1- آن بخش از تجمعات اعتراضی اخیر که مسالمتآمیز بود و در اعتراض به اوضاع اقتصادی شکل گرفته بود، طبیعی و خودجوش بود و جا دارد که مسئولان امر به مطالبات مردم در این حوزه توجه جدی داشته باشند. درواقع، انباشته شدن حجم مشکلات و مطالبات اقتصادی مردم برای چند سال متوالی مسألهای جدی است و باید به طور قاطع و هرچه سریعتر حلورفع شود.
2- به طور طبیعی و عقلانی، کسانی که مشکلات اقتصادی دارند و یا در مؤسسات مالی و اعتباری با مشکل مواجه شدهاند، راهحل مشکلات خود را در افزایش آشوب و به هم ریختن وضع و نظم موجود نمیدانند، بلکه برعکس برای آنکه مطالبات آنها محقق شود، محتاط بوده و حفظ آرامش و امنیت کشور را لازمهی رسیدگی به مشکلات خود میدانند. به تعبیر دیگر، مردمی که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند و افرادی که بخشی از دارایی آنها در مؤسسات مالی و اعتباری با مشکل مواجه شده است، نیک میدانند که شعارهای اعتراضی ساختارشکنانه و امنیتی کردن فضا، راهحل مشکلات آنها نیست.
3- باتوجه به آنچه گفته شد، عمده مشکل در اینجا این است که برخی افراد فرصتطلب و سودجو، بر این فضا موجسواری کرده و تلاش کردند تا اعتراضات اقتصادی مردم را کانالیزه کرده و سمتوسوی ضدیت با نظام به خود بگیرد. طبیعتاً اینها از هر فرصتی برای ضربه به نظام استفاده میکنند و باید مراقب تحرکات آنها بود. قابلذکر است که اقدامات همین قبیل افراد، خوراک تبلیغاتی و روانی لازم برای رسانههای بیگانه و ضدانقلاب فراهم کرد. در همین راستا میتوان گفت که بخشی از تلاش آنها معطوف به تحتالشعاع قراردادن گرامیداشت حماسهی 9 دی است.
4- آنگونه که برخی ادعا میکنند، شکلگیری این اعتراضات نمیتواند از سوی جریان سیاسی رقیب، منتقد و یا مخالف دولت سازماندهی شده باشد؛ زیرا تجربه ثابت کرده است که جریان سیاسی رقیب دولت، در موازنه میان رقابتهای سیاسی و حفظ موجودیت و اقتدار نظام، هیچگاه حاضر به تغییر معادله رقابت و بازی سیاسی به ضرر نظام نیست. حتی میتوان گفت که عقلای جریان رقیب دولت خواهان موفقیت دولت هستند؛ زیرا از دیدگاه آنها کارآمدی و موفقیت دولت به پای نظام نیز نوشته میشود. علاوه بر این، اکنون نه کشور در فضای انتخاباتی قرار دارد و نه دیگر دولت برای دور آینده انتخابات میتواند خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و میان وی و رقبای سیاسیاش رقابتی شکل بگیرد. بنابراین، هیچ عقل سلیمی نمیتواند بپذیرد که تجمعات اعتراضی اخیر را رقبای دولت سازماندهی کرده باشند. درواقع، تنها و مهمترین خواستهی رقبای دولت و مردم، تلاش برای حل مشکلات و ارتقای درجهی کارآمدی از سوی دولت است و البته عقل سلیم نیز حکم میکند که رقبای دولت نیز در این زمینه از نگاههای سیاسی و جریانی فاصله بگیرند و ظرفیت خود را برای حل مشکلات مردم، کمک به دولت و افزایش کارآمدی آن بسیج کنند. در نقطهی مقابل نیز دولت باید به جریان رقیب خود به عنوان بخشی از ظرفیتهای نظام بنگرد و دست همکاری و همافزایی به سوی آنها دراز کند. واقعیت آن است که حجم مشکلات کشور بحدی است که همکاری، همنوایی و هماهنگی مجموعهی نخبگان کشور را میطلبد.