راهپیمایی اربعین مرزهای جغرافیایی و عقیدتی را در نوردیده است و روز به روز شاهد تأثیرگذاری گستردهتر و عمیقتر این حماسه هستیم. این تأثیرگذاری به دلایل زیر موجب هراس در دل دشمنان شده است:
هویت یابی تشیع:
راهپیمایی اربعین مانع گسست نسل هاست و جریان پیاده روی اربعین با قدمت قریب به ۱۴۰۰ سال باعث پیوند نسل جدید با گذشته اصیل خود و هویت یابی شیعی است.
احیای آرمان سلطه ناپذیری:
راهپیمایی اربعین با مبنای عقلانی و شرعی، تعظیم شعائر الهی و زنده نگه داشتن شعار و آرمان جبهه حق است. آرمان جبهه حق سلطه ناپذیری است. این هدف مبنای عقلانی دارد و محدود به زمان و جغرافیای خاصی نیست.
نفی سکولاریسم:
پیاده روی اربعین تجلی پیوند دین و سیاست است. دشمنانی که در صدد تفکیک دین از سیاست بودند، اکنون با حضور بی شمار شیعیان در راهپیمایی اربعین مواجه هستند.
نفی فرد انگاری محض لیبرالیسم:
وحدت آفرینی، پیوند جبهه مقاومت، بازیابی هویت دینی و شیعی، شکل گیری گفتمان امت اسلامی انقلابی، پیوند و همبستگی تشیع ایرانی و عراقی، حماسه قدرت و نمایشی از ظهور جغرافیای انسانی شیعه و امیدواری به تحقق تمدن نوین اسلامی با الهام از فرهنگ عاشورایی، بخشهای دیگر از ابعاد سیاسی راهپیمایی اربعین است.
هر کدام از موارد مذکور میتواند ابطال کننده نسخههای اسلام امریکایی و سازشکار، فردانگاری محض لیبرالیسم غربی، نسخه تفرقه لندنی، دین ستیزی غرب و زوال امور قدسی باشد.
دامن زدن جبهه چهارگانه فوق به ترقه بازیهای قبل از اربعین در عراق در همین راستا قابل ارزیابی است
توسعه فرهنگی عمق راهبردی:
پیاده روی اربعین حسینی باعث معنویت و قداست بخشی به عمق راهبردی جبهه مقاومت و توسعه آن میشود. همان عمق راهبردیای که رهبر انقلاب آن را لازمتر از واجبترین واجبات دانستند.
در توسعه عمق راهبردی ضرورت انتقال فرهنگ اخوت، حماسه، ایثار و مقاومت و معنویت بیش از توسعه سرزمینی است.
بانگ بیداری در مارپیچ سکوت:
رهبرانقلاب فرمودند "این حرکت راهپیمایی در دنیای پیچیده و پُرتبلیغات، یک فریاد رسا و یک رسانهی بیهمتا است. چنین چیزی در دنیا وجود ندارد؛ [اینکه]همه حرکت میکنند به سمت آن مبدأ. "