عضو مشترک حزب منحله مشارکت و گروهک ملی- مذهبی میگوید روحانی یک اعتدالگرای عمیق است.
روزنامه دولتی ایران در صفحه اول خود، حمیدرضا جلاییپور را «جامعهشناس» معرفی کرد و بدون معرفی هویت واقعی نامبرده، یادداشتی را با عنوان «اعتدالگرایی طیف روحانی» به چاپ رساند. جلاییپور در این نوشته از اصرار روحانی بر ادامه سیاستهای وزرای علوم برکنار شده تمجید کرد و افزود: هر چند دانشگاهها تا وضعیت قابل دفاع فاصله دارند اما تلاشهای روحانی باعث شد فضای امنیتی دانشگاهها بشکند و فضای فعالیت دانشجویی شکوفاتر شود. همه دیدیم مراسم ۱۶ آذر امسال اصلاً قابل مقایسه با دورههای دولت قبل نبود.
در مراسم سخنرانی رئیس جمهوری دانشجویان مخالف دولت که ۱۰ درصد جامعه دانشگاهی هم نیستند، ۶۰ درصد وقت را گرفتند و هر چه میخواستند، گفتند.
وی میافزاید: سطح دوم، توجه به محتوای سخنان رئیس جمهوری در روز دانشجو مبنی بر نقد قدرت از سوی دانشگاه بود. سخنانی که نشان میدهد روحانی یک اعتدالگرای سطحی نیست. زیرا اعتدالگرای سطحی موضعی میگیرد که به قول معروف نه سیخ بسوزد نه کباب؛ اظهارات او بر اعتدالگرایی عمیق حکایت داشت. زیرا از لزوم نقد قدرت دفاع کرد و ضمن اینکه گفت «اشکال ندارد ابتدا از نقد دولت شروع کنید» ولی در واقع همه ارکان حکومت به نقد نیاز دارند... در مجموع دفاع روحانی از ضرورت نقد در جامعه نشان میدهد که او دنبال حکمرانی و اداره سطحی و تبلیغاتی جامعه نیست.
یادآور میشود روحانی در مراسم روز دانشجو برای مهندس بازرگان که حضرت امام(ره) منافقین را فرزندان عزیز وی معرفی کرده بود، درود فرستاد. در این مراسم و برخی مراسم مشابه در روز ۱۶ آذر شعارهایی در حمایت از فتنهگران و آشوبگران سال ۸۸ سر داده شد.
آنچه روزنامه ایران در معرفی حمید رضا جلایی مسکوت گذاشته، سوابق افراطیگری و نفاق وی و همچنین نقشآفرینی در برابر تب نشریات رادیکال و آشوبطلب است. وی مدیر روزنامه زنجیرهای جامعه در دوره اصلاحات و از مسافران کنفرانس ننگین برلین بود. جلاییپور که بعدها به وسیله پسر و عروسش نقش بیشتری در فتنهگری ایفا کرد، در کنفرانس برلین و در جمع عناصر ضد انقلاب سال ۱۳۷۹ گفت: ما صرفاً در روزنامه خودمان یک محدودیت داریم و آن در مورد کسانی است که در خارج از کشور هستند و به خاطر مسائل اوائل انقلاب نمیتوانیم اسم آنها را با مطالبشان درج کنیم، لیکن چنانچه آنها هم مطالب خود را تحت اسم دیگری (مستعار) بنویسند ما آنها را چاپ میکنیم!
او البته بیراه نمیگفت چنان که بعدها معلوم شد با اسامی مستعار از حسین باقرزاده سازمان منافقین و محسن حیدریان عضو حزب توده مطالبی در روزنامههای زنجیرهای مورد اشاره چاپ شده است.
رضا علیجانی از اعضای مرکزیت گروهک ملی-مذهبی که هم اکنون متواری است و در فرانسه اقامت دارد ۵ خرداد ۸۱ در جلسه مشترک گروهک ملی- مذهبی و حزب مشارکت میگوید «شمسالواعظین، جلالیپور، گنجی و تعداد دیگری از آقایان که فعلاً نمیخواهند نامشان فاش شود در جلسهای با ملی مذهبیها بیعت کرده و به ما پیوستند». ابراهیم نبوی از همکاران روزنامههای زنجیرهای نیز در مصاحبه با جرس (۸۹/۲/۱۵) اذعان کرد برخی از عناصر فراری ضد انقلاب که با رسانههای بیگانه همکار شدند، همکار روزنامه جامعه بودهاند. او برخی اعضای نهضت آزادی، روند جدایی، سلطنتطلبان و... و از جمله مسعود بهنود، نوشابه امیری، محسن سازگارا، قاضیزاده، مهین گرجی و... را به عنوان همکاران روزنامه جامعه که در بیبیسی، رادیو فردا و صدای آمریکا مشغول به کارند نام برد.
اعلام «ختم انقلاب»، حمله به مبانی اسلام و انقلاب اسلامی، حمله به دفاع مقدس، و تشویق به اغتشاش و آشوب از جمله کارکردهای مطبوعات زنجیرهای مورد اشاره است. کار به آنجا رسید که عطاءالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد با وجود حمایت از این نشریات، ششم دی ماه ۷۷ در مصاحبه با روزنامه اخبار روز تصریح کرد: «روزنامه جامعه ]متعلق به جلاییپور[ به چتر حمایتی گروههایی تبدیل شده بود که برای تشکیل یک جبهه سیاسی از این روزنامه سود میبردند... به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
منبع: روزنامه کیهان