صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۳۷۴۸۹
پایگاه بصیرت / علی حیدری
«در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد»
بی‌خود از خود شدم، ‌اورژانس به فریاد آمد
هر زمان با تو به بستان و خیابان رفتم
بی‌خبر از همه‌جا، گشتی ارشاد آمد!
وعده کردیم که بعد از کرونا عقد کنیم
چه بلاها که ندیدی سر داماد آمد
جرم من چیست که در حسرت یک دلدارم
او به امید من خسته دلشاد آمد!
قول دادم که به نوروز، گشایش باشد
فرودین رفت و سریع موسم خرداد آمد
سال‌ها منتظر اسب سفیدی بود و
به امید من و یک خانه آباد آمد
بیستون من و شب تا به سحر بیداری
ساز هجران تو با تیشه فرهاد آمد
بخت با من نکند یاری از این بالاتر
ارز اصلاح شد و قیمت آزاد آمد!
 
علی‌ عرفانی(شاعر باشی)
نام:
ایمیل:
نظر: