صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

زنجان >>  عمومی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۱۴۰۲۴
چرا دانشجوی ما نسبت به مسائل روز کشور، مسائلی مثل اف ای تی اف، استعفاها و عزل و نصب ها، گرانی و تورم، افت ارزش پول ملی و هزاران موضوع و مسئله روز کشور منفعل و ساکت است؟ حتماً باید انتخاباتی بشود و کس و کسانی پرچم عدالت و توسعه و یا شعار آزادی و برابری سر دهند تا دانشجو به میدان بیاید؟
پایگاه بصیرت / میثم سلطانی
دانشجوی سیاسی کسی است که عوام زده نیست، بلکه جزو خواص جامعه است که تهدیدها، فرصت ها، باید و نبایدها را می شناسد، خوب تشخیص می دهد و براساس آن دارای قدرت تحلیل و فهم سیاسی می شود، سیاست زده نیست بلکه سیاست گذاراست، سیاست باز نیست، بلکه سیاسی است، یعنی برای خواص بودنش بلندگو و بله قربان گوی جریان های سیاسی نمی شود، بلکه خودش جریان ساز و گفتمان ساز است.
 دانشگاه سیاسی و دانشجوی سیاسی را در دو لایه می توان تحلیل کرد؛ لایه اول، لایه بیرونی است یعنی همان حمایت از یک جریان یا فرد سیاسی، بیانیه دادن، رای دادن، زنده باد و مرده باد و ... است که بر فضای دانشجویی و جنبش دانشجویی حاکم می شود؛ اما مهم تر از آن لایه درونی است که باید دانشجو و جنبش دانشجویی جواب بدهد که چرا حمایت از آن جریان و فرد؟ چرا زنده باد فلانی و مرده باد جریان مقابل؟
وقتی از دانشجوی سیاسی و دانشگاه و جنبش سیاسی صحبت می کنیم منظور همان تکیه دانشجویان بر قوه استدلالی و انتقادی خود است تا با توان ذهنی و قدرت تحلیل و تشخیص خود سره را از ناسره فهم کند، نه اینکه از سوی جریان های سیاسی برایشان دیکته شود که در این صورت خطری جدی دانشگاه را تهدید می کند و آن تبدیل دانشگاه به باشگاه های سیاسی است.
فعالیت های جنبش دانشجویی و دانشجویان فعال فرهنگی و سیاسی دانشگاه در عین درون زایی و جوششی بودن، نباید تابع سیاست مداران و جهت دهی سیاسی بیرون از دانشگاه قرار بگیرد. آفت این امر که همچون سم مهلکی بر جریان جنبش دانشجویی است، این است که اگر سکاندار فکری جنبش های دانشجویی این افراد شدند، سعی خواهند کرد ریل های جنبش دانشجویی را به سمت اهداف و منافع حزبی و گروهی خاص تغییر جهت دهند یعنی همان لایه بیرونی اتفاق بیفتد که متأسفانه جنبش دانشجویی از این مسئله سال ها رنج می برد.
برای نمونه، رشد کانون ها و تشکل های قارچ گونه در دانشگاه ها طی سالهای اخیر، با سرعت بیشتر بوده و تاریخ مصرفشان نیز تا روز رأی گیری بوده است! و تنها برنده آن همان سیاسیون بودند و نه جنبش دانشجویی و ملت!
در چنین فضایی، حُریّت فدای تساهل و غفلت و نفوذ سیاسیون می شود که سبب جزم اندیشی جنبش دانشجویی می گردد و قدرت تحلیل سیاسی را از او می گیرد.
قدرت تحلیل سیاسی یعنی دانشجویان هر حرفی را به آسانی نپذیرند و هر احتمالی را به آسانی در ذهن خودشان راه ندهند و قدرت تحلیل حوادث و درک روشن بینانه از رخدادها داشته باشند تا بتوانند موضع گیری کنند و بی تفاوت و خنثی و از همه بدتر جارچی و عامل دست این و آن حزب و شخص سیاسی نباشند.
چنان چه اگر این زنده باد و مرده بادها با پشتوانه و فهم سیاسی عمیق انجام شود، حتی اگر تشخیص دانشجویان و جنبش دانشجویی بر فرض خطا باشد، بسیار ارزشمندتر و قابل تحسین تر از آن است که بله قربان گوی سیاسیون باشند، زیرا در صورت درست یا حتی غلط بودن تحلیل و فهم از موضوع، تمرینی می شود تا در آینده به تحلیل درست از مسئله برسند، هم چنان که بسیاری از داغ ها سرد می شوند، اما پخته ها خام نمی شوند.
اگر تفکر لازم قبل از موضوع نباشد، جنبش دانشجویی و دانشجویان با تکیه بر افراد نخواهند توانست حق و باطل را تشخیص بدهند، استاد شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام در می فرمایند: «ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیت ها. تشیع با این روح به وجود آمده است. ما وقتی در تاریخ اسلام به سراغ سلمان فارسی و ابوذرغفاری و مقداد کِندی و عمار یاسر و امثال آنها می رویم و می خواهیم ببینیم چه چیزی آنها را وادار کرد که دور علی را بگیرند و اکثریت را رها کنند، می بینیم آنها مردمی بودند اصولی و اصول شناس، هم دین دار و هم دین شناس. می گفتند: ما نباید درک و فکر خویش را به دست دیگران بسپریم و وقتی آنها اشتباه کردند ما نیز اشتباه کنیم. درحقیقت روح آنان روحی بود که اصول و حقایق بر آن حکومت می کرد، نه اشخاص و شخصیت ها.» برای نمونه در تسخیر لانه جاسوسی کسی بر دانشجویان سفارش یا دستوری صادر نکرد که لانه جاسوسی را تسخیر کنید، بلکه تشخیص به موقع و درست بود که دانشجویان جایگاه خود را پیدا کردند و عمل نمودند و امروز نیز در دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام نیز دانشجویان بسیاری همچون دوران دفاع مقدس انقلابی عمل کردند و خوب اهل تشخیص شدند.
دانشجوی سیاسی نباید منتظر مقاطع انتخاباتی بماند تا فعال شود، دانشجوی سیاسی باید موقعیت شناس باشد و نسبت به مسائل مختلف عکس العمل و موضع نشان دهد. چرا دانشجوی ما نسبت به مسائل روز کشور، مسائلی مثل اف ای تی اف، استعفاها و عزل و نصب ها، گرانی و تورم، افت ارزش پول ملی و هزاران موضوع و مسئله روز کشور منفعل و ساکت است؟ حتماً باید انتخاباتی بشود و کس و کسانی پرچم عدالت و توسعه و یا شعار آزادی و برابری سر دهند تا دانشجو به میدان بیاید؟ بی تعارف باید گفت وقتی عوامل بروز مشکلات کشور را وقتی برمی شماریم، باید تمامی کسانی را که در این برحه می توانستند نقش سازنده و مفید داشته باشند و نداشتند را نیز در نظر گرفت و از این حیث، بی شک جنبش های دانشجویی یکی از این جمع موثر می باشد که خموشی و سکوت آن می تواند صدمات جبران ناپذیری به کشور و ملت وارد آورد.
نام:
ایمیل:
نظر: