در صورت نداشتن دستاورد ملموس و خاص از سوی کانال مالی، چه لزومی وجود دارد که ایران همچنان به اصول حاکم بر برجام پایبند باشد؟
INSTEX یا همان «ابزار پشتیبان فعالیتهای تجاری ایران و اروپا» سرانجام پس از مدتها کش و قوس ایجاد شد، اما بستر ایجاد شده، آنطور که باید و شاید پاسخگوی نیازهای ایران نخواهد بود. در بیانیه رسمی سه کشور اروپایی آمده است: «ابزار پشتیبان مبادلات تجاری در درازمدت قصد دارد به روی فعالان اقتصادی از کشورهای ثالث که به تجارت با ایران تمایل دارند، گشوده شود. سه کشور اروپایی کماکان نحوه تحقق این هدف را بررسی میکنند.»
کانال مالی اروپا بدون هیچگونه دستاورد محسوسی در مقطع فعلی بیاثر مانده و اروپا آنطور که نشان داده، بدون حمایت آمریکا نمیتواند تأثیر مستقیمی بر روی موضوعات داشته باشد. در مقطع کنونی باید به چند هدف مهم از تأسیس این سازوکار و اقدامات آن توجه شود:
۱ـ آنگونه که معلوم است اروپا بیش از آن که به دنبال سازوکار مالی با ایران و دور زدن تحریمها باشد، به دنبال حفظ برجام از سوی ایران است. همین حالت قطره چکانی و دادن امتیازهای محدود به ایران از برنامه اروپا برای حفظ ایران در برجام خبر میدهد؛ به گونهای که یک دیپلمات اروپایی به خبرگزاری «رویترز» گفت: ابزار پشتیبان مبادلات تجاری تغییر محسوسی در اوضاع ایجاد نخواهد کرد؛ اما یک پیام مهم سیاسی است که به ایران نشان میدهد مصمم به حفظ برجام هستیم.
۲ـ INSTEX نسیه اروپا به جای نقد پرداخت شده ایران در برجام است. ایران از مذاکرات با اروپا و تأسیس کانال مالی به دنبال فروش نفت خود و درآمدهای حاصل از فروش نفت است؛ اما آنگونه که اروپا اعلام کرده، این کانال مالی نهایتاً مبادله نفت در برابر کالاست. آمریکا اکنون همه تلاش خود را بر روی قطع منابع مالی از فروش نفت ایران قرار داده است و ایران باید به دنبال جایگزینی از منابع مالی برای اقتصاد خویش باشد.
۳ـ اروپا اکنون به دنبال بازی بردـ باخت با ایران است؛ یعنی از یک سو شرط برقراری کانال مالی را به FATF محدود کرده و از سوی دیگر بدون دادن هیچ گونه امتیازی به دنبال حداکثر امتیاز است. اروپا آشکارا کانال مالی را به تصویب FATF محدود کرده و این در حالی است که با تصویب FATF امتیاز خاصی عاید ایران نخواهد شد و حداکثر اقدام اروپا تحویل مواد غذایی به جای یوروهای نفتی به ایران خواهد بود.
۴ـ اروپا نشان داده است بدون حمایت آمریکا و بدون پشتیبانی واشنگتن در مباحث مالی راه به جایی نخواهد برد. نظام مالی اروپا به گونهای برنامهریزی شده که وابستگی کاملی به آمریکا دارد؛ به همین منظور آمریکاییها نیز گفتهاند این کانال به تحریمهای آن ها ضربهای وارد نمیکند.
۵ـ با پذیرفتن INSTEX علناً ایران پذیرفته که به شرایط محدود و بدون امتیازهای برجام رضایت داده است. این امر به منزله این است که ایران باید همچنان به دنبال راههای جایگزین برای دور زدن تحریمهای آمریکا باشد. اکنون این پرسش را باید از مسئولان پرسید که در صورت نداشتن دستاورد ملموس و خاص از سوی کانال مالی، چه لزومی وجود دارد که ایران همچنان به اصول حاکم بر برجام پایبند باشد؟
۶ـ آنگونه که پیداست، سازوکار INSTEX هیچگونه اجباری را برای شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی ایجاد نمی کند. یعنی همانگونه که رئيسجمهور فرانسه نیز اعلام کرده بود، شرکتهای اروپایی خصوصی هستند و اجباری از سوی دولت برای آن ها وجود ندارد. پس اکنون این پرسش مطرح میشود که کدام شرکتها و با چه اصولی میتوانند با ایران وارد داد و ستد مالی شوند؟ اگر اجبار خاصی وجود ندارد، پس لزوم اتکا به آن نیز بیفایده خواهد بود. از سوی دیگر، سازوکار مالی هنوز نامعلوم است و هیچ شرکتی مطمئناً به فعالیت با محدودیت های فعلی ناشی از تحریم های امریکا رضایت نخواهد داد.
ارزیابی نهایی
کانال مالی اروپا، موسوم به INSTEX دستاورد خاصی برای ایران نخواهد داشت و بیشتر سراب نشان دادن برای ایران است. دلیل اثبات این گفته نیز بدلیل مشخص نبودن سازوکار اجرایی و بستر بهره برداری از این کانال مالی است. هنوز سوال های متعددی در خصوص این کانال مالی بدون پاسخ باقی مانده است و طرف های اروپایی تا کنون هیچ اقدام موثری در جهت شفافیت سازی و پاسخ به سوال های مطرح شده انجام نداده اند.