صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت مخاطبین
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۵  ، 
شناسه خبر : ۳۱۹۲۵۰
صبح صادق رزمایش مشترک دریایی ایران، روسیه و چین را واکاوی می‌کند

تحویل سال ۲۰۲۰ برای دولت و ارتش آمریکا با شگفتانه برگزاری رزمایش منحصربه‌فرد و مهم نیروهای دریایی سه کشور روسیه، چین و ایران همراه شد و همان ترسی که استراتژی امنیت ملی سال ۲۰۱۷ آمریکا به‌صراحت از آن به عنوان عاملی برای به چالش کشیدن قدرت، نفوذ و منافع ایالت متحده یاد می‌کرد، در صحنه به وقوع پیوست؛ چرا که در این استراتژی، ۲۵ بار نام روسیه، ۳۳ بار نام چین و ۱۷ بار نام ایران آمده است و ترامپ تلاش می‌کرد با ایجاد ائتلاف دریایی در منطقه خلیج‌فارس و دریای عمان، خیال خود و دولتش را بابت بخش مهمی از این ترس راحت کند. به همین سبب، تحقق چنین رزمایش مهمی در یکی از مهم‌ترین مناطق دریایی جهان، از چند جهت برای غرب، به ویژه آمریکا، یک شگفتانه محسوب می شود.

 

همراه کردن نیروهای دریایی روسیه و چین برای برگزاری رزمایشی غیر از امداد و نجات با یک کشور، حتی به صورت انفرادی، کاری سخت است و به موافقت در سطوح ارشد حاکمیتی نیاز دارد. هنگامی که نام رزمایش مشترک این دو قدرت مهم دریایی جهان با یک کشور دیگر مطرح می‌شود، سوابق حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. در سال‌های گذشته، معدود قدرت‌های مهم دریایی، چون آفریقای جنوبی، به ثبت موافقت همزمان ارتش روسیه و چین برای اجرای تمرین‌های مشترک موفق شد‌ه‌اند.

 

چینش شناورهای رزمی حاضر در رزمایش نیز پیام‌های مهم و آشکاری در بر دارد. حضور یکی از قدرت‌های اصلی نیروی دریایی روسیه در جنگ ضد زیردریایی (Yaroslav Mudry) که حامل تجهیزات شناسایی و سامانه‌های متنوع و مدرن آفندی در شناسایی و حمله به زیرسطحی‌هاست و پرچمدار مهم‌ترین و مدرن‌ترین برنامه ارتش این کشور برای مقابله با تهدید زیردریایی‌های ناتو به حساب می‌آید، در کنار یکی از پیشرفته‌ترین و جدیدترین ناوشکن‌های چینی (Xining) با ۶۴ سلول پرتاب عمودی موشک که بازوی مهم نیروی دریایی این کشور برای حملات دریایی است، نشان می‌دهد دو کشور مذکور این رزمایش را کاملاً جدی گرفتند و قرار نیست این تمرین مشترک، در حد اعلام یک خبر یا سناریوی ساده و تبلیغاتی باشد.

 

به بازتاب‌های جهانی و بین‌المللی این رخداد باز می‌گردد تا نشان دهد مهم‌تر از پیام‌های نظامی چنین همکاری مشترکی، واکنش‌های بین‌المللی مربوط به آن است؛ چرا که در ماه‌های اخیر، اجماعی رسانه‌ای میان کارشناسان و بیشتر رسانه‌های اصلی غرب ایجاد شده بود که تلاش می‌کرد جمهوری اسلامی ایران را پس از ایجاد یک ائتلاف ضعیف توسط آمریکا در منطقه، منزوی و عملاً تحت محاصره دریایی نشان دهد. اما خالی کردن منطقه‌ای چند هزار کیلومتر مربعی برای تمرین‌های نظامی چین و روسیه با ایران از طرف شناورهای فرامنطقه‌ای، نشان داد مهمان کیست و میزبان چه مزیت‌ها و قدرتی دارد.

 

  باید در احساس قدرت دو رکن مهم دریایی در عرصه بین‌المللی، یعنی چین و روسیه، از همکاری نظامی و انجام مانور مشترک با نیروهای دریایی جمهوری اسلامی ایران جست‌وجو کرد. شاید تصور عمومی این باشد که کشورمان به علت جایگاه پایین‌تر در حوزه تجهیزات دریایی، از قبول چنین رزمایشی از جانب دو کشور دیگر خرسند است، اما بررسی محتواها و تحلیل‌های منتشر شده مسئولان، کارشناسان و رسانه‌های نزدیک به این کشورها نشان می‌دهد چین و روسیه از چنین اتفاقی بسیار خرسند هستند و قدرت ژئوپلیتیک کشورمان آنها را برای گسترش این رخدادها بسیار مشتاق کرده است.

از راشاتودی که این رزمایش نظامی را یک بیانیه مهم سیاسی از طرف روسیه می‌داند تا روزنامه‌های اصلی چین که این مانور را در امتداد همکاری‌های چهل ساله با ایران توصیف کرده‌اند، نشان می‌دهد موازنه اشتیاق و رغبت برای گسترش همکاری‌های نظامی، به سمت دو کشور دیگر سنگین‌تر است.

 

در این مانور قدرت و تشکیل مثلث دریایی میان ایران، چین و روسیه را باید در اتفاقی مهم جست‌وجو کرد که در هفته‌های گذشته رخ داد و رسانه‌های داخلی آنچنان که باید به آن توجه نکردند. ماجرا از آنجا آغاز شد که برخی رسانه‌های غربی با انتشار تصاویری از پرواز جنگنده‌های آمریکایی حاضر روی ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن، آن را قدرت‌نمایی ارتش آمریکا در خلیج‌فارس و حوالی مرزهای دریایی ایران نامیدند و به آن توجه ویژه‌ای کردند. در ادامه، برخی رسانه‌های ضد انقلاب و کانال‌های تلگرامی، ضمن بازنشر این تصاویر، قدرت نیروی دریایی ایران، را تمسخر کردند به ویژه سپاه و ادعا می‌کردند پاسداران از ترس، جرئت نزدیک شدن به این ناو هواپیمابر را ندارند.

اما چند روز بعد، تصویری ماهواره‌ای منتشر شد که نشان می‌داد آبراهام لینکلن هنگام خروج از خلیج‌فارس و در نزدیکی تنگه هرمز، در محاصره و تعقیب شناورهای تندرو سپاه است و حتی جرئت اعلام اخطار زبانی را ندارد. این تصویر با بایکوت کامل رسانه‌های اصلی آمریکا و اروپا همراه شد، اما رسانه‌های روسی و چینی آن را با عنوان قدرت‌نمایی مهم ایران، بازنشر دادند.

ارتش آمریکا در اولین واکنش، تلاش کرد با کمک کارشناسان و رسانه‌های تخصصی نزدیک به خود، این قایق‌ها را آمریکایی معرفی کند، اما پس از مشخص شدن شواهد بسیار از دروغ بودن این ادعا، بالاخره در روزهای گذشته و پس از چند هفته، ایرانی بودن این شناورهای تندرو و محاصره نماد دریایی خود را تأیید کرد.

با اطلاع از اهمیت و بازتاب‌های چنین اتفاق مهمی در هفته‌های اخیر است که می‌توان قدرت‌نمایی دریایی کشورمان را در رزمایش اخیر بهتر و جامع‌تر تحلیل کرد؛ رزمایشی که آغاز آن از محاصره مفتضحانه آبراهام لینکلن کلید خورد.

نام:
ایمیل:
نظر: