ادعای جناب هاشمی درباره حتمی بودن رای آوری روحانی اولین و آخرین مورد از این اظهارات قابل تامل نیست و مروری اجمالی بر رسانه ها و مواضع چهره های اصلاح طلب نشان می دهد چنین سخنی یک خط قابل پیگیری و حساب شده از سوی این جریان است که از مدت ها پیش عملیاتی شده و با نزدیک شدن به انتخابات پررنگ تر نیز خواهد شد.
کاش ما هم رای می دادیم!
پیش بینی های زودهنگام
اگر این روزها نگاهی به صفحات روزنامه های اصلاح طلب و سایت های خبری آنها بیندازید، هر روز با تحلیل ها و مواضعی از این دست روبرو خواهید شد. برای نمونه رسول منتجب نیا روز یکشنبه هفته جاری در مصاحبه با سایت انتخاب درباره انتخابات پیش رو و وضعیت روحانی گفت: آنچه تحلیل ها نشان می دهد این است که روحانی در شرایط کنونی رقیب هم ارزی ندارد و او در واقع بی رقیب است. حتی برخی حدس میزنند رای ايشان به مراتب از سال 92 بیشتر خواهد بود .
منتجب نیا در ادامه می گوید: روحانی صلاحیت و شایستگی اش را به منصه ظهور گذاشته و شانس و پشتوانه قوی ای بین مردم و نیروهای سیاسی دارد، لذا احتمال موفقیت ايشان بسیار بالاست.
نجفقلی حبیبی دیگر فعال اصلاح طلب نیز در مصاحبه ای با روزنامه آرمان (شنبه 15 آبان) درباره انتخابات آتی می گوید؛ «اصولگراها خود ميدانند هيچ يك از كانديداهاي آنها از توان لازم براي رويارويي با روحاني برخوردار نيست...از آنجا كه رئيسجمهور يك دوره چهار ساله را پشت سر گذاشته، اكنون به امور و مسائل موجود در كشور و جامعه بيش از ديگران واقف است. به همين علت لازم است يك فرصت چهارساله ديگر به رئيسجمهور براي تكميل اجراي مسئوليتها و تحقق برنامههايش داده شود، زيرا اقدامات رئيسجمهور در حيطه اشتغالزايي، بهبود وضعيت معيشت مردم و... براي رسيدن به نتيجه مورد انتظار نياز به يك بازه زماني دارد.»
محمد عطریانفر نیز در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا به موضوع انتخابات 96 پرداخته و مدعی است نامزدهای بالقوه اصولگرا برای شکست به میدان می آیند. وی می گوید؛ «حتما شخصیت محترمی مثل آقای ولایتی برای این دوره در انتخابات شرکت نمیکند، قطعا آقای علی لاریجانی مطرح نخواهد شد یا محسن رضایی یقینا نخواهد آمد. افرادی مثال ضرغامی، قالیباف و جلیلی نامهایی است که این روزها بر سر زبانهای چهرههای اصولگرای مطرح هستند ولی اصولگرایان هر کسی را در این سطح انتخاب کنند، برای شکست به میدان دعوت کردهاند.»
سایت نامه نیوز منسب به یکی از وزرای دولت یازدهم 30 خرداد سال جاری در گزارشی می نویسد؛ «تقريبا هيچ. اين جمله دوكلمهاي بدون ساختار نتيجه بررسي رقباي روحاني درانتخابات سال آتي رياستجمهوري است...كمتر از يك سال به رقابتهاي خرداد ۹۶ باقي مانده است و اصولگرايان هيچ گونه تحركي در جهت ائتلافهاي درون تشكيلاتي خود انجام نداده اندو بعيد است در مدت باقيمانده هم بتوانند هم تصميم به رقابت با روحاني بگيرند و هم به اجماع رسيده و ائتلاف كنند. در نتيجه پذيرش شكست از روحاني از هماكنون در ميان اصولگرايان شنيده ميشود.»
ادعا از سوی مردم
البته اصلاح طلبان می کوشند به تحلیل های خود رنگ و بوی مردمی و اجتماعی نیز بدهند تا به مخاطب چنین القا کنند که ادعاها درباره تضمین شده بودن رای روحانی در انتخابات 96 صرفاً تحلیل چهره های سیاسی اصلاح طلب نیست و در پس این تحلیل ها موج ها و پشتیبانی های اجتماعی نیز وجود دارد. اینجاست که روزنامه آفتاب یزد در گزارش خود از سفر اخیر رئیس جمهور به قزوین(7 مهر 1395) اینگونه می نویسد؛ «تاریخِ تولدِ شعارِ «با روحانی تا 1400»، به 22 خردادماه 95 بازمیگردد. زمانی که مردمان شهر سرخه، زادگاه رئیس جمهور، مطالبه و خواست خود مبنیبر مانایی و پایداری حسن روحانی در پاستور تا 4سال دیگر را ، در بنرهای «با روحانی تا 1400» نمایش دادند. قدرت نفوذ این شعار در میان آحاد ملت ایران به قدری بود که در سفرهای استانی رئیس جمهوری متجلی میشد و مردم حمایت خود را از رئیس دولت تدبیر و امید با بهرهگیری از شعار « با روحانی تا 1400» نشان میدادند. اما در کمتر از 8 ماه مانده به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، روزگذشته مردم استان قزوین این شعار را به بلوغ رساندند و آن را تکمیل کردند چرا که عبارت «تَکرار میکنیم» را که گلواژه پیروزی لیست امید در انتخابات مجلس دهم بود، به «روحانی تا 1400» اضافه کردند و با حضور حداکثری و تشکیل اجتماعی بزرگ در مقر سخنرانی رئیس جمهور پلاکاردهای «تَکرار میکنیم روحانی تا سال 1400» را بر افراشتند. بدین ترتیب پیش از آنکه اصلاحطلبان و حامیان دولت برای انتخابات اردیبهشت ماه 96 ساز و کاری تعبیه کنند و به جهت دهی مردم بپردازند، قزوینیها، خود به صورت خودجوش درصدد برداشتن گام سوم اصلاحطلبان برآمدند و بر آن شدند تا حماسه 24خرداد92 و هفتم اسفند94 را در اردیبهشت96 تکرار کنند.»
سربازگیری از جبهه رقیب
اصلاح طلبان برای نکمیل عملیات سیاسی و روانی خود به سراغ برخی افراد رفته و از زبان آنان ادعاهای جالب و قابل تاملی را درباره انتخابات 96 مطرح می کنند که اهم محورهای این ادعاها عبارتند از؛
1- روحانی در انتخابات 96 رقیبی ندارد
2- اصولگرایان قصد رقابت با روحانی را ندارند
3- بخشی از اصولگریان حامی روحانی در انتخابات آتی هستند
خبرگزاری ایلنا اواسط مرداد سال جاری به سراغ امیرمحبیان رفته و از وی به عنوان فعال و تئوریسین جریان اصولگرا نام برده و به نقل از وی می نویسد؛ « احتمال حمایت مشروطِ طیفی از اصولگرایان از روحانی وجود دارد.» اصلاح طلبان نیز مشوق چنین مواضعی هستند. محمد کیانوش راد عضو شورای مرکزی اتحاد ملت درباره احتمال حمایت اصولگرایان از روحانی به خبرگزاری ایلنا (10 مرداد 1395) می گوید: آنها با شیوههای مختلف در صدد این هستند که روحانی را نامزد خود معرفی کنند اما این امر بدی نیست و اتفاقا اگر این تصمیم را بگیرند، کنشی عاقلانه داشتهاند.
نماینده اهواز در مجلس ششم می افزاید: امروز کشور نیازمند تفکر اعتدالی است، لذا چه اصلاحطلبان چه اصولگرایان اگر از روحانی حمایت کنند راه درستی را انتخاب کردهاند.
غلامرضا مصباحی مقدم 18 خرداد سال جاری در مصاحبه با خبرآنلاین گفته بود؛ «اينطور نيست که شرايط آقاي روحاني شرايطي باشد که مورد اقبال اصولگرايان قرار نگيرد و محتمل است مجموعه اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري از ايشان حمايت کند و اگر گزينه بهتري نداشته باشيم حتما وارد گفتگو با ايشان خواهيم شد.»
مواضع مصباحی مقدم به عنوان سخنگوی جامعه روحانیت مبارز باعث شد آیت الله موحدی کرمانی به عنوان دبیر کل این تشکل وارد میدان شده و درباره اظهارات مصباحی مقدم مبنی بر حمایت احتمالی این تشکل از حسن روحانی، بگوید: چنین چیزی اصلا مطرح نبوده و نیست و قبلاً هم گفته بودم که چنین اقدامی بسیار بعید است.
واقعیت های دور و مواج
مواضع اصلاح طلبان درباره انتخابات 96 را باید کنشی سیاسی با درون مایه عملیات روانی دانست که اهداف خاص خود را دنبال می کند و به نظر می رسد تاثیرگذاری منفی بر اردوگاه رقیب اصلی ترین هدف آن باشد. اصلاح طلبان پیش تر و بیشتر از هر کسی می دانند که انتخابات –بخصوص از نوع ریاست جمهوری- در ایران بشکل فوق العاده ای مشروط به موج اجتماعی روزهای پایانی دوران رقابت و منتهی به انتخابات است. این موج ها در عرض چند روز می توانند نتایج نظرسنجی ها را بکلی عوض کرده و نامزدی را که از شانس اندکی برای پیروزی برخوردار است راهی پاستور کنند و بالعکس نامزد محتمل را از گردونه خارج سازند. با توجه به این قضیه طرح چنین سخنانی درباره تضمینی بودن رای آوری یک نامزد بالقوه انتخاباتی در حالی که ماه ها تا انتخابات مانده، بیش از آنکه موضعی تحلیلی ومبتنی بر داده های آماری و علمی باشد، نوعی عملیات روانی زودهنگام است.
البته همه کسانی که به نوعی در اردوگاه گفتمانی دولت یازدهم تعریف می شوند چنین خوشبینانه موضع گیری نمی کنند و کم نیستند کسانی که در این باره هشدارهای جدی نیز داده اند. مصاحبه روز شنبه (15 آبان 1395) فرشاد مومنی با روزنامه آرمان از این دست هشدارهاست. این اقتصاددان اصلاح طلب و حامی دولت معتقد است وضعیت اقتصاد و معیشت باعث شده کارد به استخوان مردم برسد و تکیه دولت به آمارهای اقتصادی و تحلیل های مشاوران خود در این باره جای هشدار و تامل جدی دارد و می تواند برای روحانی در انتخابات سال آینده دردسرهای جدی بوجود آورد. وی در بخش هایی از این مصاحبه می گوید؛ «رشد اقتصادی چندان هم مطلوب نبوده است که بدان اشاره میکنند. در حقیقت رشد اقتصادی سال۹۵ یک رشد بیکیفیتی بوده است. بنابراین زمان آن فرا رسیده که اگر در مواردی که کاستی و نقصی در دادهها و تحلیلهای سازمانهای بینالمللی وجود دارد به جای هتاکی و برچسب زنی به روش کارشناسی آنها، نقصها را بر ملا کنیم چرا که در این صورت اعتماد از دست رفته جامعه را باز میگردانیم...آنچه جامعه ایران بهشدت بدان نیازمند است و ضروری است رسانهها و دولت نیز در این راستا همکاری کنند، این است که باید واقع بینی، سیاست و انصاف جایگزین سیاست زدگی، دستکاری آمار، اطلاعات و بازیهای فرصتطلبانه شود...رئیس جمهور باید در سال پایانی مسئولیت خود به این امر توجه داشته باشد که مشاوران اقتصادی او گزارش و تحلیل واقع بینانهای از وضعیت موجود در اقتصاد و معیشت مردم ندارند و مصالح او را در انتخابات آتی در نظر نمیگیرند.»
اگر چه بعید به نظر می رسد در هیاهوی جشن زودهنگام پیروزی، گوشی برای شنیدن هشدارهای اینچنینی پیدا شود اما برخی شواهد و مواضع شخص رئیس جمهور نشان می دهد وی هوشیارتر از آن است که تحت تاثیر مواضع دوستان و حامیانی که از اکنون وی را پیروز سال 96 معرفی می کنند قرار بگیرد و می داند که روزهای سختی را در پیش دارد.