شاید بتوان گفت که مهمترین پیامد سیاسی، امنیتی و نظامی ایجاد این دالان، تعمیق وابستگی جمهوری آذربایجان به ترکیه است؛ به گونهای که میتوان گفت در صورت ایجاد این دالان، وابستگی جمهوری آذربایجان به ترکیه به صورت «تحتالحمایگی» درمیآید. نکته مهمتر در این زمینه آن است که الهام علیاف، با عدول از ایدههای پدرش مبنی بر آذربایجانگرایی(تفاوت آذریها با ترکها)، جمهوری آذربایجان را در اختیار ترکیه قرار داده و اکنون در خدمت پروژهی نوعثمانیگرایی ترکیه قرار گرفته است. لذا تکمیل دالان تورانی، سویههای عثمانیگرایی در منطقه را تقویت میکند. همین امر میتواند منشأ ایجاد چالش جدی برای ایران بویژه در حوزه قومگرایی، بویژه در مناطق شمال غربی کشورمان باشد.
علاوه بر این، میتواند باعث تقویت سازمان باصطلاح کشورهای ترکزبان(ترک سوی) شود. این سازمان شامل ترکیه، جمهوری آذربایجان، قبرس و کشورهای آسیای مرکزی به جز تاجیکستان است. این سازمان در 30 سال گذشته بروز و ظهوری نداشته، اما اکنون که بحث دالان تورانی مطرح است، جان تازهای گرفته و حتی زمزمههای تشکیل ناتوی ترکی را هم مطرح میکنند که البته ترکیه این ناتو را به علایق آمریکا و انگلیس وصل کرده است. بنابراین، از نظر ترکها، در صورت ایجاد اینگونه دالانی، از طریق آسیای مرکزی به چین وصل میشوند. در این صورت، ناتو از طریق آسیای مرکزی به چین می رسد و برای چین، روسیه و ایران که مناطق ترکنشین دارند، کانونهای جدیدی از تهدید و ناامنی ایجاد میشود.
بحث دیگر در حوزه سیاسی، امنیتی و نظامی، به حضور رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و تأثیرات آن برمیگردد که نظر به اهمیت آن به صورت مستقل در ادامه به آن میپردازیم.