صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

اقتصادی >>  اقتصادی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۲۸۵۲۹۷
پدیده تورم زمانی رخ می دهد که تعادل میان کالای موجود در جامعه با مقدار نقدینگی یا پول در گردش به هم بخورد. به عبارت بهتر، وقتی کالا کمیاب و پول یا قدرت خرید برای مالکیت آن کالا یا خدمات زیاد باشد
پایگاه بصیرت / گروه اقتصاد/ محمد نوری
در روزهای اخیر مباحث فراوانی درباره نرخ و عدد واقعی تورم از یک سو توسط مسئولین اقتصادی کشور و از سوی دیگر توسط کارشناسان اقتصادی مطرح می گردد. به دليل تورم زدگى اقتصاد کشور و كاربرد روزانه این واژه در ادبیات اقتصادی جامعه و همچنین ضرورت شناخت آن در جهت مقابله با آثار زیانبار آن از سوى دولت و همكارى و هميارى مردم، ايجاب مى‌كند، اطلاعات جامع و مفیدی در این خصوص ارائه گردد.

در خصوص تعريف تورم از سوی اندیشمندان و کارشناسان اقتصادی تعريف هاى مختلفی ارائه شده است، ازاينرو هنوز تعريف جامعی كه مورد توافق همه صاحب نظران اقتصادی باشد از تورم ارائه نشده است.

واژه تورم از کلمه لاتین inflare به معنی دمیدن است. در سیستم اقتصادی نیز تورم به معنی بزرگ کردن بی محتوا است. در مقابل تورم واژه دیگری به نام چروکیدگی وجود دارد. که به معنی از محتوا خالی شدن است. بین دو حالت تورم و چروکیدگی حالت دیگری به نام تعادل وجود دارد که در آن حالت اندازه و محتوا با هم در تعادل اند.

به یک بیان ساده، پدیده تورم زمانی رخ می دهد که تعادل میان کالای موجود در جامعه با مقدار نقدینگی یا پول در گردش به هم بخورد. به عبارت بهتر، وقتی کالا کمیاب و پول یا قدرت خرید برای مالکیت آن کالا یا خدمات زیاد باشد، خلاء حاصل از آن تورم نام می‌گیرد. تورم معمولاً با افزایش واقعی یا بالقوه سطح عمومی قیمت‌ها، یا به سخن دیگر، با کاهش قدرت خرید واحد پولی همراه است.

در صحنه اقتصادی یک جامعه؛ فضای تولید یک فضای واقعی و مربوط به کالای تولیدی است و فضای اعتباری- که لازمه تولید است- یک فضای مجازی است که به پول، منابع مالی و اعتبارات کشور وابسته است. با تنظیم درست فضای اعتباری توسط سیاستگذاران اقتصادی می توان در فضای تولید دخالت کرد. و با استفاده از آن، فضای تولید را توسعه داد و رشد اقتصادی ایجاد کرد. در یک برنامه مالی هر چه میزان عرضه پول بیشتر شود، فضای اعتباری کشور گسترش می یابد و زمینه برای رشد و توسعه تولیدات فراهم می شود. در این حالت اگر مقدار تولید ثابت باشد با گسترش فضای اعتباری، این فضا از فضای تولید بزرگتر می شود چون این فضا یک فضای مجازی است و متناسب با تولید نیست. این همان بزرگ شدن بی محتوایی است که به تورم اقتصادی تعبیر شده است. این امر سبب می شود که در حالت تورم قیمت اجناس به حدی افزایش یابد تا ارزش دو فضا با هم برابر شوند و این یعنی کاهش ارزش پول. بنابر این تورم یعنی بزرگ شدن فضای اعتباری کشور که با افزایش قیمت‌ها وکاهش ارزش پول همراه است.

طبیعی است که اگر اختلاف این دو فضا با تولید پر شود ، یعنی به موازات تزریق اعتبار میزان تولید نیز افزایش یابد،کاهش ارزش پول و افزایش قیمت صورت نخواهد گرفت و بر عکس رشد و توسعه تولید را به دنبال خواهد داشت. و در صورتی که میزان عرضه پول در یک برنامه مالی کمتر باشد، فضای اعتباری از فضای تولیدی کوچکتر خواهد شد. در این حالت نیز دو فضا به سرعت با هم برابر می شوند ولی این بار ارزش فضای تولیدی با ارزش فضای اعتباری معادل خواهد شد که با کاهش قیمت کالاها و تقویت ارزش پول همراه است. در این حالت چون فضای تولید کوچکتر می شود- تعبیر همان از محتوا خالی شدن می باشد- که به چروکیدگی اقتصادی منجر می شود. و رکود اقتصادی را به همراه دارد. در حالت چروکیدگی اقتصادی تولید و اشتغال کاهش می یابند و در حالت شدید منجر به ورشکستگی بنگاه‌های تولیدی می شود. از این مبحث نتیجه می‌گیریم که، تورم یعنی بزرگتر شدن فضای اعتباری نسبت به فضای تولیدی، وچروکیدگی اقتصادی یعنی کوچکتر شدن فضای تولیدی نسبت به فضای اعتباری.

نام:
ایمیل:
نظر: