مأمون به دنبال حذف امام رضا (علیه السلام) بود اما احساس کرد دیگر تخاصم جواب نمی دهد و نمی تواند مثل دیگر خلفای قبل همچون رفتار پدرش هارون الرشید با اهل بیت (علیهم السلام)، امام را به شهادت برساند و با این رفتار امامت تضعیف نمی شود که هیچ، روز به روز بر یاران ائمه اطهار افزوده می شود، لذا به این نتیجه رسید که تغییر رفتار دهد و با نقابِ لبخند، از درِ دوستی و مذاکره درآید تا بتواند امام را کنترل کرده و از نفوذ او جلوگیری کند. از این رو علی رغم اکراه شدید امام، ایشان را به خراسان پایتخت قلمرو اسلامی آن زمان آورد و ولایت عهدی را به حضرت سپرد تا علاوه بر نظارت کامل بر رفتار امام، از محبوبیت حضرت بکاهد.
امام رضا(ع) اما دشمن را خوب می شناسد و فریب دستکش مخملی روی دست چدنی او را نمی خورد و از شیوه دشمنی دشمن نیز آگاه است. لذا علی بن موسی الرضا (علیه اسلام) زیر بار عزل و نصب و ورود به امور کشورداری نرفتند تا در زمین دشمن بازی نکنند و نقشه او را خنثی نمایند. مأمون که دید نقشه اش در مهار نفوذ امام بر مردم اثرگذار نبوده و هر روز بر طرفداران ایشان اضافه می گردد، بار دیگر تغییر رفتار داد و از درِ تخاصم و دشمنی آشکار در آمد و چهره واقعی و خبیث خود را نمایان کرد و امام را به شهادت رساند.
اوباما نیز وقتی دید تخاصم با ایران جواب نمی دهد و نمی تواند نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهد، با دیپلماسی لبخند وارد شد و نقاب میش بر چهره گرگ صفتِ آمریکا زده و دم از دوستی و مذاکره زد، تا با برجام و مذاکره، ایران را معطل کند و جمهوری اسلامی را کنترل کرده و جلوی پیشرفت و اقتدار ایران و نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه را بگیرد. روز به روز اما بر صدور و بسطِ تفکرِ انقلابی و روحیه ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار و ظلم،( الگو گرفته از انقلاب اسلامی ایران) در قلب همه آزادی خواهان جهان اضافه شد و مولفه های قدرت نظام همچون قدرت موشکی و دفاعی، نفوذ منطقه ای و ... هر روز نمایان تر گشت. لذا آمریکا از آنجا که نتوانست ایران را کنترل کرده و جلوی اقتدار جمهوری اسلامی را بگیرد، تغییر رفتار داد و چهره واقعی خباثت وار خود و خصومتش با ایرانِ اسلامی را با ترامپ نمایان کرد و از درِ تخاصم و دشمنی آشکار در آمد و زیر تعهدات خود در برجام زد.
واقعیت رفتارهای دشمن در گذر تاریخ نشان می دهد که اگر چه شاید به ظاهر و در مقطعی دست دوستی به سمتت دراز کند و خواهان صلح و صفا و دوستی باشد و ادبیات عامه پسند سر دهد ولی عمق دشمنی او هرگز این اجازه را به تو نمی دهد تا به آنچه خواسته های به حق از ناحیه تو تلقی می شود به آن دست یابی و مدام در این مسیر سنگ اندازی می کند و چون احساس کند که دیگر وقت برملا کردن نیت باطنی اش است، بدون هیچ شرم و خجالتی زیر میز زده و هر آنچه با شعارهای عوام فریبانه رشته بود را به یکباره پنبه می کند، از این رو نباید هرگز گول ظاهر فریبی های دشمن را خورد چرا که گرگ، گرگ است، هر چند در لباس میش ظاهر شود.