقاد وجود دارد که اين ترورها کار خود سرويسهاي جاسوسي امريکا و صهيونيستهاست؛ چرا؟ چون نميخواهند اين دولت موفق شود. ناامني بهانه ادامه اِشغال است. چون ناامن است، ما بايد بمانيم؛ اگر برويم، آسمان به زمين ميآيد! آنچه در عراق پيش آمده، چيزي نيست که امريکاييها ميخواستند. آنها يک دولت دستنشانده خودشان ميخواستند؛ آنها ميخواستند عراق به ظاهر حکومت مردمي داشته باشد، امّا در باطن مزدور آنها بر عراق حاکم باشد؛ ولي اينطور نشد.»[32]
«کيست که نداند اينها دارند در عراق اختلاف بين سُني و شيعه ايجاد ميکنند؟ کيست که نتواند حدس بزند که اينها ميخواهند ناامني باشد تا بتوانند بيشتر بهاشغال غيرقانوني و غيرمشروعِ خودشان ادامه دهند؟ آنها مسئول و متهماند.»[33]
«من اعتقاد راسخ دارم که روزي خواهد آمد که همين رئيسجمهور کنوني امريکا و مسئولين امريکائي در يک دادگاه عادلانه بينالمللي به خاطر فجايعي که در عراق به وجود آوردهاند، گريبانشان گرفته شود و محاکمه شوند. تروريسم را آمريکائيها آوردند به عراق تحميل کردند. بايد جواب بدهند که در اين کشور ثروتمند چرا پنجاه درصد مردم امروز بيکارند؛ چرا از خدمات عمومي در اين کشور اثري نيست. مردم مشکل برق دارند، مشکل سوخت دارند، مشکل آب سالم و آب آشاميدني دارند، مدارسشان ويران شده، دانشگاههايشان ويران شده، مدرسهاي ساخته نشده، بيمارستانهايشان از حيز انتفاع خارج شده. مردم نيازمند به بيمارستاناند؛ کدام بيمارستان را آمريکائيها ساختند؟ کدام بيمارستان را تجهيز کردند؟ کدام دانشگاه را ساختند يا تعمير کردند؟ کدام جاده را درست کردند؟ کدام خط لوله را کشيدند؟ کدام آب آشاميدني را وصل کردند؟ اينها جواب لازم دارد؛ اينها را بايستي آمريکائيها جواب بدهند؛ نميتوانند شانه خالي کنند.»[34]
«راهاندازي شرکتهاي آدم کشي و ترور همچون بِلَكواتِر (شرکتهاي مزدور امنيتي آنها مثل بِلَكواتِر[35])و راه اندازي گروههاي تندروي تکفيري و حمايت از آنها، بخشي از سياهه اعمال امريکا است.[36] جنايات بِلَكواتِر در عراق و کشتار شهروندان و نخبگان عراقي،[37] شرکت امريکائي «بِلَكواتِر» در بغداد، مردم بيگناه را به رگبار ميبندد، کسي جرئت ندارد اينها را محاکمه کند و بگويد چرا کرديد.[38] شرکت معروف «بِلَکواتِر» آمريکايي که کار آن آدمکشي است، ترور است - انداختند به جان مردم؛ همين گروههاي تندروِ افراطي آدمکشِ تکفيري را اوّل اينها راه انداختند که حالا در يکجاهايي کمانه کرده و به خودشان هم دارد ميخورد. آمريکا يکچنين دولتي است. بحث سر ملت آمريکا و مردم آمريکا نيست، آنها هم مثل بقيه مردماند؛ بحث سر رژيم آمريکا است، بحث سر دولت آمريکا است. چطور ميشود اين چهره را با بزک و آرايش تغيير داد در مقابل چشم ملت ايران؟»[39]
بمبارانهاي آمريکا و انگليس، عليه مردم بيدفاع افغانستان
«يکي مسئله افغانستان است، ديگري مسئله فلسطين است. در هر دو جا تهاجمي عليه مردم مسلمان مشاهده ميشود ليکن در ماه رمضان، اين دو ملت مظلوم مورد تهاجم قرار گرفتند. در اوايل ماه رمضان، بمبارانهاي امريکا و انگليس، عليه مردم افغانستان با بيرحمي و شدّتِ تمام ادامه پيدا کرد. به دهان روزهدار مردم، به کودکان و زنها و پيرمردها رحمي نکردند؛ غيرنظاميها را مورد تهاجم قرار دادند؛در مواردي، کارهايي کردند که جزو جنايات جنگي فراموشنشدني است و اينها ثبت خواهد شد؛ مثل حمله به زنداني که چند صد نفر در آن کشته شدند و مثل حمله به غيرنظاميها در جاهاي مختلف، اُمّت اسلامي بايد خيلي زود استنتاج کند و از اين غفلت خارج شود. آقايان مژده هم ميدهند که ما به اينجا اکتفا نخواهيم کرد؛ به بعضي کشورهاي ديگر هم حمله ميکنيم! اسم عراق و سومالي را ميآورند. بناست دنياي اسلام مورد تهاجم کساني باشد که به نام مبارزه با تروريسم، وارد ميدانهاي گوناگوني ميشوند تا منافع خود را تأمين کنند و با بزرگترين دستگاه تروريستي عالم- يعني حکومت صهيونيستي- نه فقط مبارزه نميکنند، بلکه از آن پشتيباني نيز ميکنند. اگر حمله کردن با تانک به خانههاي مردم، تروريسم نيست، پس تروريسم چيست؟! اگر موشکباران خانههاي مردم به وسيله هواپيماهاي اف-16و چرخبالهاي جنگي، تروريسم نيست، پس تروريسم چيست؟!»[40] آمريکاييها با شعار مبارزه با تروريسم، به ملت افغانستان حمله کردند. در افغانستان چند نفر را به عنوان تروريست معرفي کردند؛ امّا با ترور مردم فلسطين و حملات وحشيانه عليه آنها، نه فقط مخالفت نکردند؛ بلکه تأييد هم کردند![41] مجموعه قرائن و شواهد نشان ميدهد که پشت اين نمايشي که امروز در قضيه افغانستان وجود دارد، چيز ديگري است. افغانستانِ مظلوم و بدون حامي، در مقابل و دمِ چَکِ اينها قرار گرفته است؛ به خاطر اينکه يک نفر، يا ده نفر، يا صد نفر، يا هزار نفر در داخل اين کشور متّهماند که قضاياي انفجارهاي نيويورک و واشنگتن را آنها راه انداختند؛ اما پشت اين صحنه، مسئله ديگري است. اوّلًا قرائن نشان ميدهد که دولت امريکا در صدد است همان کاري را که در خليج فارس کرد، در اين منطقه هم بکند؛ يعني بيايند در آسياي ميانه و شبه قارّه مستقر شوند و دست و پاي خود را باز کنند و به بهانه اينکه در اينجا امنيت نيست، حضور داشته باشند. ثانياً قصدشان اين است، با کساني که در قضيه فلسطين، از اين مردمِ مظلوم دفاع کردند، تسويهحساب کنند. بقيه مسائل، صورت ظاهر قضاياست؛ باطن قضايا اينهاست.»[42]
اين کاري که در افغانستان يا در سودان انجام گرفت، دو اشکال بزرگ دارد:
«اوّلًا از لحاظ انساني، يک عملِ جنايتآميز است. من «اُسامه بِنلادن» را نميشناسم و کشتن مردم بومي غير نظامي کنيا و تانزانيا را هم بههيچوجه تأييد نميکنم به اين چيزها ما راضي نيستيم امّا اين حرکتي که اينها در افغانستان انجام دادند، به همان اندازه محکوم است که آن حرکتي که در آنجا از لحاظ کشتار انسانهاي غيرنظامي و غيردخيل در يک اقدام نظامي انجام گرفت. به عنوان حمله به دشمن، به يک عدّه انسان بيدفاع حمله ميکنند؛ دهها موشک پرتاب ميکنند؛ يا در سودان کارخانهاي را از بين ميبرند؛ معلوم نيست چه تعداد انسان را از بين ميبرند و نابود ميکنند؛ فقط به اين عنوان که ما تشخيص داديم، يا حدس زديم، يا فهميديم که دست دشمن ما در اينجاست! اين روشِ غلطي است؛ اين يک جنايت است. هرکس مرتکب اين جنايت شود، محکوم است. دولت امريکا هم محکوم است؛ او يک تروريسم است. حرکت او، يک حرکت تروريستي است؛ تروريسم دولتي است. جرمش هم بزرگتر از اين است که افراد غيرمسئول مرتکب کارهاي تروريستي شوند.»[43]
تصويب رسمي ترور فلسطينيها توسط دولت غاصب صهيونيستي
«چند سال قبل از اين، گروه زيادي از مردم قاناي لبنان جلوِ دفتر نمايندگي سازمان ملل در اين کشور براي شکايت جمع شده بودند؛ امّا هليکوپترهاي اسرائيلي آمدند و چند صدنفر آدم را- که در ميانشان زن بود، مرد بود، بچه بود، گرسنه بود، تشنه بود- به رگبار بستند و همه را کشتند! آمريکاييها اين را تروريسم نميدانند! بارها به لبنان آمدهاند و افرادي را ربودهاند و يا کشتهاند؛ امّا هيچکدام از اينها مصداق تروريسم نيست! دولت غاصب صهيونيستي در يکي دو ماه پيش رسماً تصويب کرد که بايد عناصري از فلسطينيها ترور شوند- حتّي اسم ترور را آوردند- ترور هم کردند؛ ماشينشان را منفجر کردند و افراد متعدّدي را کشتند؛ امّا هيچکدام از اينها مصداق تروريسم نيست؛ ولي مردم فلسطين که براي دفاع از سرزمين و استنقاذ حقِّ پامالشده خودشان قيام ميکنند، فرياد ميکشند و سنگ در دست دارند، اسلحه هم ندارند، تروريستند! منطق آمريکاييها اين است. اين منطقِ غلطي است و دنيا آن را قبول نميکند.»
حمله رژيم صهيونيستي به لبنان و غزه
«حمله به لبنان و سپس حمله به غزه در سالهاي پيش، از جمله همين اقدامهاي ديوانهوار بود که تروريستهاي اريکهنشين صهيونيست را به دره سقوط نهائي نزديکتر کرد. حمله به کاروان امدادي بينالمللي در آبهاي مديترانه نيز اقدام ابلهانه ديگري از همان قبيل است.»[44]
آمريکا بزرگترين حامي رژيم صهيونيستي مظهر کامل تروريسم
«آمريکا امروز بزرگترين حامي حکومت غاصب صهيونيستي است. حکومت صهيونيستي، بدترين دولتها و مجموعههاي سياسي دنياست؛ چون يک ملت را از مملکت خودش بيرون کرده است. شما چنين چيزي را در دنيا سراغ داريد؟ در تاريخ سراغ داريد؟ آخر، يک خانواده را، يک فاميل را، يک شهر را، يک ميليون آدم را از مملکت خودش بيرون کنند، يک مطلب است؛ کسي بيايد يک ملت را از کشور خودش بيرون کند، آنهايي را هم که در داخل کشور هستند، در نهايت ضعف و شدّت و فشار قرار دهد و خودش بر آنها حکومت کند، چيز واقعاً عجيبي است! حکومت از اين بدتر و زشتتر؟! بعد هم با ملت با نهايت قساوت رفتار ميکنند. با هليکوپتر به روستاهاي لبنان ميآيند و آدمها را از خانههايشان ميدزدند و ميبرند! کجا ديگر چنين چيزي در دنيا هست؟»[45]
«امروز رژيم صهيونيستي مظهر کامل تروريسم است. شما ملاحظه کنيد؛ هر روز که ميگذرد، عناصر تروريستِ رژيم صهيونيستي، انسانهايي را که در خانه خود، روي خاک خود و در سرزمين خود زندگي ميکنند، مورد تهاجم قرار ميدهد. افکار عمومي ما فراموش نکرده است که در چند سال قبل و در همسايگي ما، دلارهاي امريکا و وابستگان امريکايي يک عدّه تروريست متعصّب را براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي به وجود آوردند؛ امّا نتوانستند از طرح خائنانه خود استفاده کنند و امروز همان لقمه در گلوي خودشان گير کرده است. با ايجاد تعصّبات تند و شديدِ ضدّايراني و ضدّ نظام اسلامي، عدّهاي را به کارهاي تروريستي وادار کردند؛ امّا امروز خودشان اسير آنها شدهاند.»[46]
استفاده از تعبير دفاع در مقابل جنايات رژيم غاصب صهيونيست
«همين رئيسجمهور امريکا از حرکات حکومت غاصب اسرائيل دفاع کرده و ميگويد اسرائيل از خودش دفاع ميکند! اسرائيل اين کشتارها را انجام ميدهد و او ميگويد اسرائيل از خودش دفاع ميکند و کار او را مبارزه با تروريسم به حساب ميآورد! آيا کشتن زن و کودک و جوان و خراب کردن خانههاي گِلي فلسطينيان با بولدوزر، اين دفاع از خود است؟! آن کسي که از خود دفاع ميکند ملت فلسطين است. آن کسي که از جور و ستم غاصبِ اشغالگر به جان آمده است، همين زن و مرد فلسطيني است که ديگر قدرت تحمّلش را از دست داده و راه چاره را در اين دانسته که به صحنه بيايد. کي حاضر است جوانش برود در يک واقعه خونين و يک ساعت ديگر به قتل برسد! اين است که يک مادر، جوان خودش را در آغوش ميگيرد، ميبوسد امّا گريه نميکند. ميگويد من اين را ميفرستم. ببينيد شما بر سر اين مادر چه آوردهايد؟! شما با اين ملت چه کردهايد که يک دختر هفده، هجدهساله حاضر است به خودش بمب ببندد، در بين دشمنان صهيونيست برود و خودش را از بين ببرد که آنها از بين بروند. شما همه راهها را جلوِ اينها بستهايد. آن وقت ميگويد دولت اسرائيل از خودش دفاع ميکند! دفاع اين است؟! اين حرف منطقي است؟ اين حرف شايسته يک رئيسجمهور است؟»[47]
حمايت صريح از رژيم غاصب صهيونيست به عنوان تروريسم دولتي
«يک کشور مستقل و داراي شناسنامه روشنِ تاريخي به نام «فلسطين»، بر اساس يک توطئه وحشتناک غربي با سردمداري انگليس در دهه40 قرن بيستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فريب، به جماعتي که عمدتاً از کشورهاي اروپائي مهاجرت داده شدهاند، واگذار گرديده است. اين غصب بزرگ که در آغاز با کشتارهاي جمعي مردم بيدفاع در شهرها و روستاها و راندن مردم از خانه و کاشانه خود به کشورهاي هممرز همراه بود،در طول بيش از شش دهه همچنان با همين جنايتها ادامه يافته است و امروز هم ادامه دارد. سران سياسي و نظامي رژيمغاصب صهيونيست، در اين مدت از هيچ جنايتي پرهيز نکردهاند؛ از کشتار مردم و ويران کردن خانهها و مزارع آنان و دستگيري و شکنجه مردان و زنان و حتّي کودکان آنان، تا تحقير و توهين به کرامت اين ملت و سعي در نابودي و هضم آن در معده حرامخوار رژيمصهيونيستي، و تا حمله به اردوگاههاي آنان در خود فلسطين و در کشورهاي همسايه که ميليونها آواره را در خود جاي ميداده است. نامهاي «صبرا» و «شتيلا» و «قانا» و «ديرياسين» و امثال اينها با خون مردم مظلوم فلسطين در تاريخ منطقه ما ثبت شده است. اکنون نيز پس از شصت و پنج سال، هنوز همچنان همين جنايتها در رفتار گرگان درنده صهيونيست با باقيماندگان در سرزمينهاي اِشغالي ادامه دارد. آنها پيدرپي جنايتهاي جديدي ميآفرينند و منطقه را با بحران تازهاي روبهرو ميکنند. کمتر روزي است که خبري از قتل و جرح و زنداني کردن جوانهائي مخابره نشود که به دفاع از وطن و کرامت خود برخاسته و به ويرانگري مزارع و خانههاي خود اعتراض کردهاند. رژيم صهيونيستي که با به راه انداختن جنگهاي فاجعهبار و کشتار مردم و اشغال سرزمينهاي عربي و سازماندهي تروريسم دولتي در منطقه و جهان، دهها سال ترور و جنگ و شرارت به راهانداخته، ملت فلسطين را که براي احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه ميکنند، تروريست مينامد و شبکه رسانههاي متعلق به صهيونيزم و بسياري از رسانههاي غربي و مزدور نيز با زير پاگذاشتن تعهّد اخلاقي و رسانهاي، اين دروغ بزرگ را تکرار ميکنند. سردمداران سياسي مدعي حقوق بشر نيز چشم بر اين همه جنايت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژيم فاجعهآفرين حمايت کرده و در نقش وکيلمدافع آن ظاهر ميشوند.»[48]
«حافظه تاريخي ملتهاي منطقه ما هرگز فراموش نخواهد کرد که دولتهاي استعمارگر چگونه براي غصب فلسطين و فراري دادن ملت مظلوم آن از خانه و کاشانه خود، گروههاي تروريستي جرّاري مانند آژانس بينالمللي صهيونيزم و بيش از ده گروه مشابه ديگر را سازماندهي کردند و فاجعه ديرياسين و نظائر آنرا پديد آوردند. رژيمصهيونيستي از آغاز پيدايش خود تا امروز نيز علناً به رفتارهاي تروريستي در درون و بيرون فلسطين ادامه داده و بيشرمانه آنها را اعلام هم کرده است. سردمداران قبلي و کنوني رژيمصهيونيستي، آشکارا به تاريخ تروريستي خود و حتي در مواردي به شرکت خود در عمليات ترور، افتخار ميکنند.»[49]
«سرزميني در قلب دنياي عرب، کشوري فقير، حکومتي ضعيف، مردمي بيخبر و همسايگاني دستنشانده استعمار؛ ثروتمندترين و مسلحترين و شريرترين دولت غربي به تحريک صهيونيستها آنرا از دست مسلمانان بيرون ميآورد و به يک حزب نژادپرست و جرّار و تروريست ميسپارد. همه دولتهاي غربي و هر دو قطب سياسي متخاصم عالم به آن کمک پول و سلاح و علم و صنعت از سوي همه در اختيارش گذاشته ميشود؛ امريکا مانند قيم و وکيل مدافع و کارپرداز او عمل ميکند و شوروي هم تنها در اين مسئله با امريکا هيچ مخالفتي نميکند؛ قطعنامههاي سازمان ملل در همان حد ضعيف و محافظهکارانهاش هم از سوي دولت جعلي و ياغي صهيونيست مورد بياعتنايي کامل قرار ميگيرد؛ با پشتگرمي امريکا و اروپا به مصر، به سوريه، به اردن، به لبنان، حمله نظامي ميکند و بخشهايي را به قصد تصرف دائم اشغال ميکند؛ بيمحابا از ترور و قتل و غارت حرف ميزند و تهديد ميکند و تروريستهاي معروف يکي پس از ديگري در آن به حکومت ميرسند، که آخرين آنها جنايتکار معروف «صبرا و شتيلاست. دهها سال در صحنه فلسطين، دولت غاصب با چهرهاي خشن، بيانعطاف، طلبکار و شکستناپذير باقي ميماند.»[50]
«دو سه سال قبل، همين شارون جلاد، همين گرگ در لباس آدمي، روزي که سر کار آمد، صريحاً گفت: من اين تعداد از فلسطينيها را ترور خواهم کرد- کلمه «ترور» را هم به کار برد!- امريکاييها از او حمايت کردند؛ نگفتند تروريسم بد است؛ به خصوص اگر دولتي باشد. بنابراين اينها با ترور مخالف نيستند. اينها مخالفان خودشان را ترور کردهاند، بازهم ميکنند. مسئله آنها، مسئله ديگري است.»[51]
«البته دولتِ تروريست هم داريم که به کارش «تروريسم دولتي» اطلاق ميشود. امروز واضحترين نمونه دولت تروريست، رژيم غاصب صهيونيست است. صهيونيستها کارهايشان را با ترور پيش ميبردند و ميبرند.[52] نامهاي «صبرا» و«شتيلا» و«قانا» و«ديرياسين» و امثال اينها با خون مردم مظلوم فلسطين در تاريخ منطقه ما ثبت شده است.[53] قتل عام در «ديرياسين» که قضيهاش را شنيدهايد، از مظاهر تروريسم است. وقتي به يک روستا حمله کنند، مردها، زنها و بچهها را به رگبار ببندند و يا مردها را بکشند و زنهاي تنها و بيپناه را در بيابان رها کنند و به آنها بگويند «هرجا ميخواهيد برويد» و سپس همه خانهها را آتش بزنند، يکي از بارزترين مظاهر تروريسم رخ مينمايد.[54] امروز دولت امريکا ادّعا ميکند که با تروريسم مخالف است؛ در همين حال رژيم صهيونيستي در سطح دولت تصميم ميگيرد که افراد مشخصي را- بيست و چند نفر را معين کرده است- ترور کند! اين يک تروريسم رسمي دولتي است؛ در عينحال دولت امريکا از اينها حمايت ميکند! آيا اين، دروغگويي رژيم امريکا را اثبات نميکند؟! ادّعا ميکنند که طرفدار حقوق بشر و حقوق کودکان و حقوق زنانند؛ امّا در داخل فلسطين، ناگهان با بلدوزرهاي صهيونيستها، سقف روي سرکودک چندماهه و زن بيپناهِ در خانه خود نشسته، فرود ميآيد و اينها لب نميجنبانند و اخم نميکنند!»[55]
اصرار بر نگهداري، افزايش و گسترش توان تخريبي سلاحهاي هسته اي
«اصرار اين دولتها بر نگهداري، افزايش و گسترش توان تخريبي اين سلاحها، که هيچ کاربردي جز ارعاب و ترور دستهجمعي و ايجاد امنيت کاذب، مبتني بر بازدارندگي ناشي از نابودي تضمينشده همگاني نداشته و ندارد، استمرار کابوس هستهاي جهان را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادي و انساني در رقابت غيرعقلاني هزينه شدهاند تا هريک از ابرقدرتها توان خيالي پيدا کنند که بيش از دههزار بار رقيبان خود و ساير ساکنان کره خاکي منجمله خودشان را نابود کنند.»[56]
پشتيباني و حمايت از کمپانيهاي مورد تأييد خودشان
«ميبينيد رفتار اين سران دنيا را؛ براي اطماع خودشان، براي حرص خودشان، براي پشتيباني و حمايت از کمپانيهاي مورد تأييد خودشان، براي پُرکردن جيبهاي کمپانيداران و سرمايهداران بزرگ، ميبينيد چه فجايعي در دنيا دارد اتفاق ميافتد؛ البته زير نام نيک شعارهاي توخالي و دروغين. جنگطلباند، اسم صلح را ميآورند و زير تابلوي صلح ميايستند؛ زير تابلوي حقوقبشر قرار ميگيرند؛ اهل تجاوزند، تجاوز جزو سياستهاي اصلي کارهايشان است، ادعاي مقابله با تجاوز ميکنند؛ در سياستهاي خودشان، در رفتارهاي خودشان، از همه شيوههاي کثيف استفاده ميکنند و بهره ميگيرند؛ از ترور استفاده ميکنند، سازمانهاي تروريست به وجود ميآورند، شرکتهاي تروريست استخدام ميکنند- که اينها چيزهاي واضح امروز دنياست در عين حال يک ظاهر آرام، اتوکشيده، ادکلنزده، با الفاظ مناسب، ميآيد در مقابل چشم مردم ظاهر ميشود، به عنوان رئيسجمهور فلان کشور يا فلان کشور؛ با افکار عمومي مردم بازي ميکنند، فريب ميدهند؛ اصلاً مبناي کار بر فريبکاري است. گاهي اوقات غرور و اعتماد به پايههاي پوشالي قدرتي که در اختيارشان هست، اختيار را از دستشان خارج ميکند.»[57]
جنايات حقوق بشري آمريکا در زندانهاي ابوغريب، گوانتاناما
«سربازان و نيروهاي امنيتي امريکا بدترين جنايتها را در نقاط اِشغالي عراق و در زندان ابوغريب مرتکب ميشوند- که يک نمونه از اين همه، جنايت زندان ابوغريب است؛ و الّا نظاير آن زياد است- به انسانها اهانت ميکنند، حقوق انسانها را لگدمال ميکنند؛ چه در اينجا، چه در افغانستان، چه در زندانهاي خودشان، چه در گوانتانامو؛ آنگاه ديگران را به نقض حقوق بشر متهم ميکنند! تا آنجايي که بنده اطلاع دارم، هيچ دولتي را نميشناسم که به قدر دولت امريکا ناقض حقوق بشر باشد.»[58]
راه اندازي بيشترين ترورها
«رژيم آمريکا که بيشترين ترورها را در طول سالهاي متمادي به راه انداخته، بيشترين دشمني را با حکومتهاي مستقل آسيا و آفريقا و آمريکاي جنوبي سازماندهي کرده، مرتجعترين حکومتهاي کودتائي و تحميلي را زيرحمايت خود گرفته، پرشمارترين سلاح مرگبار را به سراسر جهان فرستاده، خطرناکترين تروريستها را به دست خود به ميدان گسيل داشته يا در دامن خود بزرگ کرده، بيشترين افراد غيرنظامي را به خاک و خون کشيده، و به درندهترين رژيمهاي جهان يعني رژيمصهيونيستي بيشترين کمک را کرده، دهها سال رژيم جبّار و فاسد پهلوي را برپا نگهداشته و با ملّت ايران در صحنه اقتصادي و نظامي و سياسي زشتترين جفاها و خيانتها را روا داشته، اکنون نظام مردمي و مستقل و آزاده ايران را به طرفداري از تروريسم و نقض حقوق بشر و توليد يا فروش سلاح متهم ميکند!»[59]
متکبّرانه و مغرورانه بودن رفتار و اظهارات
«رفتار و اظهارات دولت امريکا و مسئولان امريکايي در اين قضيه، بسيار متکبّرانه و مغرورانه و برخاسته از روح استکبار بود و هست.»[60]حوادث شهريورماه نيويورک بهانهزورگوئيهاي روزافزون کاخ سفيد و جنايتهاي بيسابقه دولت صهيونيست در فلسطين شده است.»[61]
مطرح نمودن طرح ترور در کنگره امريکا
«همين چند روز قبل از اين، گفته شد که طرحي در کنگره امريکا مطرح شده که رئيسجمهور اين کشور حق داشته باشد مخالفان خودش را در هر نقطهاي از دنيا ترور کند! اگر بپرسند چرا، استدلالي براي آن مطرح ميکنند؛ استدلالي که توجيهکننده منافع امريکاست؛ امّا از من و شما ميخواهند ما هم با همان ديد به آن استدلال نگاه کنيم و با همه وجود و با همه ايمان آنرا بپذيريم. زورگويي از اين بالاتر؟!»[62] آمريکاييها همان کساني که تا بهحال هرکسي را ميخواستند، در دنيا غيرقانوني ترور ميکردند؛ امّا حالا ميخواهند آنرا قانوني کنند! اينها هستند که از خشونت دم ميزنند و خشونت را تقبيح ميکنند. راديوي صهيونيستي و صهيونيستها هستند که راجع به خشونت بحث ميکنند.»[63]
مورد آماج قراردادن ثبات و امنيت ملت
«گاهي تهديد ميکنند، گاهي دستور ترور ميدهند، گاهي تهمت ميزنند، گاهي از روي استيصال درخواست کمک ميکنند، گاهي ثبات و امنيت يک ملت را آماج خودشان قرار ميدهند؛»[64]
استفاده و بهکارگيري بمب اتم در دو شهر ژاپن
«يک نمونه [ديگر] بمباران سال ۱۹۴۵ميلادي - يعني سال ۱۳۲۴شمسي - است که دو شهر ژاپن را آمريکاييها با بُمب اتمي نابود کردند؛ صدها هزار آدم کشته شدند، چندين برابر اينها در طول زمان تا امروز بر اثر اشعه اتمياي که وجود داشته، معيوب و ناقصالخلقه و دچار بيماريهاي گوناگون شدند که تا امروز مشکلات آن باقي است؛ هيچ استدلال درستي هم براي اين کار نداشتند، که من حالا بعد اشاره خواهم کرد؛ راحت بُمب اتم انداختند. در دنيا تا حالا دوبار بُمب اتم استعمال شده است، هر دوبار هم بهوسيله آمريکاييها که امروز خودشان را متولّي مسئله اتمي در دنيا ميدانند! دلشان هم ميخواهد که اين قضيه فراموش بشود[امّا] فراموششدني نيست.»[65]
پشتيباني، همکاري و کمک به آمريکا
«کسانيکه در منطقه دست به دستِ آمريکا دارند و پشتيباني ميکنند، کمک ميکنند، همکاري ميکنند، اينها هستند که طرفدار تروريسم و تروريستهاي جرّارخبيث هستند.»[66]
حمايت آمريکا در راهاندازي جنگها
«در طول تاريخِ اقلاًّ هفتاد، هشتاد سال اخير - البتّه قبل هم خيلي حرفها در تاريخ آمريکا هست [که] نميخواهيم حالا وارد آن حرفها بشويم - شما نگاه کنيد در دنيا، ببينيد آمريکا چهکار کرده؟ جنگهايي که آمريکا به راه انداخته است، انسانهاي بيگناه و غيرنظامياي که در اين جنگها و در غير اين جنگها به خاک و خون کشانده است؛ ديکتاتورهايي که در شرق و غرب دنيا مورد حمايت آمريکا قرار گرفتهاند - يکي از آنها محمّدرضاي پهلوي ايران بود و دهها نفر از قبيل او در کشورهاي آسيايي، در کشورهاي آفريقايي، در کشورهاي آمريکاي لاتين، از نظامي و غيرنظامي - و سالهاي متمادي به مردم خودشان ظلم کردند، خون مردم را به شيشه کردند، ثروتهاي مردم را غارت کردند، پدر مردم را درآوردند. حمايت از اينها در کارنامه عمل آمريکا وجود دارد. حمايت از تروريسم بينالملل و حمايت از تروريسم دولتي.»[67]
برخورد قيم مآبانه با دنيا
«علت اين است که شما با دنيا قيممآبانه برخورد ميکنيد، متکبرانه حرف ميزنيد، ميخواهيد اراده خودتان را در دنيا تحميل کنيد، در امور کشورها دخالت ميکنيد، در دنيا معيارهاي دوگانه به کار ميبريد؛ يکجا يک جوان فلسطيني را که از شدت فشار ناگزير ميشود يک حرکت شهادتطلبانه انجام دهد، سيل تبليغات را بر سر او ميريزيد؛ امّا از طرف ديگر رژيمصهيونيستي که در ظرف بيست و دو روز آن فاجعه را در غزه به وجود ميآورد، جنايتهاي او را نديده ميگيريد؛ آن جوان را تروريست ميخوانيد، اين رژيم تروريست را ميگوئيد، ما به امنيتّش متعهديم؛ از لحن تکبرآميز، از روش مستکبرانه، از حرکتهاي قيممآبانه دست برداريد؛ درکار ملتها دخالت نکنيد؛ به حق خودتان قانع باشيد؛ براي خودتان منافعي در همه جاي دنيا تعريف نکنيد؛»[68]
ايجاد و کمک به گروهک تروريستي داعش
«داعش را چه کسي بهوجود آورد؟ خودشان اعتراف ميکنند که در ايجاد داعش نقش و سهم اصلي را داشتهاند. گروههاي خُرد و ريزودرشت ديگر - از قبيل داعش - را چه کسي به جان عراق و سوريه و بقيه نقاط انداخت؟ دولت جعلي صهيونيست را که فلسطين را آنجور در غزّه و در منطقه ساحل غربي مورد فشار قرار داده است، چه کسي پشتيباني ميکند؟ چه کسي حمايت ميکند؟ چه کسي جادّه را براي آنها صاف ميکند؟ چه کسي پشت سر آنها ميايستد؟ قدرتهاي غربي هستند که در رأس آنها هم آمريکا است؛»[69]
«آمريکا داعش را بهوجود آورد؛ آمريکا داعش را حمايت کرد؛ شما از تروريستهايي که درسوريه آدم ميکشند، آدم زنده را آتش ميزنند، سينه مرده را ميشکافند، قلبش را بيرون ميکشند و به دندان ميکشند، حمايت کرديد؛ شما اينها را پشتيباني کرديد، شما به اينها دلگرمي داديد؛»[70]
«امروز در دنيا همه دارند مشاهده ميکنند که آن قدرت و آن دولتي که از خبيثترين تروريستها - يعني از همين داعش و امثال اينها - حمايت کرده است و اينها را بهوجود آورده و هنوز هم عليرغم اينکه بهظاهر ميگويد در مقابل اينها است، دست از حمايت اينها برنميدارد، آمريکا است و همپيمانان آمريکا.»[71]
«سعوديها بدعت بدي گذاشتند در اين منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاري که امروز دولت سعودي در يمن دارد انجام ميدهد، عيناً همان کاري است که صهيونيستها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: يکي اينکه جنايت است، نسلکشي است، قابل تعقيبِ بينالمللي است، بچّهها را ميکشند، خانهها را خراب ميکنند، زيربناها را نابود ميکنند، ثروتهاي ملّي را در يک کشور از بين ميبرند؛ خب، اين يک جنايت بزرگ است؛ اين يک طرف قضيه است؛»[72]
ساختار و سازوکار غيرمنطقي، ناعادلانه و کاملاً غير دموکراتيک سازمان ملل
«شوراي امنيت سازمان ملل داراي ساختار و سازوکاري غيرمنطقي، ناعادلانه و کاملاً غيردموکراتيک است؛ اين يک ديکتاتوري آشکار و يک وضعيت کهنه و منسوخ و تاريخ مصرف گذشته است. با سوءاستفاده از همين سازوکار غلط است که آمريکا و همدستانش توانستهاند زورگوئيهاي خود را در لباس مفاهيم شريف بر دنيا تحميل کنند. آنها ميگويند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده ميکنند؛ ميگويند «دموکراسي»، و دخالت نظامي در کشورها را به جاي آن مينشانند؛ ميگويند «مبارزه با تروريسم»، و مردم بيدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاي خود ميسازند. در نگاه آنها، بشريت به شهروندان درجه يک و دو و سه تقسيم ميشوند. جان انسان در آسيا و آفريقا و آمريکاي لاتين ارزان، و در آمريکا و غرب اروپا گران قيمتگذاري ميشود. امنيت آمريکا و اروپا مهم، و امنيت بقيه بشريت بياهمّيت دانسته ميشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمريکائي و صهيونيست و دستنشاندگان آنها صورت گيرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشي است. زندانهاي مخفي آنها که در نقاط متعددي در قارههاي گوناگون شاهد زشتترين و نفرتانگيزترين رفتارها با زندانيان بيدفاع و بيوکيل و بيمحاکمه است، وجدان آنان را نميآزارد. بد و خوب، کاملاً گزينشي و يکطرفه تعريف ميشود. منافع خود را به نام «قوانين بينالمللي»، و سخنان تحکمآميز و غيرقانوني خود را به نام «جامعه جهاني» بر ملتها تحميل ميکنند و با شبکه رسانهاي انحصاري سازمانيافته، دروغهاي خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبي وانمود ميکنند و در مقابل، هر سخن حقي را که افشاگر فريب آنها است، دروغ، و هر مطالبه برحقّي را ياغيگري مينامند.»[73] سازمان ملل شايد در کمتر نمونهاي همچون مسئله فلسطين، مورد آزمونِ افشاگر و رسواکننده قرار گرفته باشد.»
«شوراي امنيت، يک روز اشغال فلسطين به وسيله گروههاي تروريست جرّار را سريعاً به رسميت شناخت و نقشي اساسي را در پيدايش و تداوم اين ظلم تاريخي بازي کرد، کشورهاي زورگوي عالم که برخوردار از عضويت دائم در شوراي امنيتاند از اين مجمع جهاني همچون ابزار استفاده ميکنند.»
«نتيجه آنکه نه تنها اين شورا به کار امنيت در جهان کمکي نميکند بلکه هرجا که قرار است مفاهيمي همچون حقوق بشر يا دموکراسي و امثال آن، وسيله زيادهطلبي و سلطه بيشتر آنان گردد، به کمک ايشان ميشتابد و بر کارهاي نامشروع آنان پوششي از فريب و دروغ ميافکند.»[74]
نتيجه گيري:
با عنايت به سخنان کامل و جامع حضرت امام خامنهاي (حفظهالله) در رابطه با پديده زشت تروريسم که در اين مقاله ارائه گرديد بر اساس فرمايشات ارزشمند معظمله کاملاً واضح و مشخص است که اُمت اسلام اينک در تيررس انواع تهديدها و اهانتها است، استکبارِ عنانگسيخته به سردمداري رژيم آمريکا و دلّالي و آتشافروزي رژيمصهيونيستي، از تجزيه و گسست ملتهاي اسلامي بيشترين سوءاستفاده را ميبرد. قيام خونين ملت فلسطين و پرچم پر افتخار انتفاضه، طرّاحان سياسي استکبار را خشمگين و سراسيمه کرده و آنان را به اعمال گستاخانه و قدرتنمائي ديوانهوار وسوسه ميکند. مبارزه با تروريسم و دفاع از صلح در خاورميانه به بهانههائي براي خشونتطلبي و زورگوئي آمريکا و پوششي براي سلطهطلبي و دستاندازي به منافع و منابع حياتي ملتها تبديل شدهاند. شوخي زشتي است که باني بيشترين ترورها، و به راهاندازنده بيشترين کودتاها، و توليدکننده مهلکترين سلاحها، و پشتيبانيکننده خطرناکترين تروريستها، مدّعي رهبري مبارزه بحقّ جهاني با تروريسم باشد. و طعنهزني وقيحانهاي به حقيقت است که کشتار زن و مرد و کودک فلسطيني و خراب کردن خانه فلسطينيان بر سرشان و بيرون راندن آنان از ميهن آباء و اجداديشان، طرفداري و دفاع از صلح نام گيرد. ايران اسلامي از سوي سردمداران کاخ سفيد به اخلال در روند صلح خاورميانه متهم ميگردد. غافل از اين که تجاوز ناعادلانه به حقوق ملت فلسطين و غصب سرزمين آنان که به دروغ، صلح نام گرفته است براي ناکامي و بيسرانجامي خود، محتاج اخلال کسي و دولتي نيست. اين روند ظالمانه به خودي خود، محکوم به زوال و ناکامي است، و بيداري غيورانه و فداکارانه امروز ملت فلسطين از نشانههاي حتمي آن است. ايران اسلامي پرچم اسلامِ عزّتمند و روشنبين و رستگارکننده و آزاديبخش را با تهديد زورگويانه مستکبران از دست فرو نمينهد. ايران اسلامي تروريسم را دشمن سعادت بشر ميداند و بهاي گزافي را در مبارزه با تروريستهاي دستپرورده آمريکا و اسرائيل پرداخته است. ايران اسلامي تسليم زور و تهديد و مرعوب چهره عبوس استکبار نميشود. ملت و دولت ايران مواضع شجاعانه و مستقل و خردمندانه خود را که درس ماندگار امام خميني عظيم است، قدر ميدانند و از آن دفاع ميکنند.[75] يک ملّتي که هفده هزار شهيد ترور داده است - غير از شهدايي که در دفاع مقدّس داده – در عين حال مستحکم ايستاده است در خدمت انقلاب، در راه انقلاب، در مواجهه با دشمنان انقلاب. عظمت اين انقلاب، عظمت اين ملّت با اين شهادتها ظاهر شده. «اين وَ يستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يلحَقوا به هم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يحزَنون»[76]بشارت است؛ بشارتي است که به ملّت ايران دارند ميدهند؛ بشارتي است که به مسلمانها دارند ميدهند. اين معارفي است که ما در کتابها داشتيم، در ذهنها داشتيم، اين شهداي عزيز ما - اين فرزندان شما، همسران شما، پدران شما - در واقعيت خارجي، اينها را مشخّص کردند، تجسّم بخشيدند، به ما نشان دادند، به نسلهاي آينده نشان دادند.»[77] بر اساس بيانات و رهنمودهاي حضرت امام خامنهاي (حفظهالله) قاطعانه و شجاعانه ميتوان گفت که عليرغم توطئهها و دستاندازيهاي بسيار حاميان نظام ليبرال دموکراسي غرب در غالب ترور و وحشت عليه ملتهاي مسلمان خصوصاً ملت ايران اسلامي، ايشان با پيروي از تعاليم قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت و تلاش روز افزون خواهند توانست همه مشکلات و سختيهاي مسير تعالي خود را پشت سر گذاشته و بر عزت و سربلندي خود بيفزايند.
[1] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 03/04/1390
[2] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم؛ 29/04/1373
[3] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دانشگاه افسری نیروی زمینی ارتش؛ 16/12/1374
[4] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به کنگره عظیم حج؛ 04/02/1375
[5] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار خانوادههای شهدای نیروهای مسلح؛ 04/07/1380
[6] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم؛ 29/04/1373
[7] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار جمعی از جوانان اهواز؛ 08/05/1382
[8] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) مربوط به سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 14/03/1382
[9] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای استان تهران؛ 06/04/1394
[10] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا(علیهالسلام)؛ 01/01/1388
[11] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله)در دیدار دانشآموزان و دانشجویان؛ 11/08/1390
[12] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا(علیهالسلام)؛ 01/01/1388
[13] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به مناسبت راهپیمایی 22 بهمن؛ 23/11/1380
[14] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله)در دیدار جمعی از خانوادههای شهداء؛ 17/02/1376
[15] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به کنگره عظیم حج؛ 04/02/1375
[16] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 03/04/1390
[17] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله)در دیدار اقشار مختلف مردم؛ 29/04/1373
[18] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا(علیهالسلام)؛ 01/01/1388
[19] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی؛ 22/01/1389
[20] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار جمعی از کارگران و معلمان؛ 10/02/1382
[21] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛ 09/12/1379
[22] . همان
[23] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) تسلیت در پی شهادت نخبه جوان دانشمند شهید احمدی روشن،22/10/1390
[24] . پپیام امام خامنه ای(حفظه الله) به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 03/04/1390
[25] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار خانوادههای شهدای نیروهای مسلح؛ 04/07/1380
[26] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در پی شهادت دهها نفر از برادران شیعه و سنّی و تعدادی از فرماندهان سپاه؛ 27/07/1388
[27] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون؛22/09/1388
[28] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار جمعی از جوانان اهواز؛ 08/05/1382
[29] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار مردم آذربایجان؛ 28/11/1392
[30] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 30/04/1390
[31] . بپیام امام خامنه ای(حفظه الله) در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره)؛ 14/03/1388
[32] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نمازجمعه؛ 28/05/1384
[33] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نمازجمعه؛ 28/05/1384
[34] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نماز جمعه تهران؛ 23/06/1386
[35] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور؛ 29/08/1392
[36] . دیدار مردم آذربایجان با امام خامنهای(حفظهالله)؛ 28/11/1392
[37] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 03/04/1390
[38] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار دانشآموزان و دانشجویان بسیجی؛ 09/08/1386
[39] . دیدار مردم آذربایجان با امام خامنهای(حفظهالله)؛ 28/11/1392
[40] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نماز جمعه ۲۱ رمضان؛ 16/09/1380
[41] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نماز جمعه۲۱ رمضان؛ 16/09/1380
[42] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار خانوادههای شهدای نیروهای مسلح؛ 04/07/1380
[43] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله)در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت؛02/06/1377
[44] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در پی جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کشتیهای آزادی غزه؛11/03/1389
[45] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نمازجمعه؛26/12/1376
[46] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 14/03/1382
[47] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در خطبههای نمازجمعه؛ 16/01/1381
[48] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد؛09/06/1391
[49] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم؛ 03/04/1390
[50] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در سومین کنفرانس حمایت از حقوق مردم فلسطین؛25/01/1385
[51] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش؛ 19/11/1383
[52] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم؛ 29/04/1373
[53] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد؛ 09/06/1391
[54] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم؛29/04/1373
[55] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار جمعی از پرستاران؛ 03/05/1380
[56] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح هستهای و عدم اشاعه؛ 28/01/1389
[57] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی؛ 22/01/1389
[58] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا(علیهالسلام)؛ 01/01/1384
[59] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به مناسبت راهپیمایی 22 بهمن؛ 23/11/1380
[60] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله)در دیدار خانوادههای شهدای نیروهای مسلح؛ 04/07/1380
[61] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به کنگره عظیم حج؛30/11/1380
[62] . بپیام امام خامنه ای(حفظه الله) در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر؛ 09/12/1379
[63] . همان؛
[64] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 14/03/1387
[65] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور؛ 29/08/1392
[66] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى؛ 21/12/1393
[67] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار مردم آذربایجان؛ 28/11/1392
[68] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا(علیهالسلام)؛ 01/01/1388
[69] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبری؛21/12/1393
[70] .پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى؛ 26/02/1394
[71] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله)) در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى؛ 21/12/1393
[72] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار مداحان اهلبیت(علیهمالسلام)؛ 20/01/1394
[73] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد؛09/06/1391
[74] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین؛ 14/12/1387
[75] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) به کنگره عظیم حج؛30/11/1380
[76] . سوره مبارکه آلعمران آیه شریفه۱۷۰.
[77] . پیام امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای استان تهران؛ 06/04/1394