سال گذشته که «هزارپا» عنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران را به خود اختصاص داد، حدس میزدیم که از این به بعد باید شاهد فیلمهای کمدی مبتذلتری در مقایسه با گذشته سینمای ایران باشیم؛ زیرا بسیاری از تهیهکنندگان و کارگردانان، که تنها به دنبال گیشه هستند، با استقبال مردم از چنین فیلمهایی و همچنین به دست آوردن سرمایه بیشتر به هر قیمتی، بیش از گذشته به ساخت فیلمهایی از این دست تشویق میشوند.
حدسمان درست بود. سال جدید که شروع شد، بنرها و تبلیغات فراوان از اکران فیلمی سینمایی خبر میداد که اتفاقاً نام بازیگران مشهور و توانمندی از جمله مهران مدیری و سعید آقاخانی در آن به چشم میخورد؛ فیلم «رحمان 1400».
این فیلم سینمایی خیلی زود توانست گیشه سینماها را از آن خود کند و ظرف یک هفته به فروش 5,867,267,000 تومانی دست پیدا کند؛ فیلمی که به گفته بسیاری از تماشاگرانش نمایشی بدون رعایت نکات اخلاقی است و هیچگونه چارچوبی را برای بیننده به جا نمیگذارد؛ از نکات اخلاقی گرفته تا شوخیهای جنسی، و جالبتر این که حتی از سوی شورای نمایش فیلم، هم هیچ گونه تأکیدی برای محدودیت حضور کودکان و نوجوانان برای این فیلم انجام نشد و در هیچ یک از پوسترها، استندهای تبلیغاتی و استیکرهای فیلم، هیچ اشارهای به موضوع ممنوعیت سنی نشده که همین امر منجر به واکنش بسیاری از خانوادهها بعد از حضور در سینماها با فرزندانشان شده است.
در ابتدای داستان، با یک واردکننده بزرگ روبهرو میشویم که خودش و آقازادهاش! از موقعیت و رانتهایشان سوءاستفاده کرده و به ثروت عظیمی رسیدهاند؛ اما همین افراد، خون کارمندان از جمله آبدارچی شرکت را در شیشه کردند و حتی حاضر نیستند بهراحتی دو میلیون به آنها وام بدهند. بدون شک این موضوع با توجه به مشکلات کنونی جامعه با واکنش خوبی از سوی بینندگان روبهرو شد.
وجه بارز «رحمان 1400» شوخیهای جنسی آن است تا موضوعیت خود داستان. رحمان همان آبدارچیای است که تلاش میکند بهوسیله آقازاده کشته شود تا خانوادهاش بتوانند با خونبهای او بقیه عمر را بهراحتی بگذرانند؛ اما هر بار با چکهایی به تاریخ 1400 فریب مهربانی آقازاده و پدرش را میخورد. این کشمکش و فرازونشیبها در تصمیمگیریهای رحمان، داستان را جلو میبرد؛ داستانی که شاید تا حدی حرف دل بسیاری را میزند؛ اما در این میان این داستان و جذابیتهای ذاتی آن نیست که توانسته وجه کمدی فیلم را سرپا نگه دارد، بلکه شوخیهای جنسی، ادا و اطفارهای زن رحمان و به نمایش گذاشتن اندامش در سراسر فیلم است که بیش از هر چیز دیگر به چشم میآید. در واقع میتوان گفت وجه بارز این فیلم سینمایی شوخیهای جنسی است تا موضوعیت خود داستان.
24 فروردین ماه و تقریباً بعد از یک ماه اکران این فیلم سینمایی، روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری اعلام میکند که بر اساس گزارشهای رسیده به اداره کل سینمای حرفهای، معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و بررسی بازرسان این اداره کل، تخلف فیلم «رحمان ۱۴۰۰» مبنی بر عدم حذف کامل برخی صحنههای اعلامی از سوی شورای پروانه نمایش در برخی از سینماها محرز شد؛ بنابراین با عنایت به مفاد ماده ۱۸ آئیننامه نظارت بر نمایش فیلم، از ادامه اکران این فیلم جلوگیری به عمل آمد.
این توقف بعد از چند هفته مایه تعجب کسانی نمیشود که فیلم را دیدهاند؛ اما از این لحاظ که حالا چطور بعد از چند هفته! این توقیف صورت گرفته است تا حدی عجیب است؛ زیرا اگر بد بوده چرا تا حالا و بدون هیچ دردسر توانسته در سینماها روی پرده نقرهای برود؛ پس بازرسان سازمان سینمایی در این مدت چه میکردند؟ اگر هم مشکلی نداشته پس چرا توقیف شده است؟ البته واکنش بسیاری از کسانی که فیلم را دیدهاند نشان میدهد فیلم واقعاً در برخی جاها پا را از گلیم فراتر گذاشته و تمام تلاش خود را کرده است که با صحنههایی نامناسب مخاطب را بخنداند.
برخی حتی معتقد بودند که ممکن است این توقیف دقیقاً ضرباهنگی قوی بوده باشد تا فیلم بتواند دوباره شارژ مجددی برای فروش پیدا کند. این فیلم که خبر توقیفش صفحات مجازی زیادی را به خود اختصاص داد، بهانهای شد تا به بررسی اجمالی درباره سینمای کمدی ایران بپردازیم؛ سینمایی که به نظر میرسد در این ورطه زمانی، بیش از هر سینمای دیگری مورد پسند و سلیقه مردم ایران شده است.
اگر به چند سال گذشته نگاه کنیم خواهیم دید که سینمای طنز بیشترین فروش را در گیشه داشته و گاهی آن چنان استقبال از این فیلمها زیاد شده که حتی خود تهیهکننده فیلم هم از این استقبال تعجب کرده است. ایرنا در گزارشی مینویسد: «استقبال از فیلمهای کمدی در سالهای اخیر به حدی بالا رفته که در 6 ماه نخست امسال (97) با وجود تعداد کمتر آثار کمدی اکرانشده نسبت به فیلمهای اجتماعی، سینمای طنز همچنان 65 میلیارد تومان بیشتر از آثار اجتماعی فروخته است.»
محمد متوسلانی که خود از مبدعان فیلم کمدی در سینمای ایران است درباره فیلمهای کمدی کنونی گفته است که ساختن فیلمهای طنز باکیفیت، کاری مشکل است. در این باره تلاشهای ارزشمندی شده؛ ولی اکثریت کارهای کمدی قابل دفاع نیست.
نزول سطح سلیقه مردم سبب سوءاستفاده سازندگان فیلم شده است. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مسائل برای این تغییر ذائقه مخاطبان سینما مشکلات زیادی است که مردم در شرایط کنونی کشور با آن مواجه هستند و ترجیح میدهند که اگر قرار است هزینه نه چندان کمی (به ازای هر یک نفر 20 هزار تومان) را صرف تماشای یک فیلم در سینما کنند، فیلمی باشد که موجب انبساط خود و خانوادهشان شود. شاید همین موضوع هم سبب سوءاستفاده بسیاری از سازندگان فیلم میشود تا از این موقعیت برای بیشتر کردن سرمایه خودشان استفاده کنند. در حالی که این تغییر ذائقه میتواند فرصت بسیار خوبی به سازندگان بدهد تا با کمدیهای خوب به سراغ حرفهای خوب بروند؛ چیزی که کاملاً خلافش را شاهد
هستیم.
برای نمونه سال پیش منوچهر هادی فیلمی به تهیهکنندگی منصور سهرابپور و سید امیر پروینحسینی با نام «آینه بغل» ساخت که نه تنها طنزی بسیار قوی داشت، بلکه حتی در حین تماشای فیلم نکاتی اخلاقی را هم تذکر میداد. این فیلم توانست موفقیت بسیار زیادی را در گیشه به دست آورد؛ بنابراین انتظار میرفت که این بار نیز منوچهر هادی با چنین دستمایهای وارد سینما شود؛ اما ساخت کمدی «رحمان 1400» این طور به مخاطب القا کرد که آینه بغل نیز تنها نتیجه نوع نگاه تهیهکننده آن بوده است نه کارگردانی که سال بعدش با فیلمی به سینما باز میگردد که چه بخواهد و چه نخواهد، در عین رضایت برخی، نارضایتی بسیاری به ویژه خانوادههای ایرانی به همراه داشته است.
منبع: صبح صادق