صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۷  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۷۵۹
حتمی‌بودن تهدید سیدحسن نصرالله-توهین ترامپ و ماکرون نتیجه دیپلماسی انفعال-از متن چه خبر؟-دوران جدید روحانی
حتمی‌بودن تهدید سیدحسن نصرالله
فارس: اسرائیل در سوریه و لبنان تلاش می‌کند آتش جنگ در منطقه را شعله‌ور کند. نخست‌وزیر اسرائیل از هدف قراردادن پایگاه‌های نظامی در جنوب پایتخت سوریه و شهادت حداقل سه ‌نفر خبر داد؛ اتفاقی که ممکن است با پاسخ و انتقام‌گیری منجر شود. حزب‌الله این اقدام را انجام می‌دهد. این اولین‌بار پس از پیروزی جنگ 2006 است که می‌بینیم دو هواپیما در مسیر خود در لبنان ساقط می‌شوند؛ یکی از آن‌ها در دفتر رسانه‌ای حزب‌الله و دیگری در نزدیکی زیرساخت‌های لبنان.
این دشمنی‌های نتانیاهو و اعتراف صریحش بر شلیک موشک و زدن اهدافی از پایگاه‌های نظامی در سوریه و... بر کسی پوشیده نیست. این ‌گونه رفتارهای خشونت‌آمیز و نظامی نتانیاهو به این دلیل است که می‌خواهد از کوتاهی در مسوولیتش و هجمه انتقادات از خود در داخل اسرائیل فرار کند. اینکه می‌گوید نیروهای ایرانی در عمق اراضی اشغالی هستند، اعترافی است بی‌سابقه. این ‌گونه جملات را در حالی عنوان می‌کند که می‌خواهد توجهات را از بار مسوولیتی که بر دوشش است، متوجه امور دیگر کند و به‌نوعی فرار از مسوولیت را در پیش گرفته است تا کمتر با انتقادها از داخل اسرائیل مواجه شود.
نتانیاهو از اینکه محور مقاومت در غزه، یمن یا ادلب به پیروزی‌های چشمگیری دست پیدا کردند، ناراحت است؛ به این دلیل که پهپادهایی برای بمباران مقرهای حشد‌الشعبی در عراق می‌فرستد و می‌گوید نیروهای ایرانی را هدف قرار می‌دهد. او می‌خواهد با این کارش بگوید نیروهای ایرانی در هر جای منطقه که باشند، به آن‌ها حمله می‌شود. باوجوداین، اسرائیل این را فراموش کرده است که نمی‌توان به‌راحتی با قاطعیت و جدیت ژنرال قاسم سلیمانی شوخی کرد یا توانایی‌های او را نادیده گرفت. بازی‌کردن با چنین مردی آسان نیست و خسارت‌های زیادی به طرف مقابل می‌زند. مرد محور مقاومت اگر تهدیدی بکند، اجراشدنی است.
توهین ترامپ و ماکرون نتیجه دیپلماسی انفعال
 کیهان: به فاصله بسیار کوتاهی پس از اظهارات تأمل‌برانگیز روحانی مبنی بر مذاکره با آمریکا، روسای جمهور فرانسه و آمریکا با توهین به استقبال آن رفتند. در همین رابطه «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در نشست خبری مشترک با «امانوئل ماکرون» همتای فرانسوی در اظهارنظری گستاخانه گفت: رئیس‌جمهور فرانسه من را در جریان جزئیات همه گام‌ها گذاشته بود. ایران واقعاً این بخت را دارد که خود را بازسازی کند و به کشوری قدرتمند تبدیل شود؛ ولی حکومت ایران باید دست از ‌ تروریسم بردارد!
وی در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه «منظور از ملاقات با رئیس‌جمهور ایران در هفته‌های آتی چیست؟» با لحنی گستاخانه گفت: ایران دچار محدودیت در منابع مالی خود شده است و یادتان باشد من چیزی به آنها پرداخت نخواهم کرد. رئیس‌جمهور آمریکا افزود: آنها به ما نیاز دارند نه ما، و اگر قرار ایجاد یک کانال برای فروش محدود نفت تایید شود، این کانال در مدت زمان محدود تعریف خواهد شد و خیلی زود منقضی خواهد شد. توافق قبلی واقعاً مسخره بود، برجام به ایران اجازه‌ ساختن موشک بالستیک می‌داد. ایران سایت‌هایی هسته‌ای داشت که در برجام تحت نظر نبودند. ما باید قراردادی داشته ‌باشیم که این مشکل‌ها را نداشته ‌باشد.
برجام جدید می‌خواهیم!
رئیس‌جمهور فرانسه نیز در نشست خبری مشترک با ترامپ گفت: با ترامپ موافقم که ایران باید به تعهدات خود در برجام پایبند باشد. اکنون هدف اصلی ما این است که اجازه ندهیم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و نگذاریم که تنش‌ها در منطقه شدت گیرد. رئیس‌جمهور ترامپ صراحتاً اعلام کرده است که ما به توافقی طولانی‌تر نیاز داریم که به ما اجازه دهد بر سایت‌های هسته‌ای بیشتری در ایران نظارت کنیم.
تغییر موضع روحانی و ظریف: اظهارات ترامپ و ماکرون به‌حدی توهین‌آمیز بود که موجب تغییر موضع مقامات دولت روحانی درباره مذاکره با آمریکا شد.
در همین رابطه روحانی تصریح کرد: اگر کسی تنها به دنبال عکس گرفتن با حسن روحانی باشد، این امکان‌پذیر نیست، مگر آنکه از تمام تحریم‌های ظالمانه دست بردارند و به حقوق ملت ایران احترام بگذارند که در این صورت شرایط عوض خواهد شد.
روحانی که در روزهای گذشته در اظهارنظری تأمل‌برانگیز گفته بود «اگر من بدانم در جلسه‌ای با کسی ملاقات کنم، منافع ملی تأمین و کشور آبادتر می‌شود، دریغ نخواهم کرد» پس از توهین مقامات آمریکایی و فرانسوی در تغییر موضعی آشکار تأکید کرد که فریب «فتودیپلماسی» را نمی‌خورد و بیش از هر چیزی آمریکا باید توبه کند و تمام تحریم‌ها را بردارد.
کاخ سفید نیز گفت: برای انجام چه‌کاری؟ نیم ساعت رفتن به کاخ سفید مشکلات ما را حل نمی‌کند. اگر شما به مهمانی‌ای دعوت شوید که به شما گفته شود «اگر نیایید در آینده از ورود شما به آن شهر ممانعت می‌شود» آیا شما به آن مهمانی می‌روید؟ این یک دعوت نیست بلکه ارعاب است.
وزیر امور خارجه اظهار داشت: در 6 سپتامبر (15 شهریور) مرحله سوم آغاز خواهد شد. اگر ما با اروپا به تفاهم برسیم و طرف اروپایی اجرای آن را آغاز کند ما این گام سوم را برنمی‌داریم. کارشناسان معتقدند که یکی از دلایل تغییر ادبیات روحانی و ظریف، احتمالا خبرهایی است که از پاریس دریافت کرده‌اند و آن اینکه ترامپ،حاضر نشده برای صادرات محدود نفت ایران (روزانه ۷۰۰ هزار بشکه) به برخی مشتریان معافیت دهد.
از متن چه خبر؟
رسالت: حاشيه‌ها را به متن ترجيح مي‌دهيم؛ اين را برخي خوب فهميده‌اند؛ حاشيه مي‌سازند و انصافا هم استاد تمام اند. نه اينکه متن را بپوشانند، حاشيه را جذاب طراحي مي‌کنند تا چشمت به متن دوخته نشود؛ تا غلط‌هاي فاحش متن را نبيني و سر و صدا نکني. حاضر است به غلط‌هاي نيم نمره‌اي حاشيه بپردازي و از غلط‌هاي خانمان برانداز غافل شوي. خانواده‌هاي بسياري با موضوع معلوليت و مصائب آن دست و پنجه نرم مي‌کنند و روزگار مي‌گذرانند. جامعه‌اي که علاوه بر آن که کوچک هم نيست، بسيار آسيب پذير است و جامعه بزرگتري را هم درگير مسائل معلوليت مي‌کند.
در بودجه ۹۸، دو هزار ميليارد تومان براي معلولان در نظر گرفته شده است که احتمالا طبق روال گذشته، بخش قابل توجهي از آن محقق نمي‌شود و براي جامعه معلولان با هزينه‌هاي بالاي آنها حتي کل اين رقم هم گره گشا نيست چه برسد با تأمين ناقص اين رقم. کارشناسان ارزيابي مي‌کنند که بودجه لازم براي موضوع معلولان، بسيار بيشتر از ۲ هزار ميليارد تومان است.
۲۰۰ هزار تخت ويژه معلولان نياز داريم درحاليکه يک هزارم آن موجود است! ويلچر امروز ۱۵ ميليون تومان قيمت دارد و وام خريد آن با زماني که قيمتش حدود ۳ ميليون تومان بود تغييري نکرده.
چند نفر از تجمعات اعتراضي معلولان خبر دارند؟ چند نفر در آن شرکت کرده‌اند؟ شايد حق باشد که بگوييم معلولان واقعا فراموش شده‌اند، در حالي که بسياري از مسائل‌شان بر روي زمين مانده، بسياري از معابر و وسايل نقليه برايشان مناسب‌سازي نشده، وام خريد ويلچر و تجهيزات مورد نيازشان، به هيچ وجه پاسخگوي نيازشان نيست و در اعتراض به اين مسائل تجمع کرده اند، صداي اعتراضشان به گوش مردم و مسئولين نرسيده است، در حالي که براي موضوعات حاشيه‌اي و کم اهميت، تجمع و سر و صداي زيادي بلند مي‌شود. همه اين‌ها، نشان دهنده آن است که وقتي حاشيه پررنگ شود، متن گم مي‌شود. جامعه و رسانه‌اي که اولويتش جابه‌جا شود، بايد هم مسائل معلولان که طاقت بسياري از خانواده‌ها را طاق کرده، فراموش کند. درست همين چند روز پيش بود که رهبر معظم انقلاب در ديدار با هيئت دولت، از ضرورت پرهيز از حواشي و اولويت‌بندي براي حل مسائل اصلي سخن گفتند، مسائلي که اگر فهرست شوند، حتما مصائب زندگي معلولان يکي از آن‌هاست، اما در همين چند روز، برخي چنان حاشيه‌سازي کرده‌اند که نه تنها متن، بلکه ضرورت توجه به اصول نيز فراموش شد.
دوران جدید روحانی
 صبح نو: از زمان روی کار آمدن حسن روحانی تاکنون سه دوره از آرایش نیروهای سیاسی به‌واسطه تأثیر سیاست خارجی بر سیاست داخلی قابل شمارش است. 
دوره پیشابرجام: در این دوره شکاف برجامیان/ نابرجامیان شکل گرفت و طیف دلواپس به‌شدت نسبت به توافق بد هشدار داد. این دوره تا پایان تأیید برجام در مجلس و شورای امنیت ادامه داشت. 
دوره اجرای برجام: در این دوره که تا زمان حضور آمریکا در برجام ادامه داشت، طیف برجامیان دست بالا را در سیاست به دست آورد و در انتخابات‌های ۹۴ و ۹۶ پیروز شد.
 دوره خروج: این دوره که بعد از بیرون‌آمدن ترامپ از برجام آغاز شد، دولت را به‌شدت تحت فشار منتقدان قرار داد. عبور بدنه اصلاحات از روحانی، بزرگ‌ترین نشانه این دوره بود.
دوره چهارم: در این دوره که عملاً با تمایل روحانی برای مذاکره با ترامپ آغاز شد، اصلی‌ترین هدف دولت، استفاده از اقتدار نظامی ایران برای فرار از آچمز است. به نظر می‌رسد که مکرون توانسته ترامپ را برای ورود در معادلات سیاست داخلی ایران ترغیب کند. در چنین شرایطی شکل‌گرفتن زیرساخت مذاکره جدید برای احیای برجام در نهایت از اهداف سیاست داخلی اعتدال‌گرایان است که آن را دنبال می‌کنند. روحانی در دوران جدید به‌دنبال بازیابی خود در سطح بدنه و واردکردن نظام به یک بازی جدید مذاکراتی است. در این میان جریان انقلابی باید دربرابر هرگونه دوقطبی‌سازی هوشیار باشد و همچنان به بی‌اعتباری غرب و آمریکا در انجام تعهدات اصرار ورزد و این ادبیات را توسعه دهد که احیای برجام بدون منافع برای ایران بازی در زمین آمریکاست. اکنون وقت گرفتن امتیازهای بزرگ است، نه امتیاز حداقلی. دوران جدید مختصات تازه‌ای دارد. واردشدن به این دوران، ادبیات و نظریه جدید می‌خواهد.
لزوم توجه به فوریت‌های کوتاه‌مدت
دنیای اقتصاد: اقتصاد ایران که در سال‌های اخیر در اثر استهلاک تدریجی ظرفیت‌های رشد اقتصادی و انباشت عدم‌تعادل‌های مالی، با عارضه کاهش رشد اقتصادی و افزایش نرخ تورم مواجه شده بود، از سال گذشته ناگهان با تشدید تحریم‌های خارجی و یک شوک برون‌زای گسترده مواجه شد.
تحریم‌های خارجی را نمی‌توان ریشه اصلی رکود و بی‌ثباتی اقتصاد دانست ولی به‌عنوان یک عامل اثرگذار جدی، موجب تشدید مشکلات اقتصادی شده است. شوک تحریم‌های خارجی به‌واسطه کاهش درآمدهای ارزی، افزایش نااطمینانی و بی‌ثباتی، افزایش موانع بانکی و کاهش تجارت خارجی، اقتصاد کشور را با تنگنای مضاعف و رکود عمیق‌تری مواجه کرده است. در این بین، برخی سیاست‌ها و واکنش‌های دولت نیز به تعمیق بیشتر رکود منجر شده است.
ادامه روند موجود، در یک خط سیر طبیعی منجر به بهبود شرایط و خروج از رکود و بازگشت ثبات نخواهد شد. حتی تداوم برخی سیاست‌های جاری می‌تواند به عمیق‌تر و طولانی‌تر‌ شدن رکود و بی‌ثباتی بیشتر اقتصاد منجر شود. برخی از سیاست‌های فعلی دولت از قبیل توزیع ارز ترجیحی، تعیین سقف قیمتی، تغییرات پی‌درپی مقررات، ممنوعیت‌های صادراتی، الزام بانک‌ها به اعطای تسهیلات تکلیفی یا امهال مطالبات، اغماض نسبت به اضافه‌برداشت بانک‌‌ها از بانک مرکزی، برداشت ریالی از صندوق توسعه ملی و نظایر آن، موجب عمیق‌تر شدن رکود و افزایش بی‌ثباتی قیمت‌ها خواهد شد. بنابراین لازم است برخی اصلاحات و تغییرات فوری در سیاست‌های جاری رخ دهد.
در کوتاه‌مدت و در افق زمانی یک یا دو سال آینده، هدف‌گذاری رشد اقتصادی بالا و پایدار و حتی انتظار بازگشت به روند بلندمدت رشد اقتصادی، هدف‌گذاری واقع‌بینانه‌ای نخواهد بود. بنابراین در کوتاه‌‌مدت لازم است تمرکز سیاست‌گذار، معطوف بر دو امر فوری «مدیریت نقدینگی و بازگشت ثبات» و «حفظ سطح تولید و حمایت از بنگاه‌ها» باشد.
در شرایط فعلی، دولت به‌طور جدی باید مانع از بی‌ثباتی بیشتر اقتصاد شود و این امر در گرو آن است که دولت از انتقال مشکلات بودجه‌ای و مشکلات شبکه بانکی به منابع بانک مرکزی ممانعت کند. از طرف دیگر، در شرایط رکود، دولت باید از تشدید مشکلات تولید و تضعیف بیشتر بنگاه‌ها به‌طور جدی اجتناب کند. 
لزوم توجه به فوریت‌های کوتاه‌مدت، نباید موجب غفلت سیاست‌گذار نسبت به اولویت‌های بلندمدت و اصلاحات ساختاری در اقتصاد شود. طبیعتا در افق بلند‌مدت، بازگشت به روند بلندمدت و دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، نیازمند بازسازی ظرفیت‌های رشد اقتصادی و رفع عوامل تخریب‌کننده و تضعیف‌کننده رشد اقتصادی است.
 
نام:
ایمیل:
نظر: