صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

حماسه و جهاد >>  حماسه وجهاد >> یادداشت حماسه وجهاد
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۳۰۴۵۱۵
شهید گمنام و روزهایی که برایمان می آفریند
آن روزی که شهید گمنام پا درون شهر می‌گذارد، هوای شهر هوای بهشت است و آن جایی که استخوانهایش در خاک آرام می گیرد می شود قطعه ای از بهشت. یقینا بهشت نیز به وجود این بلند قامتان آسمانی بر خود می بالد.
پایگاه بصیرت / حمیدرضا حیدری

هر شهید گمنام یعنی یک شهید مفقود الاثر و چه بسیار چشم ها که هنوز هم هنوز است به سوی در دوخته شده اند. روزها می گذرد اما داغ عزیزان بیش از پیش برایشان تازه می شود. شهید گمنام که می آورند خدا می داند چه روزگاری بر مادران شهدای مفقود الاثر می گذرد. مگر می شود منتظر آن کسی که با دست های خودت روانه اش کردی برای دفاع از میهن، نباشی؟ اما شهید گمنام آمدنش حال و هوای دیگری دارد. حالی که شبیه هیچ حال دیگری نیست.

این روزهای ما عجیب تشنه حضور شهیدانی است که بیایند و فضای شهر را با وجودشان نورانی تر کنند و جانی دوباره ببخشند به مردگان متحرکی که در گورستان روزمرگی به دام افتاده اند. اصلا راز این اتفاق که شهدا به تنهایی می آیند و نه همه با هم شاید همین باشد. و شاید شهدا خود می خواهند که نو به نو برای زندگی ملتشان جهاد کنند. آنان که یک بار جانشان را فدا کرده اند و حالا آبرویشان را می‌گذارند پای دفاع از اسلام و انقلاب و دفاع از فرهنگ مردم‌شان. این روزها درست است دیگر مثل روزهای دفاع مقدس نیست، درست است که دیگر مثل آن روزها هر روز و هر ساعت شهید نمی آورند. درست است که دیگر مثل آن روزها سفره شهادت باز نیست، اما راه شهادت آن قدرها هم بسته نشده، هنوز هم شهید می آورند، یک روز از سوریه، یک روز از عراق و روز دیگر غواصانی که با دستان بسته می‌آیند و جان می بخشند مردگان را در اعماق تاریخ است. اصلا راستش را بخواهید پندار من این است که شهید نه تنها زنده است که زندگی بخش نیز هست. او که حتی خاکی را که در آن مدفون است نیز طهارت می بخشد، قطعا هوایی را که در آن تشییع می‌شود نیز تبدیل به اکسیر زندگی بخش خواهد کرد.

امام خامنه ای عزیز می‌فرماید: «هر شهید پرچمی برای استقلال و شرف این ملت است.» و من به این می اندیشم که شهید گمنام پرچمش از همه بالاتر است. اصلا شهید گمنام را در آسمان‌ها بسیار بهتر از ما زمینی‌ها می شناسند. چرا که شهید گمنام یک ویژگی خاص خود دارد که شاید بتوان گفت حتی شهدای دیگر هم آن را ندارند. آن هم این که شهیدان گمنام باید برای همیشه به سانِ مادرشان حضرت فاطمه زهرا(س) قبری بی نشان داشته باشند. این شاید ویژگی مهم این شهیدان است که باعث شده نامشان هم توام با غربتی همیشگی باشد.

آن روزی که شهید گمنام پا درون شهر می‌گذارد، هوای شهر هوای بهشت است و آن جایی که استخوانهایش در خاک آرام می گیرد می شود قطعه ای از بهشت. یقینا بهشت نیز به وجود این بلند قامتان آسمانی بر خود می بالد.

به قلم سید شهیدان اهل قلم؛ اینگونه نیست که ما مانده باشیم و شهدا رفته باشند، بلکه ایشان مانده اند و زمان ما را با خود برده است. ما را برده است در اعماق گم شده تاریخ و شاید ما را پرت کرده باشد در جهنم بدنامی ها و شهرت ها و نامجویی ها و کامجویی ها، که گمنامی برای شهرت پرست ها درد آور است اگرنه، که همه اجرها در گمنامی است. فقط کاش آن روز که شهید گمنام به شهر ما قدم می گذارد، دنیای زنگار گرفته ما را نبیند. نبیند که شهر چقدر عوض شده، نبیند دیگر از شهیدان جز نامی بر کوچه‌ها، خیابان‌ها، میدان‌ها و اتوبان‌ها نمانده است. کاش نبیند و دلش نگیرد از نامردی ما آدم‌ها، کاش نبیند که چگونه شهری که روزی قدمگاه مردان خدا بود حالا شده است جایگاه بی عفتی و بی حیایی عده ای که حتی جرات شنیدن صدای انفجار یک مین را از فرسنگ‌ها آن طرف تر هم نداشته و ندارند. کاش نبینند و نشنوند که این روزها همه چیز را پای میز مذاکره ذبح می کنند و بدتر از آن اینکه برای چند صباحی پشت میز نشینی شهیدان را هم انکار می کنند و کاری که کردند را، که کاری کارستان بود.

این روزها، روزهای عجیبی است و روزگاری است غریب، که اگر هر یک از آنان که جز به گمنامی نمی اندیشیدند اگر بیایند از این نام آوازه های دروغین و پوشالی دلشان خواهد گرفت.

کجایید ای شهیدان خدایی؟‌ این روزها بودنتان قطعا مرحمی است بر زخم هایمان و پاسخ سوال بی جوابمان که چه کردیم و چه نکردیم که چنین شد.

داستان دیگر داستان آن روزهای دفاع نیست خیلی چیزها تغییر کرده اما حضور این شهیدان امید دیگری بر دلها می‌رویاند که هنوز هم که هنوز است حواس خیلی ها به ما هست. یکی از آنها هم همین شهیدانی هستند که می آیند تا نفس باشند برای تولد دوباره ما اهالی خاک و این خود رجعتی است مبارک.

نام:
ایمیل:
نظر: