صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

سیاسی >>  امام و رهبری >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۹  ، 
شناسه خبر : ۳۱۷۲۸۴
هر نظام سياسي که نتواند اولويت هاي خود را در بحث پيشرفت و توسعه مشخص نمايد، بدون شک در مسير انحرافي پيش خواهد رفت که آثار عيني آن پس از چند سال مشخص خواهد شد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / حسین معینی

يکي از مهمترين مباحث در هر نظام سياسي تشخيص اولويت ها است. بدون اولويت سنجي هم توان و انرژي کشور به درستي خرج نخواهد شد و هم آفت و مشکلات کشور جامعه را آزار خواهد داد. هر نظام سياسي که نتواند اولويت هاي خود را در بحث پيشرفت و توسعه مشخص نمايد، بدون شک در مسير انحرافي پيش خواهد رفت که آثار عيني آن پس از چند سال مشخص خواهد شد. البته گاه اين فرصت سوزي ها جبران ناپذير بوده و امکان ترميم و اصلاح آن وجود ندارد.
اما در مورد اينکه اولويت‌ها در نظام جمهوري اسلامي چيست؟ بايد پاي صحبت حکيم فرزانه انقلاب اسلامي نشست. معظم له در طول ساليان متمادي همواره تلاش نموده تا در عرصه‌هاي مختلف اولويت‌ها را مورد توجه قرار دهد و مسئولان و متوليان امور را به پرداختن به آن موضوع ترغيب و در مواردي موظف بدارد.
حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در آخرين دیدار با اعضاي دولت دوازدهم، تاکید فرمودند که: «اقتصاد و فرهنگ دو مسئله مهم کشور است.» مساله فرهنگ اولین باری نیست که به عنوان یکی از اولویت های اصلی کشور معرفی شده است. در ادامه ابعاد این مساله از منظر رهبران انقلاب مورد بررسی قرار گرفته است.
 
اولويت فرهنگ
رهبر معظم انقلاب در طول سالهاي اخير همواره بر اولويت فرهنگ نزد دولتمردان تاکيد کرده اند. به عنوان نمونه در ديدار با هيئت دولت در سال 1395 فرمودند: «اولويت بسيار مهمّ کشور، فرهنگ است. فرهنگ از ادبيات و هنر تا سبک زندگي تا فرهنگ عمومي تا اخلاق تا رفتار اجتماعي، شامل همه‌ي اينها است؛ ما در اين زمينه‌ها تکليف داريم، مسئوليت داريم؛ دستگاه‌هاي فرهنگي ما واقعاً مسئوليت دارند در اين زمينه. فرض بفرماييد حالا فيلم، تئاتر، سينما، خب اگر مراقبت نباشد [چه مي‌شود]!» (3/6/95)
 
فرهنگ مهمتر از سياست و اقتصاد
اهميت فرهنگ در گفتمان و نگاه رهبري تا بدانجا است که با صراحت اعلام مي دارند: «مسئله‌ي مهمي كه در ذهن بنده هميشه هست - آنطور كه فرمودند، در جلسه هم مطرح شده - و مورد دغدغه‌ي افراد است، مسئله‌ي فرهنگ است؛ مهم است. مسئله‌ي فرهنگ از مسائل اقتصادي مهمتر است، از مسائل سياسي مهمتر است. (25/6/89)
معظم له در جايي ديگر مجددا در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، تاکيد مي فرمايند: «فرهنگ، در بلندمدّت، از اقتصاد خيلي مهم‌تر است؛ اقتصاد مسئله‌ي فوري و اولويت کنوني ما است، [امّا] مسئله‌ي فرهنگ يک مسئله‌ي مستمرّي است و بسيار مهم است؛ حتّي در قضيه‌ي اقتصاد هم مهم است.» (16/3/95)
 
چرايي اهميت و جايگاه رفيع فرهنگ
در باب چرايي اين اهميت بايد به منطق و مبنايي نگاه بزرگان انقلاب اسلامي مراجعه نمود. بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) در شرح ابعاد اين مساله مي‌فرمايند: «بي‌شك بالاترين و والاترين عنصري كه در موجوديت هر جامعه دخالت اساسي دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مي‏دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهاي اقتصادي، سياسي، صنعتي و نظامي قدرتمند و قوي باشد ولي پوچ و پوك و ميان تهي است. اگر فرهنگ جامعه‏اي وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار ديگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرايش پيدا مي‏كند و بالاخره در آن مستهلك مي‏شود و موجوديت خود را در تمام ابعاد از دست مي‏دهد. (صحيفه امام، ج‏15، ص: 244، 31/6/60)
حکيم فرزانه انقلاب اسلامي و شاگرد خلف مکتب امام خميني(ره) نيز در تعبيري زيبا مي‌فرمايند: «فرهنگ، مثل آب و هواست. فرهنگ، يعني همين رسوم و آدابي که بر زندگي من و شما حاکم است. فرهنگ، يعني باورها و اعتقادات ما و چيزهايي که زندگي شخصي و اجتماعي و داخل خانه و محيط کسب يک جامعه با آنها روبه‌روست.» (خطبه‌هاي نماز جمعه‌ي تهران، 10/1/69)
معظم‌له در باب علت تفوق و برتري و اولويت بخشي فرهنگ مي‌گويند: «فرهنگ هويت يك ملّت است. ارزشهاي فرهنگي روح و معناي حقيقي يك ملّت است. همه چيز مترتّب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشيه و ذيلِ اقتصاد نيست، حاشيه و ذيلِ سياست نيست، اقتصاد و سياست حاشيه و ذيل بر فرهنگند؛ به اين بايد توجّه كرد.» (ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، 19/9/92)
 
فرهنگ، روح كالبد هر جامعه و اساس كار
در اين رويکرد و در نگاهي ارگانيک به جامعه انساني و شبيه سازي آن با پيکره انساني، فرهنگ را مي‌توان عامل محرک ديگر اعضاي جامعه نيز دانست. «در واقع، فرهنگ با همة شعب آن، يعني علم و ادبيات و غيره، روح كالبد هر جامعه است. بدون شك، فرهنگ مثل روح است. بلاشك فرهنگ است كه جامعه را به اصل كار يا بيكاري، به كار تند يا كند و به جهتگيري خاص يا به ضد آن جهتگيري وادار مي‌كند. بنابراين، نقش فرهنگ نقش روح در كالبد اجتماع، كالبد بزرگ انساني، است.» (7/11/81)
 
غلبه‌ي فرهنگي، بسترساز غلبه‌ي اقتصادي و سياسي
بدون شک دشمن نيز جايگاه بنيادين و کليدي فرهنگ را به خوبي درک کرده است. لذا در صحنه تقابل تمام عيار با جمهوري اسلامي اولويت را در فرهنگ مي بيند! چرا که «اگر ملتي اجازه داد فرهنگ ملي‌اش پايمال تهاجم فرهنگهاي بيگانه شود، آن ملت از دست رفته است. ملت غالب، ملتي است كه فرهنگش غالب است. غلبه‌ي فرهنگي است كه مي‌تواند غلبه‌ي اقتصادي و سياسي و امنيتي و نظامي و همه چيز را هم با خود به دنبال بياورد.« (12/5/72)
 
اولويتهاي کاري دولت يازدهم در حوزه فرهنگ
با اولويت يافتن فرهنگ، ضرورت تمرکز بر مسايل و مباحث عرصه فرهنگ نيز اهميت ممتازي مي‌يابد که در اين ميان بايد تلاش کرد تا اولويت هاي کاري عرصه فرهنگ را نيز استخراج نمود. رهبر معظم انقلاب اسلامي در طول سال هاي اخير بر اوليت هاي کاري دولت فرهنگ در حوزه فرهنگ اشاره داشته اند.
1. تبيين ابعاد سبک زندگي اسلامي - ايراني
«يکي از ابعاد پيشرفت با مفهوم اسلامي عبارت است از سبک زندگي کردن، رفتار اجتماعي، شيوه‌ي زيستن - اينها عبارةٌ اخراي يکديگر است - اين يک بُعد مهم است؛ اين موضوع را ميخواهيم امروز يک قدري بحث کنيم. ما اگر از منظر معنويت نگاه کنيم - که هدف انسان، رستگاري و فلاح و نجاح است - بايد به سبک زندگي اهميت دهيم؛ اگر به معنويت و رستگاري معنوي اعتقادي هم نداشته باشيم، براي زندگي راحت، زندگي برخوردار از امنيت رواني و اخلاقي، باز پرداختن به سبک زندگي مهم است.. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.» (23/7/91)
2. تکميل واجراي طرح مهندسي فرهنگي و پيوست‌هاي فرهنگي
«يک نقشه‌ي مهندسي فرهنگي لازم است. ما وضع فرهنگي مطلوب کشور را تصوير کنيم و اجزاء متشکل آن را در مقابل خودمان ترسيم کنيم، بعد ببينيم کجاها اولويت دارد، کجاها احتياج به مراقبت بيشتر دارد؛ به آنجاهائي که در اين مدت مغفول‌عنه باقي مانده، برسيم و مسئله را دنبال کنيم؛ يک جاهائي سرمايه‌گذاري بيشتري لازم دارد، به اينها توجه کنيم. اين، مهندسي فرهنگي است؛ که خب، کار سختي است؛ از نقشه‌ي جامع علمي سخت‌تر است. به همين دليل هم که کار سخت‌تري است، کمتر پيش رفته.» (23/3/90)
3. بهبود فرهنگ کار
«در زمينه‌ي اقتصاد فعاليتهاي زيادي شده، باارزش هم هست؛ اما... مسئله‌ي فرهنگ کار حل‌نشده است، مسئله‌ي ساعات مفيد کار حل‌نشده است. فرهنگ کار بايد در کشور يک جوري باشد که مردم کار را عبادت بدانند؛ هر يک ساعت کار را با شوق بيفزايند در مدت و مقدار کاري که انجام ميدهند. بايد کار کرد. با بيکاري و بي‌ميلي به کار و تنبلي و وادادگي، کشور پيش نخواهد رفت.» (16/5/90)
4. بهبود فرهنگ مصرف
«اين قضيه‌‌ي اسراف و زياده‌‌روي، قضيه‌‌ي مهمي در کشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوي اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازي هم لازم است، اقدام عملي هم لازم است. فرهنگ‌‌سازي‌‌اش بيشتر به عهده‌‌ي رسانه‌‌هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجه‌‌ي اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاه‌‌هاي ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگ‌‌سازي کنيد. ما يک ملت مسلمانِ علاقه‌‌مند به مفاهيم اسلامي هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگي‌‌مان اهل اسرافيم! (2/6/91)
5. تقويت فرهنگ قرآني
«در دوران جمهوري اسلامي و حاکميت اسلام، يکي از برنامه‌هاي اصلي براي مسئولين کشور، ترويج قرآن است؛ تلاوت قرآن، انس با قرآن، فهم قرآن، حفظ قرآن، جزو برنامه‌هاست.» (4/4/91)
6. افزايش سرانه مطالعه و تيراژ کتاب
«خواهش مي‌کنم که به مسئله‌ي کتاب به شکل جدي‌تري نگاه شود. کاري کنيم که کتابخواني يک امر رائج بشود و کتاب از دست جوان ما نيفتد. اين که گفته مي‌شود در شبانه‌روز سرانه‌ي مطالعه‌ي کتاب فلان مقدار است، اينها آمارهاي راضي کننده‌اي نيست؛ خيلي بيشتر از اين بايد باشد. هيچ وقت انسان از کتاب مستغني نيست.» (29/4/90)
7. مقابله با اباحيگري و بي‌بندوباري اخلاقي
«در داخل کشور، از طرق مختلف، پايه‌هاي ايمان مردم، بخصوص نسل جوان را متزلزل کنند؛ از اشاعه‌ي بي‌بندوباري و اباحي‌گري، تا ترويج عرفان‌هاي کاذب - جنس بدلي عرفان حقيقي - تا ترويج بهائيت، تا ترويج شبکه‌ي کليساهاي خانگي؛ اينها کارهائي است که امروز با مطالعه و تدبير و پيش‌بيني دشمنان اسلام دارد انجام مي‌گيرد؛ هدفش هم اين است که دين را در جامعه ضعيف کند.» (27/7/89)
 
 
نام:
ایمیل:
نظر: