برای یافتن علل ورود مستقیم آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی به نبرد «الحدیده»، به ناگزیر باید شرایط قبلی حاکم بر جنگ تحمیلی علیه یمن را مورد بررسی قرار دهیم و از سوی دیگر، درک درست و واقع بینانه ای از انگیزه ها و اغراض موجود در ورای یورش نظامی به این شهر مهم بندری یعنی «الحدیده» داشته باشیم.
به عبارت دیگر، اگر بدانیم، در زمان آغاز تهاجم نظامی به شهر بندری الحدیده، جنگ سه ساله تحمیلی علیه یمن، چه روندی را طی می کرده و نیروهای نظامی کشورهای متجاوز یعنی ارتش های عربستان و امارات در چه وضعیتی قرار داشته اند، علل اصلی ورود مستقیم کشورهای غربی به نبرد الحدیده آشکار می شود.
واقعیت آن است که عملیات اشغال شهر بندری الحدیده زمانی طراحی شد که نیروهای متجاوز عربستان و امارات در کلیه عرصه های زمینی، هوایی و دریایی به بن بست رسیده و شکست های فضاحت باری را متحمل شده بودند؛ چنان که نیروی زمینی آن ها در مرزهای یمن متوقف شده و در مسیر اضمحلال کامل قرار گرفته بود. در عرصه هوایی نیز بمباران های هر روزه آن ها طی سه سال و سه ماه گذشته نتوانسته بود، مقاومت مردم یمن را درهم شکسته و ارتش و نیروهای مردمی یمن را به تسلیم وادار کند. عملیات دریایی پراکنده عربستان و امارات در سواحل جنوبی یمن (به ویژه در اطراف شهر بندری عدن) هم با مقاومت های مردمی، قبائل و طوائف محلی روبرو شده و به موفقیت چشمگیری که توانایی تغییر معادلات حاکم بر جنگ را داشته باشد، دست نیافته بود. در واقع این ناکامی های بزرگ در عرصه زمین، هوا و دریا سبب شد تا عربستان، امارات و حامیان غربی آن ها بر سر دو راهی پذیرش شکست کامل و یا روی آوردن به شیوه جدیدی در عرصه نظامی قرار بگیرند و بعد از رایزنی ها و مشورت های فراوان، از بین این دو راه، راه دوم را که همان طراحی عملیات الحدیده و اجرای آن با نیروهای مشترک بود برگزینند تا شاید از طریق اشغال این شهر بندری و کامل کردن حلقه محاصره سه ساله یمن، معادلات حاکم برجنگ علیه این کشور را به نفع خود تغییر دهند. اما نکته مهم در انتخاب این راه، ضعف فراوان و روحیه بسیار ضعیف نیروهای نظامی عربستان و امارات بود؛ به ویژه آن که واحدهایی از ارتش مغرب، سودان و برخی دیگر از کشورهای عربی و آفریقایی هم که در ازای دلارهای نفتی به کمک عربستان و امارات آمده بودند، به علت تلفات فراوان، صحنه نبرد را ترک کرده و طی چند ماه اخیر به کشورهایشان بازگشته بودند.
بنابراین حضور نیروهای غربی در عملیات اشغال الحدیده، بدان علت در دستورک ار قرار گرفته و جنبه عملی پیدا کرده است که ضعف های عملیاتی نیروهای نظامی عربستان و امارات را جبران کند و از سوی دیگر روحیه ضعیف و شکست خورده این نیروها را برای رویارویی با مردم و ارتش یمن نیز تقویت نماید. در حقیقت ورود مستقیم آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی به عملیات الحدیده به این معنا بود که نیروهای مسلح عربستان و امارات با وجود خریدهای تسلیحاتی هنگفت از آمریکا و اروپا، در جنگ سه سال و سه ماهه علیه مردم مظلوم یمن به بن بست رسیده و بدون کمک های عملیاتی نیروهای غربی، توانایی شکستن سدهای دفاعی ارتش و نیروهای مردمی این کشور جنگ زده را ندارند.
بصیرت: چرا متجاوزین در این عملیات موفق نشدند؟
موفق نشدن نیروهای متجاوز در این عملیات را باید ناشی از همان عواملی دانست که طی سه سال گذشته، موجبات شکست ها و ناکامی های آنها را در رویایی با جنبش انصارا.. و ارتش یمن فراهم کرده و انواع یورش های نظامی و تهاجمات مسلحانه متجاوزین به خاک یمن را، در عرصه عمل خنثی کرده است؛ عواملی که بخشی از آن به شگردهای پیچیده و ابتکاری جنبش انصارا.. در عرصه نظامی و بخش دیگر آن به مشارکت شجاعانه اکثریت جمعیت 27 میلیونی یمن در دفاع از خاک این کشور باز می گردد. البته در نبرد الحدیده، عوامل مهم دیگری نیز در به شکست کشاندن نیروهای متجاوز نقش داشتند که فرماندهان غربی از آن غفلت کرده و در طراحی عملیات الحدیده، این عوامل را محاسبه نکرده بودند.
البته پیش از آغاز عملیات الحدیده، تصور کشورهای غربی آن بود که با مشارکت نیروهای نظامی خود در این عملیات، ظرف مدتی کوتاه خواهند توانست، شهر الحدیده و بخش بندری آن را به اشغال خود در آورند و با روحیه دادن به نیروهای مسلح عربستان و امارات و همچنین تقویت برخی از گروهک های مزدور داخلی، روند کلی حاکم بر دیگر جبهه های جنگ در نقاط مرزی یمن را، به نفع متجاوزین تغییر دهند. در واقع به خیال خام آنها، اشغال برق آسای شهربندری الحدیده، نه تنها امری امکان پذیر بود، بلکه می توانست امکان دسترسی نیروهای متجاوز را به صنعا پایتخت یمن که آرزوی دست نیافتنی سه سال گذشته مقامات ریاض و ابوظبی است، آسانتر سازد؛ زیرا «بندر الحدیده» در مقایسه با «بندرعدن»، که در فاصله بسیار طولانی از صنعا قرار دارد، هدف مناسبی برای عملیات بعدی محسوب می شود و کمی ارتفاعات صعب العبور در راه های مواصلاتی این شهر به صنعا، دسترسی به پایتخت یمن را از طریق تسلط بر الحدیده، امکان پذیرتر می نماید. حال آن که جمعیت 2 میلیونی ساکن الحدیده، آن هم مردمی که اکثریت آن ها از جمله طرفداران پروپاقرص جنبش انصارا... هستند، به تنهایی کافی بود تا هسته های مقاومت برای دفاع از الحدیده شکل بگیرد و علاوه بر نیروهای مسلح انصارا... و واحدهای ارتش یمن، نیروهای تازه نفس دیگری نیز به مقابله با نیروهای متجاوز مبادرت کند.
بر این اساس و همچنین به علت انتقال سریع نیروهای مردمی به الحدیده و چینش هوشمندانه آنان در نقاط ساحلی بود که نیروهای متجاوز در ابتدای ورود خود با سد نفوذ ناپذیری از افراد مسلح روبرو شدند و در همان ساعت اولیه تلفات سنگینی را متحمل شدند. با این حال توان موشکی انصارا.. در هدف قرار دادن کشتی ها و قایق های دشمن نقش زیادی را در شکست آنها ایفا کرد و علاوه بر آن، شلیک موشک های دوربرد به ریاض و برخی از تاسیسات اقتصادی عربستان توانست بطور همزمان بازدارندگی لازم را بوجود آورد.
بصیرت: پیامدهای شکست متجاوزین در نبرد الحدیده چیست؟
آنچه مسلم است شکست متجاوزین در نبرد الحدیده، نه تنها روحیه نیروهای نظامی عربستان و امارات را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد، بلکه سبب خواهد شد تا ارتش و نیروهای مردمی یمن با اعتماد نفس بسیار بیشتری در صحنه های دفاعی ظاهر شوند و تبلیغات پر حجمی را که مبتنی بر توانمندی های فوق العاده نیروهای غربی است، به هیچ انگارند؛ یعنی همان نیروهایی که مشارکتشان در نبرد الحدیده، چیزی جز شکست فضاحت بار در پی نداشت و برگه های برنده تبلیغاتی قبلی را از دست عربستان، امارات و حامیان غربی آنها خارج ساخت. البته از جمله پیامدهای دیگر این شکست، پیامدهای سیاسی است که تحقق اهداف از پیش تعیین شده متجاوزین برای بهره برداری از عملیات الحدیده را غیرممکن ساخته و موقعیت آنها را در این صحنه نیز به شدت تضعیف نموده است.
بصیرت: اخیرا مالزی اعلام کرد از یمن خارج می شود و از سودان نیز زمزمه های مشابهی شنیده می شود. علت چیست و ایا به شکست در حدیده مربوط است؟
علت اصلی خروج نیروهای نظامی برخی از کشور اسلامی از یمن و خودداری آنها از ادامه نبرد در کنار نیروهای عربستان و امارات، تلفات سنگینی است که در جبهه های مختلف به آنها وارد شده و از این لحاظ، زمینه اعتراضات مردمی را در آن کشورها بوجود آورده است. چنان که کشور پادشاهی مغرب با اوج گیری اعتراضات مردمی در این کشور، نیروهای اعزامی اش را، حتی پیش از آغاز عملیات الحدیده، از ائتلاف عربستان خارج ساخت و زمینه بازگشت اشان را به مغرب فراهم کرد. کما این که برخی از تحلیگران، مشارکت نیروهای فرانسوی و آمریکایی در عملیات الحدیده را، کوششی برای جلوگیری از خروج نیروهای دیگر کشورهای عربی اسلامی از ائتلاف عربستان نیز تلقی کردند. با این حال حضور نیروهای غربی مانع از آن نشد که دولت سودان یا دولت مالزی از خروج نیروهای خود منصرف شوند و ریسک تحمل تلفات بیشتر را در جنگ علیه مردم یمن بپذیرند. با این حال در خصوص تصمیم مالزی به خروج نیروهایش از ائتلاف عربستان، موضوع روی کارآمدن دولتی جدید در این کشور و تصمیم به اتخاذ سیاست بی طرفانه به عنوان عامل اصلی، مطرح شده است.
بصیرت: همزمان با جنگ حدیده فرستاده سازمان ملل به صنعا رفته و با انصارالله درباره واگذاری بندر به سازمان ملل گفتگو کرد. نقش سازمان ملل در این میدان چیست و چه هدفی را دنبال می کند؟
متاسفانه سازمان ملل متحد همچون سه سال گذشته، در خصوص بندرالحدیده نیز به وظایف قانونی اش عمل نمی کند و در این صحنه هم، تحت تأثیر دلارهای اهدایی عربستان، می کوشد تا خواسته های متجاوزین را محقق سازد. در واقع سازمان ملل بر آن است تا در شرایطی که متجاوزین نتوانسته اند از طریق راههای نظامی، بر شهربندری الحدیده تسلط پیدا کرده و آن را اشغال کنند، به بهانه نظارت بر این بندر، اختیارات مربوط به اداره آن را به خود اختصاص دهد و سپس زمینه واگذاری آن را به متجاوزین فراهم نماید؛ امری که جنبش انصارا.. و شورای عالی سیاسی یمن با شدت با آن مخالفت کرده اند.
بصیرت: از جنگ یمن و قربانیان مظلوم آن به عنوان جنگ فراموش شده در جهان یاد می شود. بنظر شما چه اقداماتی در این زمینه برای حمایت از ملت مظلومیمن می توان انجام داد؟
آنچه مسلم است برای دفاع از مردم مظلوم یمن، باید در عرصه های رسانه ای، فعالیت های بیشتر و پردامنه ای صورت گیرد و کشورهای اسلامی در این عرصه به دیپلماسی عمومی و هوشمندانه متوسل شوند. قاعدتاً در شرایط کنونی نیز این امکان وجود دارد تا با انعکاس اخبار جنایات عربستان در یمن، جریانات رسانه ای مؤثری در سطوح مختلف بین المللی به راه بیافتد و با توجیه افکار عمومی جهانی، در برابر تجاورات نظامی عربستان و امارات به یمن، بازدارندگی های لازم ایجاد شود.