زندگی همراه با آرامش در یکخانه وسیع، در اسلام پذیرفته شده است، لکن از دو جهت، زندگی مسلمانان بهویژه مسئولین نظام اسلامی در خانههایی کاخ واره مورد ذم واقعشده است. نخست آنکه سبب ایجاد خوی کاخنشینی میگردد. دیگر آنکه وقتی مردم آنان را مشاهده مینمایند، نسبت به زندگی خود و همچنین همراهی با نظام اسلامی دلسرد میگردند.
درآمدانقلاب اسلامی ایران؛ با هدف برپایی عدالت در بین آحاد جامعه رُخ داد و به پیروزی رسید. در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، رهبران انقلاب با سبک زندگی ساده، نویدبخش آن بودند که اختلاف طبقاتی در جامعه از بین خواهد رفت و همه در برابر منابع ملّی یکسان هستند. لکن بعد از فرمان مانور تجمل از سوی برخی از نیروهای انقلاب، مسیر انحراف در جامعه شروع گشت و بعد از تقریباً 30 سال در صفوف مختلف و به شکلهای مختلف دیده میشود. در این تفکر انحرافی، کاخنشینی و برخورداری از امکانات مادی مایۀ تفاخر و ساده زیستی مورد نکوهش است. ساده زیستی، گاهی انتخابی است و شخص با رویکرد خاص سلوکی آن را میپذیرد و گاهی نیز به جبر زمانه مجبور به زندگی ساده با حداقل امکانات است. ترویج تجمل برای نوع اوّل ساده زیستی اهمیتی ندارد و نکوهش ساده زیستی نیز قابلیت شنیدن ندارد. اما برای گروه دوم؛ سبب سرخوردگی و شرمندگی در برابر وابستگان است. لذا ترویج تجملگرایی از سوی مسئولین، نهتنها مخالف اخلاق است که نوعی کارشکنی در راستای مسیر اسلام انقلابی نیز محسوب میگردد. در این مجال تلاش شده است به برخی از ابعاد همراهی مسئولین و مردم در مسیر اعتلای اسلام انقلابی یعنی مبارزه با خوی کاخنشینی پرداخته شود.
کاخ و کوخ در فرهنگ اسلامیکاخ، مکانی زیبا برای زندگی است که وعدۀ آن در بهشت به مؤمنان دادهشده است. در قرآن کریم آمده است: «وعدالله المؤمنین وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تجری مِنْ تحتها الْأَنْهارُ خالدین فیها وَ مساکن طیبة فی جَنَّاتِ عَدْنٍ؛ خداوند به مردان و زنان باایمان باغهایی از بهشت نوید داده که از زیر درختان آن نهرها روان است و در آن جاودانه خواهند بود و نیز منزلهایی «کاخها و قصور» پاکیزه در باغهای بهشت عدن به آنان وعده داده است.»(توبه/72) یا در جای دیگر آمده است: «لکن الذین اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفُ مِنْ فوقها غُرَفُ مبنیة تجری مِنْ تحتها الْأَنْهارُ وعدالله لایخلف اللَّهِ المیعاد؛ کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند برای ایشان غرفههایی است که بالای آنها غرفههای دیگر بنا شده است و نهرها از زیر آن روان است این وعدۀ خداست و خداوند خلاف وعده نمیکند.»(زمر/20) این نوع از مکانهای زیبا که سرشار از آرامش است، حاصل تلاش مؤمنان در دنیا و عبادت حقتعالی میباشد. زیرا آنجا محل سلم است و هیچ نوع سختی در آن راه ندارد. برخی از افراد تلاش نمودند که همانند کاخ بهشت را در دنیا برای خود بنا کنند. از آن جمله میتوان به بهشت شداد اشاره نمود که مورد ذم خدای متعال در قرآن کریم نیز واقعشده است. در قرآن کریم آمده است: «آ لَمْ تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتِي لَمْ يخْلَقْ مثلها فِي الْبِلادِ؛ آيا نديدي پروردگارت با قوم عاد چه كرد؟ با آن شهر اِرَم و با عظمت عاد چه نمود؟ همان شهري كه مانندش در شهرها آفريده نشده.» (الفجر/6،7و8)
اگرچه فراهم نمودن یک زندگی همراه با آرامش در یکخانه وسیع، در اسلام پذیرفته شده است، لکن از دو جهت، زندگی مسلمانان بهویژه مسئولین نظام اسلامی در خانههایی کاخ واره مورد ذم واقعشده است. نخست آنکه سبب ایجاد خوی کاخنشینی میگردد و آنان را از زندگی مردم عادی دور میسازد. دیگر آنکه وقتی مردم آنان را مشاهده مینمایند، نسبت به زندگی خود و همچنین همراهی با نظام اسلامی دلسرد میگردند. لذا در آموزههای دینی بهمراتب توصیه شده است که مسئولین نظام باید در سطح اضعاف مردم زندگی کنند. یعنی اگر اضعاف مردم، در کاشانه 60 متری زندگی میکنند، داشتن خانۀ چند صد متری، برای یک مسئول در نظام اسلامی، پذیرفته نیست.
در آموزههای دینی از زندگی اشرافی به کاخنشینی و در مقابل آن به کوخنشینی تعبیر میگردد. در مقابل خوی کاخنشینی، کوخنشینی است. تقابل خوی کاخنشینی و کوخنشینی از دو جهت قابل بررسی است. جهت اوّل آنکه در باوری مشهور به امیرمؤمنان منتسب است که هیچ کاخی برپا نمیشود، جز آن که کوخهای فراوانی نابود شود. اگرچه انتساب این جمله به امیر مؤمنان جای تحقیق دارد، امّا مضامین مشابه به آن در آموزههای دینی فراوان است.
جهت دیگر از تقابل خوی کاخنشینی و کوخنشینی، ایجاد روحیۀ فرعونی در افراد کاخنشین است. کاخنشین، از مقام استعلاء به کوخنشین نگریسته و او را مورد خطاب قرار میدهد. مثلاً اگر با خودروی چند میلیاردی سفر میکند، وقتی به یک خودروی چندمیلیونی میرسد، به نوعی با تحقیر به آن مینگرد. هنگامیکه از کاخ خود بیرون میآید، در مقابل ساکنان کوخ، آن را لانۀ مورچه خطاب مینماید. در نتیجه سبب دل شکستگی و رنج ساکنان آن میگردد.
انتظارات اخلاقی اسلام از مسئولینجامعۀ اسلامی نیز همانند سایر جوامع دارای نظام ارزشی و معیارهای ارزش است. در جامعۀ لیبرال و سرمایهداری، آنچه مورد افتخار است، سرمایۀ بیشتر است. امّا در نظام اسلامی، آنچه جای افتخار و مباهات دارد، تقوای الهی است. اموال دنیوی، امانتی است که روزی باید گذاشت و رفت. از این رو، دلبستگی به اموال دنیا، زن و فرزند، مورد نکوهش واقعشده است. آنچه از مسئولین نظام اسلامی انتظار میرود، در مقام نخست پالایش درون و رفتار خود از هر نوع دلبستگی به دنیای مادی است. آنان باید به این مسئله توجه نمایند که همۀ آنچه از این دنیا دارند، چیزی جز یک اعتبار نیست. ریاست و ثروت همه و همه، اعتباری و حقیقت در جایی دیگر است. آنان میتوانند از این فرصت کوتاه که خدای متعال به آنان عطا نموده است، به عنوان یک فرصت برای نیل به درجات عالی انسانیت بهره گیرند.
همچنین یکی از مؤلفههای نظام اسلامی، همانند یک پیکر بودن آحاد جامعه است. اگرچه بهرهمندی از نعمتهای الهی در جامعه دارای شدت و ضعف است، لکن به معنای اختلاف طبقاتی نیست. برای آنکه هم اختلاف طبقاتی از بین برود و هم مردم خود را به عنوان یک عضو در جامعه و همراه مسئولین دلسوز خود بیابند، در مقام دوم، ضرورت دارد که منتسبین به نظام اسلامی به ویژه مسئولین ارشد، در حد اضعاف مردم زندگی نمایند. یعنی اگر مردم جامعه در مسکن مهر زندگی میکنند، آنان نیز در مسکن مهر زندگی کنند. اگر زندگی در این آپارتمانهای کوچک، ملالآور است، نخست برای مردم جای بهتر و شایسته فراهم سازند، سپس خود نیز همانند سایر اعضای جامعه به آنجا مهاجرت نمایند.
آیندۀ کوتاه در برابر کوخنشینانانقلاب اسلامی ایران، انقلاب کوخنشینان بود که کاخ 2500 سالۀ فرعونها را نابود ساخت.آنچه این انقلاب را تهدید مینماید، ایجاد خوی کاخنشینی در بین انقلابیونی است که در برابر کاخنشینان قیام نمودند. صرفنظر از رذایل اخلاقی مترتب بر آن، کوتاهی در برابر مردم مستضعف، آسیبهای فراوانی به همراه دارد که اولین و مهمترین آنان، از دست دادن پشتوانۀ مردمی انقلاب و نظام اسلامی است. از سوی دیگر، همانگونه که کوخنشینان در دهۀ 50 ه.ش در برابر کاخنشینان قیام نمودند، بعید نیست که در عصر حاضر نیز به اعتراض برنخیزند. هر نوع عملی که سبب تضعیف حکومت اسلامی شود، هم شرعاً و هم عقلاً دارای اشکال است و شخص باید در محضر الهی پاسخگو باشد. همچنین باید دانست که خشم مردم همانند چوبکبریت در قوطی کبریت است. زمانی که شعلهور شود، همۀ کاخها و باغهای فرعونی را به آتش خواهد کشید.