متولیان اجرای طرح ترسیب کربن، مشاغلی همچون تولید صنایع دستی را جایگزین شغل کشاورزی کرده و روستاییان را از شغل اصلی خود دور می کنند. تضعیف کشاورزی به بهانه محدودیت خاک و آب، گرم شدن زمین، کاهش گازهای گلخانه ای و پیشگیری از فرسایش خاک صورت می گیرد در حالی که پیمودن مسیر پیشرفت در کشور به تامین غذای اساسی آن مثل گندم، بستگی دارد به طوری که امریکا یازده برابر، فرانسه هفت برابرو آلمان پنج برابر نیاز خود غله تولید می کنند. نهادهای بین المللی با دو هدف، تضعیف کشاورزی را در روستاها به کار گرفته اند: تغییر الگوی کشت از محصولات غذایی اساسی مانند گندم وجو به داروهای گیاهی و زعفران و...
غفلت، یکی از روش های اقناع سازی در عملیات روانی است که اگر موجب شود افراد درگیری ذهنی پیدا کنند و اراده آن ها توسط دشمن قابل کنترل بشود، دشمن به هدف خود که به دست گرفتن "اراده" هاست، رسیده است. مشغول کردن مردم یک جامعه توسط سیاستمداران به موضوعات غیر واقعی و استفاده کردن از فرصت "غفلت" حریف، راهبردی است که از دیرباز مورد استفاده در قضایای سیاسی، امنیتی و روانی بوده است. این روزها استفاده از روش های اقناع مخاطب به شکل های مختلف، کاربرد بیشتری پیدا کرده چرا که موضوعی فرعی برای سرگرم کردن و انحراف افکار عمومی ازسوژه اصلی مطرح می شود و مدتی اذهان را به خود درگیر می کند تا هدف مورد نظرکه همان سوژه اصلی است، محقق شود. اتفاقات اخیر محیط زیستی هم در همان خصوص است که به نظر می رسد به عنوان موضوعات فرعی مطرح شده و پشت پرده مباحث مهمی در جریان است.
بحران آب، ابتدا توسط عیسی کلانتری، رئیس محیط زیست مطرح شد پس از آن نتانیاهو وشبکه بی بی سی اظهار نگرانی از تمام شدن ذخایر آبی ایران کردند اما این اتفاقات به هم پیوسته، نه با دلسوزی گرگ در لباس میش، نه سخنگویش و اتهام مضحک به نهادهای امنیتی ونه با تحلیل پژوهشگر سیاست گذاری شبکه خبر پراکنی بی بی سی آغاز، بلکه سرِ این رشته را باید در سه موضوع مهم جستجو کرد.
1.اجرای طرح های بین المللی در قالب نفوذ امنیتی سپتامبر 2000 وقتی سند توسعه هزاره سوم (MDGS) به عنوان نقشه راه تا سال 2015 به تصویب 189 کشور می رسید، طرح هایی تدوین شده و بر اساس سند توسعه رفت تا اجرایی شود از آن جمله طرح "ترسیب کربن CSP" بود که دفتر عمران سازمان ملل(UNDP) مسئول اجرا و پی گیری آن در کشورهای مجری، گردید. پروژه "ترسیب کربن" -بخوانیم نفوذ در ساختار اجتماعی جامعه روستایی- با رویکردی محیط زیستی کار خود را آغاز کرد و با ادعای موفقیت بدون این که مستنداتی در این زمینه ارائه دهد، روستاهای کشور را تحت پوشش قرار داد. بر اساس مدعای اثبات نشده متولیان اجرای این طرح، چهار بخش محرومیت زدایی، مشارکت و کارگروهی، توانمندسازی جوامع محلی واحیای مراتع را که از اهداف این طرح بین المللی بوده است، در روستاها اجرا کرده اند که این ظاهر قابل قبول طرح بوده است اما اهداف اصلی طرح ترسیب کربن که تحت پوشش این چهار بخش عملی شد، نشان از نفوذ امنیتی در استان های آبخیز کشور دارد.
پروژه ترسیب کربن خراسان جنوبی
تبدیل کشاورزی به صنایع دستی وبه خطر افتادن امنیت غذایی
متولیان اجرای طرح ترسیب کربن، مشاغلی همچون تولید صنایع دستی را جایگزین شغل کشاورزی کرده و روستاییان را از شغل اصلی خود دور می کنند. تضعیف کشاورزی به بهانه محدودیت خاک و آب، گرم شدن زمین، کاهش گازهای گلخانه ای و پیشگیری از فرسایش خاک صورت می گیرد در حالی که پیمودن مسیر پیشرفت در کشور به تامین غذای اساسی آن مثل گندم، بستگی دارد به طوری که امریکا یازده برابر، فرانسه هفت برابرو آلمان پنج برابر نیاز خود غله تولید می کنند. نهادهای بین المللی با دو هدف، تضعیف کشاورزی را در روستاها به کار گرفته اند: تغییر الگوی کشت از محصولات غذایی اساسی مانند گندم وجو به داروهای گیاهی و زعفران و... و دیگر، ترویج دام های غیر بومی بدون در نظر گرفتن اقلیم وروند تاریخی کشاورزی و دامپروری، ترویج دام پرواری به جای دام چرایی(تغییر دام های چرایی به دام های پرواری)
2.اجرای هدف ششم از سند 2030 "ایجاد دسترس ومدیریت پایدار آب وبهداشت برای همگان" هدف ششم از 17 هدف اصلی سند 2030 است که اهداف خرد آن نیز از این قرار است: (گسترش همکاری های بین المللی وحمایت از ظرفیت سازی در کشورهای در حال توسعه در زمینه فعالیت ها و برنامه های مربوط به آب و فاضلاب از جمله برداشت آبی، نمک زدایی آب، بهره وری آب، تصفیه خانه، فاضلاب، تکنولوژی بازیافت و استفاده مجدد تا سال 2030)
توانمندسازی زنان: توانمندسازی زنان از اهداف سند توسعه است که درسطح روستاهای آبخیزداری، مرحله اول آن با القاء نابرابری جنسیتی بین زنان و مردان شروع می شود وپس از آن توانمند سازی زنان به منظور جداکردن آن ها از کشاورزی و وارد کردنشان به بازار کار، ساخت و گسترش مهدهای روستایی و آموزش مورد نظر یونسکو ویونیسف به کودکان روستایی مرحله بعدی برنامه ریزی سازمان های بین المللی برای روستاها در سند 2030 است که در نهایت باید شاهد فروپاشی ساختار خانواده روستایی باشیم.
3.آب دزدی زنجیره نمایشی "بحران آب" با انتشار ویدئویی از نتانیاهو ونوشیدن لیوانی آب در بیستم خرداد که از ظاهری دلسوزانه شروع و به معرفی وب سایت جهت حل کردن بحران شدید ساختگی ختم می شد، برای شبکه دروغ پراکنی بی بی سی و بلندگوهای داخلی اش شاید، راهی برای ایجاد مطالبه سیاسی باشد اما بیشتر از آن پرده دیگری از نفوذ سیاسی و امنیتی برداشته و دم خروس نمایان شد ، پس از آن پاسخ های درخوری دررابطه با "آب دزدی" رژیم صهیونیستی در منطقه، به نتانیاهو داده شد اما واقعیت این است که اسرائیلی که همواره با بحران آب روبه رو بوده است، دو رویکرد برای مقابله با بحران آب خود در منطقه در پیش گرفته است. رویکرد مذاکره و آب دزدی!
پس از حضور ایران در منطقه و شکست داعش، برنامه ریزی آبی اسرائیل با مشکلاتی مواجه شد وتمرکز بر آبهای ترکیه را در دستور کار خود قرار داد هم زمان با کمک انگلیس، از مسیر افغانستان و مصر این موضوع را پی گیری می کند. سابقه آب دزدی اسرائیل به سال ها پیش یعنی 1347 برمی گردد که شروعی از بحیره داشته و پس از آن به حاصبانی و بانیاس رسیدند. با سوابق سالانه 10 میلیون متر مکعب از آب های یرموک، جنوب لبنان(لیطانی) که اساسا حضور نیروهای یونیفل در این منطقه به همین دلیل است.
اسرائیلی که مدتهاست با بحران آب روبه رو است،آیا مسئله آب را بین خود و کشورهای همجوارش حل کرده که اکنون به فکر حل کمبود آب در ایران افتاده باشد؟
4.نفوذ سیاسی آذرماه 94 موافقتنامه پاریس با هدف "کاهش انتشار دی اکسیدکربن" انسان ساخت، برگزار شد. بر اساس این توافقنامه، گازهای گلخانه ای اصلی ترین عامل گرمایش و تغییر اقلیم کره زمین شناخته شد. در حالی که پذیرش معاهده پاریس و اجرای آن بدین معنی بود که کشورهای در حال توسعه به عنوان تولید کنندگان گازهای گلخانه ای!! استفاده از سوخت های فسیلی که موتور حرکت دهنده اقتصادی کشورهاست را از چرخه اقتصادی خود حذف کنند، علاوه بر آن، تعهد مذکور به معنی پذیرش سقفی مشخص برای توسعه اقتصادی کشور بود، زیرا برای توسعه اقتصادی نیاز به مصرف نفت و گاز در نیروگاهها، پتروشیمیها و دیگر صنایع است که این امر موجب انتشار دیاکسید کربن خواهد شد. از طرفی در صورتی که کشور تعهدات خود را به دلیل رشد اقتصادی زیر پا بگذارد، بر اساس ماده 15 موافقتنامه و اختیارات در نظر گرفته شده برای مجموع کشورهای عضو، امکان تحریم کشورنیز وجود خواهد داشت واما چرایی حضور وپذیرفتن این موافقتنامه به نگاه برخی مسئولین ارتباط مستقیم دارد وقتی توسعه را بر اساس مبنای غربی آن قبول دارند ومهره های نفوذی همچون کاوه مدنی که نماینده ایران درتوافق پاریس بوده و انحلال دانشگاه محیط زیست وایفای نقشی مهم درتغییر نگرش مدیران کشور، گوشه ای از کارنامه نفوذ سیاسی اوست. نفوذ محیط زیستی، را می توان در جمع آوری اطلاعات نظامی، ایجاد انحراف درریل گذاری های مربوط به آب و هوا، ترویج کوچ از روستا و نابودی منابع آبی دید.
نتیجهبا وجودی که مبانی نظری جمهوری اسلامی ایران با توسعه غربی تفاوتی کاملا آشکار دارد و این مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است که (بنده این توسعه غربی را به هیچ وجه قبول ندارم.پایه هایش غلط است. بسیاری از فروعاتش غلط است و...) سوال این جاست که چرا همچنان شاهد اجرای طرح های بین المللی هستیم که برنامه اصلی شان تخریب محیط زیست، به خطر انداختن امنیت غذایی و آبی است و کسانی مانند گری لوئیس اجازه دارند بعد از اجرای اهداف دفتر عمران سازمان ملل (UNDP) بر مبنای انتخاب استان های آبخیز ومراتع سرسبز، به راحتی نام اقتصاد مقاومتی بر طرح های بین المللی بگذارند.