صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۱۴۲۵۸
تحلیل دکتر عبدالملکی از وضعیت اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور:
پایگاه بصیرت / گفتگو با دکتر حجت عبدالملکی

نامگذاری سال جدید به "رونق تولید" بهانه‌ای شد تا در گفتگو با دکتر حجت الله عبدالملکی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق‌(ع) حول اولین و مهم‌ترین دغدغه کشور گفتگو کنیم و نوع عملکرد دستگاه‌های حکومتی و ملت در خصوص اجرای منویات رهبری در حوزه‌های اقتصادی را از زبان ایشان بشنویم. در ادامه متن گفتگوی خبرنگار سایت بصیرت با این استاد جوان و تحلیلگر مسائل اقتصادی را از نظر می‌گذرانید:

سال جدید نیز از سوی مقام معظم رهبری با شعار اقتصادی نامگذاری شد، به نظر می رسد تأکیدات مکرر رهبری بر موضوعات اقتصادی به این دلیل باشد که دولت و نهادهای مسئول، آن طور که لازم است در این مسیر گام برنمی‌دارند، دلیل این امر چیست؟

ما به هر حال یک دوگانه سیاستی در اقتصاد کشور داریم. یک جریان قائل به وابستگی است و پیشرفت را محصول وابستگی می داند و می گوید ما اگر وابسته به امریکا و غرب نباشیم و خودمان را به آن ها متصل نکنیم و از آن ها نخواهیم که به ما کمک بکنند، نمی توانیم پیشرفت بکنیم. این جریان کشور را تشبیه به یک واگن می کند که برای پیش رفتن باید خودش را به لوکوموتیو متصل کند که همان اقتصاد سرمایه داری جهان غرب است.

جریان مقابلی وجود دارد که معتقد است اقتصاد ما واگن نیست بلکه خودش لوکوموتیو است و قدرت حرکت و پیشرفت دارد، اما لوکوموتیوی است که خراب شده و اشکالات و ایراداتی دارد که برای پیشرفت باید آن ها را برطرف کرد.

این دو دیدگاه در کشور وجود دارد و متأسفانه بخش اجرایی کشور در اختیار دیدگاه اول است. مسئولین اقتصادی در دولت و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس قائل به نظریه توسعه وابسته هستند، یعنی می گویند که اگر غرب نپذیرد که ما پیشرفت کنیم، قطعاً پیشرفت نخواهیم کرد. این یک دیدگاه بسیار خطرناکی است که متأسفانه الآن وجود دارد و باعث شده که کشور در حوزه اقتصادی تا حد زیادی متوقف بشود. طرفداران این نظریه اقتصاد را وامدار حوزه سیاست کرده اند و معتقدند ما باید ابتدا در حوزه سیاسی مشکلاتمان را با غرب حل بکنیم و الاّ ما نمی توانیم در حوزه اقتصادی پیشرفت کنیم.

تفاوت در دیدگاه یک مبنای نظری هم دارد که البته آن از سوی غربی ها القا شده و اصولاً یکی از مصادیق نفوذ غربی ها به کشورهای در حال توسعه مثل کشور ما این بوده است که القا کرده اند که اساساً بدون کمک آن ها نمی توان به پیشرفت رسید. متأسفانه بخشی از مسئولین ما تحت تأثیر این نفوذ غربی ها قرار گرفته اند.

به نظر جنابعالی، عکس العمل ملت به شعارهای سال که از سوی مقام معظم رهبری مطرح می شود، چگونه است؟

مردم دیدگاه هایشان شدیداً به دیدگاه رهبری نزدیک است. رهبری با مردم منطقی و همدلانه صحبت می کنند و مردم به طور کامل پیام های ایشان را دریافت می کنند. صحبت های رهبری مبتنی بر یک بینش و عمق علمی و کارشناسی دینی و منطقی است و لذا وجدان های مردم که عموماً وجدان های بیدار و آگاهی است، خیلی خوب این پیام را دریافت می کنند و خیلی خوب نیز همراهی می کنند؛ به عنوان مثال در سال گذشته که شعار حمایت از کالای ایرانی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد و در سال های اخیر که ایشان تأکید بر کالای ایرانی و تولید داخلی داشته اند، الآن تا حد زیادی در جامعه و در عرف عمومی این شعار جا افتاده است. بنده بدلیل این که در حوزه اقتصادی تحصیل کرده ام و جامعه و رفتارهای اجتماعی را با نگاه اقتصادی می سنجم، می بینم که الآن مردم در خریدهایشان کالای ایرانی مطالبه می‌کنند و فروشندگان هم تحت تأثیر این خواست عمومی، خریداران و مشتریانشان را ترغیب به خرید کالای ایرانی می کنند.

زمانی نه چندان دور، بلکه در همین چند سال پیش شما وقتی به یک مغازه مراجعه می کردی و سوال می کردی که آیا این کالا ایرانی است یا خارجی، فروشنده بادی به غبغبه می انداخت و می گفت که این جنس خارجی است، یعنی خیلی خوب است. الآن وضعیتی که می‌بینیم دقیقاً عکس گذشته است، اگر شما - بدون این که بخواهید جنس را ارزش گذاری بکنید- از فروشنده سؤال بکنیدآیا این کالا ایرانی است یا خارجی، برعکس رویه سابق، غالب فروشندگان با افتخار می گویند که ایرانی است، یا اگر خارجی باشد، با افتخار نمی گویند خارجی است.

این تغییر رفتار اجتماعی نشان می دهد که در فرهنگ عامه پیام رهبری خوب منتقل می شود، اما این فرهنگ عامه باید در چارچوب یک سری قواعد حاکمیتی و رویه ها و فرآیندهای اجرایی و کلان قرار بگیرد و کانالیزه شود تا نوع نگاه مثبت مردم جهت دهی و عملیاتی شود. وقتی شما می گویید تولید داخلی، مردم می گویند بله، ما تولید داخلی را قبول داریم؛ اما این تولید داخلی کجاست؟ بازار که از کالای خارجی و کالای قاچاق اشباع شده است و اصلاً کالای داخلی که گیرمان نمی آید! مردم می گویند دستگاه اجرایی کاری بکند که بنده علاقه مند به خرید کالای داخلی مجبور نباشم تا کلی در بازار بگردم تا کالای داخلی مورد علاقه ام را پیدا کنم. یا وقتی می گوییم کالای ایرانی با کیفیت، مردم از دستگاه اجرایی کشور انتظار دارند که تلاش بکند تا استاندارد گذاری درستی در کالای تولیدی داخل به وجود آید و کیفیت کالاها افزایش یابد.

بنده ایرانی تأکید دارم روی کالای ایرانی ولی قدرت خرید خیلی از کالاها را ندارم، چون هزینه تولید آن ها زیاد است؛ در این مسیر نیز حکومت باید برای کاهش هزینه تولید سیاست های مختلفی اعمال کند، مثلاً نرخ سود تسهیلات بانکی برای تولید را کاهش دهد تا هزینه تولید کاهش یابد. با وضعیت کنونی که تسهیلات بانکی با بهره بالای 25، 30 درصد داده می‌شود چگونه می توان انتظار داشت که محصول تولیدی ارزان قیمت به دست مردم برسد؟!

مردم به وظیفه خود خوب عمل می‌کنند و خواستار تقویت تولید در کشور هستند، اما این نوع نگاه و فرهنگ عمومی برای تبدیل شدن به یک رویه ثابت و فراگیر در جامعه باید حتماً با برنامه‌های سیاستی و با فرآیندهای حکومت همراه شود، تا نتیجه مورد نظر محقق شود.

اشاره کردید به نوع نگاه اقتصادی توسعه وابسته که بر دستگاه های حاکمیتی- دولت و مجلس- سایه انداخته است، با این وضعیت چگونه می توان سیاست های حاکمیتی را با فرهنگ عمومی جامعه هم راستا و هم مسیر کرد؟

مردم می توانند خودشان مطالبه گر باشند و قطعاً مطالبه عمومی به مرور جواب می دهد. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که مردم در کنار مطالبه گری که می‌کنند، به الگوهای انتخابیشان نیز بیشتر توجه بکنند و طبیعتاً در انتخاب های بعدی که خواهند داشت، بیشتر دقت می کنند.

بخش زیادی از این اصلاحات و تغییرات بدست خود مردم می تواند اتفاق بیفتد. وقتی ما می گوییم دولت یا مجلس با مردم همراهی نکرده و سیاست های همسویی تدوین و اجرا نمی‌کنند به این معنی نیست که مردم حالا بنشینند و منتظر بمانند، تمامی مناصب و پست های ریز و درشت مدیریتی کشور در اختیار همین مردم است. تولید کنندگان داخلی از مردم هستند و این ها می توانند روی افزایش کیفیت تولید نقش موثری داشته باشند. خواستن خود مردم می تواند مؤثر باشد و به مرور باعث اصلاح روندها و سیاست ها شود اما حالت ایده آل این است که هر دو رکن حکومت و مردم همزمان با هم در صحنه حضور داشته باشند و به وظایفشان عمل کنند.

از دکتر عبدالملکی بابت وقتی که در اختیار سایت بصیرت قرار دادند تشکر می‌کنیم.

خبرنگار: اکبر کریمی

نام:
ایمیل:
نظر: