صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۳  ، 
شناسه خبر : ۳۲۶۳۲۶
 در آستانه تغییر دولت آمریکا، مسکو دو امتیاز به نام خود ثبت کرد: یکی در قفقاز و دیگری در سوریه. در هر دو مورد، هدف روسیه تحکیم اولویت نقش مسکو در برابر ترکیه در قفقاز و در برابر ایران و ترکیه در سوریه و ارسال این پیام به متحدان سوری و ارمنی خود بود که روسیه صرفا یک سازمان خیریه نیست بلکه انتظاراتی از هم پیمانانش دارد.

در روسیه، مداخله مسکو در قفقاز را به مداخله آن در سوریه در اواخر تابستان 2015 تشبیه می کنند و حتی فراتر از آن می گویند همان طور که مسکو پنج سال پیش نظام بشار اسد را نجات داد، اوایل این ماه نیز توانست ارمنستان را از حمله گسترده آذربایجان نجات دهد که ممکن بود بعد از سیطره بر قره باغ، وارد خاک ارمنستان شود.

در هر دو مورد سوریه و ارمنستان، مسکو توانست این دو کشور را از دشمنی به نام ترکیه تحت سلطه رجب طیب اردوغان نجات دهد. اردوغان آذربایجان را علیه ارمنستان تحریک و از آن پشتیبانی کرد و از ابتدای قیام مردمی در سوریه نیز به حمایت از اخوان المسلمین و سازمان های تروریستی تندرو پرداخت و این قیام را به جنگ طایفه ای تبدیل کرد. اگر به اردوغان اجازه پیشروی داده می شد، این کشور یا دست کم بخش بزرگی از آن را تحت سلطه خود می گرفت ولی روسیه مانع این کار شد و در قفقاز هم چنین کرد.

ترکیه تحت سیطره اردوغان به دنبال تشکیل کنفدراسیون ترکی از جمهوری های سابق اتحاد شوروی تحت عنوان «عثمانی جدید» است ولی مانعی که در برابرش وجود دارد، ادامه ارتباط نظامی و اقتصادی جمهوری های ترک نشین از جمله آذربایجان با مسکو است و کشورهای قزاقستان و تاجیکستان و قرقیزستان هم در کنار روسیه و ارمنستان عضو پیمان امنیت جمعی هستند.

هدف ترکیه از تحریک آذربایجان به جنگ، محاصره ارمنستان و فلج کردن روسیه و تحکیم سیطره بر آذربایجان بود به طوری که آنکارا بتواند پایگاه هایی در ساحل خزر ایجاد کند و کنترل مسیرهای نفت و گاز را به دست بگیرد.

ایران در مناقشه ارمنستان و آذربایجان تا حد زیادی صرفا تماشاچی بود. تهران روابط خوبی با ارمنستان دارد و جمعیت آذری زبان آن زیاد است. تهران مشکلی با تضعیف هیچ نیرویی در مرزهایش ندارد و برایش مهم نیست که مسکو از این مناقشه، ضعیف تر و منزوی تر خارج شود یا پیروز میدان باشد. ایران در این زمینه مثل ترکیه فکر می کند و اگر اوضاع درست پیش برود، می تواند به دریافت سهم مناسبی در سوریه امیدوار باشد.

روسیه که پایگاه نظامی بزرگی در ارمنستان دارد، از نزدیک شدن نیکول پاشینیان، نخست وزیر این کشور به آمریکا و اروپا ناخرسند بود ولی اطمینان داشت در شرایط اضطراری، فقط مسکو می تواند امنیت ارمنستان را تامین کند. روسیه صبر کرد تا حمله آذربایجان و ترکیه به اوج خود برسد سپس مداخله کرد تا توافقی را تحمیل کند که نیروهای ویژه خودش ضامن اجرای آن هستند.

شکی نیست که برای روسیه ترکیه شریکی خسته کننده و آزاردهنده است که هم از یک سو می تواند حمایت کشورهای رقیب روسیه در منطقه از جمله امریکا را جلب کند و هم از سوی دیگر خواسته های غیرقابل قبولی را از مسکو بخواهد که سیطره و نفوذش در منطقه هم در حوزه قفقاز و هم در سرزمین شام را به چالش بکشد.

برگزاری کنفرانس پناهندگان در سوریه با نقش آفرینی محوری روسیه پیامی به ترکیه بود که قرار نیست روسیه به آسانی عرصه را برای ترکیه خالی کند و آنکارا باید گوش به زنگ باشد که در زمان و موقعیتی مناسب مسکو اراده خود را به پیش خواهد برد و تحمل آزارها و سیاست های یکجانبه ترکیه را نخواهد کرد.
 
 

منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نام:
ایمیل:
نظر: