محصور شدن این رژیم بعد از ۷۰ سال در سرزمین محدود و آسیپ پذیر و در عوض رشد هر روزه قدرت گروهای مقاومت از جمله حزب الله لبنان که مجهز به تسیحات موشکی شده اند، ساز ماندگاری این رژیم را در آینده را نمینوازد.
منطقه پر آشوب خاورمیانه، بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی جولانگاه قدرتهای استعماری گشت. حتی اسم این منطقه را ابرقدرتهای زمانه انتخاب کردند تا ناسیونالیسم و هویت عربی و اسلامی را متلاشی کنند. "خاور میانه" یک اصطلاحی استعماری بود، مرزها و حدود آن نیز مبتنی بر واقعیتهای تاریخی و فرهنگی نبود، چرا که هر یک از قدرتهای بزرگ یا ابرقدرتها، بر اساس دیدگاههای خود اقدام به مرزبندی این منطقه کردند. از دل این استعمار و برنامه ریزی، جنبش صهیونیزم شکل گرفت و یهودیان از سراسر جهان به این منطقه ژئواستراتژیک گسیل داده شدند. نقشه استعمار در همراه کردن برخی از رژیمهای عربی مثل مصر که روزی داعیه دار مبارزه با اسرائیل بود، موفق عمل کرد و این رژیم بیگانه توسط انور سادات به رسمیت شناخته شد و آزادی فلسطین به محاق رفت. این اتفاق تا پیروزی جمهوری اسلامی ایران در سال ۵۷ برای صهیونیسم و متحدان آن خوشایند بود، ولی دیری نپایید که رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) با اعلام آزادی فلسطین به عنوان آرمان اول جهان اسلام و نام گذاری قدس در تقویم ایرانی، توانست یک پویش معترض جهانی علیه رژیم صهیونیستی شکل دهد.
قدس و مشروعیت زدایی از اسرائیل
از بدو تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، لابیهای قدرتمند صهیونیستی بسیاری از کشورها را به مشروعیت بخشیدن به این رژیم ترقیب کردند. چند سال پیش خلاصه کتابی را ترجمه کردم به نام فلسطین، صلح جهانی اثر چف هالپر یک نویسنده یهودی آمریکایی که به موضوع مشروعیت اسرائیل از دریچه متفاوتی پرداخته بود. وی عنوان کرده بود که این رژیم به طور واقعی نتوانسته است مشروعیت خود را در جهان بدست بیاورد و تنها با صرف هزینه و سرمایه گذاریهای گسترده در دل کشورهای اروپایی و عربی در این چندین سال، کسب مشروعیت کرده است. به عقیده نویسنده این کتاب، این نوع مشروعیت ناشی از ملتهای کشورها نیست، بلکه از دولتها و حکومتهایی است که به سرمایهها و لابیهای یهودی وابسته شده اند.
به طور کلی میتوان گفت روند تاریخی از عدم مشروعیت این رژیم خبر میدهد و در این بین، مهمترین محرک برای مشروعیت زدایی از این غده سرطانی را باید جهموری اسلامی ایران و در رأس آن امام خمینی (قدس سره) دانست که با راه اندازی پویش جهانی قدس اضمحلال و نابودی این رژیم را سرعت بخشید. این پویش بهترین کانالی است که هر سال چهره منفور و خشن رژیم صهیونیستی را به جهان ارائه میکند و در سرتاسر کشورها، به ویژه کشورهای اسلامی پرچم این رژیم به آتش کشیده میشود.
آزادی آرمان مقاومت فلسطین
صحبت بر سر این که آیا فلسطین روزی آزاد خواهد شد، نیازمند یک بررسی واقع گرایانه است. اگر از لحاظ علمی و شواهد و قراین موجود خواسته باشیم به موضوع نگاه کنیم، روزی که این رژیم تأسیس گردید، آرمان سردمداران آن، از نیل تا فرات و امپراتوری خاورمیانه بود. محصور شدن این رژیم بعد از ۷۰ سال در سرزمین محدود و آسیپ پذیر و در عوض رشد هر روزه قدرت گروهای مقاومت از جمله حزب الله لبنان که مجهز به تسیحات موشکی شده اند، ساز ماندگاری این رژیم را در آینده را نمینوازد.
تأملی اندک و با شناخت فضای موجود شکل گرفته در منطقه غرب آسیا به گفته چند سال پیش مقام معظم رهبری که فرموده بودند؛ اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید؛ نشان میدهد که این گفته یک بیان احساسی نبود، بلکه خبر از آرمانی بزرگ و البته مبتنی بر واقعیات و وعده قرآن کریم است.
امروز رژیم اتمی اسرائیل با وجود تسلیحات پیشرفته نظامی و متحدین بین المللی، با اندک تهدید نه تنها ایران بلکه جبهه مقاومت در غزه، دچار چالش امنیتی میشود. "افرایم اینبار" استاد علوم سیاسی دانشگاه باریلان در مقالهای در مرکز مطالعات بگین صادات اسرائیل، تحولات پس از ۲۰۱۱ خاورمیانه را باعث رشد جریانهای اسلامگرا و مقاومت و انزواگرایی اسرائیل تحلیل میکند.
نگاه امنیتی و دغدغه امنیتی دستگاه سیاست خارجی و هزینههای نظامی گسترده برای حفظ چهره بین المللی، نمیتواند بدون داشتن یک ملت واقعی موثر افتد؛ پس دقیق شدن بر این موضوع که حرکت جریان مقاومت پایان خواهد یافت، امری دور از واقعیت است، این مسیر تا تحقق کامل آرمان جهان اسلام، یعنی آزادی سرزمین اشغالی فلسطین ادامه خواهد یافت.