صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

آذربایجان غربی >>  عمومی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۱۳۶۶۶
کشورهای بازیگر جهانی، کشورهای سابق و با طرز تلقی ها و رویکردهای گذشته نیستند.

با رشد تکنولوژی و اهمیت یابی افکارعمومی در نظام بین الملل امروزی، نقش رسانه های ارتباط جمعی برای بازیگری در آن را بیش از پیش مهم و تأثیرگذار کرده است. با وضعیت به وجود آمده رویکردها و ساختارهای قدرت در جهان نیز به سرعت در حال تغییر و جابجایی است.

دیگر قدرت های برتر در جهان فقط امریکا و انگلیس، روسیه، چین یا فرانسه نیستند و جهان به سمت چند قطبی شدن در حال حرکت است.

به عنوان مثال، ایران به عنوان کشوری که تا اواخر قرن بیستم به عنوان کشوری ثروتمند و قابل دستبرد و استعمار از سوی کشورهای استعماری دیده می شد، در قرن جدید به عنوان یک کشوری قدرتمند و بازیگر موثر منطقه ای و جهانی دیده می شود. ایران امروزی در بیشتر تحولات منطقه نقش محوری دارد، در حالی که نظام سلطه روزی نقش بازیگری برای محور مقاومت قائل نبود و خیال می کرد این پروژه آزادی خواهانه در مقابل قدرت برتر جهانی نظام سلطه و سردمداران آن با شکست مواجه خواهد شد و توان قدرت نمایی نخواهد یافت.

در پدیده دیگر با اینکه پوتین با مخالفان بیشتری در داخل مواجه بود ولی توانست با بازسازی نقش بین المللی کشورش، در موضوع تحولات منطقه به بازآفرینی قدرت از دست رفته روسیه بیفزاید و قبل از آن نیز کریمه را با شیوه دمکراسی مورد قبول جهان کنونی و در شرایط گل آلود وضعیت اکراین تصاحب نماید.

بازیگران بین المللی در پی کسب نقش خود از فرصت ها به خوبی استفاده می کنند تا افکار عمومی جهان را با خود همراه سازند و در موج تغییرات صاحب پرستیژ جهانی شوند، به عنوان مثال پوتین توانست با این نقش ها مرد سال در 2016 شود و مخالفین خود را به کمترین حد برساند.

در انتخابات امریکا تمام اندیشمندان پیش بینی کردند که ترامپ شکست خواهد خورد اما رهبر معظم انقلاب گفت کسی که به مردمش حقایق را بگوید و از نظام سلطه و بن بست کشیده شده کشورش صحبت کند انتخابات را از آن خود خواهد کرد که همین طور نیز شد و وی پیروز انتخابات گشت.

در اروپا نیز تغییرات قابل توجه بود و پدیده برگزیت برای بریتانیا اتفاق افتاد که همه ابراز می کردند که انگلیس در اتحادیه خواهد ماند ولی مردم با دموکراسی 1+50 % رأی به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دادند.

در پدیده دیگر، در انتخابات دومای روسیه همه تحلیلگران می گفتند که حزب پوتین رأی نخواهد آورد اما این حزب با رأی بالایی در انتخابات پیروز شد.

تحلیل گران منطقه غرب آسیا تحلیل می کردند که پدیده داعش منطقه را خواهد بلعید و در این بین بازنده اصلی محور مقاومت خواهد بود ولی صحنه منطقه جور دیگری ورق خورد و محور مقاومت هم پرستیژ بین المللی کسب کرد و هم داعش را کنترل کرد.

با توجه به بیان این نمونه های ریز و درشت در نظام بین الملل و تغییرات در کشورها می خواهیم به این نکته اشاره کنیم که کشورهای بازیگر جهانی، کشورهای سابق و با طرز تلقی ها و رویکردهای گذشته نیستند و در حال رشد و توسعه با بکارگیری ابزارهای به روز برآمده از تکنولوژی برای جلب آراء و افکار عمومی هستند.

امروز چرا پدیده افول قدرت امریکا در جهان مطرح می شود؟ بدلیل این که بازیگران مختلف جهانی و منطقه ای جای پای خود را در هرم قدرت جهانی بیشتر و بیشتر می کنند و این یعنی کوچکتر شدن سفره قدرت امریکا در جهان:

1. قدرت یابی چین در شرق آسیا و جهان با رشد بالا و تثبیت شده اقتصادی

2. هند در جنوب آسیا

3. آلمان در اروپا

4. روسیه در شرق اروپا

5. برزیل در آمریکای لاتین

6. آرژانتین در جنوب آمریکای لاتین

7. مالزی و اندونزی ، سنگاپور سه کشور آسیایی و اوراسیایی

8. ایران در غرب آسیا و کریدور مهم شمال به جنوب و شاهراه دسترسی به مرکز خاورمیانه

9. ژاپن به عنوان کشوری با تکنولوژی قوی و و از قدرت های برتر اقتصادی جهان

ظهور این جبهه های قدرت امریکا را دچار اشتباهات عدیده در تصمیم گیری و تصمیم سازی ها نموده است.

کشورهای بریکس در حال قدرت یافتن هستند و پیمان شانگهای از پیمان های مهم آنها محسوب می شود. توافق روسیه و چین در حذف دلار از معاولات مالی خود و ورود ایران و سایر کشورهای رنج دیده از امریکا به این پیمان در آینده پول ملی امریکا که یکی از مهم ترین مقوله های قدرت این کشور در جهان است را با چالش مواجه خواهد کرد.

پیشنهاد اوپک گازی از پیشنهادات رهبر انقلاب بود که روس ها از آن استقبال کردند.

ما قاره سبز ( اروپا ) را ثروتمندترین منطقه می شناسیم در حالی که آن ها در حوزه های دفاعی و امنیتی، اجتماعی و سیاسی خود با بحران روبه رو شده اند و مشکلات خود را نمی توانند حل نمایند. بسیاری از کشورهای اروپایی با بحران های مالی فاحش روبرو شده اند و بحران جلیقه های زرد در فرانسه، این کشور را دچار بحران نموده است یا خروج از اروپا و تبعات آن برای انگلیس موجب شده این قاره و 8 کشور مهم آن (انگلیس، فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، یونان، پرتغال، اوکراین، رومانی ) در پاسخگویی به ملتشان با بحران مواجه شوند.

امریکا در شرایط کاملاً مستأصل و از سر افول قدرت، برای بازآفرینی قدرتش به کشوری مثل لهستان رو زده است تا با همراه کردن برخی دولت های خودنشانده منطقه، به خیال خود جبهه ای علیه ایران و بازیگری آن در منطقه ایجاد کند که به نظر می رسد بدلیل همراه نبودن افکار عمومی با این دولت ها، به نتیجه مثبتی نخواهند رسید.

در واقع اگر پدیده های سیاسی و تغییرات قدرت در جهان درست تبیین گردد وقایع و زوایای پنهان روشن خواهد شد و درک این رویدادها ما را دچار اشتباه محاسباتی و سردرگمی در معادلات جهانی نخواهد کرد.


نام:
ایمیل:
نظر: