عباس آخوندی، وزیری است که حاشیههایش پایانی ندارد و گویا قرار است تا آخرین روز حضورش در وزارتخانه همچنان برای دولت هزینهتراشی کند؛ وی که رکورددار استیضاح در مجلس شورای اسلامی هم هست، چند روز پیش در برابر پرسش یک خانم خبرنگار که از او پرسید آیا سخن یکی از مقامات شرکت بوئینگ مبنی بر مرجوعی بودن هواپیمای تحویل شده به کشورمان از کشور کلمبیا، صحت دارد یا خیر، میکروفن وی را میگیرد و جملات عجیبی را خطاب به این خبرنگار بر زبان میآورد![...]
یادداشت: عباس
آخوندی، وزیری است که حاشیههایش پایانی ندارد و گویا قرار است تا آخرین
روز حضورش در وزارتخانه همچنان برای دولت هزینهتراشی کند؛ وی که رکورددار
استیضاح در مجلس شورای اسلامی هم هست، چند روز پیش در برابر پرسش یک خانم
خبرنگار که از او پرسید آیا سخن یکی از مقامات شرکت بوئینگ مبنی بر مرجوعی
بودن هواپیمای تحویل شده به کشورمان از کشور کلمبیا، صحت دارد یا خیر،
میکروفن وی را میگیرد و جملات عجیبی را خطاب به این خبرنگار بر زبان
میآورد! وزیری که تصاویر درگیری لفظیاش با یک شهروند در فرودگاه امام
خمینی(ره) تهران در ماههای اخیر جنجالآفرین شده بود، این شائبه و پرسش را
برمیانگیزاند که چگونه فردی با چنین رفتاری به صندلی بالاترین مقام یک
وزارتخانه در دولت نظام جمهوری اسلامی ایران تکیه زده است؟ چگونه میشود
وزیری که در ابتداییترین رفتارهای اجتماعی و وظیفهاش در پاسخگویی برابر
مردم و رسانهها دچار مشکلات اساسی است و در حوزه اجرایی نیز تنها افتخارش
ایجاد رکود در بازار مسکن و متوقف کردن پروژه مسکن مهر به عنوان تنها امید
قشر ضعیف جامعه برای خانهدار شدن است، این سمت را از آن خود کرده است؟
چطور ممکن است فردی که اتفاق تلخی، همچون حادثه قطار سمنان یادگار مدیریت
اوست، از سوی مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد؟ یک وزیر چگونه باید عمل
کند که کفایت تکیه بر مسند وزارت را از دست بدهد؟ آیا معیارها و دلایل
دیگری برای انتخاب وزرا و رأی اعتماد به آنها وجود دارد که مردم از آن
بیخبر هستند؟
البته این ابهامات و سؤالات تنها بخشی از پرسشهای افکار
عمومی است که حسن روحانی و نمایندگانی که به عباس آخوندی رأی اعتماد
دادهاند، باید پاسخگوی آن باشند و دلایل خود برای برگزیدن و شایسته تشخیص
دادن آخوندی را برای مردم روشن کنند.