صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

بین الملل >>  آمریکاواروپا >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۹۵۴
بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران مسائل امنیتی و سیاسی در اروپا معتقدند که روزهای سخت اروپا در پیش است. حتی بسیاری از این تحلیلگران معتقدند که عبور اروپای واحد از این دوران سخت به راحتی امکانپذیر نیست و در چنین شرایطی می توان به گزینه ها و احتمالاتی مانند فروپاشی اتحادیه اروپا و منطقه یورو و از بین رفتن بسیاری از قراردادها و مناسبات ترسیم شده در این مجموعه فکر کرد
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/دکتر حنیف غفاری
شکست آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در تشکیل دولت ائتلافی در آلمان، به سوژه خبری و تحلیلی بسیاری از رسانه های غربی تبدیل شده است. پس از شکست مرکل و حزب دموکرات مسیحی  در تشکیل دولت ائتلافی با احزاب سوسیال مسیحی، سبز و دموکرات های لیبرال، صدر اعظم آلمان دست یاری به سوی حزب سنتی و رقیب خود یعنی سوسیال دموکرات دراز کرده است. اگرچه تا هفته گذشته برخی رسانه های آلمانی با خوشبینی نسبت به احتمال تشکیل دولت ائتلافی میان ائتلاف احزاب مسیحی و سوسیال دموکرات ها می نگریستند، اما اظهارات اخیر زیگمار گابریل، وزیر امور خارجه فعلی آلمان و یکی از سران حزب سوسیال دموکرات بسیاری از امیدها در این خصوص را نقش بر آب کرده است.


زیگمار گابریل پیش شرط اصلی ائتلاف با ائتلاف احزاب مسیحی را تغییر سیاست های مرکل در قبال منطقه یورو و اتحادیه اروپا دانسته است! بدون شک، تحقق این پیش شرط اساسا با توجه به روحیات مرکل و اصول حزب دموکرات مسیحی امکانپذیر نیست. در چنین شرایطی برای تشکیل دولت ائتلافی  تنها یک راه باقی می ماند و آن عقب نشینی سوسیال دموکرات ها از شروط سخت خود می باشد. در این صورت نیز طرفداران حزب سوسیال دموکرات از سران خود ناامید شده و آنها را در خصوص امتیازدهی اقتصادی وسیاسی به مرکل متهم خواهند کرد. لازم به ذکر است که پس از شکست سنگین حزب سوسیال دموکرات در انتخابات سراسری امسال در آلمان، سران این حزب تصمیم گرفتند به حضور در دولت ائتلافی خاتمه داده و در قالب اصلی ترین حزب مخالف دولت، به تقابل با مرکل بپردازند. با این حال شکست صدر اعظم آلمان  در شکل دهی ائتلاف موسوم به "جاماییکا"، بار دیگر سران حزب سوسیال دموکرات را بر آن داشته است تا در خصوص تشکیل دولت ائتلافی فکر کنند. در خصوص آنچه در آلمان و اروپا می گذرد نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه حتی اگر دولت ائتلافی میان ائتلاف احزاب مسیحی و حزب سوسیال دموکرات شکل گیرد، مرکل بخش اعظم قدرت خود را طی 4 سال آتی از دست خواهد داد. کمترین شبهه ای وجود ندارد که سوسیال دموکرات ها در صورت حضور در دولت ائتلافی، امتیازاتی از مرکل خواهند گرفت. این در حالیست که اختلافات  دو حزب سنتی آلمان بر سر موضوعاتی مانند سیاستگذاری اقتصادی در منطقه یورو، تعیین مناسبات درون آتلانتیکی با اعضای ناتو و نحوه مقابله با بحران پناهجویان به قوت خود باقی خواهد ماند. در جریان رقابت های انتخابات سراسری امسال در آلمان، مارتین شولتز و مرکل به عنوان دو نامزد احزاب پست صدر اعظمی آلمان، به تخریب یکدیگر پرداخته و نهایت تلاش خود را جهت حذف سیاسی یکدیگر به کار گرفتند. در چنین شرایطی تشکیل دوباره دولت ائتلافی در آلمان میان ائتلاف احزاب مسیحی و سوسیال دموکرات ها برای بسیاری از شهروندان آلمانی مطلوبیت ندارد.
نکته دوم، به کاهش قدرت مانور مرکل در معادلات سیاسی و اجرایی آلمان و اروپا باز می گردد. اگرچه مرکل بار دیگر به عنوان صدر اعظم آلمان در رأس هرم قدرت در این کشور قرار خواهد گرفت، اما قدرت تاثیرگذاری وی در معادلات اجتماعی و سیاسی برلین کاهش شدیدی خواهد یافت. طی سال های 2013 تا 2017 میلادی و در پی تشکیل دولت ائتلافی میان دموکرات مسیحی ها و سوسیال دموکرات ها، قدرت مرکل نسبت به ادوار نخست و دوم صدر اعظمی خود کاهش یافت. همین مسئله باعث شد تا برخی هم حزبی های مرکل از وی بخواهند تا برای مرتبه چهارم برای صدر اعظمی آلمان نامزد نشود.
با این حال مرکل در نهایت تصمیم گرفت به صحنه بیاید و با رقبای خود برای احزاب این پست رقابت کند. محصول این رقابت در ظاهر پیروزی مرکل بوده است، اما ترکیب آرای انتخابات نشان می دهد که مرکل از صدر اعظمی قوی به سیاستمداری ضعیف در برلین تبدیل شده است. بدون شک این مسئله بر روی قدرت مانور مرکل در اتحادیه اروپا و منطقه یورو نیز تاثیر گذار خواهد بود. بسیاری از بحران های منطقه یورو و اتحادیه اروپا در حالی ادامه دارند که هرگونه مواجهه با آنها، نیازمند وجود قدرتی متمرکز و یک مدیر سیاسی و اقتصادی قوی است. مرکل هم اکنون از این قدرت عملا بی بهره است. همین مسئله سبب شده تا اتحادیه اروپا در سخت ترین شرایط ممکن، اصلی ترین هدایتگر خود را از دست بدهد. حتی در چنین شرایطی ممکن است امانوئل مکرون رئیس جمهور جوان فرانسه سعی کند جایگاه مرکل را به عنوان قوی ترین سیاستمدار اروپا تصاحب کند.
نکته سوم اینکه افول جایگاه سیاسی هر دو حزب دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات در آلمان از یک سو و رشد تصاعدی آرای حزب "جایگزینی برای آلمان " که جریانی ضد اسلام و ضد مهاجرت (وابسته به جریان راست افراطی) محسوب می شود، نشان می دهد که احزاب سنتی جایگاه قبلی خود را در اروپای واحد از دست داده اند. هم اکنون احزاب وابسته به جریان راست افراطی با رویکردی ناسیونالیستی و ضد اروپایی توانسته اند گوی سبقت را از احزاب طرفدار اروپای واحد و منطقه یورو بربایند.


بنابراین، اروپا به سمت احیای ناسیونالیسم و بازگشت به فضای قبل از تشکیل اروپای واحد و منطقه یورو پیش می رود. بدیهی است که سیاستمداران جریان راست میانه و سوسیالیست در اروپا مقصر اصلی ایجاد وضعیت فعلی در قاره سبز محسوب می شوند. حتی این امکان وجود دارد که در انتخابات سراسری آینده در آلمان که در سال 2021 میلادی برگزاری خواهد شد، حزب جایگزینی برای آلمان بتواند با کسب اکثریت آرا، به نخستین و تاثیرگذار ترین حزب در این کشور تبدیل شود. رشد همزمان جریان های راست افراطی و ملی گرا در اروپا نشان می دهد که رویکرد جمعی سران اروپایی نتوانسته است موجبات رضایت و اقناع شهروندان کشورهای مختلف این مجموعه را فراهم آورد.
در نهایت اینکه مرکل هم اکنون به صدر اعظمی ناتوان تبدیل شده است. بدون شک، این صدر اعظم ناتوان قدرت مواجهه با معضلات مزمن و دامنه داری مانند بحران اقتصادی، بحران مهاجرت، بحران های امنیتی و .... را در اروپای واحد نخواهد داشت. از سوی دیگر، با تشدید بحران های جاری در اروپا از یک سو و اقبال شهروندان اروپایی به احزاب وابسته به جریان راست افراطی و ملی گرا از سوی دیگر، احتمال احیای ناسیونالیسم در اروپا افزایش یافته است.
در این صورت، دیگر نمی توان از وجود اروپای واحد و متعاقبا منطقه یورو در آینده ای نزدیک سخن به میان آورد. بی دلیل نیست که بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران مسائل امنیتی و سیاسی در اروپا معتقدند که روزهای سخت اروپا در پیش است. حتی بسیاری از این تحلیلگران معتقدند که عبور اروپای واحد از این دوران سخت به راحتی امکانپذیر نیست و در چنین شرایطی می توان به گزینه ها و احتمالاتی مانند فروپاشی اتحادیه اروپا و منطقه یورو و از بین رفتن بسیاری از قراردادها و مناسبات ترسیم شده در این مجموعه فکر کرد./

نام:
ایمیل:
نظر: