دولت آقای روحانی در این وضعیت چه گزینههایی در پیش دارد؟ موافقان میخکوب کردن دلار در قیمت ۴۲۰۰ تومان در دولت و شخص رئیس جمهوری که این را قبول کرد و حتی اعضای ساکت دولت که ماندند و این داستان را خواندند باید در برابر شهروندان ایستاده و تا کمر خم شده و از شهروندان درآمد از دست داده پوزش بخواهند. دولت اگر در این وضعیت به طور دسته جمعی استعفا دهد و کار را به دولت دیگری بسپارد نیز کار بزرگی نکرده است.
محمد صادق جنان صفت در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان بازار ناآرام ارز و احتمال استعفای دولت نوشت:نرخ تبدیل دلار به پول ایران بی ترمز و بی مهار و با شتابی شگرف به سوی مرزهایی که باور آن در ذهن کمتر کارشناسی بود و بیش از اندازه حتی بدبینان پیش میرود. این رخداد بهت آور در برابر چشمهای از حیرت گشاد شده اعضای دولت حسن روحانی و اعضای کابینه اتفاق افتاده.
دولت دوازدهم با نگرانی و در حالی که به نظر میرسد هیچ ابزارکنترلی بر نرخ بازار آزاد ارز ندارد به این جهش نگاه میکند و بیشازپیش به ابعاد این ماجرا فکر میکند. این روزها چند گروه افراطی از این افسارگسیختگی دلار خرسندند. در پله اول خرسندان از پرش بلند دلار دونالد ترامپ و تیم افراطی دولت او به همراه متحدانش یعنی بن سلمان عربستانی و اسرائیلی قراردارند. افراطیون داخلی مخالف اصلاحات در ایران به همراه افراطیون ساده انگار درون دولت که با هیجان فریاد میزدند دلار با نرخ تبدیل۴۲۰۰ تومان برای هرمیزان مصرف و هرنوع مصرف در اختیار متقاضیان قرار میگیرد، اما شرمسارترین گروه هستند و در دادگاه ذهن ایرانیان گناهکار به حساب میآیند. در این وضعیت که شهروندان ایرانی به ویژه مزد و حقوق بگیران در اندوه و خشم به سرمیبرند و میبینند درآمدشان، چون برف در برابر آتش سوزان برپا شده از سوی بازار دلار آب و ذوب میشود و به آسمان میرود بدترین روزگار را دارند. دولت آقای روحانی در این وضعیت چه گزینههایی در پیش دارد؟ موافقان میخکوب کردن دلار در قیمت ۴۲۰۰ تومان در دولت و شخص رئیس جمهوری که این را قبول کرد و حتی اعضای ساکت دولت که ماندند و این داستان را خواندند باید در برابر شهروندان ایستاده و تا کمر خم شده و از شهروندان درآمد از دست داده پوزش بخواهند. دولت اگر در این وضعیت به طور دسته جمعی استعفا دهد و کار را به دولت دیگری بسپارد نیز کار بزرگی نکرده است. وقتی دولت در همه ۱۲۰ روز سپری شده به توصیههای کارشناسان عمل نکرد و بازار آزاد ارز را سرکوب کرد، حق ندارد به روش پیشین عمل کند. گزینه دیگر دولت این است که اگر اعتباری نزد سایر دولتهای جهان دارد از هرکدام از دولتهای دارای مازاد درآمد و دارایی ذخایر ارزی درخواست وام وکمک کند. دولت باید در برابر دیدگان شهروندان این درخواست را ارائه کند و به طور شفاف وام بخواهد و دلایل قبول یا قبول نکردن هر دولت را در اختیار شهروندان قراردهد. به نظر میرسد برای کشورهای دارای ذخایر ارزی بالا دادن وام در اندازههایی که اکنون ایران نیاز دارد دشواری ایجاد نمیکند. راه دیگر این است که دولت همه نهادها را به پیامدهای ناشناس گروههای اجتماعی به ویژه تهیدستان به شتابان شدن نرخ تبدیل دلار به پول ایران را توضیح داده و این را نیز با شهروندان درمیان بگذارد که این گزارش چه بوده استو دلایل رد شدن یا پذیرش آن چه بوده است. دولت روحانی اگر جوهر ایستادگی در برابر منتقدان و مخالفان تند رو را دارد میتواند درباره ضرورت لابی گری در این شرایط با اصلیترین خصم خارجی ایران توضیح دهد و شرایطی را در اندازه شرطهای اروپاییها بپذیرد و با کاهش تنش بازار ارز را رام کند. استعفای دولت چندین نتیجه مثبت خواهد داشت. نتیجه مثبت نخست بازکردن یک راه برای جامعه ایرانی است که میتواند بدیع باشد و ایرانیان را وارددوران مدرن کند. نتیجه مثبت بعدی این است که دولت تازه نفس بعدی شاید دروضعیت تازهای حتی اگر اصولگرایان باشند بتواند همه نیروهای نظام را برای تغییر رفتار معنادار متحد کند. شاید هم در شرایط انتخابات تازه اصلاح طلبانی از جنس تازه بر سرکار آیند که دانش اداره اقتصاد را بهتر آموخته باشند. این یک راه است و البته میتواند مبالغه آمیز تلقی شود.