صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۲۰۳۴
   دکتر یدالله جوانی /  رهبر معظم انقلاب غروب چهارشنبه 17 خردادماه 96 در دیدار با دانشجویان با تشریح وضعیت کشور از حیث فرهنگی و اختلال پدید آمده در برخی از دستگاه‌های فرهنگی کشور از اصطلاحی استفاده کردند که در رسانه‌ها و به ویژه در فضای مجازی، بازتاب گسترده‌ای داشت. معظم‌له فرمودند: «گاهی دستگاه‌های مرکزی فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی می‌شوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیم‌گیری و اقدام کنند.»
به دنبال انتشار این اظهارات بود که تفسیرها و تحلیل‌های متفاوتی با جهت‌گیری‌های مثبت و منفی نسبت به عبارت «آتش به اختیار» صورت گرفت. نیروهای انقلابی از این تدبیر و رهنمود معظم‌له استقبال کرده و به چیستی و چرایی مفهوم «آتش به اختیار» پرداختند، اما جریان غیر انقلابی با ابراز نگرانی از بیان این مطلب، با تفسیرهای نادرست، پیدایی نوعی بی‌انضباطی و قانون‌گریزی را از پیامدهای عمل براساس قاعده «آتش به اختیار» اعلام کرد. 
این جهت‌گیری‌های متفاوت و بعضاً همراه با اغراض سیاسی از سوی گروه‌های مخالف و معاند، در حالی مطرح و در خصوص آن فضاسازی می‌شود که، موضوع «آتش به اختیار»، یک موضوع دینی با حکم فقهی مشخص و برخوردار از پشتوانه عقلی و منطقی است. به عبارت دیگر، آنچه رهبر حکیم انقلاب به اقتضای اوضاع بیان فرموده‌اند، تشریح وظیفه مکلف به احکام دین است. احکام دین در صورت درست فهمیده شدن، نه تنها غیر عقلایی نیست؛ بلکه عین عقلانیت است. عبارت «آتش به اختیار» یک اصطلاح نظامی است و معمولاً در حوزه‌های دیگر هم به کار برده می‌شود.
این واژه در حوزه نظامی، جایی استفاده می‌شود که نیروهای صف و در خط مقدم مبارزه با دشمن، هرگاه به هر دلیلی رابطه آنها با قرارگاه اصلی و فرماندهی قطع شد، نباید دست روی دست بگذارند؛ بلکه باید براساس قواعد و اصول رزم، به صورت «آتش به اختیار»، با دشمن مقابله کرده، سنگرها و مواضع خود را در مقابل هجوم دشمن حفظ کنند. موضوع خیلی روشن است؛ اگر در چنین وضعیتی سربازان و افسران در خط مقدم، با هجوم دشمن مواجه شوند، آیا از آنان پذیرفتنی است که دست روی دست گذاشته، هیچ واکنشی نسبت به دشمن نداشته باشند، با این استدلال که ما رابطه با فرماندهی نداشتیم و نمی‌دانستیم چه باید کرد؟! بنابراین «آتش به اختیار»، یعنی عمل به وظیفه شناخته شده و تعریف شده از سوی کسانی که در حوزه‌هایی وظیفه دارند؛ لکن قرارگاه‌های بالاسری آنان دچار اختلال شده‌اند. شرایطی که در آن قرار داریم، شرایط «جنگ نرم» است. رهبر معظم انقلاب از دانشجویان به «افسران جنگ نرم»، یعنی کسانی که در صف بوده و باید با دشمن مقابله کنند، یاد کرده‌اند. برخی از مجموعه‌های دولتی مانند وزارتخانه‌های علوم، بهداشت و ارشاد، در حکم قرارگاه‌ها و ستادهای عالی، باید در موضوع مقابله با جنگ نرم در کشور، این افسران جنگ نرم را، هدایت و پشتیبانی کنند. اما متأسفانه مدتی است که این مجموعه‌ها، به دلایل گوناگون، آن کارآمدی لازم در امر مبارزه با جنگ نرم را از دست داده و دچار اختلال شده‌اند. در چنین وضعیتی، تکلیف از روی دوش افسران جنگ نرم برداشته نمی‌شود و آنان وظیفه دارند به صورت «آتش به اختیار» طبق نظر و تدبیر رهبر حکیم انقلاب، تصمیم‌گیری و عمل کنند. طبق نظر ایشان؛ «تلاش جدی و همه‌جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها»، یکی از وظایف اصلی افسران جنگ نرم است. در شرایطی که آن دستگاه‌ها و مدیریت‌های بالاسری در دانشگاه‌ها مختل شده‌اند، نمی‌توان گفت، این تکلیف از روی دوش دانشجویان برداشته می‌شود. آنان باید هوشمندانه و قاطعانه در راستای غلبه گفتمان انقلاب، برنامه‌ریزی کرده و اقدام کنند. به عبارت دیگر، غفلت، کوتاهی و انحراف دستگاه‌ها و مسئولان در یک حوزه‌ای در راستای انجام وظایف، موجب سلب تکلیف از مردم و جوانان مرتبط با آن حوزه نمی‌شود. برخی تصور می‌کنند، موضوع آتش به اختیار تنها از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است، این تصور در حالی است که، حضرت امام خمینی(ره) با صراحت در وصیت‌نامه سیاسی‌ـ الهی خود، به این موضوع پرداخته‌اند.
 آنچه حضرت امام(ره) به لحاظ مصداقی بیان می‌دارند، بسیار فراتر از حوزه گفتمان‌سازی مورد نظر رهبر فرزانه انقلاب است. آن عزیز سفر کرده در فرازی از وصیت‌نامه خود، این‌چنین دستور به «آتش به اختیار» می‌دهند: «باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‌ها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادی‌های مخرب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاه‌های مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند متعال مددکار همه باشد.»

نام:
ایمیل:
نظر: