پنجره جدید مذاکرات و چند اما و اگر
در روزهای اخیر مهمترین خبر مذاکراتی بدون شک موضوع از سرگیری احتمالی گفت وگوهای هستهای احیای برجام بود که پس از خبر هفته قبل مبنی بر ارائه یک متن جدید از سوی جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران و آمریکا، در فضای رسانهای مذاکراتی مطرح شد. ابتدا یک نماینده مجلس از احتمال شروع مذاکرات در وین خبر داد و سپس روز گذشته ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه نیز در پاسخ به سوال خراسان در نشست خبری خود ضمن اعلام این که ایران پاسخهایی به متن بورل داده، خبر شروع احتمالی مذاکرات در آینده نزدیک را تایید کرد. شنیدههای خراسان از منابع مطلع از مذاکرات نیز نشان میدهد چنین برنامهای وجود دارد هرچند هنوز قطعی نیست. اما موضوع شروع مذاکرات احتمالی چه خواهد بود؟ موضوع جذاب برای طرفها به منظور شروع احتمالی مذاکرات متن پیشنهادی جدید جوزف بورل به تهران و واشنگتن است. این متن فضای جدیدی در مذاکرات ایجاد کرده، برخی با استفاده از ادبیات مقاله بورل در فایننشال تایمز و برخی اظهارات دو پهلوی او و مورا، معاونش، آن را اتمام حجت برای طرفهای دعوا و با توجه به نزدیک شدن به موعد نشست شورای حکام در ماه آینده آخرین تلاش اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده برجام میدانند و برخی همچون ایران و دیپلماتهای دیگر برداشت ضرب الاجل از این متن ندارند و آن را تلاشی جدید و جدی بعد از شکست مذاکرات دوحه ارزیابی میکنند. هر چه هست بر اساس شنیدهها و گمانه زنیهای این روزها در باره متن جدید، به نظر میرسد اگرچه در این متن تعدیلهایی بوده تا نظر مثبت تهران و واشنگتن جلب شود اما آن چنان تغییر محتوایی نداشته که بتواند شوک مثبتی به طرفها برای از سرگیری مذاکرات بدهد و اگر هم مذاکراتی شکل گیرد صرفا برای نشان دادن تمایل هر طرف به مذاکرات از یک سو و چانه زنی برای رسیدن به امتیازات بیشتر از سوی دیگر است و نه امید به رسیدن حداکثری به امتیازات مورد درخواست شان. ایران از ابتدای شروع مذاکرات در فروردین سال گذشته در حوزه تضمینها دنبال این بود که آمریکا تضمین بدهد حداقل تا پایان دوره ریاست جمهوری بایدن، آمریکا از برجام خارج نمیشود و(در صورت خروج) شرکتهایی که در ایران سرمایه گذاری میکنند یک زمان معقول 3 تا 5 ساله فرصت دارند تا بدون جریمه شدن از ایران خارج شوند. همچنین مذاکره کنندگان ایرانی چه در زمان عراقچی و چه در دوره باقری دنبال این بودند و هستند تا فهرست تحریمی 540نفره SDN وزارت خارجه آمریکا را لاغرتر کنند. در این میان ایران از خواسته اولیه خود عدول کرد و به حدود یک چهارم این فهرست هم راضی شد. اما این دو خواسته منطقی ایران که مبتنی بر بند 29 برجام مبنی بر عادی سازی تجارت با ایران و برداشته شدن هر مانعی در این مسیر است با سد آمریکا روبه رو شده است. زیرا آنها استدلال میکنند که در برجام چیزی به عنوان ضمانت وجود ندارد و اگر قرار است به برجام برگردیم، «ضمانت» خواستهای فرابرجامی است هر چند این را هم میگویند که اظهارات بایدن که گفته «در صورت باقی ماندن ایران در برجام آمریکا هم خارج نخواهد شد» خودش یک تضمین است! از سوی دیگر در باره فهرست تحریمها نیز آنها ریشه و پایه این فهرست تحریمی را تروریسم یا موضوعات نظامی، حقوق بشر و سایبری میدانند و با توجه به هستهای بودن توافق برجام، این موضوع را نیز خارج از برجام توصیف میکنند هرچند ایران در برابر این استدلالها گفته که تضمین خواهی ایران ناشی از بدعهدی و خروج غیرقانونی آمریکا از برجام است که ضررهای هنگفت مادی و انسانی زیادی به کشورمان زده و بازگشت بدون تضمین به این توافق کار اشتباه و به قول امیرعبداللهیان گزیده شدن دوباره از یک سوراخ خواهد بود، همچنین در باره فهرست تحریمها تهران به انتفاع ایران از منافع اقتصادی برجام اشاره دارد که باقی ماندن این فهرست ضربه بزرگی بر این انتفاع خواهد بود. با همه اینها به نظر میرسد متن بورل اگرچه تعدیلهایی داشته اما هنوز نمیتواند به عنوان یک متن مطلوب ایران نام بگیرد چنان که« ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز اذعان کرد متن بورل تغییر چندانی با متن مارس گذشته نداشته است. شنیدههای خراسان حاکی است در حوزه تضمین مدنظر ایران، همچنان متن بورل ناقص است و اگرچه خواسته آمریکا که عدم قید تضمین زمانی بوده،نقض شده اما خواسته ایران برای چند سال نیز به چند ماه ( کمتر از یک سال ) کاهش یافته است. همچنین در باره فهرست تحریمها از خواسته ایران مبنی برخروج نام بیش از 100فرد و شرکت از این فهرست عدول شده و اگرچه از نظر آمریکاییها هم بیشتر است اما نسبت به خواسته ایران تفاوت فاحشی دارد. در مجموع این متن اگرچه نمیتواند مطلوب طرفها به ویژه ایران باشد اما این توانایی را دارد تا یک بار دیگر شانس رسیدن به توافق از طریق گفت وگوها را آزمایش کند. تهران اگرچه پاسخ مثبت و گرمی به متن بورل نداده اما آن را رد هم نکرده و توئیت باقری با این ادبیات که ایران هم ابتکارات و نظراتی دارد که مطرح خواهد کرد نشان میدهد ایران امیدوار است با چکش کاری متن موجود بتواند امتیازات بیشتری را حداقل نزدیک به خواستههایش در این مقطع کسب کند. ایران هم اکنون یک قطعنامه در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد و 40روز دیگر نشست بعدی شورای حکام میتواند بستری برای قطعنامه دوم شود که قطعا تندتر خواهد بود. تهران حساسیت این مقطع زمانی را درک میکند اما اعلام کرده هم قطعنامه قبلی ضربه بدی به مذاکرات و اعتماد بین طرفها به ویژه ایران و اروپا زده و هم پاسخ ایران فضا را تندتر کرد. قطعنامه بعدی میتواند کاملا تنش را به حد غیرقابل کنترل برساند و برای همین همه در ایناندیشه هستند تا بتوانند راهی برای رسیدن به یک توافق مرضی الطرفین پیدا کنند. در این میان ایران نرمشهای مهمی را در ماههای اخیر بعد از توقف مذاکرات وین داشته که این روحیه را به بورل داده تا متنی جدید بنویسد. حالا نوبت آمریکاست تا با تعدیل بیشتر رفتار مذاکراتی اش، هزینه بیشتری برای جبران اشتباه بزرگ ترامپ در خروج از برجام و ایجاد این تنش بدهد.
آن روز که سفارت انگلیس دیگ نذری بار گذاشت(یادداشت روز)
ماجراها از تب و تاب میافتند. انسانها فراموش میشوند. گرد و غبار کهنگی بر همه چیز مینشیند اما در این میان ماجراها و آدمهایی نادر و استثنائی نیز هستند. از چنان تلالوئی برخوردارند که گذر قرنهای متمادی نیز قادر به کمرنگ کردن حضور و اثرشان نیست. سیدالشهدا(ع) و عاشورایش از این دست انسانها و وقایع نادرند. نکته خاص ماجرا آنجاست که زوال همه چیز در دنیا طبیعی است و نیازی به دخالت عوامل خارجی ندارد. اما واقعه عاشورا نه تنها در گذر زمان و بهطور طبیعی دچار کهنگی و زوال نشده بلکه حتی تلاشهای متعدد عوامل خارجی و دشمنان این چراغ هدایت نیز برای تحمیل زوال، راه به جایی نبرده و به شکست انجامیده است. منابع تاریخی میگویند اولین بنا و بارگاه را بر مدفن سیدالشهدا(ع)، مختار ثقفی ساخت و اولین تخریب به دست منصور دوانقی، دومین خلیفه عباسی رخ داد.هارون الرشید و متوکل دو خلیفه جور بعدی بودند که بر بارگاه آن حضرت تاختند و تخریبش کردند. المسترشد بالله خلیفه سیام عباسی، ملعون بعدی بود که دست به این کار زد و به حرم یورش برد. از آن پس حرم امن بود تا سال 1216 قمری که وهابیها بر حجاز مسلط شدند و به کربلا حمله کردند. کلیددار حرم در شرح ماجرا مینویسد: «آنان دربهای حرم و نردههای فلزی و آینهکاری حرم را کندند و اشیای قدیمی و هدایای پادشاهان و شاهزادگان ایرانی را به تاراج بردند. همچنین تزئینات دیوارها و طلاهای سقف، شمعدانها، فرشهای گرانبها، لوسترهای گرانقیمت، دربهای کندهکاریشده و غیره را تاراج کردند. افزون بر این کار نزدیک به پنجاه نفر را کنار ضریح و پانصد نفر را در صحن شریف به قتل رساندند. شهر کربلا را نیز ویران کردند و بیرحمانه به کشتار پیرمردان و کودکان و زنان و مردان و غارت خانهها پرداختند و کسی از حمله وحشیانه آنان در امان نماند.» و بالاخره آخرین بار حدود سه دهه پیش بود که صدام به کربلا و حرم یورش برد. سرکرده جسارت کنندگان دامادش حسین کامل بود که برای سالار شهیدان رجزخوانی کرد و گفت؛ «توحسین هستی و من هم حسینم!» و شخصاً با گلولهتانک گنبد حرم را هدف گرفت. چهار سال بعد صدام او را که به اردنگریخته بود با فریب به عراق کشاند و کشت. اینها نمونههایی از تلاش برای تخریب بارگاه منور سیدالشهدا(ع) در طول تاریخ بود. علاوهبر آن، در دورههای مختلف تاریخی، زائران حضرتش با مصائب و مشکلات بسیاری مواجه بوده و زیارت آن حضرت گاهی به قیمت جان افراد نیز تمام میشده است. شرط قطع دست راست برای اجازه زیارت حرم حضرتش در زمان متوکل یکی از مشهورترین این مصائب است. مسعودی، در کتاب مروج الذهب مینویسد: «خانمی به قصد زیارت بارگاه امام حسین(ع) به مامور ثبتنام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند، آیا میدانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبتنام، اسم این خانم را مینویسد. آن گاه به وی دستور میدهد: دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون میآورد! مامور میگوید: خانم فرمان خلیفه میگوید، باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود. آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورده و میگوید: این دست را سال گذشته قطع کردید»! اینها تنها نمونههایی از تلاشهای ملموس و فیزیکی برای مقابله با مکتب عاشورا در طول تاریخ است و داستان تلاشهای فکری و عقیدتی برای زیرسؤال بردن، تخطئه و فراموشی این نهضت، بسیار مفصلتر است. چه آنانکه از هزار سال پیش تاکنون گمان میکردند با حمله و آب بستن و شخم زدن و گلولهباران میتوانند این مرکز عشق و هدایت را نابود کنند و چه آنانکه که امروز در خیال تحریف ماهیت این نهضت هستند، دچار اشتباه محاسباتی بودند و هستند. انقلاب اسلامی ایران، پیروزی و تداوم خود را مدیون مکتب عاشوراست. امروز نیز هستند کسانی که سعی دارند پیام عاشورا را تحریف کنند و حتی به آن رنگ و لعاب دینی نیز بدهند. ایستادگی در برابر یزیدیان زمان را تخطئه کرده و توصیه به تقیه میکنند. اگر ایستادگی در برابر ظلم و جور، تقیهبردار بود، چه نیازی بود امام حسین(ع) و خاندان اهل بیت پیغمبر(ص) و یارانش جان خود را فدا کنند. آنانکه به تقیه و سازش در برابر استکبار توصیه میکنند در واقع ترس و سستی خود را پشت نقاب خیرخواهی پنهان کردهاند. آن هنگام که حضرت قصد سفر از حجاز به عراق را کردند، کم نبودند خواص و بزرگانی که ایشان را از این سفر برحذر داشتند و زنهار دادند. اغلب توصیهکنندگان بیش از آنکه نگران جان امام(ع) باشند، میخواستند با ممانعت از قیام ایشان، سکوت و مماشات خود در برابر دستگاه طاغوت و جور را به نوعی توجیه کنند. آنهایی هم که امروز چنین توصیههایی دارند، از همان قماشند. اینجاست که خستگان و بریدگان و آلودگان به چرب و شیرین دنیا برای تحریف عاشورا با دشمنانش همدست میشوند و میخواهند با سیاستزدایی، عزاداری محرم را به مناسکی بدون هدف و هویت مبدل کنند. هرچقدر میخواهید برای امام حسین(ع)گریه کنید و بر سر و سینه بزنید و حتی قمه بر فرق خود بکوبید و جوی خون راه بیندازید اما حرفی از راه و هدف او نزنید و تبیین نکنید چرا آن حضرت کشته شد. مبادا این عزاداریها و تجمعها سبب تفکر و تحول شود. بقول ظریفی انگار امام حسین(ع) در تصادف کشته شده است! اینجاست که عزاداری عاشورا به کارناوالی سالانه و بیروح فروکاسته میشود که اگر چنین شد دشمن چه هراسی از آن داشته و چه جای تعجب دارد اگر سفارت انگلیس هم چند دیگ قیمه نذری بار بگذارد؟! آنچه سیدالشهدا(ع) برایش سر داد، بیداری جامعه با شعار «هیهات منّاالذله» بود. در روزی که هیچ مانندی در تاریخ نداشته و نخواهد داشت، بهترین انسانهای روی زمین به فجیعترین شکل ممکن به دست شقیترین افراد کشته شدند تا حقیقتی را برای همه جهانیان تبیین کنند. هزینه این تبیین، خون مطهر فرزند پیغمبر(ص) و یارانش و اسارت خاندان مکرم ایشان بود و این برای امروز ما درسها دارد که «جهاد تبیین» از چنان اهمیت و اولویتی برخوردار است که حتی به قیمت نثار خون باید انجام گیرد. بهقول سید شهیدان اهل قلم، در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمیشود. «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) تنها برای روز عاشورا نبود و اگر امروز نیز میخواهیم در صف یاران حضرتش باشیم، راه باز است؛ «فَیا لَیتَنی کنْتُ مَعَکم فَأفُوزَ مَعَکم». بودن با امام حسین(ع)، ایستادگی و مقاومت در برابر یزیدیان زمان و ادامه جهاد تبیین آن حضرت و حضرت زینب(س) است./محمد صرفی
تامین سرمایه، اولویت اول صنعت مرغداری
ناصر بیکی
رئیس اتاق بازرگانی اراک
تولید گوشت مرغ و تخممرغ که مدتی است با حذف ارز ترجیحی و افزایش بهای نهادهها دچار اختلال شده به تامین سرمایه در گردش تولید، خرید تضمینی و صادرات مقعطی نیاز دارد. دولت با سیاستهای حمایتی از چرخه تولید و مصرفکننده میتواند چالش ناشی از حذف ارز ترجیحی و افزایش چند برابری قیمتها را مدیریت کند. در پی حذف ارز ترجیحی، تامین نقدنیگی مرغداران و دامداران سخت شد و متاسفانه علیرغم وعده دولت، بانکها هم نتوانستند پاسخگوی ارائه تسهیلات لازم به تولید باشند. از طرفی واردکنندگان نیز به دلیل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای تامین نهادهها به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج پیدا کردند. در کشور به ۱۰ میلیون مرغ مادر شش ماهه تا پای کشتار نیاز داریم تا جوجه موردنیاز واحدهای گوشتی، تامین شود، یعنی عدهای از مرغها باید شش ماه و عدهای پیر و روانه کشتارگاه شوند. در حال حاضر هر جوجه گوشتی، ۱۵ هزار تومان برای واحدهای مرغ مادر هزینه دارد؛ اما این واحدها محصول خود را به قیمت هزار تا دو هزار تومان میفروشند که ضرر سنیگنی را به تولید تحمیل میکند و موجب میشود به تدریج پایه تولید گوشت مرغ که مرغ مادر است از چرخه تولید خارج شود و حذف یکی از مرغهای مادر به معنای عدم تولید ۱۵۰ جوجه گوشتی و ۳۰۰ کیلو گوشت مرغ است. روند تولید گوشت مرغ و تخممرغ نطفه دار باید مانند یک سیستم دنبال شود و اختلال در یک بخش آن یعنی یک مشکل جدی در امنیت غذایی کشور؛ اگر برای مرغ مادر جوجهریزی نشود با خلاء ۱۳ ماهه برای جبران آن مواجه میشویم و اگر هر مرغ مادر موردنیاز حذف شود و امروز تصمیم بگیریم واحد مرغداری را قرنطینه و سپس به جای آن در واحد مرغ مادر به جوجهریزی اقدام کنیم ۱۳ ماه دیگر گوشت جوجه گوشتی نتاج آن به بازار عرضه خواهد شد. هر گله مرغ مادری که حذف و جایگزین نشود ۱۳ ماه خلا را در عرضه کوشت مرغ ایجاد میکند. البته علاوه بر مشکلاتی که در روند تولید وجود دارد باید به قیمت مرغ، افزایش آن و کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان نیز اشاره کرد. اگر تولید هم در بهترین شرایط خود اتفاق افتد؛ اما مصرفکننده قدرت خرید نداشته باشد، محصول روی دست تولیدکننده میماند و تنها راهحل، خرید تضمینی محصول توسط دولت و تامین ذخیره استراتژیک است. از سوی دیگر باید صادرات گوشت مرغ و تخممرغ نطفهدار هم به صورت مقطعی آزاد شود تا صنعت دچار مشکل نشود. برای حفظ امنیت غذایی و مقابله با ضرر تولیدکنندگان باید خرید تضمینی اتفاق افتد. در غیر این صورت نیمی از ظرفیت تولید متوقف میشود. حمایت از زنجیره تولید و مصرف باید هماهنگ اتفاق افتد. در این بین شاید یکی از راهکارها، استفاده از کالابرگ باشد.