علی قاسمی/ با وجود آنکه قدرتمندترین مرجع اثرگذاری بر ساختارها و سیاستهای ایالات متحده «شخص رئیسجمهور» است؛ اما این امر بهمعنای استقلال مطلق رئیسجمهور نسبت به کل کشور نیست. ساختارهای اجرایی متنوعی در بخش سیاست خارجی، پنتاگون، سازمان مرکزی اطلاعات و... یا در بخش اقتصادی، ساختارهایی چون فدرال رزرو، یا در بخش سیاست داخلی، سرویسهای امنیت و اطلاعات داخلی نظیر پلیس فدرال و... وجود دارد که مانع یکهتازیهای رئیسجمهور میشود و این ساختارهای کهنه و دیرینه نخواهند گذاشت هر کاری که ترامپ بخواهد به آسانی محقق شود. از این رو، چالش احتمالی بین خواستههای رئیسجمهور و مجموعه ساختارها ایجاد خواهد شد. شعارهای ترامپ در فرایند دو سال تبلیغات درباره مسائل داخلی و خارجی بسیار زیاد است و در رابطه با ایران هم سخنان پراکنده و گستردهای داشته است. مستقل از اینکه ترامپ چگونه و با چه رویکردی وارد عرصه قدرت خواهد شد و چه سیاستی در برابر ایران اتخاذ خواهد کرد، بیشک افکار عمومی ایران بر اساس رفتار و مواضع انتخاباتی او در طول مبارزات انتخاباتیاش وی را فردی پیشبینیناپذیر و برخوردار از ظرفیتهای ساختارشکنانه میدانند. حال با این رویکرد آنارشیستی و انتقادی که دارد باید ببینیم در چه جاهایی بیشتر ورود خواهد کرد. تحلیل کلان این است که نتیجه انتخابات آمریکا در سیاستهای کلی نظام سیاسی ایران تأثیر نخواهد داشت؛ اما در یک پله پایینتر در دو بخش؛ یکی برجام و دیگری انتخابات به صورت غیرمستقیم تأثیر خواهد گذاشت. موضعگیرهای مسئولان و تحلیلگران سیاسی کشورمان از یک سو و مواضع ضد برجامی ترامپ و مشاوران او از سوی دیگر نشان میدهد از این پس بیشترین بیم و امید بر روی توافقنامه برجام تمرکز یابد. تأکید چند باره وزیر امور خارجه ایران بر تداوم توافقنامه متعادل برجام حکایت از این امر دارد و بیشترین دغدغه این است که ساختار توافقنامه به هم نریزد. با اینکه ایران به همه تعهدات خود عمل کرده است و دولت آمریکا به بخشی از تعهدات خود عمل نکرده و به نوعی ناقض برجام است؛ اما ترامپ در مبارزات انتخاباتیاش تأکید میکرد، دولت او به سرعت از توافق هستهای دولت باراک اوباما با ایران خارج خواهد شد. در همین راستا روزنامه «وال استریت ژورنال» پس از انتخاب ترامپ در یادداشتی نوشت: «ترامپ آماده است برای باز کردن پیچ و مهره توافق هستهای ایران بار دیگر قدرتهای جهانی را برای مذاکره با ایران ترغیب کند.» این روزنامه در ادامه مینویسد: «او غیرمستقیم گفته بود که توافق را پاره کرده و بر سر مفاد آن دوباره مذاکره خواهد کرد... اما پایبندی بینالمللی به این توافق هنوز محکم بوده و طرفهایی که مذاکره کردند برای اجرای آن قول دادهاند.» یا سخنان «ولید فارِس» از اعضای گروه مشاوران سیاست خارجی «دونالد ترامپ» که به بیبیسیگفته؛ « به زودی رئیسجمهور منتخب آمریکا، ایجاد تغییراتی در توافق منعقده میان ایران و اعضای 1+5 را خواستار خواهد شد.» این مشاور لبنانیالاصل ترامپ که از موضع کنونی وی درباره برجام هم خبر داشت، اضافه میکند: «پاره کردن این توافق، برای دنیا گران تمام میشود. او (ترامپ) میخواهد آن موافقتنامه را که در فضایی بینالمللی منعقد شده، بگیرد و سپس آن را مرور کند، سپس آن را به کنگره میفرستد و از ایرانیها هم میخواهد چند مورد را یا ایجاد کنند، یا تغییر دهند. در این خصوص با ایرانیها مباحثهای درمیگیرد که ممکن است بحث سختی باشد.» در این وضعیت با حضور ترامپ عملاً چیزی از برجام باقی نخواهد ماند و توافقنامه در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت. با این تفاسیر به نظر میرسد مسئله سیاست خارجی، به ویژه برجام که نقطه قوت و برگ برنده دولت یازدهم برای انتخابات سال آینده به شمار میرود، به آرامی به پاشنه آشیل دولت منجر شود.