صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۳۱۱۹۷۲
استدلال نمایندگان مرعوب این بود که آمریکا آماده حمله به ایران است و در صورت حمله، ایران همانند دوران جنگ جهانی اول و دوم اشغال شده و تمامی دستاوردهای انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت، همچنین با آغاز کار دولت یازدهم و شروع مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا به صورت مستقیم، در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور این نکته مطرح شد که، هر توافقی بهتر از عدم توافق است! استدلال مطرح‌کنندگان این نگاه و گزاره، آن بود که اگر توافق نشود، جنگ می‌شود!
پایگاه بصیرت / پرسمان/ دکتر یدالله جوانی
سالیانی است که آمریکایی‌ها ملت ایران را به جنگ تهدید می‌کنند. پیش از دونالد ترامپ، باراک اوباما و دیگر اعضای کابینه‌اش یک جمله نخ‌نما داشتند؛ «تمامی گزینه‌ها روی میز است.» دولت کنونی ایالات متحده نیز به شکل‌های مختلف ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده است. ادبیات تهدید مقامات آمریکایی علیه ملت ایران، همواره این سؤال را به ذهن هر ایرانی متبادر می‌کند که؛ آیا جنگ خواهد شد؟ در داخل کشور واکنش‌ها به این تهدید ایالات متحده متفاوت بوده است. از سال ۱۳۸۰ که این تهدیدات پررنگ شد، عده‌ای همواره نگران وقوع جنگ بودند و برای جلوگیری از پدیدآیی جنگ، نسخه‌هایی را تجویز می‌کردند، برای نمونه در دوره اصلاحات، ۱۳۵ نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم چنان مرعوب تهدیدات دشمن شدند که با ارسال نامه‌ای سرگشاده به رهبر معظم انقلاب، برای جلوگیری از وقوع جنگ، خواستار عقب‌نشینی در برابر آمریکا با نوشیدن جام زهر از سوی معظم‌له شدند.
استدلال نمایندگان مرعوب این بود که آمریکا آماده حمله به ایران است و در صورت حمله، ایران همانند دوران جنگ جهانی اول و دوم اشغال شده و تمامی دستاوردهای انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت، همچنین با آغاز کار دولت یازدهم و شروع مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا به صورت مستقیم، در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور این نکته مطرح شد که، هر توافقی بهتر از عدم توافق است! استدلال مطرح‌کنندگان این نگاه و گزاره، آن بود که اگر توافق نشود، جنگ می‌شود!
اکنون هم که ترامپ زیر برجام زده و از آن خارج شده، عده‌ای ترسو چنین مطرح می‌کنند که برای جلوگیری از وقوع جنگ، باید به مذاکره با آمریکا تن داد. اما در مقابل این نوع دیدگاه و واکنش نسبت به تهدیدات آمریکا، نگاه دیگری وجود داد مبنی بر اینکه، جنگی در کار نیست و آمریکایی‌ها به صورت مستقیم به ایران حمله نخواهند کرد. از سال ۱۳۸۰ تاکنون به عنوان نگارنده این سطور در یادداشت‌های مختلف، همواره بر چنین نگاهی به صورت مستدل تأکید داشته‌ام. هفته گذشته رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در جمع هزاران نفر از اقشار مردم در این باره فرمودند:
«حالا غیر از مسئله تحریم که می‌گویند تحریم می‌کنند و فلان، دو موضوع دیگر را مطرح می‌کنند؛ یکی مسئله‌ جنگ را، یکی مسئله مذاکره را. البته جنگ را صریحاً نمی‌گویند می‌جنگیم، اما به خیال خودشان با اشاره و با کنایه و با این حرف‌ها می‌خواهند بگویند خلاصه ممکن است جنگ راه بیفتد. شبح جنگ را بزرگ می‌کنند برای اینکه ما ملت را بترسانند، یا ترسوها را بترسانند؛ چون بالاخره ما یک مشت ترسو هم داریم.»
معظم‌له در این دیدار با صراحت پس از بیان حرف‌های دشمن و اهداف آنان در این باره فرمودند: «به طور خلاصه دو کلمه به ملت ایران بگویم؛ جنگ نخواهد شد و مذاکره هم نخواهیم کرد.»
این رویکرد رهبر معظم انقلاب نسبت به تهدیدات دشمن، رویکردی کاملاً مستدل، واقع‌بینانه و عالمانه است. این نگاه حکیمانه، مبتنی بر شناخت دقیق دشمن و برآورد صحیح از وضعیت آمریکا و موقعیت جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. در واقع معظم‌له با تصریح و تأکید بر اینکه؛ «جنگ نخواهد شد و مذاکره هم نخواهیم کرد.» نقشه دشمن را نقش بر آب کردند و سیاست و راهبرد آمریکایی‌ها مبنی بر، «فشار‌ـ مذاکره‌ـ امتیازگیری» را، بر هم زدند. این شگرد قدرت‌های شیطانی است که دیگران را با تهدید به جنگ، به عقب‌نشینی و دادن امتیاز وادار می‌کنند. اما چرا جنگ نخواهد شد؟ در پاسخ به این پرسش فرماندهی معظم کل قوا چنین استدلال می‌کنند: «جنگ نخواهد شد؛ چرا؟ برای خاطر اینکه جنگ دو طرف دارد؛ یک طرف ما هستیم، یک طرف او است؛ ما که خب جنگ را شروع نمی‌کنیم؛ ما هیچ جنگی را شروع نکرده‌ایم.  افتخار جمهوری اسلامی این است که هیچ جنگی را ما شروع نکرده‌ایم... اینکه طرف ما، طرف آمریکایی و آمریکایی‌ها هم جنگ را شروع نمی‌کنند، برای این [است] که گمان می‌کنم آمریکایی‌ها هم می‌دانند که اگر جنگی را اینجا شروع کنند، صد درصد به ضررشان تمام خواهد شد.» به هر حال هر کشوری هر چند هم قدرتمند باشد، وقتی جنگی را آغاز می‌کند که در برآوردهایش اطمینان به پیروزی داشته باشد. آمریکایی‌ها طی ۱۷ سال گذشته، در جنگ‌هایی وارد شدند با این اطمینان که پیروز میدان خواهند بود، لکن در تمامی این جنگ‌ها شکست خوردند. اما در طول همین ۱۷ سال، بسیاری از تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران آمریکایی‌ برای شروع یک جنگ علیه ملت ایران، همواره جمهوری اسلامی را یک هدف سخت ارزیابی کرده‌اند. آمریکایی‌ها خیلی علاقه‌مند بودند پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله به افغانستان، به جمهوری اسلامی حمله کنند، لکن در همان مقطع پیروزی بر ایران را در یک جنگ ناممکن ارزیابی کردند. در دوره اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا با صراحت جنگ با ایران را بدون نتیجه و به ضرر آمریکا ارزیابی کرد. اوباما با صراحت اعلام کرد، ما از جنگ افغانستان و عراق آموختیم، دیگر در هیچ جنگی که لازم باشد سرباز و نیروی زمینی نظامی وارد کنیم نباید شرکت کنیم. آمریکایی‌ها می‌دانند جنگ هوایی و موشکی بدون وارد کردن نیروی پیاده در ایران، هیچ نتیجه‌ای برای آنان نخواهد داشت. این را هم می‌دانند که وارد کردن نیروی پیاده در ایران، یعنی روانه کردن آمریکایی‌ها به گورستان. بنابراین جرئت و توان حمله نظامی به ایران را ندارند و دلیل آن قدرت پاسخگویی قاطع ملت ایران است. آمریکایی‌ها ملت ایران را در عمل آزموده و ناتوانی خود را مشاهده و فهم کرده‌اند.
رهبر فرزانه انقلاب در این باره می‌فرمایند: «آمریکایی‌ها یک بار هم اینجا حمله کردند به طبس‌ـ یادتان هست‌ـ خودشان را نجس کردند، برگشتند رفتند. درست است که خیلی چیزها را ممکن است نفهمند، اما به نظرم می‌آید این قدر هم چیز نیستند که این را نفهمند، جنگ نخواهد شد، مطمئناً.»
آری آمریکایی‌ها یک ارزیابی از نیروهای خود و به ویژه پیاده‌نظام‌های خود در مصاف با دیگران و از جمله ایرانی‌ها دارند. بر اساس همین ارزیابی، در عراق و افغانستان نظامیان خود را با پوشک بزرگسالان وارد میدان می‌کردند. آمریکایی‌ها مطلع شدند که چگونه تکاوران دریایی آنان موقع بازداشت در خلیج‌فارس به دست پاسداران نیروی دریایی سپاه، هم گریه کردند و هم از ترس لرزیدند و همگی خود را نجس کردند.
سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه در جلسه‌ای بدون اغراق گفت، هم هنگام بازداشت تفنگداران نیروی دریایی انگلیس و هم هنگام بازداشت تکاوران دریایی آمریکا، نیروهای ما در تهیه شلوار برای آنها با مشکل مواجه شدند، زیرا آنان همگی خود را نجس کرده بودند.
اما مهم‌ این است که این آمریکایی‌ها و نظامیان آنها، سیمای رزمندگان ایرانی را، در چهره شهید محسن حججی در هنگام اسارت مشاهده کردند. تکاوران دریایی آمریکا در هنگام بازداشت، در حالی که می‌دانستند به آنان آسیبی وارد نخواهد شد، همگی خود را نجس کردند؛ لکن شهید محسن حججی که به اسارت داعش درآمد و می‌دانست لحظاتی بعد سر از تن او جدا خواهند کرد؛ چهره‌ای با صلابت و شجاعت برخاسته از ایمان و معنویت از خود به یادگار گذشت؛ تا هم معرّف رزمندگان سپاه اسلام باشد و هم نماد و سخنگوی تمام شهدای مدافع حرم شود.


نام:
ایمیل:
نظر: