با مطرح شدن احیای مذاکرات برجامی بعد تعلیق این نکته حائز اهمیت است که در بحث مذاکرات با قدرت بین المللی مثل آمریکا با موضوع مهم مذاکرات هسته ای که برای جمهوری اسلامی ایران در جنبه های مختلف بسیار مهم و حتی از بار امنیت ملی برخوردار است، صحبت از حسن نیت طرف غربی برای بازگشت به برجام ادبیات درستی نیست و در این موضوع باز هم می تواند مشکل ساز شود.
تکرار اعتمادی که در دولت آقای روحانی به آقای جان کری و افرادی که در تیم مذاکره کننده شد، تیمی که برای هیچ مدال افتخار و هدیه گرفتند، بی فایده بلکه از جهات مختلف زیان آور است به این خاطر که در عمل حسن نیتی از سوی طرف غربی و آمریکایی در میان نبود و همه وعده وعیدها تو خالی بود. در شرایطی که بارها و بارها دست آمریکا و عدم اطمینان به سران آمریکایی برای ما ثابت شده نباید از حسن نیت طرف مقابل حرفی زده شود، بلکه اخذ تضمین های لازم از طرف مقابل و رسیدن به درجه اطمینان کامل از آنچه طرف مقابل وعده می دهد و امضاء می کند، بسیار حائز اهمیت است، هر چند به امضاء طرف آمریکایی و اروپایی هم نمی توان اعتماد کرد و تضمینی به شمار نمی رود چرا که امضاء هم زیر پا گذاشته می شود، لذا نیازمند تضمین های عینی هستیم.
طرف آمریکایی و اروپایی باید به ما این اطمینان را بدهد، چنانچه تخلفی صورت گرفت، ایران یک بار دیگر از بد عهدی طرف مقابل خسارت نبیند و موقعیت فعلی خود را از دست ندهد. آنچه آمریکایی ها در رابطه با برجام انجام دادند و سایت های ایران را تحت عنوان تضمین عینی از کار انداختند و نیروگاه اراک را از بین بردند، مبادا ایران زیر میز بزند باید مد نظر ما باشد چرا که اگر آمریکا ١ بار دیگر درباره برجام حتی یک درصد تخلف کند، ٩٩ درصد دیگر را نیز می تواند از بین ببرد، بنابراین ابعاد مذاکرات اعم از کوچک یا بزرگ در چنین سطح مهمی بسیار مهم است و هر آن باید مد نظر قرار داده شود. هر چند براساس اخبار منتشر شده بسیاری از چالش های فی مابین در کلیت رفع شده و بخش زیادی از اختلافات برطرف شده، به طوری که تعهدات و برخورداری های دو طرف در متن نهایی گنجانده شده و اقدامات و انتظارات متقابل ذکرشده، اما باقی ماندن بحث اصلی تحریم سپاه و اتهام تروریستی زدن به بخش مهمی از ارتش ایران که مساله بی سابقه ای در دنیاست و از جمله حماقت های ترامپ به شمار می‌رود، باید به سرعت حل شود .
اگر آمریکایی ها مترصد احیای برجام هستند به دلیل خروج آمریکایی از برجام، ورود مجدد به برجام باید تامین کننده خواسته های ایران باشد و ادعای اینکه ایران انتظار فرا برجامی دارد، باید تکرار نشود چرا که دادن یک آدرس غلط به افکار عمومی است. به همین دلیل آمریکا باید شرایط را به قبل از اقدامات ترامپ در شکل نقض و خروج از برجام برگرداند، یعنی هر اقدامي که از سوی آقای ترامپ انجام شده اعم از هسته ای و غیر هسته ای و اقدامات خلاف برجامی ترامپ بوده، باید حذف شود اینگونه می توان باور کرد در وهله آمریکا به دنبال احیای برجام است، چرا که از نظر ما نقطه احیای برجام قبل از اقدامات خلاف برجامی آقای ترامپ است که تحریم و تروریستی اعلام کردن سپاه را انجام داد، بنابراین اگر آقای بایدن به دنبال احیای برجامی است که دستاورد دولت اوباماست، باید در این مسیر قدم بگذارند، ضمن اینکه تضمین های لازم باید به ایران داده شود. متاسفانه اتفاقات بعد از برجام خسارت های زیادی به ایران وارد کرد، این خسارت ها باید جبران شود، لذا تیم مذاکره کننده باید این موضوع را مورد توجه قرار دهند که هزینه های احیای برجام نباید متوجه ما باشد.
ایران بعد از سال 2015 از محل تشدید تحریم های ترامپ آسیب های زیادی دید. اساسا عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نیست لذا تیم مذاکره کننده باید واقع بینانه، هوشمندانه و کارشناسانه با موضوع برخورد کند. استفاده از کلمات و عباراتی که بار حقوقی و سیاسی ندارد مؤثر و تضمین نیست. تیم مذاکره کننده باید تضمین های عینی را به صور مختلف درخواست کند تا در توافقات آتی گنجانده شود و حقوق ملت ایران از دست نرود.