صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۸۶۷۲
 علی حیدری/ در میان مشاغل گوناگونی که در جامعه امروز وجود دارد، برخی حرفه‌ها و شغل‌ها برای تأمین آرامش، امنیت، سلامت و مقابله با حوادث و بحران‌های احتمالی و... ایجاد شده‌اند که در پرتو آنها افراد جامعه در امنیت و آرامش به سر می‌برند. کسانی که به این قبیل حرفه‌ها روی می‌آورند پیش از نیاز شغلی، از عشق و انگیزه بالایی برای خدمت‌رسانی به مردم برخوردارند؛ مردان و زنانی که روز و شب، در سرما و گرما و سخت‌ترین شرایط برای خدمت به همنوعان خود در آماده‌باش کامل قرار دارند.
یکی از این اقشار آتش‌نشان‌ها هستند که دشواری‌ها، خطرات و زیان‌های ناشی از نوع کار آنها بسیار زیاد است. واژه مقدس آتش‌نشان همیشه فرشته نجات را برای مردم و جامعه تداعی می‌کند آتش‌نشان‌ها معمولاً برای نجات جان انسان‌ها، در برخی موارد حیوانات، حفاظت از ثروت‌های عمومی و ملی و ارائه خدمات بشر دوستانه پای در راه مأموریت‌ خود می‌گذارند. 
به جرأت می‌توان گفت خطرات ناشی از حرفه آنها با فعالیت نیروهای نظامی و امنیتی که مشغول پاسداری از امنیت و تمامیت ارضی کشور، به ویژه در نقاط صفر مرزی هستند، برابری می‌کند. به همین دلیل هم قانونگذار مشخص کرده که هرگاه مأمور آتش‌نشانی در راه انجام وظیفه جان خود را از دست بدهد، شهید محسوب شود.
 در واقع، آتش‌نشان‌ها به دل آتش می‌زنند تا هم از جان و هم از مال مردم حفاظت کنند. آنها با علم به خطرات آتش، به استقبال شعله‌ها می‌روند تا حتی جان یک نفر را نجات دهند؛ لذا باید گفت که آتش‌نشانی شغل نیست، بلکه عشق است و اگر کسی عاشق نباشد نمی‌تواند در جرگه این اسطوره‌های ایثار قرار گیرد.
آتش‌نشان‌ها همانطور که از اسمشان پیداست برای فرو نشاندن شعله‌های آتش وارد میدان می‌شوند؛ خواه این آتش‌سوزی محدود و جزئی باشد، خواه عظیم و خطرناک، مانند آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو که به فروریختن کامل این ساختمان 15 طبقه منجر شد و عده‌ای از این مردان جهادگر و شجاع در زیر انبوهی از آوارهای سنگین گرفتار شدند. حادثه‌ای که نه تنها خانواده‌های این عزیزان را داغدار کرد، بلکه عموم مردم ایران را در بهت و ماتم فرو برد. اما باز هم دوستان و همکاران‌شان باید بسیج می‌شدند تا آنها را از زیر خروارها خاک و سنگ و آهن و... نجات دهند، یا پیکرهای‌شان را به خانواده‌های‌شان بسپارند.
در این حادثه سهمگین از دقایق اولیه وقوع حادثه تلاش‌های طاقت‌فرسای آتش‌نشانان به طور زنده و مستقیم از رسانه ملی در معرض دیدگان ملت ایران و جهان قرار گرفت و مردم فهیم ایران هم در سراسر کشور قدردان و دعاگوی هموطنان خود در آتش‌نشانی بودند و عشق و محبت خود را با اهدای خون و دسته‌های گل به آتش‌نشانان در مناطق مختلف کشور نشان
دادند.
 اگر چه مشاهده صحنه‌هایی از بی‌توجهی و کم‌توجهی برخی از مردم به عمق حادثه که با تجمع غیر ضروری در ساعات اولیه وقوع و گرفتن عکس‌های سلفی و... حتی برخی حرکت‌های نامناسب در برابر دوربین زنده تلویزیون دل انسان را به درد می‌آورد، اما قاطبه مردم قلب‌شان برای آتش‌نشانانی می‌تپید که ساعت‌ها در زیر آوار محبوس شده بودند.
البته ناگفته نماند تنها سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تهران که یکی از سازمان‌های وابسته به شهرداری تهران است، درگیر حادثه ساختمان پلاسکو نبود و از همان ساعات اول سازمان‌ها و نهادهای مختلف امدادی با مدیریت و محوریت شهرداری تهران با تمام امکانات به میدان آمدند. اما بار اصلی در مدیریت و اجرا بر عهده مدیریت شهری بود که با مشی جهادی و مدیریت لحظه‌به‌لحظه صحنه حادثه را پیگیری می‌کرد. باشد تا با احساس مسئولیت مردم و مسئولان دیگر شاهد چنین حوادث ناگواری نباشیم.

نام:
ایمیل:
نظر: