تلاش غرب برای تاثیر گذاری بر انتخابات کشورمان به جهت آنکه که مطلوب خود را بدست بیاورد، راهبری که کاملا در تضاد با منافع ملی جمهوری اسلامی است و نیازمند اتخاد واکنش لازم از طرف نظام و مردم است. راهبرد اصلی آنها که تاثیر گذاری بر نتیجه انتخابات است، با تاکتیک های متفاوت در دوره های مختلف همراه است.
به طوری که نحوه مخالفت غرب با نظام اسلامی نیز تغییر کرده است و نسبت به گذشته بصورت علنی مخالفت خود را اعلام نمی کنند. آنها با تخریب مجموعه های کارآمد نظام سعی در تهی سازی کارگرد انقلاب اسلامی دارند. راهبرد اصلی دیروز، امروز و حتی آینده دشمن، پروژه "نفوذ"در افکار تحلیلی و رسانه‌ای ملت ایران می‌باشد. انتخابات همواره بازوی مهم و استراتژیک انقلاب بوده و خواهد بود و همین امر باعث شده دشمن حساب ویژه ای برای تحریف آن انجام دهد.
در گذشته نفوذ دشمن در تحریف انتخابات شاید جریان‌سازی یا تخریب حزب یا اشخاصی بود که در نظام جمهوری اسلامی ایران می‌توانستند نقش اساسی را ایفا کنند. اما امروزه پروژه نفوذ دیگر قائل به این مسئله نیست. نفوذ دشمن امروز از جریان‌سازی و تخریب به انحراف فکری و تحلیلی مردم و نهادهای زیر ساختی کشور کشانده شده است. گرفتن قدرت تحلیل از مردم با ارائه خوراک فکری غلط، ایجاد روحیه ناکارآمدی نظام و انقلاب، ارائه تحلیل غلط بر اینکه مردم هیچ نقشی در تعیین سرنوشت کشور ندارند، سیاه جلوه دادن اوضاع منطقه‌ای و داخلی کشور و وابستگی اقتصادی ایران به اقتصاد جهانی، بخشی از اهدافی است که امروزه دشمن در پروژه نفوذ نوین، به دنبال عملیاتی کردن آن در کشور می‌باشد.
لذا اگر کاندیدی در خط سیاستی غرب قرار گیرد مورد حمایت و حتی خوراک رسانه ای و تبلیغ رسانه وی را نیز بر عهده می گیرند و اگر فردی بعنوان نماد انقلابی و روحیه جهادی مطرح شود، با حجم عظیمی از تحریف واقعیت ها در مقابل وی صف آرایی می کنند.
توجه داشتیه باشیم در این چند سال اخیر همواره نهادهای عملگرا و انقلابی از طرف عده ای در داخل و خارج زیر سوال رفته است که به شدت زیادی در رسانه ها به این موضوع دامن زده شده است. مجلس یازدهم که ترکیبی از نیروهای کارآمد می باشند همواره مورد بدترین تخریب ها قرار گرفت و همه مشکلات اخیر نیز به گردن این نهاد انقلابی انداخته شد. یا سایر نهادهای انقلابی که کار جهادی شبانه روزی انجام می دهند، در برنامه رسانه ای دشمن جهت انحراف فکری، مورد تخریب قرار گرفته اند.
برجام نیز که هیچ آورده ای برای کشور نداشت، با حجم وسیعی از تبلیغات، بعنوان فرشته نجات ایران در ادراک جامعه ایرانی جا انداخته شد و همین موضوع در خارج از کشور و جامعه غربی بعنوان مسیری تهی سازی قدرت جمهوری اسلامی و در نتیجه براندازی نظام اسلامی معرفی گردید.
در طول انقلاب اسلامی هفته ای وجود ندارد که دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ثبت نشده باشدف ولی متاسفانه در 8 سال گذشته دشمنی ها وارنه نشان داده شد و تعامل با آمریکا بعنوان حلاج مشکلات کشور مطرح گردید و اقتصاد ایران شرطی شد. آیا همان تلاش برای انحراف فکری و تحلیلی مردم محسوب نمی شود؟
حال که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 1400 قرار داریم، تلاش برای انحراف فکری مردم و نخبگان جامعه با شدت بیشتری با رمز عدم شرکت درانتخابات، شرکت در انتخابات تاثیری ندارد و ناامیدی مردم از کارگرد انقلاب اسلامی و ... در حال انجام است. هیچگاه دشمنی آمریکا و ناکارآمدی سیاست تعامل با آمریکا و مضرات وابستگی اقتصادی از جانب رسانه های وابسته سخنی به میان نمی آید.