محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگو با نشریه اشپیگل آلمان در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از قتل سردار سلیمانی توسط ایالات متحده، امکان مذاکره با آمریکا را منتفی می‌دانید؟ گفت: خیر. من هرگز این احتمال را منتفی نمی‌دانم. دولت ترامپ می‌تواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما هنوز در میز مذاکره باقی مانده‌ایم.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده به این سخنان در صفحه توئیتر خود واکنش نشان داد و به زبان فارسی نوشت: «وزیر امور خارجه ایران می گوید ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده است اما می خواهد تحریم ها برداشته شود. نه، مرسی!»
اظهارت دکتر ظریف سبب ناراحتی دلسوزان انقلاب اسلامی شده است، برخی از روزنامه های طرفدار دولت در این خصوص سکوت کردند و برخی دیگر در صدد توجیه این اظهارت برآمدند و برای آن دلیل تراشی کردند، اما توجه به چند نکته در این خصوص ضروری به نظر میرسد:
1- جمهوری اسلامی از زمان خروج آمریکا از برجام تا قبل از شهادت سردار سلیمانی همواره بر این موضوع تأکید می کرد که چنانچه آمریکا توبه کند، می تواند در جمع کشورهای عضو معاهده با ایران صحبت کند. اما در شرایطی که آمریکا فرمانده نیروی قدس را به شهادت رساند و برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران جانشین سردار سلیمانی را به ترور تهدید می کند، آیا مقامات وزارت خارجه همچنان باید اظهارات گذشته خود را تکرار کنند؟ بطوری که با پاسخ تحقیرآمیز از سوی ترامپ روبرو شوند؟ آیا اقدامات تروریستی آمریکا نیاز به موضع گیری مناسب ندارد؟
2- در شرایطی که آمریکا با تمام توان در حال اعمال جنگ تمام عیار علیه ایران اسلامی است و به نقل از نشریه نیویورک تایمز: «پمپئو و برایان هوک، مسئول امور ایران در وزارت امور خارجه آمریکا راهبرد خود را روشن کردند و می خواهد با افزایش مداوم تحریم ها، رهبران ایران را تسلیم کنند. اگرچه دقیقاً نمی توان گفت که کی و چطور چنین اتفاقی می افتد، اما بالاخره رخ خواهد داد.»؛ فرستادن پیام مذاکره نه تنها فایده ای برای سیاست خارجه جمهوری اسلامی ندارد بلکه سبب می شود تا دشمن احساس کند که با سیاست فعلی می تواند ایران را ذلیلانه پای میز مذاکره بکشاند و تمام شروط 12 گانه پمپئو را بر جمهوری اسلامی تحمیل کند.
3- هنوز يک ماه از جنايت ايالات‌متحده آمريکا نسبت به ترور شهيد سردار سليماني و همرزمانش نگذشته است که دولتمردان لب به مذاکره با قاتل سردار گشوده‌اند. این موضوع ارتباط زیادی به نگاه دولت در خصوص اداره کشور دارد. زیرا دولت فعلی همواره در صدد بود از طریق مذاکره چرخ زندگی مردم را بچرخاند. موضوعی که در عمل و با تجربه سال های اخیر نادرستی آن به طور کامل اثبات شده است اما دولت قادر به پذیرش آن نیست. دکتر روحانی اخیراً در مجمع مدیران بانکی گفته است: ما می‌دانستیم یک بخشی از اقتصادمان به سیاست خارجی و دنیا وصل است؛ اگر کسی بگوید من به سیاست خارجی کاری ندارم، من به دنیا کاری ندارم، من کاملاً درون‌گرا هستم و اقتصادم همه مشکلاتش را حل می‌کند، بیاید به ما بگوید؛ حالا من بلد نیستم، البته اقتصاددان هم نیستم.» این سخنرانی به وضوح نشان می دهد که دولت محترم ارتباط با آمریکا و چند کشور اروپایی را ارتباط با کل دنیا تصور می کند. لذا ادعای دیگر ظریف در خصوص مذاکره با آمریکا در این گفتمان قابل تحلیل است که دولت فعلی نظریه دیگری برای حل مشکلات کشور بلد نیست.
4- مقام معظم رهبری بعد از شهادت سردار سپهبد سلیمانی فرمودند: «ما از مذاکره البته به جز با آمريکايي‌ها ابايي نداريم، اما از موضع قدرت و قوت.»، «برخي که مذاکره با آمريکا را حلّال مشکلات مي‌دانند، صد درصد اشتباه مي‌کنند.»، «باید ملّت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با کار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر محقّق شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آینده نه چندان دوری آنچنان خواهد شد که دشمنان حتّی جرئت تهدید هم پیدا نکنند». یعنی اولاً با توجه به اقدام تروریستی آمریکا در ترور سردار سلیمانی، مقامات این کشور صلاحیت مذاکره با جمهوری اسلامی ایران را ندارند. ثانیاً مذاکره با آمریکا هیچ دستاوردی برای ملت ایران نخواهد داشت و ثالثاً با نگاه به درون و سختکوشی می توان بر مشکلات فعلی فائق آمد، بطوری که دشمن دیگر جرأت تهدید را نداشته باشد.