صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

سیاسی >>  دولت >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۸  ، 
شناسه خبر : ۳۰۴۱۴۶
دکتر حبیبیان در گفتگو با بصیرت:
وجه ممیزه دولت اسلامی با سایر دولت‌ها، عدالت ورزی و گسترش عدالت اجتماعی است که برخی از اندیشمندان معتقدند اگر شقوق این عدالت اجتماعی رعایت شود طبعاً در عدالت اجتماعی نیز مؤثر خواهد بود. در هشت دولت گذشته تلاش‌هایی صورت گرفته اما به طور کامل موفق نبوده است.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی
هشتم شهریور ماه سالگرد انفجار دفتر نخست وزیری به دست منافقین بزدل و شهادت مظلومانه شهیدان رجائی و باهنر است. به پاس تکریم مقام این شهیدان بزرگوار و به منظور محکوم کردن اعمال گروهک منافقین در به شهادت رساندن نزدیک به هشت هزار نفر از مردم بی‌دفاع و مظلوم کشورمان، این روز به عنوان روز مبارزه با تروریسم و هفته منتهی به آن به عنوان هفته دولت نامگذاری شده است. در خصوص مقام و ویژگی‌های دولت اسلامی سخن بسیار است. یکی از مهم‌ترین سؤال‌ها در خصوص دولت‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، نحوه عملکرد آن‌ها در مقایسه با اصول و آرمان‌هایی است که انقلاب اسلامی بر پایه آن‌ها شکل گرفته است. در همین زمینه گفتگویی انجام گرفته با دکتر علی اصغر حبیبیان، عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاسی که نظر شما را به آن جلب می‌کنیم. 

آقای دکتر، با توجه به هدف و جهتی که انقلاب اسلامی از زمان تشکیل تا به امروز دنبال می‌کند که همانا حرکت در مسیری دولت علوی است، جنابعالی وضعیت عملکرد نظام جمهوری اسلامی را در تطبیق با ویژگی‌های دولت علوی چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در ابتدا باید بدانیم که دولت در مفهوم اسلامی، مجموعه کارگزاران موجود در حکومت اسلامی را شامل می‌َشود ولی در معنای غربی دولت همان قوه مجریه است.
دولت آرمانی مهدوی که از آن به دولت کریمه نیز یاد می‌شود در بستر عدالت اجتماعی شکل خواهد یافت و در واقع حکومت اسلامی ایران پرتوی از دولت کریمه است. امام راحل نیز فرموده‌اند که انقلاب اسلامی ایران بستر و سببی برای تحقق انقلاب و نظام مهدوی می‌باشد. بنابراین می‌شود گفت که نظام جمهوری اسلامی ایران تمرین و پیش نیازی است برای رسیدن به مقصود که همان حکومت علوی است.
مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود بارها فرموده‌اند که ما ادعا نداریم که حکومت علوی را برقرار کرده‌ایم اما این ادعا وجود دارد که در مسیر و در جهت ایجاد حکومت علوی هستیم و قدم برمی‌داریم و خمیر مایه اصلی این حرکت را نیز اجرای سبک زندگی اسلامی در بعد فردی و اجتماعی بیان کرده‌اند.
در هر انقلابی، در مرحله تثبیت، شعارهای انقلابی و آرمان‌خواهی‌ها، شدت بیشتری دارد اما به هر میزان که از تشکیل نظام‌ها جلوتر می‌رویم می‌بینیم که این شعارها به نوعی کم رنگ می‌شود. مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان به این نکته اشاره کرده‌اند و گفته‌اند که دیگر انقلاب‌ها، حتی اتفاقات تاریخی کشور خودمان مثل نهضت مشروطه را که نگاه می‌کنیم اهداف اولیه آن‌ها بعد از مدتی رو به افول گذاشته و یا فراموش شده است و اهداف ترسیم شده اولیه به نتیجه لازم نرسیده است. اما در انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن، این اهداف و اصول با همان روحیه انقلابی دنبال و مطالبه می‌شود.
بنابراین وجود این مطالبه‌گری از سوی رهبری نظام و امت حزب اللهی نشان می‌دهد که در جمهوری اسلامی ایران برای به ثمر نشستن اصول و آرمان‌های انقلابی تأکید می‌شود و هم پیگیری برای عملیاتی شدن آن‌ها وجود دارد.
بنابراین هرچند نظام جمهوری اسلامی با دولت مهدوی فاصله زیادی دارد ولی اصولی در این نظام وجود دارد که نشان دهنده حرکت این نظام در مسیر رسیدن به آرمان خود یعنی همان حکومت عدالت گستر مهدوی است.


عملکرد قوای مجریه تشکیل یافته در نظام جمهوری اسلامی به عنوان مهم‌ترین و تأثیرگذارترین قوه‌ای که  می‌تواند نقش مؤثری در حرکت جامعه در مسیر دستیابی به حکومت علوی نقش ایفا کند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، تا کنون هشت دولت مختلف با رویکردهای مختلف روی کار آمده‌اند که به ترتیب عبارتند از دولت ملی گرای وابسته، که به صورت موقتی تشکیل یافت و وظیفه‌اش انتقال قدرت از رژیم گذشته به نظام جمهوری اسلامی بود. دولت بعدی دولت لیبرال مسلک و وطن فروش بنی صدر بود که آن هم یک سالی بیشتر دوام نیاورد. سومین، دولت مکتبی شهید رجائی‌(ره) بود. بغض دشمنان اجازه نداد مقلد امام‌(ره) و فرزند ملت دولت مکتبی خود را پیش ببرد و بعد از حدود یک ماه از تشکیل دادن دولت، قربانی ترور دشمنان اسلام شد. بعد از آن دولت ایثار در مدت 8 ساله جنگ تحمیلی مدیریت عرصه اجرایی کشور را بر عهده داشت. دولت پنجم به مدیریت مرحوم هاشمی رفسنجانی در دوره 8 ساله بعد از جنگ تحمیلی روی کار آمد. این دوره اولین دوره‌ای بود که در آن مقام نخست وزیری حذف شده و رئیس جمهور اختیارات گسترده‌ای پیدا کرده بود. دولت موسوم به اصلاحات ششمین دولتی بود که دو دوره 4 ساله در کشور مدیریت سکان اجرایی کشور را در دست گرفت. دولت هفتم با شعار مهرورزی و عدالت نیز 8 سال در کشور مدیریت کرد و هشتمین دولت، دولت تدبیر و امید است که با جلب آرای عمومی کشور دومین چهار ساله مدیریتی خود را آغاز کرده است.
تأمین امنیت و رفاه نسبی در جامعه وجه مشترک وظایف تمامی دولت‌های امروزی و دولت‌های تشکیل شده در نظام جمهوری اسلامی ایران است که این دو نیازهای اولیه و اساسی شهروندان شمرده می‌شوند. رسول گرامی اسلام (ص) می‌فرمایند: «نعمتان مجهولتان الصّحة و الامان»؛ صحت در فرمایش ایشان هم شامل صحت مادی و هم صحت روحی می‌شود. امانت نیز برقراری امنیت است.
رویکرد دولت‌های جمهوری اسلامی در عمل به این دو وظیفه را اگر بررسی کنیم، مشاهده می‌کنیم که در این دو وظیفه به طور نسبی حرکت رو به جلو انجام گرفته است اما وجه ممیزه دولت اسلامی با سایر دولت‌ها، عدالت ورزی و گسترش عدالت اجتماعی است که برخی از اندیشمندان معتقدند اگر شقوق این عدالت اجتماعی یعنی عدالت اقتصادی، عدالت سیاسی و ... در کشور رعایت شود طبعاً در عدالت اجتماعی نیز مؤثر خواهد بود. در این هشت دولتی که نام بردیم، بارها شعار و برنامه اصلی این دولت‌ها این مسئله بوده که به عدالت اجتماعی توجه بشود. این که تا چه حدی ما توانستیم به این امر برسیم، باید گفت تلاش‌هایی صورت گرفته اما به طور کامل موفق نبوده است.

در مقایسه بین عملکرد دولت‌های گذشته، آیا افول و صعودی در اهداف انقلاب اسلامی دیده می‌َشود؟
با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی که یک ماهیت فرهنگی بود، شاهد آن هستیم که عملکرد حوزه فرهنگی دولت‌ها در اوایل انقلاب مؤثرتر بوده است. البته باید شرایط زمانی و مکانی این زمینه را نیز در نظر گرفت. شرایط جنگ و روحیه جهادی و انقلابی‌گری ناشی از شهادت و فضای معنوی و عاشورایی اوایل انقلاب در مسئولین و مردم، تأثیر زیادی در توجه به امور فرهنگی و پیشبرد این هدف نخستین انقلاب داشت. ولی بعد از جنگ شاهد آن هستیم که رهبری نظام دغدغه‌های فرهنگی جامعه را در قالب شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی مطرح کردند و در عصر حاضر که شاهد جنگ تمام عیار فرهنگی از سوی استکبار جهانی هستیم، ایشان شرایط جنگ نرم را مکرراً به مسئولین و مردم گوشزد کرده‌اند. اما همین موضوع یکی از نقص‌های بارز در عملکرد دولت‌های بعد از جنگ است که تسامح و تساهل فرهنگی از سوی آن‌ها صورت گرفت به طوری که رهبری از آن تعبیر به ولنگباری فرهنگی کردند. متأسفانه باید گفت علت اصلی این وضعیت فرهنگی در کشور، نبود دغدغه لازم در بین مسئولین و مدیران قوه مجریه و نبود هماهنگی لازم در بین قوای اجرایی در اجرا و پیشبرد سیاست‌های فرهنگی در کشور است.

آیا پیگیری امور فرهنگی جامعه از وظایف قوه مجریه محسوب می‌شود؟
وظایف قوه مجریه همان مواردی است که در اصول قانون اساسی آمده است. در اصل سوم قانون اساسی وظایف قوه مجریه در خصوص حوزه فرهنگی آمده است. در این اصل بندهای مختلفی برای رعایت این مسئله وجود دارد. بنابراین کوتاهی و سستی در پیشبرد امور فرهنگی جامعه از سوی هر دولتی که باشد خلاف قانون اساسی و نشانه‌ای است بر ناکارآمدی آن دولت که یکی از وظایف قانونی خود را بر زمین گذاشته است.
به تعبیر شهید مطهری اولین آفتی که برای هر انقلابی متصور است، نفوذ اندیشه‌های بیگانه است. دشمن در این زمینه به طور سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده و با روش‌های مختلف و متنوع قصد نفوذ و آسیب زدن به فرهنگ اسلامی کشور را دارد و امروزه عملاً یک جنگ نرم گسترده و جدی بر علیه باورها و شعائر ملت ایران در حال اجرا است. بنابراین دولت مستقر جمهوری اسلامی باید به تناسب این برنامه‌ریزی و رویکرد دشمن در این حوزه، غفلت نکرده و اقدامات متقابلی در نظر بگیرد تا جامعه را از تأثیرپذیری فرهنگ منحط و غیر اسلامی مصون نگه دارد. واکسیناسیون فرهنگی خیلی مهم است.
انقلاب یک پدیده سیاسی اجتماعی زنده و بالنده است. اگر این انقلاب آسیب شناسی نشود امکان انحراف و به قهقرا رفتن آن متصور است. لذا یکی از آسیب‌های انقلاب این است که قوه مجریه به وظایف اصلی خود نپردازد. مطابق فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) دولت‌ها در عمل به وظایفشان باید از 4 آفت دوری کنند. يستَدَلَّ عَلَي ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضييعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقديمِ الاَراذِلِ وَ تَاخيرِ الاَفاضِلِ. من هدایت می‌کنم دولت‌های خدمتگزار را که دوری کنند از چهار آفت:
1- مواظب باشند اصول و ارزش‌های اسلامی ضایع نشود. منابع اصلی که اصول اسلامی در آن‌ها آمده قرآن و روایات معصومین علیهم السلام هستند که بر اساس آن دو، اصول محکمی در قانون اساسی مشخص شده است. ما اصل و بندی در قانون اساسی نداریم که بر پایه روایت و اصل اسلامی نگارش نشده باشد.
2- به کارهای فرعی پرداخته نشود. اولویت امروز کشور پیشبرد سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و دو شاخصه اصلی آن به بیان رهبر انقلاب تولید و اشتغال است. دغدغه اکثریت جامعه نیز مسائل اقتصادی است. بنابر این وظیفه دولت برنامه‌ریزی و پیشبرد این دو شاخصه اصلی در جامعه باید باشد.
3- اصل عدم بکارگیری افراد فرومایه به معنی کسانی که تعهد و تخصص لازم را ندارند. مقدم کردن این افراد در سپردن مناصب یک آفت و ظلم بزرگ به جامعه می‌تواند باشد.
4- افراد فاضلی که تجربه، تخصص و تعهد را با هم دارند، به عبارتی دیگر دارای روحیه جهادی و انقلابی هستند را بکار نگرفتن و مسئولیت ندادن به آن‌ها نیز یکی از آفت‌های بزرگ برای هر دولتی و متقابلاً ظلمی بزرگ به جامعه اسلامی می‌تواند باشد.

با توجه به سابقه نزدیک به چهار دهه انتخاب ریاست جمهوری در کشور ما، نقدتان را از منتخبین این جایگاه بیان فرمایید؟
مقام رئیس جمهوری در کشور ما مقامی است که در طول رهبری تعریف می‌َشود نه در عرض آن. کسی که رئیس جمهور می‌َشود نباید امر بر او مشتبه شود که فکر کند در عرض رهبری قرار دارد. نظام ما نظام ولایی است و همه ارگان‌ها تحت مدیریت و رهبری ولی فقیه قرار دارند و قوای سه گانه بازوان ولی فقیه هستند. یکی از مشکلاتی که دولت‌های بعد از حذف مقام نخست وزیری داشته اند همین موضوع بوده و رؤسای دولت‌ها به تناسب اختیارات وسیعی که قانون برای آن‌ها در نظر گرفته، برخی اوقات خودشان را در عرض رهبری می‌دیده‌اند و هر چند در گفتار ادعای تبعیت از فرامین رهبری داشته‌اند ولی در عمل تبعیت عملی از خود نشان نداده‌اند. قوه مجریه به لحاظ ساختاری و تشکیلاتی به عرض قوای سه گانه و در ذیل مقام رهبری قرار دارد و قول و فعل آن باید متناسب و هم‌جهت با منویات رهبری باشد. رهبری وظیفه‌اش راهبری و ارائه راهبرد است و ریاست جمهوری وظیفه‌اش ارائه راهکار، تاکتیک و تکنیک است.
مادلین آلبرایت طراح حاکمیت دوگانه برای نظام ایران بود که می‌گوید در ایران دو نوع حاکمیت وجود دارد، حاکمیت انتخابی و حاکمیت انتصابی. در کنفرانسی که در قبرس گذاشته شد تعدادی از ایدئولوگ‌های دولت ششم در آن حضور پیدا کردند و بعد از برگشت سعی کردند این طرح حاکمیت دو گانه را در کشور اجرا کنند. همان موقع تیترهایی با این هدف در روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز نشر داده شد و گفتند که رئیس جمهور تدارکاتچی نیست. بعد از آن نیز طرح لوایح دو قلو با همین نگاه که رئیس جمهور در عرض رهبری نظام و شخص دوم مملکت است و برای افزایش اختیارات رئیس جمهور به مجلس تحویل شد و هدفش تشریفاتی کردن مقام رهبری در کشور بود. به نظر می‌رسد که آن موقع این افزایش اختیارات از کل به جز و به روش تصویب قوانین کلان مثل طرح لوایح دوقلو دنبال می‌شده و در مقطع فعلی با یک تغییر مسیر از جزء به کل این هدف دنبال می‌شود. مثل تهیه طرح بازگشت صدا و سیما به دولت، حقوق شهروندی و ....

به عنوان سخن پایانی بفرمایید وظایف مردم نسبت به نظام اسلامی چیست؟
وظیفه اصلی جامعه در مقاطع مختلف حفظ بصیرت و آگاهی سیاسی است. بصیرت به چیست؟ بصیرت یعنی دید عمیق داشتن، حساسیت و مسئولیت داشتن نسبت به وقایع و اتفاقات اجتماعی. بصیرت سه رکن دارد: امام شناس بودن و تنها نگذاشتن امام زمان در شرایط و حوادث پیچیده و فتنه گون روزگار، دشمن شناسی و رصد برنامه‌ها و سیاست‌های او، نحله شناسی و جریان شناسی و شناخت مبانی فکری و اندیشه‌ای این جریانات و حزب‌هایی که وجود دارند و یا در آینده شکل خواهند گرفت و غافل نبودن از اهداف واقعی این نوع جریانات.
علاوه بر این،‌ خصوصیت بارزی که در جامعه اسلامی ما باید باشد و بحمدالله از اول انقلاب تا به امروز وجود داشته است، داشتن روحیه بسیجی، در صحنه بودن و عمل به هنگام است. مردم در مقاطع مختلف ثابت کرده‌اند که حتی با کوتاهی مسئولین در عمل به وظایفشان و علی رغم کمبودها، همچنان عاشق انقلابشان هستند و برای حفظ، اقتدار و عظمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تمامی صحنه‌های مورد نیاز حضور یکپارچه و دشمن شکن داشته‌اند.

با تشکر از دکتر حبیبیان بابت وقت موسعی که در اختیار سایت بصیرت قرار دادند.

مصاحبه از اکبر کریمی


نام:
ایمیل:
نظر: