صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۰:۵۳  ، 
شناسه خبر : ۳۳۷۰۴۵
مقامات دولت جوبایدن هنوز تصمیم لازم و نهایی خود را در قبال حل و فصل اختلافات باقیمانده در مذاکرات وین اتخاذ نکرده اند.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل / حنیف غفاری

مقامات دولت جوبایدن هنوز تصمیم لازم و نهایی خود را در قبال حل و فصل اختلافات باقیمانده در مذاکرات وین اتخاذ نکرده اند. با این حال مقامات کاخ سفید و رسانه های وابسته به آن، تلاش زیادی در بزرگنمایی اختلافات به وجود آمده ( در فضای داخلی آمریکا) در قبال توافق هسته ای و احیای آن دارند! همچنین در حوزه دیپلماسی پنهان، مقامات آمریکایی تلاش می کنند از طریق تروییکای اروپایی این پیام را به تهران و نظام بین الملل مخابره کنند که بایدن در برابر موج مخالفت جمهوریخواهان و برخی هم حزبی های دموکرات خود قرار گرفته و در چنین شرایطی قدرت امتیازدهی بیشتر در پروسه احیای توافق هسته ای را ندارد! این تاکتیک برای کسانی که روند مذاکرات هسته ای را از سال 2015 میلادی ( زمان انعقاد اولیه برجام ) رصد کرده اند بسیار آشناست!

اختلافات واقعی و بازی غیر واقعی!

اگرچه اختلافات به وجود آمده در آمریکا میان جمهوریخواهان و دموکراتها در قبال بازگشت به توافق هسته ای و تاکتیکهای تعبیه شده در این روند واقعی است و حتی برخی سناتورهای دموکرات مانند باب منندز ، بن کاردین، جومانچین و ....منتقد جدی مذاکرات وین علیه دولت بایدن محسوب می شوند، اما باید توجه داشت که بازی دولت بایدن معطوف به این اختلافات و القای "فداکاری" در مسیر انعقاد توافق هسته ای از سوی وی کاملا غیرواقعی می باشد! به عبارت بهتر، مقامات کاخ سفید و تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا در حال پیشبرد یک بازی تکراری و نخ نما معطوف به اختلافات داخلی این کشور بر سر مذاکرات وین هستند.

در تشریح دروغین بودن القائات و ژستهای دولت بایدن در سخت و دشوار بودن روند احیای برجام همین بس که رویه فنی  بازگشت آمریکا به برجام احتمالاً شامل دریافت این توافق از طریق قانون بازنگری توافق هسته‌ای ایران (INARA) می باشد. این قانون یا فرآیند قانونی  در سال 2015 میلادی و همزمان با انعقاد توافق هسته ای اولیه ایجاد شد. فرآیند اعمال این مکانیسم، سلبی می باشد نه ایجابی! به عبارت بهتر،  هرگونه توافقی که دولت بایدن با کمیته مشترک برجام در خصوص احیای توافق هسته ای منعقد سازد به تصویب خواهد رسید مگر اینکه مخالفان در مجلس سنا و مجلس نمایندگان ( هر دو مجلس )  به اکثریت موثری که برای مخالفت با حق وتوی رئیس‌جمهور لازم است برسند. سنا، از طریق این مکانیسم پیچیده پارلمانی، به طور رسمی این توافق را در سال 2015 رد نکرد.در حال حاضر نیز جهت رد این توافق، لازم است 67 سناتور به آن رای منفی دهند. موضوعی که با توجه به توازن نسبی سناتورهای جمهوریخواه و دموکرات در کنگره و اندک بودن سناتورهای مخالف برجام ، ناممکن خواهد بود.

جرمی بن آمی از لابی جی استریت که حامی احیای برجام می باشد در این خصوص می گوید: "این فرآیندی است که برای دولت مطلوب است. این یک مبارزه واقعی نیست، زیرا نتیجه روشن است..دولت بایدن برای یک توافق جدید که دقیقاً مشابه برجام است، مجبور نیست از کنگره موافقت بگیرد."

تنها یک "تصمیم نهایی"

بدون شک مهم ترین مسئله ای که جمهوری اسلامی ایران باید در مواجهه با تکثر نظرات و مواضع له یا علیه برجام در آمریکا مدنظر قرار دهد، صرفا " تصمیم نهایی " از سوی واشنگتن می باشد. به عبارت بهتر، اساسا فرآینده و مکانیسم رسیدن به این نتیجه و خروجی اهمیتی برای ما ندارد. از سوی دیگر، دوگانه سازی های واقعی و جعلی از سوی دولت بایدن ، کنگره، لابی های پشت پرده و آشکار موافق یا مخالف با توافق هسته ای با آمریکا و ..... نیز اهمیتی برای کشورمان نخواهد داشت. آنچه مهم است، خروجی نهایی این فرآیند می باشد. قضاوت و عملکرد ما در قبال توافق هسته ای و روند مذاکرات وین، معطوف به این خروجی نهایی و عملیاتی خواهد شد. بدیهی است که کنگره، کاخ سفید و دیگر نهادهای فکری و اجرایی آمریکا به یک اندازه در قبال این خروجی مسئول هستند.

پیچیده سازی فرآیند بررسی مذاکرات هسته ای وین در آمریکا، خود یک تاکتیک از سوی کاخ سفید با هدف فرسایشی کردن مذاکرات و جلوگیری از تمرکز موثر کشورمان بر روی خطوط قرمز و مطالبات بر حق و منطقی تعیین شده درتوافق نهایی می باشد. جمهوری اسلامی ایران تا کنون توانسته اند دو تاکتیک خطرناک دشمنان در مذاکرات وین، یعنی "بازگشت پوچ به برجام" و " حفظ یکطرفه ایران در توافق هسته ای " را ناکام بگذارد. وجه اشتراک این دو تاکتیک این است که  رفع تحریمهای ایران از جنبه ای عملیاتی برخوردار نبوده و هندسه تحریمها نیز باید در نهایت علیه ایران حفظ شود. به عبارت بهتر، در این روش ، واشنگتن به لحاظ حقوقی تحریمها را تعلیق خواهد کرد اما با سنگ اندازی در مکانیسم عملیاتی رفع تحریمها، از ظهور و بروز آثار اقتصادی آنها جلوگیری خواهد کرد. درچنین شرایطی، هندسه تحریمهای علیه ایران حفظ خواهد شد اما  در مقابل، کشورمان می بایست به صورت یکجانبه نسبت به توافق پایبند بماند.

اما با اصرار و ایستادگی جمهوری اسلامی  ایران بر رفع عملیاتی تحریمها و پیاده سازی مکانیسمهای راستی آزمایی و اخذ تضمین ، دیگرجایی برای استمرار تاکتیک"بازگشت صوری به برجام" باقی نمانده است. در چنین شرایطی بانیان و مبدعان این تاکتیک از جمله ریچارد نفیو معمار تحریمهای ضد ایرانی در دوران ریاست جمهوری  باراک اوباما و دن شاپیرو سفیر سابق آمریکا در اراضی اشغالی، ناچار به ترک تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا به سرپرستی رابرت مالی شدند. اکنون دولت بایدن چاره ای جز عبور از تاکتیک "بازگشت صوری به برجام" ندارد زیرا تهران پذیرای پیاده سازی آن نبوده و حتی هشیارانه و قاطعانه  راهکارهای عملیاتی مهار آن را نیز طراحی کرده است.اکنون مقامات دولت بایدن بر روی تاکتیک جدیدی به نام "کسب امتیازات حداکثری" در مراحل پایانی مذاکرات وین روی آورده اند. بدون شک گارد دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در برابر این رویکرد تاکتیکی جدید آمریکا نیز به مانند دو مورد قبلی بسته خواهد بود. در چنین شرایطی هر اندازه دولت بایدن بیشتر در اتخاذ تصمیم لازم و نهایی در خصوص احیای توافق هسته ای زمان را از دست بدهد، در آینده باید هزینه های بیشتری بابت اصرار و زیاده خواهی کاخ سفید در این مسیر پرداخت کند.

نام:
ایمیل:
نظر: