صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

سیاسی >>  امنیتی - دفاعی >> نبض سیاست
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۰  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۴۳۲
فرماندهان نظامی آمریکایی به خوبی می دانند که  اگر قرار باشد در حمله نظامی به ایران هزاران جوان ایرانی در این میدان مبارزه به شهادت برسند، بدون شک پیش از آن هزاران سرباز آمریکایی به درک واصل شده اند! همین مساله است که ژنرالهای پرادعای آمریکایی را به ترس از تقابل با ایران وا داشته است.
سناتور رند پال سناتور جمهوری‌خواه عضو کنگره آمریکا ضمن بی‌اثر دانستن و مخالفت با اعمال تحریم یا جنگ علیه ایران، خواستار توجه به مواضع و دیدگاه‌های مبتنی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، برای حل بحران میان دو کشور شد.مت کیبه مجری برنامه «فری د پیپل» که در شبکه اجتماعی یوتیوب منتشر شده، در ابتدای این برنامه گفت که دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا از این سناتور جمهوری‌خواه ایالت کنتاکی درخواست کرده است به مذاکره درباره دستیابی به توافق تازه‌ای با ایران کمک کند و به نقل از وی افزود: «من نمی‌خواهم جنگ با ایران را شروع کنم، زیرا انسان های زیادی در آن کشته می شوند. خودتان را فریب ندهید. ما کارخانه های ساخت و تولید تسلیحات نظامی داریم که جنگ را دوست دارد، اما من می خواهم نیروهای نظامی آمریکا را به کشورمان بازگردانم. این درحالیست که افرادی در حاکمیت و نظام آمریکا هستند که جنگ را دوست دارند و نمی خواهند نیروهای ما، به کشورمان بازگردند».

وی در جواب این سوال که: «افرادی که در آمریکا خواستار جنگ با ایران هستند، همان هایی که از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱تاکنون خواهان این جنگ های بی پایان شده اند، می گویند که شما ابزار دست تهران شده اید و آنها با شما بازی می کنند و به مبارزات تبلیغاتی ایران کمک می کنید، واکنش شما چیست؟» می گوید:
«همین افراد گمراه در دوره ریاست جمهوری ریگان از مذاکره با گورباچف رهبر شوروی انتقاد می‌کردند. من آنان را انزواطلبان سیاسی می‌نامم که خواستار انزوای سیاسی هستند و می‌خواهند ما را در سوی منزوی جهان قرار دهند و از نظر دیپلماتیک منزوی باشند. من هیچ مطلبی را که کره شمالی، ایران یا روسیه به صورت ظاهری بگویند، نمی‌پذیرم؛ بلکه به نظر من این سخنان، نشأت‌گرفته از دیدگاه آنها به منافع ملی خودشان است که شاید گاهی فریبکارانه و نیرنگ‌آمیز باشد؛ هرچند ما هم همین کار را می‌کنیم و بر اساس منافع ملی خود سخن می‌گوبیم اما نمونه‌ای از ساده‌لوحی و ساده‌انگاری  طرف دیگر (اعضای حزب جمهوری‌خواه) را برای شما می‌گویم. یک سناتور جمهوری‌خواه در نشست یک کمیته سنا روی میز کوبید و گفت كه من هیچ اهمیتی نمی‌دهم که تهران چه می‌گوید و خواستار تشدید تحریم‌ها بر آن بود. من دستم را بالا بردم و گفتم اهمیتی نمی‌دهید آنها چه فکر می‌کنند، تصور می‌کردم که اعمال تحریم‌ها برای تغییر رفتار آنهاست، وقتی نمی‌دانید که اصلا رفتار آنها چیست و یا دست‌ِکم خودشان چه تصوری درباره رفتارشان دارند و نظر و واکنش آنها به این تحریم‌ها چیست، پس اصلا نمی‌دانید در اینجا چه وظیفه‌ای دارید و وظیفه خود را اجرا نمی‌کنید. اصلا قرار است هدف اعمال تحریم‌ها چه باشد و به چه هدفی دست یابیم؟ تغییر رفتار آنها و این دقیقا همان چیزی است که ما در اینجا برای دستیابی به آن تلاش می‌کنیم. اقلیت بسیار اندکی درک می‌کنند که تصور اینکه جز اِعمال تحریم یا جنگ، راه‌حل دیگری(برای بحران میان تهران و واشنگتن) وجود ندارد، پاسخ این مسئله نیست.
ما کسانی را داریم که خواستار جنگ هستند و به رئیس جمهوری حمله می کنند و می گویند او باید تهران را به شدت بمباران کند و هزاران بمب روی تهران بیندازیم و هیچ‌توجهی به از دست‌رفتن جان مردم و هزاران آمریکایی که نابود خواهند شد، ندارند. ما در جنگ پیروز خواهیم شد، ما در هر جنگی پیروز خواهیم شد، اما آیا قصد داریم پنج‌هزار جوان آمریکایی را به کشتن دهیم و هم‌زمان ۲۰۰هزار ایرانی را از بین ببریم، تا نشان دهیم قدرتمندترین کشور هستیم و می‌توانیم به مردم بگوییم چه‌کار باید بکنند (و چگونه زندگی کنند). پایان این قضیه بدتر از اولش خواهد بود، زیرا پس از اینکه یک دولت را سرنگون کردیم، مشخص نیست چه کسی جانشین آن خواهد شد و آیا بهتر یا بدتر از رهبر یا حکومت پیشین خواهد بود؟ تاریخ خاورمیانه نشان می دهد که نباید تمایل به یافتن فردی مانند توماس جفرسن به عنوان رهبر بعدی آن کشور داشته باشیم، بلکه باید فردی را به همان اندازه بد و یا حتی بدتر از رهبر پیشین بیابیم.»

قابل ذکر است که این ادعاها نیز با واقعیت صحنه تقابل جمهوری اسلامی و آمریکا فرسنگها فاصله دارد! و ترس فرماندهان نظامی آمریکایی بیش از اینها است. آنها به خوبی می دانند که  اگر قرار باشد در حمله نظامی به ایران هزاران جوان ایرانی در میدان مبارزه به شهادت برسند، بدون شک پیش از آن هزاران سرباز آمریکایی به درک واصل شده اند! همین مساله است که ژنرالهای پرادعای آمریکایی را به ترس از تقابل با ایران وا داشته است.
 
نام:
ایمیل:
نظر: