صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۲۷  ، 
شناسه خبر : ۳۱۱۸۲۶

روزنامه کیهان **

آدرس‌های گمراه کننده در جنگ اقتصادی

1- دشمن ابا ندارد بگوید علیه ایران جنگ اقتصادی به راه انداخته و مقصودش براندازی است. در چنین جنگی، نباید کمترین اغماضی نسبت به پیاده نظام یا نفوذی‌های دشمن روا داشت. دشمن علنا هدف از فشار اقتصادی و دعوت به مذاکره را گرفتن امتیازهای راهبردی جدید می‌خواند. بنابراین و با عنایت به تجربه بدعهدی و تقلب دشمن در ماجرای برجام، نمی‌توان پذیرفت که کسانی مجددا به نقشه علنی آمریکا درباره مذاکره لبیک بگویند. باید برخورد خائن و عامل نفوذی را با این عناصر اعمال کرد، در هر پوششی که باشند. آیا عجیب نیست هروقت فشار دشمن فزونی می‌گیرد، این محافل هم زبانشان برای تسلیم‌طلبی دراز می‌شود؟ اینها چه هویتی دارند که با وجود خسارت‌های برجام و تاکید رئیس‌جمهور و وزیر خارجه بر اینکه آمریکا به هیچ تعهدی وفادار نیست و مذاکره‌ای نداریم، این بار سمت ترامپ غش می‌کنند؟ این منفذ نفوذ را باید با قاطعیت بست.

2- به موازات این طیف، کسانی هم هستند که در قول یا فعل و مدیریت، القای وجود ناتوانی و بن‌بست می‌کنند. اینها نیز دانسته یا ندانسته، در همان نقشه کلی دشمن بازی می‌کنند. ضلع سومی هم هست که در فضای سوء مدیریت طیف دوم، برای رانت خواری و بلعیدن سرمایه‌های ملی غواصی می‌کنند و موجب نارضایتی توده مردم می‌شوند. هر گاه هم موج مطالبه و اهتمام برای برخورد با این مفسدان بلند می‌شود، طیف اول (توجیه‌کننده تسلیم) و برخی اجزای طیف دوم بلافاصله جوسازی می‌کنند و مدعی می‌شوند این برخورد، سرمایه‌گذاران را می‌ترساند و امنیت اقتصادی را از بین می‌برد؛ انگار که لازمه امنیت اقتصادی، میدان داری دزدان و غارتگران است! آیا این میزان هم‌پوشانی مداوم میان سه طیف می‌تواند اتفاقی باشد؟

3- چالش اقتصادی قطعا راه‌حل دارد. ما در دهه اخیر با وجود تحریم دامنه‌دار، هفدهمین یا هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بوده‌ایم. در همین دهه با وجود تحریم‌ها، واردات انواع خودروهای لوکس و سایر اقلام تجملاتی از محل درآمدهای ارزی کشور به راه بوده است؛ چنانکه خبرنگاران خارجی پس از گشت و گذار در کشور با تعجب پرسیده‌اند «ایران چگونه تحریم است که آخرین برند‌ها و محصولات گران قیمت دنیا در بازار آن به وفور یافت می‌شود؟!». برخی مدیران کاملا گشاده دستانه با درآمدهای ارزی برخورد کرده‌اند که آخرین آن، حراج 30 میلیارد دلار ارز و ایجاد رانت 130 هزار میلیارد تومانی برای چند هزارنفر بود. بیجا می‌کنند محافلی از چنین مدیرانی دفاع کنند و بعد بگویند چون کشور بیچاره و ندار است، پس زنده باد دیپلماسی التماسی! به شهادت رئیس‌کمیسیون اقتصادی مجلس، 30میلیارد دلار نیز ظرف ماههای پایانی 96 از کشور خارج شد. برخی مدیران در توهم ماه عسل با دشمن به سر می‌بردند و نمی‌خواستند باور کنند رویای شیرینی که در آن غوطه‌ورند، بخشی از شبیخون و جنگ اقتصادی است.

4- دولت‌ها اطرافیانی دارند که از سوی آنها تمجید می‌شوند. این تحسین‌، تکافوی نیاز مدیران را نمی‌کند. به تعبیر امیر مؤمنان «من رضی عن نفسه کثر الساخط علیه. هر کس از خود راضی باشد، خشم‌گیرندگان بر وی زیاد می‌شوند». البته هر نقدی خیرخواهانه نیست اما این توجیه نمی‌شود که مدیران، باب شنیدن نصیحت وهشدار را بر خود ببندند. امیرمؤمنان(ع) در کلمه قصار 59 نهج‌البلاغه ‌فرمود «من حَذَّرک کمن بَشَّرَک. هر کس تو را برحذر دارد، مانند کسی است که به تو بشارت داده است». دولتمردان نیاز دارند با

صاحب‌نظران و عالمان پیوسته نشست و برخاست داشته باشند؛ چنانکه امیر مؤمنان به مالک‌اشتر امر کرد «و اکثر مُدارسهًْ‌العلما و مناقشهًْ‌الحکما. با دانشمندان و حکیمان فراوان گفت‌وگو کن و فراوان از آنها بیاموز در تثبیت آنچه امور بلاد تو را به صلاح می‌آورد».

5- رئیس‌ دفتر رئیس‌جمهور درباره اینکه چرا آقای روحانی از مردم عذرخواهی نکرد؟ گفته است «در دولت یازدهم شاهدش بودیم رئیس‌جمهور هرجا لازم دید، عذرخواهی کرد. یعنی دولت عذرخواهی از مردم را هیچ بد نمی‌داند بلکه افتخار هم می‌کند... اگر هر زمانی یک دلیلی وجود داشته باشد و‌ اشتباهی در کار دولت رخ دهد، حتما از مردم عذرخواهی می‌کنند». تلخی چنین سخنانی به این نیست که عذرخواهی نمی‌کنند. مسئله این است که با همه قصور و تقصیر‌هایی که موجب هدر رفت 30 میلیارد دلار، 60 تن طلا (7 میلیون سکه) و فشار سنگین بر معیشت عمومی شده، دلیلی برای عذرخواهی - و طبعا تغییر مسیر- نمی‌بینند! به همین دلیل است که شنیده می‌شود با وجود وعده یک ماه و نیم قبل درباره ترمیم کابینه، اکنون می‌گویند بحث مختومه شده و بنای تغییر نیست. اینکه دولت دلیلی برای عذرخواهی یا تغییر نمی‌بیند، در حالی است که سوءمدیریت به ویژه در یک سال پس از انتخابات ریاست‌جمهوری (29 اردیبهشت 96) موجب تورم 35 تا 300 درصدی در بازارهای ارز و سکه و مسکن و خودرو و گوشی و... شده است.

6- نقد کارنامه گذشته مهم است اما نه به اهمیت سؤال از جهت‌گیری آینده. یک دغدغه این است که دولت به جای خانه تکانی رویکردی، رویه گذشته به ویژه یک سال اخیر را ادامه دهد. نمایندگان مجلس اگر خود را نماینده مردم می‌دانند، باید این تغییر رویکرد (از خارج به ظرفیت‌های داخلی، مدیریت اقتصادی و بستن راه رانت و فساد) را به طور جدی مطالبه کنند. نمی‌شود زمینه رانت و فساد از سوی دستگاه اجرایی در مقیاس چند صد هزار میلیارد تومانی فراهم شود و سپس از قوه قضائیه، انتظار مبارزه یک تنه داشته باشیم.

7- مهم‌ترین مسئله اقتصاد، تحریف صورت مسئله و پیچیدن نسخه انحرافی (آدرس گمراه‌کننده) است. یک طیف مشخص، پس از اعلام بسته ارزی جدید و مصاحبه‌های پیرامونی، چنین القا کردند که شق‌القمر شده و مشکلات رفع گردیده؛ چون مثلا قیمت دلار از

11 هزار تومان به 10300 تومان و سکه از 4 میلیون به 3/7 میلیون تومان کاهش یافته است! همزمان، اگر تا کنون ادعا می‌شد «افزایش قیمت‌ها به خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت امسال مربوط می‌شود و همین، اهمیت برجام را نشان می‌دهد»(!)، در مصاحبه تلویزیونی اخیر، شروع نوسانات قیمت‌ها به دیماه 96 و ناآرامی در یکی از شهرها نسبت داده شد. خطر «روایت تحریف شده» آن است که تصمیم‌گیران را دوباره خواب کند یا دنبال نخود سیاه بفرستد و چون معضل اصلی باقی است، مجددا مقابل شوک جدید غافلگیر نماید. در اینجا سه واقعیت مهم وجود دارد. اول اینکه روند گرانی افسار گسیخته، به خروج ترامپ از برجام برنمی‌گردد، اگرچه این رویداد نیز می‌توانست تاثیر روانی محدودی داشته باشد. روند اخیر، نه حتی از دی ماه بلکه از خرداد 96 آغاز شد. دولت از زمستان 95 تا 29 اردیبهشت 96 (انتخابات ریاست‌جمهوری) بر تزریق انواع مُسکّن و پرداخت امتیازات مالی به فرهنگیان و کارگران و بازنشستگان اهتمام داشت اما پس از آن، عوارض ناشی از تضعیف پنج ساله بنیه اقتصادی در اثر «برجام‌زدگی» و «در برجام‌ماندگی»، در قالب تعطیلی کارخانه‌ها و افزایش تورم و اعتراضات کارگران عود کرد؛ در حالی که برخی مدیران، انگیزه قبل انتخابات را نداشتند.

8- واقعیت دوم این است که هرچند سال 94 ادعا می‌شد موعد میوه‌چینی برجام، سال 96 و 97 است اما این موعد درواقع، هنگام پدیداری عوارض سوء مدیریت چندساله بود. برجام به این معنا، نه گشایش بلکه مخدّری بود که با ایجاد اعتیاد مصنوعی به خارج، اسباب پسرفت شد. روند تشدید بیکاری و تورم از خرداد 96 اوج گرفت و شاهد بودیم کارگرانی که ماه‌ها حقوق نگرفته‌اند، اقدام به تجمع و اعتراض می‌کنند. از خرداد تا دی 96 تورم ملموس شد و قیمت سکه 900 هزار تومانی به دومیلیون، و دلار 3300 تومانی به 4800 تومان رسید. بازارهای دیگر نیز تورم مشابهی را تجربه کردند چنانکه مثلا قیمت 4،3میلیونی مسکن در تهران به 8، 9میلیون تومان صعود کرد. بنابراین آدرس غلط است که بگوییم ماجرای دی ماه، استارت افزایش قیمتها بود. اغتشاشات دیماه که دشمن هم در آن موثر بود، نه علت، بلکه معلول سوء تدبیر و بی‌عملی و نگاه به دست دشمن بود. (عجیب اینکه تا قبل از سخنان اخیر آقای روحانی، برخی مقامات دولتی و حامیان سیاسی به تواتر بر عبارت «اعتراض حق مردم است» تاکید و در آتش ناآرامی می‌دمیدند، به جای اینکه به علاج علت اعتراض بپردازند).

9- اما واقعیت سوم. بسته ارزی جدید، فتح‌الفتوح نیست، ابطال بسته 4 ماه قبل است که با ترسیم سیمای «سوپرمن» از آقای جهانگیری در نشریات رونمایی شد اما حجمی پرقدرت و بی‌سابقه از رانت را در حلقوم مفسدان و رانت‌خواران ریخت. این بسته جدید، در نگاه خوش‌بینانه، یک مُسکّن بدون علاج درد اصلی است. عارضه اصلی این است که اقتصاد پنج سال است با سوء تدبیر، به سمت رکود و تعلیق عمیق سوق داده شده است. پیکری که تحرک نداشته باشد، ضعیف می‌شود و در مقابل کمترین عارضه به التهاب می‌افتد. تب و لرز اقتصادی در قالب افزایش نقدینگی ویرانگر، تشدید سوداگری غیر مولد و افزایش تورم بروز می‌کند. سیلاب نقدینگی ظرف پنج سال از 430 هزار میلیارد به 1600 هزار میلیارد تومان رسیده و قدرت تخریب آن 4 برابر شده است. در حالی که می‌شد به جای التماس بی‌نتیجه سرمایه خارجی، همین ظرفیت را به سمت تولید - از جمله در حوزه ساخت‌وساز مسکن که 250 شاخه صنعتی را احیا و در تیراژ میلیونی، شغل و مسکن تولید می‌کند- سوق داد. این وصیت بر زمین مانده مرحوم هاشمی به دولت است.

10-کارشناسان می‌گویند بسته ارزی جدید، بار تورمی دارد. راغفر کارشناس اقتصادی و حامی انتخاباتی دولت هشدار می‌دهد «تثبیت ارز 9 هزار تومانی، تولید داخلی را تعطیل می‌کند اما کسانی دنبال اجرای سیاست نئولیبرال بازار ثانویه هستند. اقتصاد سال‌هاست تحت تحریم است و تحریم‌های جدید تفاوتی با گذشته نخواهد داشت مگر اینکه یک هم‌داستانی بین کسانی که مشکلات اقتصادی را به وجود می‌آورند با منافع تحریم‌کنندگان خارجی وجود داشته باشد که به نظر می‌رسد اینگونه است. مصاحبه رئیس‌جمهور و پیش از آن رئیس‌بانک مرکزی برای انجام اقداماتی است که نتایج آن‌ برای رفاه عموم مردم هولناک خواهد بود. هردو، مسئولیت‌های دولت را کاملاً نادیده گرفتند و برای انکار این مسئولیت، تعیین قیمت ارز را از خود سلب و به بازار سپردند». علی سرزعیم دیگر کارشناس حامی دولت گفته است «دولت به هشدارهای کارشناسان گوش نکرد و به سودای برجام، پنج سال فرصت اصلاح اقتصادی را از دست داد... ما در حمایت از روحانی در انتخابات بیانیه امضا کردیم... شامه دولت که باید احساس می‌کرد شرایط سختی پیش‌رو داریم و باید آمادگی پیدا کنیم، احساس نکرد. نه تنها احساس نکرد که متأسفانه عقب‌تر از جامعه بود. این خیلی بد است که مردم درس نخوانده‌ و فاقد سواد اقتصادی، فهمیدند و ارز ارزان می‌خریدند؛ اما سیاستگذار این را متوجه نمی‌شد. این قابل بخشش نیست. مشخص می‌شود تیم اقتصادی ‌اشکال دارد. این ترتیبات باید اصلاح شود».

11- تدبیر موثر چیست؟ اتخاذ تصمیمات جامع برای انتقال سیلاب نقدینگی به کانال تولید در کنار تغییر ساختاری نظام مالیاتی و اجرای مجازات‌ها و مالیات‌های کمرشکن برای اخلالگران بازار. قاچاقچی و محتکر و تروریست اقتصادی نباید در محاسبه هزینه - فایده خیانت در حق مردم، نتیجه بگیرد که یا از نظارت می‌گریزد و یا در صورت کشف تخلف، جریمه مختصری می‌دهد و تمام! مجازات‌های سختگیرانه، مالیات برعایدی سرمایه و حتی مصادره اموال باید اخلالگران به ویژه دانه‌درشت‌ها را چنان نقره داغ کند که کسی جرئت نکند ریسک ارتکاب چنین جنایتی را به جان بخرد. لازمه این کار همکاری وزارت اطلاعات و بانک مرکزی برای پشتیبانی از اهتمام قوه قضائیه در زمینه مبارزه با مفسدان و اخلالگران است.

محمد ایمانی

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

صف‌ها را مشخص کنید

بسم‌الله الرحمن الرحیم

رئیس دستگاه قضا در نامه‌ای به رهبری خواستار مجوز برای تسریع در رسیدگی به مفاسد اقتصادی شد که با پاسخ مثبت مواجه گردیده است. اینکه دستگاه قضا تلاش کند به موضوع مفاسد اقتصادی رسیدگی شود و برخورد جدی و قاطعی با خطاکاران صورت گیرد، امری مبارک است و باید از آن استقبال شود. لکن سوال مهمی در این میان مطرح است و آن اینکه آیا مفاسد اقتصادی موضوعی است که فقط در همین روزهای اخیر حادث شده یا آنکه پیش از این هم در برخی سطوح قابل رصد کردن بوده است؟ همگی به خاطر دارند که در جریان مناظره‌های انتخاباتی در سال 1396 تقریباً بدون استثنا تمامی نامزدهای ریاست جمهوری با ادبیات متفاوت به موضوع فساد و ضرورت مقابله با آن اشاره داشتند. کاندیدای اصلی یک جناح قدرت، با کارنامه‌ای از حضور در سطوح بالا و میانی دستگاه قضا به ملت حدود سه دهه بیشترین تاکید را در این زمینه داشت. این بدان معنی است که مدیران دستگاه قضا حداقل طی سال‌های اخیر از وجود فساد و لاجرم ضرورت مقابله با آن خبر داشته‌اند، ولی سوال این است که در طول این دوره چه تحولاتی در این زمینه در نظام قضا شاهد بوده‌ایم؟

اگرچه پرونده‌های قضائی به ویژه آنجا که مباحث پیچیده اقتصادی مطرح باشد، قاعدتاً با ظرافت و حساسیت خاصی مواجهند ولی در طول این دوره شاهد عملکرد چندانی از دستگاه قضا نبوده‌ایم که متناسب با ابعاد مسئله و انتظارات جامعه باشد. به راستی سرنوشت صدها شکایت رسمی مجلس و ارجاع پرونده‌ای قطور تخلفات محرز دولت‌های نهم و دهم به کجا رسید؟ و آیا غیر از یکی دو مورد به بقیه شکایات پرتعداد مجلس رسیدگی شد و با متخلفین اعم از آمرین و عاملین، برخورد قضائی صورت گرفت؟ اینکه سرانجام در نظام قضا هم اراده برخورد جدی با فساد را شاهدیم، این رویداد را به فال نیک می‌گیریم ولی انتظار جامعه این است که در این زمینه ورود به پرونده‌ها و برخورد نظام قضا، مقطعی و موقت نباشد و یک روند استمراری و اطمینان بخش را طی کند تا جامعه احساس کند نظام قضا در برخورد با اخلالگران اقتصادی جدی و مصمم شده است.

اگر سوال شود چرا خطاکاران تا این اندازه گستاخ و بی‌پروا شده‌اند؟ پاسخ روشن است. چون خطاکاران قبلی هنوز در نوبت بررسی‌های چند ساله قرار دارند و هنوز هم از آنها با نام مستعار ب ز، س ش و... ش ج یاد می‌شود که با چهره‌های پوشیده شده در رسانه‌ها مطرحند ولی از برخورد جدی و قاطع خبری نیست.

قطعاً تمامی قصورها به گردن نظام قضا نیست بلکه به طور کلی بخش‌های نظارتی کشور انصافاً عموماً کوتاهی کرده‌اند و از حوادث، چندین قدم عقب ترند.

این روزها بخش‌های نظارتی و ابزارهای حاکمیتی از جمله ستاد تعزیرات فعال به نظر می‌رسند و مرتباً با کشف انبارها و رسانه‌ای کردن تخلفات صنفی به مقابله با احتکار، گرانفروشی و... رفته‌اند. از این اقدامات باید استقبال کرد ولی تجربه نشان داده که واکنش‌های دیرهنگام و نمایشی، فاقد تاثیرات ماندگار است و موج میرائی محسوب می‌شود که معمولاً خاطیان به آن جا خالی می‌دهند و باز هم به خطاهای رایج خود مشغولند. نهادهای نظارتی در بخش اقتصاد و تجارت به ویژه آنجا که به مایحتاج عمومی از جمله غذا و دارو مربوط می‌شود، مسئولیت‌های سنگینی را برعهده دارند ولی چرا تا به حال از صحنه غایب بوده‌اند ولی امروز برای اثبات حضور و نقش آفرینی خود، گرد و خاک می‌کنند ولی باز هم فقط به نمایش‌های رسانه‌ای اکتفا می‌شود؟

موضوع مهمتر به عدم انسجام و عدم هماهنگی عملکرد نهادهای نظارتی و نظام قضا باز می‌گردد. تجربه نشان داده که بعضی‌ها با اطمینان خاطر خطا می‌کنند چون مطمئن هستند که در «حاشیه امن» قرار دارند.

لازم است مسئولین در هر رده از مسئولیت که هستند، به آسیب شناسی بپردازند تا دریابند مشکل در کجا بوده و چرا چنین موارد پرتعداد و چنین حجمی از رانت خواری و فساد مالی فرصتی برای شکل گیری و استمرار پیدا کرده است اگر در قانون و در ابزارهای نظارتی و در یکپارچگی آنها هرگونه نقص یا نارسائی وجود داشته، چرا تاکنون رفع نقص نشده و از ابزارهای قدرت از جمله مجلس، به درستی استفاده صورت نگرفته است؟

بعلاوه رفتار نظام قضا و نهادهای نظارتی باید حتماً بدون تبعیض و اغماض باشد و قویاً لازم است از هرگونه برخورد سیاسی - جناحی و تبعیض آمیز پرهیز شود تا اعتماد جامعه به نظام قضا را شاهد باشیم.

با نگاهی به جوسازی و سیاه نمائی رسانه‌های معاند و دشمنان کشور بهتر می‌توان دریافت که آنها بهترین خوراک تبلیغاتی دشمن پسند را به دست آورده‌اند و این روزها با القای شبهه تلاش می‌کنند وانمود سازند گویا فساد در نظام و کشور نهادینه شده است. مسئولیت هر کس در رفع شبهه در این زمینه روشن است و همه باید با عمل به وظایف قانونی خود، افراد خاطی را از صف مسئولان پاک دست و زحمتکش جدا کنند تا منزه بودن دامن نظام جمهوری اسلامی از این مفاسد آشکار گردد.

***************************************

روزنامه خراسان**

خوش رقصی العبادی برای ترامپ

کورش شجاعی

اعلام همراهی با تحریم های آمریکا علیه کشورمان توسط العبادی نخست وزیر عراق از ابعاد گوناگون قابل نقد و تامل است اما درد زخم این نیشتر به جان مردم قهرمان، نجیب و ایثارگر ایران قطعا از دشمنی ها، گزافه گویی ها و فشارهای آمریکا و ترامپ بیشتر است چرا که تکلیف این یکی که با عملکرد خود، دشمنی با مردم و کشور ایران را بارها و بارها اثبات کرده است، کاملا روشن است؛ از کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق گرفته تا کمک به صدام در جریان جنگ هشت ساله، سرنگونی و قتل عام 290 مسافر هواپیمای مسافربری برفراز آب های نیلگون خلیج فارس، وضع تحریم های به قول خودشان فلج کننده، کمک به ایجاد اغتشاش، پشت پا زدن و خروج یک جانبه از «برجام» به عنوان یک سند بین المللی مورد تایید سازمان ملل و شورای امنیت و ... از جمله دشمنی های ثبت شده در سیاهه و کارنامه آمریکا علیه کشورمان است اما موضع و اقدام العبادی به عنوان نخست وزیر کشور دوست، برادر و همسایه ایران در قالب هیچ اصل برادری، مسلمانی، حسن همجواری، جوانمردی و انسانی نمی گنجد و درست به همین دلیل است که قلب مردم ایران از دشنه ناجوانمردی العبادی جریحه دار است و در خوش بینانه ترین حالت انسان را به یاد «گِل» پرتاب شده توسط «شبلی»، به سوی منصور حلاج می اندازد و «آوخ» آن مرد خدا که از سنگ های پرتاب شده دیگران به سویش آه و ناله و فغان نکرد اما «آه» از جان برآمده او را مردم وقتی شنیدند که «شبلی دوست» «گِلی نرم» به سویش پرتاب کرد، شبلی که هم دوست هم آشنا با مرام و هم آگاه از سر «اناالحق» گفتن منصور بود! آری ایران این سرای دلیران و جوانمردان، انسانیت، مسلمانی، برادری و جوانمردی را درباره ملت دوست، برادر و مسلمان عراق به غایت رساند چه آن گاه که پس از پایان جنگ تحمیلی و سقوط صدام جنایتکار به خاطر رعایت حال مردم عراق و دولت مردمی و نوخاسته، بحث مهم غرامت هزار میلیارد دلاری جنگ را عملا مسکوت گذاشت چه آن گاه که از هیچ کمک مادی و معنوی به مردم و دولت عراق طی این سال ها فروگذار نکرد و چه آن گاه که عراق که حریم شش امام معصوم و حجت حق است مورد تهاجم وحشیانه تروریست های جنایتکار دست پرورده وهابیت سعودی و حمایت شده آمریکا قرار گرفت و به سرعت تقریبا دو سوم خاک این کشور اشغال شد و داعش تا 40 کیلومتری بغداد و سقوط عراق و حاکمیت آن پیش تاخت.

اگر ایران شجاع، مقتدر و مومن در آن شرایط بسیار سخت و سرنوشت ساز که چند روزی بیش به سقوط بغداد باقی نمانده بود، به داد عراق و مردم این کشور نمی رسید بی گمان امروز نه تنها اثری از حاکمیت و دولت عراق و امثال العبادی نبود بلکه داعش به عنوان جنایتکارترین و خونریزترین گروه تروریستی به عراق و حتی سوریه حاکم شده بود.

حالا با یادآوری این واقعیت ها و حقایق آشکار و غیرقابل کتمان که زمان چندانی هم از آن نمی گذرد آیا مردم ایران حق ندارند از آقای العبادی سوال کنند که خودشیرینی و خوش رقصی برای ترامپ دشمن اسلام و مسلمین با چه «نیت» و به چه «قیمت»؟!

جالب است که حتی امضاکنندگان «برجام» و اتحادیه اروپا لااقل در گفتار به صراحت و وقاحت العبادی از همراهی با آمریکا برای تحریم کشورمان سخن نمی گویند، کشورهایی که نه ما به آن ها برق دادیم نه به آبادانی و امنیت شهرهای شان کمک کردیم و نه این که تمامیت ارضی، یکپارچگی و موجودیت کشورهای شان به نوعی مدیون تدابیر، کمک ها، شجاعت و خون های پاک جوانان ماست.

آقای نخست وزیر در حالی حمایت از ملت عراق را بهانه پایبندی به تحریم های آمریکا علیه کشورمان اعلام می کند که گروه های مردمی و احزاب قابل توجهی از مردم و سیاسیون عراق از جمله رئیس جمهور کشور با نظر العبادی مخالفت می کنند. به هر صورت نخست وزیر عراق که پست او اکنون تا تشکیل دولت جدید «موقتی» است با این کار خود نه تنها حق همسایگی، برادری، مسلمانی و نمک شناسی را رعایت نکرد و به جای کمک به وحدت امت اسلام و تعمیق روابط کشورهای اسلامی در زمین آمریکا و ترامپ بازی و خوش رقصی کرد و باعث خوشحالی بدخواهان و دشمنان ملت ایران شد بلکه یک قدرناشناسی، نمک نشناسی و ناسپاسی تاریخی علیه کشورمان را در کارنامه خود ثبت کرد.

هر چند العبادی دیروز در سخنانی با بیان این که پایبندی عراق به تحریم ها منحصر به تعامل دلاری است و ما بقیه تحریم ها را اجرا نخواهیم کرد، سعی کرد به نوعی سخنانش را تعدیل و اصلاح کند اما انفعال دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در قبال اظهارات و اقدام نخست وزیر عراق نیز بسیار تامل برانگیز است.

***************************************

روزنامه ایران**

ضرورت‌ها و الزامات انعقاد کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر

بهرام قاسمی

سخنگوی وزارت امور خارجه

سرانجام پس از ربع قرن و انجام بیش از 50 دور جلسات کارشناسی و برگزاری چندین اجلاس در سطح وزرا و چهار مرحله اجلاس سران پنج کشور ساحلی دریای خزر؛ رژیم حقوقی دریای خزر به سرمنزل مقصود رسید و اولین گام اساسی برای رسیدن به یک نظام جامع حقوقی برای حوزه حیاتی دریای خزر با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی این دریا برداشته شد. اجلاس سران پنج کشور ساحلی دریای خزر شامل جمهوری اسلامی ایران، جمهوری فدراتیو روسیه، قزاقستان، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان که در شهر آکتائو قزاقستان در یک فضای سازنده و قابل پیش‌بینی آن گونه که باید برگزار شد؛ یک نقطه عطف تاریخی دیگر در مسیر طولانی، چالش برانگیز و پر فراز و نشیبِ تدوین رژیم حقوقی دریای خزر محسوب می‌شود که نقطه آغاز این روند 25 ساله در مهرماه 1371 با اجلاس وزرای محیط زیست پنج کشور ساحلی دریای خزر در تهران آغاز شد.

ذکر یک نکته کلیدی ضروری است که کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر صرفاً به منزله نظامنامه‌ای است که به نقاط اشتراک و موارد همکاری می‌پردازد و قرار است چارچوب حقوقی توافقات آتی بر سر موضوعات اساسی یعنی تحدید حدود دریایی و تعیین محدوده آب‌های داخلی و سرزمینی و منطقه انحصاری اقتصادی هر کشور را فراهم آورد. به عبارت روشن‌تر و صریح‌تر، برخلاف انتظارات و برخی گمانه‌زنی‌های نادرست، در کنوانسیون مذکور هیچگونه اشاره و توافقی بر سر سهم 5 کشور ساحلی از بستر، زیربستر و آب‌های دریای خزر و خط مبدأ به عمل نیامده است و اخبار و شایعات مربوط به تعیین سهم هر کشور از اساس نادرست است.

نقدها و نظرات بسیاری درخصوص رژیم حقوقی دریای خزر، ابعاد و زوایا و ویژگی‌های آن بخصوص از منظر منافع ملی کشورمان، مطرح شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته و کماکان نیز ظرفیت تحلیل و بررسی فراوانی دارد. جدای از ابعاد و زوایای حقوقی پیچیده حاکم بر این رژیم؛ امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر محصول الزامات و ضرورت‌هایی است که نه تنها جمهوری اسلامی ایران، به عنوان ثابت قدم ترین و استوارترین کشور در پیگیری این نظامنامه حقوقی، بلکه سایر کشورهای ساحلی این دریا را نیز مجاب به انعقاد و امضای این کنوانسیون کرده است. این الزامات و ضرورت‌ها عبارتند از:

1. طبق یک اصل ساده حقوقی و قاعده عقلانی، توافق بر عدم توافق و قانون بر بی قانونی، رجحان و برتری اخلاقی دارد. بنابراین اصل رسیدن به توافقی پایه‌ای و مبنایی میان 5 کشور ساحلی خزر، امری قابل ستایش است. در واقع، انعقاد این کنوانسیون نقطه پایانی است بر یک انتظار 25 ساله و نقطه آغازی است بر شکل‌گیری مجموعه توافقات دو و چندجانبه میان کشورهای ساحلی خزر. به عبارت دیگر، تطویل بیش ازحد در دستیابی به یک توافق اصولی و زیربنایی، خطر بروز اختلافات میان کشورهای عضو و گسست و انفکاک میان آنها را بشدت افزایش می‌داد و باعث آغاز فرآیندهای واگرایانه و گریز از مرکز می‌شد که به نفع هیچ یک از کشورهای ساحلی از جمله جمهوری اسلامی ایران نبود.

2. کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، به مثابه یک سند مادر و بالادستی میان کشورهای عضو است که با اتکا به آن می‌توان و می‌باید بتدریج به سمت همکاری‌های وسیع‌تر و البته حل اختلافات بر سر تحدید حدود حرکت کرد.

3. کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، حکم قانون اساسی را ایفا می‌نماید که گرچه احکام اساسی و پایه‌ای را بیان می‌کند و زمینه‌های همکاری را احصا می‌نماید، اما نیازمند تدوین موافقتنامه‌های تکمیلی در زمینه‌های مورد اختلاف است. بدیهی است بدون وجود یک سند مادر و یک قانون اساسی که مورد اجماع و وفاق همه اعضا باشد؛ نمی توان انتظار توافقات و تدوین موافقتنامه‌های همکاری را داشت.

4.کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، مبنایی مناسب برای تفاهم، تعامل و همکاری میان کشورهای عضو فراهم می‌آورد. بدیهی است بدون وجود چنین مبنای حقوقی و بستر همکاری؛ امکان غلبه جریانات واگرایانه و مرکزگریز و البته نفوذ عوامل مخل ثبات و امنیت در این حوزه حیاتی فراهم می‌گردد.

5. کشور ایران در طول تاریخ و بالاخص جمهوری اسلامی ایران در حیات چهل ساله خود ثابت کرده که وفای به عهد و عمل به تعهدات را می‌شناسد و بدان عمیقاً پایبند است. از عهدنامه 1975 ایران و عراق تا توافق موسوم به برجام، ایران همواره پایبند به تعهدات و توافقات بین المللی بوده و اتفاقاً همواره این طرف‌های عهدشکن و بدعهد بوده‌اند که با خروج از توافقات و نقض تعهدات خود، هزینه‌زا و مشکل آفرین شده‌اند. این بار نیز درآزمونی دیگر، با امضای این کنوانسیون جمهوری اسلامی ایران سربلند گردید و نشان داد اهل وفاق، مفاهمه و مدارا و دوستی است. ما گرچه بر اصول خود استوار ایستاده‌ایم و بر احقاق حقوق حقه و تأمین منافع ملی خود پای می‌فشاریم و از پا نمی نشینیم؛ ایرانی و ایرانیان نشان داده‌اند که به سهم خود همواره بر اساس یک خرد و هوشمندی در جهت کمک به تفاهم و تفکر در جهت منافع ملی و حتی کشور‌های پیرامونی خود با درایت و در مسیر صلح و دوستی راه را هموار کرده‌اند، ایرانی هرگز مانند صدام با حمله و تجاوز و پاره کردن توافق و نه مانند امریکایی‌های بدعهد با خروج از توافق و قلدری؛ بلکه با درایت و مدارا و تعامل راهی منطقی و سودمند برای همگان را طلب کرده است.

6. دربحبوحه جنجال‌آفرینی امریکا بر سر خروج از برجام و همزمان دعوت مزورانه و ریاکارانه به مذاکره، امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر از سوی کشورمان، پاسخی محکم و نشانه‌ای قاطع از تعهدپذیری، مذاکره از موضع برابر، ایستادگی بر سر اصول و دفاع از منافع کشورمان است. ایران نشان داده که توافق و تعامل و مذاکره را به هر شیوه غیرعادلانه و خشونت ورزانه دیگری ترجیح می‌دهد هرچند در دفاع از اصول، حقوق و منافع خود ذره ای تعلل نکرده و نخواهد کرد.

7. سرانجام اینکه، امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر بخصوص در این هنگامه عهدشکنی و قانون‌گریزی، زمینه و بستر را برای هرگونه مداخله و حضور جابرانه قدرت‌های فرامنطقه‌ای می‌خشکاند و با این توافق، دریای خزر رسماً به عنوان دریای صلح و دوستی معرفی می‌شود که منحصر به کشورهای ساحلی و متعاهد این کنوانسیون بوده و هیچ عنصر بیگانه درآن اجازه حضور و عرض اندام ندارد.

8. دو گزینه فراروی کشورهای ساحلی دریای خزر از جمله کشورمان در قبال کنوانسیون مذکور قرار داشت: یکی اینکه تأیید و تصویب و امضای کنوانسیون رژیم حقوقی را موکول به تحقق همه شرایط و خواسته‌ها و تأمین حقوق حقه خود، از جمله درخصوص تحدید حدود دریایی و تعیین سهم کشورها از بستر، زیربستر و آب‌های دریای خزر نماید که با توجه به اختلافات عمیق و دامنه‌دار میان کشورهای ساحلی بر سر تحدید حدود و مالکیت بر منابع سطحی و زیر سطحی دریای خزر، این امر تعلیق به محال بود و به احتمال فراوان عدم حصول به توافق درقالب کنوانسیون مذکور، زمینه بی تکلیفی و سکون و رکود در بسیاری از حوزه‌های همکاری‌های ممکن و بی ثباتی اوضاع را فراهم می‌کرد. گزینه دوم این بود که با توافق بر سر کلیات و اشتراکات، مبنایی برای حل و فصل اختلافات بر سرتحدید حدود دریایی و تسهیم منابع دریای خزر فراهم آید و بسیاری از زمینه‌های همکاری به فعل و عمل در آید، امری که با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، امید به تحقق آن افزایش می‌یابد.

***************************************

روزنامه وطن امروز**

سیاست نظام برخورد قاطع و بدون ملاحظه با مفسدین

گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مردم از استان‌های مختلف در سخنان مهمی درباره اوضاع اقتصادی و معیشتی، شرارت‌های آمریکا و پیشنهاد مذاکره و نیز ضرورت وحدت عمومی مردم و مسؤولان خاطرنشان کردند: مشکلات اقتصادی و راه‌حل‌های آن معلوم است، هیچ بن‌بستی در کشور وجود ندارد و مسؤولان در هر سه قوه باید با تلاش، کار مشترک و استفاده از نظرات کارشناسان، مشکلات و فشارها را از دوش مردم بردارند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان همچنین درباره موضوع مذاکره با آمریکا تأکید کردند: با آمریکایی‌ها به علت وجود استدلال‌های دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمی‌کنیم و در پرتو وحدت و همدلی مردم و مسؤولان، این مرحله را بخوبی پشت سر خواهیم گذاشت. رهبر انقلاب اسلامی در سخنان خود با اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور و گرانی‌های فراوان اخیر که به بخش‌هایی از مردم بشدت فشار وارد کرده است، گفتند: اکثر کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسؤولان متفق هستند که عامل همه این مشکلات تحریم‌ها نیست، بلکه ناشی از مسائل درونی و نحوه مدیریت و سیاست‌گذاری اجرایی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: من نمی‌گویم تحریم‌ها اثر ندارد اما عمده مشکلات اقتصادی اخیر مربوط به عملکردهاست و اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگام‌تر و قوی‌تر باشد، تحریم‌ها تأثیر زیادی نخواهد داشت و می‌توان مقابل آن ایستاد. ایشان به نوسانات اخیر بازار ارز و سکه و کاهش ارزش پول ملی اشاره کردند و افزودند: در همین قضایای ارز و سکه گفته شد مبلغ ۱۸ میلیارد دلار از ارز موجود کشور آن هم در حالی که برای تهیه ارز مشکل داریم، بر اثر بی‌تدبیری، به افرادی واگذار شد و برخی از آن سوءاستفاده کردند؛ این موارد مشکلات مدیریتی است و ارتباطی با تحریم‌ها ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: وقتی ارز یا سکه به صورت غلط عرضه و تقسیم می‌شود، مشکلات فعلی به‌وجود می‌آید، زیرا این قضیه 2 طرف دارد؛ یک طرف آن فردی است که دریافت می‌کند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه می‌کند. همه بیشتر به‌دنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است در حالی که تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بی‌تدبیری عرضه کرده است که اقدامات اخیر قوه‌قضائیه نیز در واقع برخورد با کسانی است که با یک تخلف و خطای بزرگ، زمینه‌ساز این مسائل و کاهش ارزش پول ملی شده‌اند. ایشان به کمین گرفتن دشمن برای سوءاستفاده از این خطاها و بی‌تدبیری‌ها اشاره کردند و افزودند: ما به دلایل گوناگون، دشمنان خبیث و رذل کم نداریم، آنها کمین گرفته‌اند تا همچون مگس روی زخم بنشینند و با سوءاستفاده از مشکلات ناشی از خطای برخی افراد، ناکارآمدی نظام و بن‌بست در کشور را القا کنند تا مردم ناامید شوند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در کشور هیچ بن‌بستی وجود ندارد، زیرا مشکلات کشور شناخته شده است و برای همه آنها نیز راه‌حل‌های شناخته شده‌ای وجود دارد و فقط باید مسؤولان کمر همت ببندند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به پیشنهادها و نامه‌های متعدد جوانان انقلابی، مؤمن و خوشفکر برای حل مشکلات گفتند: اخیراً هم عده‌ای کارشناس اقتصادی که با دولت هم مخالفتی ندارند و برخی هم صاحبنام هستند، نامه‌ای دلسوزانه به رئیس‌جمهور محترم نوشته‌اند و ضمن برشمردن مشکلات ساختاری و موجود اقتصادی، راه‌حل‌ها را هم ارائه کرده‌اند که این راه‌حل‌ها اکثراً صحیح بود. ایشان با تأکید بر اینکه اغلب این راه‌حل‌ها قبلاً در شعارهای سال و سیاست‌های کلی اعلام شده بود، افزودند: بنابراین مشکلات اقتصادی کشور راه‌حل دارد و اینگونه نیست که دشمن و برخی افراد دنباله‌رو او در داخل و در رسانه‌ها، خبیثانه تبلیغ کنند که کشور به بن‌بست رسیده و هیچ راهی جز پناه بردن به فلان شیطان یا شیطان اکبر وجود ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مسؤولان اجرایی برخی از این راه‌حل‌ها را شروع کرده‌اند اما باید جدی‌تر انجام دهند و من این موضوع را در جلسات خصوصی به رؤسای 3 قوه و مسؤولان کشور گفته‌ام و آنان نیز به اندازه توان خود پیگیر این موضوعات هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه ما در کشور نیروی خوب و باعرضه و جوان کم نداریم، گفتند: مسؤولان باید همکاران خوبی برای خود انتخاب کنند.

ایشان نقدینگی عظیم را یکی از مشکلات اقتصادی کشور و ناشی از سیاست‌های اشتباه دانستند و گفتند: همان‌گونه که در عید فطر خطاب به مسؤولان گفتم، باید این نقدینگی به سمت تولید و بخش‌های صنعت، کشاورزی و مسکن هدایت شود و اگر چنین کاری انجام شود، نقدینگی که امروز یک تهدید است، به فرصت تبدیل خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه همواره از دولت‌ها حمایت کرده‌اند و از این دولت نیز حمایت می‌کنند، خاطرنشان کردند: بار دیگر به مسؤولان دولتی سفارش مؤکد می‌کنم که با فکر و برنامه‌ریزی و مشورت با افراد آگاه، راه‌های سوق‌دادن نقدینگی به سمت تولید را پیدا کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: برخی می‌گویند علت مشکلات فعلی در بازار و کسب و کار این است که چون فعالان اقتصادی از زمان آغاز تحریم‌ها یعنی نیمه مرداد یا نیمه آبان مطلع بودند، کارهایی انجام دادند؛ حالا سؤال این است که اگر فعالان اقتصادی مطلع بودند و کارهایی کردند، مسؤولان دولتی هم باید خود را برای مقابله با تحریم بیشتر آماده می‌کردند.

ایشان افزودند: البته اکنون هم دیر نشده است و می‌توان تصمیم‌ها و اقدامات لازم را در مقابل تصمیم خبیثانه دشمن اتخاذ کرد و اگر کسی بگوید دیر شده و ممکن نیست، یا جاهل است یا حرف بی‌جهت زده است. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: هر کسی که اعلام کند ما به بن‌بست رسیده‌ایم، یا جاهل است یا حرف او خائنانه است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه مطالب مربوط به مسائل و مشکلات اقتصادی، به موضوع فساد و لزوم مقابله با آن اشاره کردند و گفتند: نامه اخیر رئیس قوه‌قضائیه یک گام مهم و مثبت برای مقابله با فساد و مفسد است.

ایشان با اشاره به نامه 17 سال پیش خود به سران 3 قوه برای مقابله با فساد افزودند: فساد یک اژدهای 7 سر است که باید با آن به طور کامل و جدی مقابله شود، ضمن اینکه وقتی با فساد و مفسد مقابله می‌شود، قطعاً جیغ و دادهایی از گوشه و کنار بلند می‌شود. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بیان علنی این موضوع برای این است که همه بدانند بنای نظام، برخورد قاطع و بدون ملاحظه با مفسد است. ایشان افزودند: برخی درخصوص فساد به گونه‌ای صحبت می‌کنند که گویا همه نظام فاسد است و ادعای فساد سیستمی و فراگیر می‌کنند، در حالی که اینگونه نیست و ما در کشور، مدیران پاکدست و مؤمن فراوانی داریم و اینگونه سخن گفتن، ظلم به این افراد و ظلم به نظام اسلامی است. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در نظام اسلامی حتی تعداد کم افراد فاسد، زیاد است و باید با آنها قاطعانه برخورد شود، گفتند: افراط و تفریط غلط است. برخی در صحبت‌ها و نوشته‌های خود بی‌ملاحظه هستند. نمی‌توان فساد در برخی دستگاه‌ها یا در میان برخی افراد را به کل کشور تعمیم داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود، خاطرنشان کردند: راه‌حل مشکلات اقتصادی کشور اعم از راه‌حل‌های ساختاری و کوتاه‌مدت شناخته شده است و هدف از درخواست برای تشکیل جلسه مشترک سه قوه، یافتن مشترک راه‌حل‌ها با کمک گرفتن از کارشناسان امین است که این کار در حال انجام است. ایشان افزودند: دستگاه‌های نظارتی وابسته به دستگاه‌های اطلاعاتی، قوه‌قضائیه و مجلس نیز باید با قدرت و با چشم باز در میدان باشند و آحاد مردم مؤمن نیز باید با احساس وظیفه، در این خصوص، نقش ایفا کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه قوای مجریه و مقننه باید راه‌های فساد را ببندند، گفتند: اگر در همین قضایای ارز و سکه، نظارت و دقت و پیگیری لازم انجام می‌گرفت، راه‌های فساد مسدود می‌شد. ایشان همچنین با توصیه به آحاد مردم برای هوشیاری و عمل با بصیرت، در مقابل تحریکات دشمن، افزودند: ملت ایران همواره در مقابل دشمن بصیرت داشته است و همه باید بدانند دشمن به دنبال سوءاستفاده از نقطه ضعف‌ها ضد خود مردم است.

رهبر انقلاب اسلامی دستگاه‌های تبلیغاتی اعم از صدا و سیما، مطبوعات و وبگاه‌های فضای مجازی را به مراقبت از ایجاد ناامیدی در جامعه توصیه مؤکد کردند و گفتند: انتقاد اشکالی ندارد اما نباید مردم را ناامید کرد. گاهی در یک روزنامه یا در یک برنامه تلویزیونی و رادیویی، به‌گونه‌ای سخن گفته می‌شود که گویا همه درها بسته است، در حالی که اینگونه نیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: ملت ایران و نظام اسلامی، همچنان‌که تا به حال از مراحل سختی عبور کرده است، از این مرحله نیز که آسان‌تر از مراحل قبلی است، عبور خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دوم سخنان‌شان با اشاره به وقیح‌تر و بی‌ادب‌تر شدن مسؤولان آمریکایی در ماه‌های اخیر خاطرنشان کردند: آنها قبلاً نیز ادب سیاسی و دیپلماتیک را در حرف‌های‌شان رعایت نمی‌کردند اما مسؤولان کنونی رژیم آمریکا به گونه‌ای وقیح و بی‌شرم و بی‌ادب با دنیا حرف می‌زنند که انگار حیا را کاملاً از آنها گرفته‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری 2 جنایت هفته اخیر سعودی‌ها در یمن یعنی بمباران یک بیمارستان و حمله به یک ماشین حامل کودکان یمنی و قتل عام ده‌ها کودک بی‌گناه و بی‌پناه افزودند: وجدان جهان در مقابل این جنایات تکان خورد و دولت‌ها نیز ولو به صورت تعارف‌آمیز اظهار تأسفی کردند اما آمریکایی‌ها به جای محکوم کردن این فجایع، بی‌شرمانه از روابط راهبردی خود با سعودی‌ها حرف زدند و این سؤال را پیش آوردند که آیا مسؤولان آمریکایی واقعاً انسانند؟ ایشان جدا کردن حدود ۲ هزار کودک از مادران‌شان و زندانی کردن آنها در قفس را به بهانه مهاجر بودن این افراد، جنایت بی‌سابقه دیگری خواندند و افزودند: نکته تأمل‌برانگیز این است که آمریکایی‌ها بدون هیچ خجالت و شرمی این اقدامات را جلوی چشم جهانیان انجام می‌دهند.

رهبر انقلاب با اشاره به حرف‌های بی‌ادبانه مقامات رژیم آمریکا درباره تحریم، جنگ و مذاکره گفتند: تأکید می‌کنیم جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته آنها مساله جنگ را صریحاً مطرح نمی‌کنند اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران یا ترسوها را بترسانند.

ایشان در همین زمینه تأکید کردند: جنگی رخ نخواهد داد، چرا که ما مثل گذشته هیچ وقت شروع‌کننده جنگ نخواهیم بود و آمریکایی‌ها هم حمله را آغاز نمی‌کنند، چون می‌دانند صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد، زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کرده‌اند به هر متعرضی، ضربه بزرگ‌تری وارد خواهند کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ناکامی مفتضحانه و حقارت‌آمیز آمریکایی‌ها در حمله

سال ۵۹ به صحرای طبس افزودند: آنها ممکن است خیلی چیزها را نفهمند اما احتمالاً اینقدر می‌فهمند که نتیجه تعرض به ایران را تصور و درک کنند.

رهبر انقلاب در ادامه تبیین طرح‌های آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی و ملت ایران، به بحث پیشنهاد مذاکره پرداختند و افزودند: آنها البته در این موضوع بر اساس یک بازی و روش پیش پا افتاده و بی‌ارزش سیاسی عمل می‌کنند؛ یک نفر می‌گوید بدون پیش‌شرط، نفر دیگر پیش‌شرط می‌گذارد.حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: بر خلاف تصور عده‌ای در داخل، درخواست آمریکایی‌ها برای مذاکره مساله جدیدی نیست و در ۴۰ سال اخیر بارها تکرار اما با پاسخ منفی ایران مواجه شده است. حتی ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا که نسبت به فعلی‌ها مقتدرتر بود، در قضیه معروف به مک فارلین،

او را مخفیانه برای مذاکره به تهران فرستاد که بعد از ۲۴ ساعت بدون نتیجه بازگشت.

رهبر انقلاب در تبیین استدلال‌های ایران برای مذاکره نکردن با آمریکایی‌ها گفتند: آنها برای مذاکره فرمول خاصی دارند که باید آن را درک کرد و سپس به این سؤال پاسخ داد که آیا هیچ آدم عاقلی با این فرمول مذاکره می‌کند؟

ایشان حقیقت مذاکره را در عرف سیاسی «داد و ستد» خواندند و خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها در هر مذاکره به پشتوانه قدرت سیاسی، تبلیغاتی و مالی خود تلاش می‌کنند هرگونه مقاومت در مقابل تحقق اهداف‌شان را ناکام بگذارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ترسیم فرمول مذاکره به سبک آمریکایی‌ها افزودند: آنها اولاً اهداف اصلی را کاملاً مشخص می‌کنند البته همه این اهداف را اعلام نمی‌کنند اما در طول مذاکرات با دبه و چانه‌زنی، همه اهداف را پیگیری می‌کنند. نکته دوم اینکه آمریکایی‌ها از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمی‌نشینند. ایشان افزودند: آمریکایی‌ها در مذاکرات، با الفاظ ظاهراً اطمینان‌بخش فقط وعده می‌دهند اما از طرف مقابل امتیازات نقد می‌خواهند و وعده نمی‌پذیرند.

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: این واقعیت را ما در برجام تجربه کردیم، همچنان که در مذاکره با کره‌شمالی هم آمریکایی‌ها همین روش را در پیش گرفته‌اند. ایشان خاطرنشان کردند: هر جای مذاکره اگر طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع کند، آمریکایی‌ها آنچنان هیاهوی تبلیغاتی و رسانه‌ای در جهان راه می‌اندازند که معمولاً طرف مقابل کم می‌آورد و دچار انفعال می‌شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح آخرین نکته از فرمول مذاکره آمریکایی‌ها افزودند: آنها پس از مذاکرات نیز براحتی زیر وعده‌ها می‌زنند و به آنها عمل نمی‌کنند. رهبر انقلاب پس از بیان این واقعیات یک سؤال اساسی مطرح کردند: به کدام دلیل باید با رژیم زورگوی متقلبی که اینگونه مذاکره می‌کند، پشت میز گفت‌وگو نشست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برجام را نمونه واضح نتیجه مذاکره با آمریکا برشمردند که البته برخی خطوط قرمز تعیین شده در آن رعایت نشد.

ایشان خاطرنشان کردند: با توجه به فرمول آمریکایی‌ها در مذاکره، هر دولتی در جهان با آنها مذاکره کند، دچار مشکل می‌شود؛ مگر جهت‌گیری‌هایش با واشنگتن یکی باشد که البته دولت فعلی آمریکا حتی به اروپایی‌ها هم زور می‌گوید.

رهبر انقلاب در نوعی جمع‌بندی از این بخش از سخنان‌شان، افزودند: ما فقط وقتی می‌توانیم وارد بازی خطرناک مذاکره با آمریکا شویم که از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به اقتدار مورد نظرمان برسیم و فشارها و هوچی‌گری‌های او نتواند در ما تأثیر بگذارد اما در حال حاضر مذاکره قطعاً به ضرر ما تمام می‌شود و ممنوع است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: امام راحل عظیم‌الشأن هم مذاکره با آمریکا را تا وقتی این رژیم آدم نشود ممنوع کرده بودند؛ ما هم بر همین نکته تأکید می‌کنیم. ایشان افزودند: حتی اگر به فرض محال قرار بود با آمریکایی‌ها مذاکره‌ای کنیم قطعاً با دولت فعلی هرگز مذاکره نمی‌کردیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با بیان نکته‌ای مهم خطاب به همه سیاستمداران، دیپلمات‌ها، جوانان پرانگیزه، دانشجویان رشته‌های سیاسی و فعالان عرصه سیاست یادآوری کردند: مذاکره با رژیم زورگو و پرتوقع آمریکا وسیله‌ای برای رفع یا کاهش دشمنی آنها نیست، بلکه دادن ابزاری به آمریکاست که با آن می‌تواند بیشتر و بهتر اعمال دشمنی کند و اهداف خود را پی بگیرد.

رهبر انقلاب تمرکز شیطان بزرگ بر جنگ اقتصادی را ناشی از ناامیدی از جنگ نظامی، سیاسی و امنیتی و حتی جنگ فرهنگی خواندند و افزودند: رویش‌های جوان و پربرکت انقلاب و شکست حوادث و آشوب‌های امنیتی‌- سیاسی سال ۸۸، نشان دهنده شکست و یأس دشمن در این عرصه‌هاست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: البته به توفیق الهی و هوشیاری مسؤولان و مردم، آمریکا در جنگ اقتصادی نیز شکست خواهد خورد. ایشان با اشاره به ترفند و فریب دشمنان در حرف زدن با مردم ایران گفتند: یک عقب‌مانده ذهنی به ملت ایران می‌گوید دولت شما پول شما را در سوریه خرج می‌کند در حالی که رئیس او اذعان کرده که آمریکایی‌ها 7 تریلیون دلار در منطقه خرج کرده‌اند اما هیچ چیزی عایدشان نشده است.

رهبر انقلاب افزودند: ما به 2 کشور دوست یعنی سوریه و عراق در مقابل تهدیدات آمریکا و سعودی‌ها کمک کرده‌ایم که این کمک‌ها نوعی مبادله بین دولت‌های دوست است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایجاد تردید در افکار عمومی نسبت به مواضع نظام را از اهداف مشخص دشمنان ملت ایران برشمردند و افزودند: آنها می‌خواهند با جنگ اقتصادی نارضایتی ایجاد کنند تا شاید این نارضایتی به اغتشاش و ناامنی تبدیل شود. ایشان با بیان اخبار و اطلاعاتی از پشت صحنه اقدامات آمریکایی‌ها، صهیونیست‌ها و سعودی‌ها افزودند: آنها برای ایجاد ناامنی در دی ماه گذشته، چند سال فعالیت کرده بودند اما ملت با هوشیاری تحسین‌برانگیز، به میدان آمد و زمینه‌سازی‌های چند ساله آنها را به باد داد. رهبر انقلاب افزودند: دشمنان سپس به سال ۹۷ دل‌بستند و برخی مقامات آمریکا گفتند ۶ ماه دیگر خبرهایی از ایران خواهید شنید، منظور آنها همین حوادث مرداد بود که با وجود هزینه‌های فراوان مالی و سیاسی دشمنان اینگونه محدود از آب درآمد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: مردم باهوش و بابصیرت هستند، البته مشکلات معیشتی و اقتصادی اوقات خیلی از آنها را تلخ کرده اما این ملت زیر بار خواست‌های سیای آمریکا و فلان رژیم روسیاه نمی‌رود.

رهبر انقلاب تأکید کردند: دشمن همان‌گونه که تاکنون ضعیف و ناتوان و شکست خورده بوده است، در آینده نیز ناکام خواهد ماند، به‌شرط اینکه همه بیدار باشیم و با پرهیز از ناامیدی به وظایف خود عمل کنیم.

ایشان افزودند: برخی به اسم اینکه طرفدار ضعفا هستیم و می‌خواهیم اوضاع را درست کنیم، خودشان ملتفت نیستند اما عملاً در چارچوب نقشه دشمن حرف می‌زنند و اقدام می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: آنها که می‌گویند دولت باید برکنار شود، در نقشه دشمن نقش‌آفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد.

رهبر انقلاب همچنین به حقوق و تکالیف دولت و مجلس اشاره کردند و افزودند: هر دو قوه باید ضمن برخورداری از حقوق خود، کرامت طرف مقابل را حفظ کنند و 3 قوه با هم‌افزایی مشکلات را از پیش‌ روی ملت بردارند.

ایشان در پایان سخنان‌شان با اشاره به سخنان امام خمینی درباره دست قدرت خدا بر سر ملت ایران و نظام اسلامی افزودند: ما هم این دست قدرتمند خدا را احساس می‌کنیم، قدرتی که در ایمان ملت متجلی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان‌شان با اشاره به فرا رسیدن ماه ذی‌الحجه، ماه دعا و توسل و تضرع به درگاه الهی، خاصیت ایمان و اتکا به خدا را ایجاد امید، اعتماد به نفس و شکست‌ناپذیری دانستند و خاطرنشان کردند: ملت ایران با برخورداری از این ایمان، 40 سال است در مقابل قدرت‌های متکبر دنیا با قدرت تمام ایستاده است و باید روز به روز بر این توانایی افزوده شود.

***************************************

نام:
ایمیل:
نظر: