صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

سیاسی >>  امنیتی - دفاعی >> مقاله سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۲  ، 
شناسه خبر : ۳۴۳۱۷۴
پيام‌ها و دستاوردهاي حمله به عين‌الاسد
پس از جنگ جهاني دوم هيچ کشوري بطور رسمي جرات حمله به آمريکا را نداشته است! حملات ثبت شده و ضربات وارد شده در دهه‌هاي اخير توسط گروه‌هاي پارتيزاني صورت گرفته است که جايگاه حاکميتي نداشته‌اند! اوج صف آرايي نظامي در برابر آمريکايي‌ها مختص بحران موشکي کوبا است که در آنجا نيز مواجهه کوبا با حمايت شوروي سابق در نهايت به درگيري نظامي ختم نگرديد!
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / مهدی سعیدی

سردار سپهبد قاسم سليماني فرمانده شهيد سپاه قدس و ابو مهدي المهندس معاون سازمان نيروهاي مردمي عراق به همراه هشت تن از يارانشان بامداد جمعه ۱۳ دي در مسير فرودگاه بغداد به دستور رئيس‌جمهور فاسد آمريکا و با پهپادهاي وزارت دفاع اين کشور (پنتاگون) ترور شده و به شهادت رسيدند. اين اقدام جنايتکارانه که بيرون از همه قواعد بين المللي و ديپلماسي انجام شد، با واکنش همه ملت‌هاي مبارز منطقه و مسلمانان جهان اسلام  همراه گرديد. و موجب شد که #انتقام_سخت به مطالبه همگاني ملت‌ها بالاخص ملت غيور ايران طمين که سوگوار شهادت قهرمان ملي‌ش بود بدل گردد. و اينگونه بود که برنامه‌ريزي براي ضربه زدن به مهمترين پايگاه خاورميانه آمريکا در دستورکار نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي قرار گرفت.
در اولين گام انتقام، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ساعت ۱:۲۰ بامداد ۱۸ دي «ده‌ها» موشک بالستيک به سوي پايگاه عين‌الاسد آمريکا واقع در استان الانبار عراق شليک کرد. پايگاه نظامي عين‌الاسد که در زمان ديکتاتوري صدام حسين القادسيه نام داشت، دومين پايگاه هوايي بزرگ عراق است که در ۱۰۸ کيلومتري غرب شهر رمادي واقع شده و در سال ۲۰۰۳ به اشغال نيروهاي آمريکايي در آمد و تا سال ۲۰۱۱ در تصرف آنان بود. در پايان سال ۲۰۱۴ و به قصد «مبارزه با داعش»، بار ديگر اين پايگاه در اختيار نظاميان آمريکايي حاضر در ائتلاف بين‌المللي ضد داعش قرار گرفت.
حمله به عين‌الاسد داراي پيام‌هايي براي جهانيان و دستاوردهايي براي ملت ايران بود که برخي از مهمترين آنها را اينگونه مي‌توان فهرست نمود:

 
1. بلوف‌هاي توخالي آمريکايي
مهمترين دستاورد حمله به عين الاسد را مي‌توان آشکار کردن توخالي بودن تهديدات و بلوف‌هاي آمريکايي دانست که همواره تلاش دارد تا رقبا و مخالفين خود را مرعوب کرده و از صحنه به در برند! اين سناريوي آمريکاييها در طول ساليان متمادي در مواجهه با رقباي سياسي بارها تکرار شده و جواب هم داده است. اما اين‌بار جمهور اسلامي توخالي بودن اين بلوفها را نمايان ساخت.
پس از آنکه #انتقام_سخت به مطالبه عمومي ملت ايران و همه علاقمندان به حاج قاسم و ابومهدي مهندس بدل شد، آمريکايي ها وارد فاز تهديد شده و از ضربه سنگين متقابل سخن گفتند! مايک پمپئو وزيرامور خارجه دولت ترامپ ساعاتي پس از شهادت سردارسليماني اعلام داشت: «دنبال جنگ با ايران نيستيم اما درحالي که جان آمريکايي‌ها را در خطر ببينيم، دست‌بسته هم نخواهيم ماند.» پمپئو گفت: «ما نشان داديم که جوابمان قاطعانه خواهد بود و آمادگي لازم براي آنچه احتمال دارد در خاورميانه اتفاق بيافتد را داريم»
ليندزي گراهام، سناتور سرشناس جمهوري‌خواه فرداي روز شهادت حاج قاسم (شنبه 14 دي‌ماه) مدعي شد: «پيامم براي حکومت ايران اين است که اگر به دنبال آسيب رساندن به نيروهاي آمريکايي بروند تاسيسات نفتي داخل اين کشور يکي از اهداف نظامي است که ممکن است آمريکا در پي نابودي آنها برآيد. خطاب به آيت‌الله‌ها در ايران مي‌گويم که اگر به فکر آسيب رساندن به نيروهاي آمريکايي بيفتند، دونالد ترامپ ممکن است به اهداف نظامي در داخل ايران از جمله تاسيسات نفتي اين کشور حمله کند. از نظر من آمريکا بايد با هدف قرار دادن تاسيسات نفتي ايران زمينه سقوط اقتصاد اين کشور را رقم بزند. اين سناتور جمهوري‌خواه در توييتر هم به کارکنان مراکز نفتي ايران توصيه کرده که به فکر کار در جاي ديگري باشند.»
دونالد ترامپ رئيس‌جمهور آمريکا نيز وارد ماجرا شد و در روز 15 دي‌ماه گفت: «رژيم ايران به صراحت از انتقام گرفتن از ما و هدف گرفتن دارايي‌هاي آمريکا سخن مي‌گويد اين را هشدار تلقي کنيد. اگر ايران به شهروندان يا دارايي‌هاي آمريکا حمله کند، ما ۵۲ مکان ايران را در نظر داريم که برخي در سطح بسيار بالا و مهم براي ايران و فرهنگ ايراني هستند. (عدد ۵۲ اشاره اي است به ۵۲ آمريکايي که ايران سال‌ها پيش گروگان گرفت.) در صورت حمله ايران به شهروندان يا دارايي‌هاي آمريکا، اين مکان‌ها و خود ايران با سرعت و شدت بسيار هدف حمله قرار خواند گرفت. آمريکا ديگر تهديد نمي‌پذيرد.»
وي در ادامه بلوف‌زني‌هايش اظهار داشت: «ايالات متحده دو تريليون دلار صرف خريد تجهيزات نظامي کرده است. ما در جهان بزرگترين و بهترين تجهيزات نظامي را داريم! اگر ايران به يک پايگاه آمريکايي يا يک شهروند آمريکايي حمله کند، ما بي‌درنگ بخشي از اين تجهيزات زيباي جديد را به سمتشان خواهيم فرستاد.»
روز بعد نيز دونالد ترامپ در حالي که نشان مي‌داد دچار نگراني و ترس است، گفت: «اين پست‌هاي رسانه‌اي جهت آگاهي دادن به کنگره‌ي ايالات متحده است: اگر ايران به هر فرد يا هدف آمريکايي حمله کند، ايالات متحده به سرعت و به طور کامل پاسخ خواهد داد؛ شايد به شکل نامتناسب. به رغم آن که آگاهي دادن در اين خصوص ضرورت قانوني ندارد، اين آگاهي داده مي‌شود.»
مارک اسپر وزير دفاع آمريکا نيز روز سه‌شنبه 17 ديماه چند ساعت قبل از حمله‌ي ايران به عين الاسد اعلام داشت: «ايالات متحده آماده پاسخگويي به هر تهاجمي از سوي جمهوري اسلامي است»
حمله به عين الاسد دروغ بودن همه اين ادعاها را ثابت کرد و نشان داد که در اين مواقع اگر رقيب جدي و استوار و با اراده باشد، آمريکايي‌ها جرات هيچ‌گونه اقدام مقابله به مثلي نخواهند داشت!
 
2. فروپاشي هيمنه پوشالي آمريکا
پس از جنگ جهاني دوم هيچ کشوري بطور رسمي جرات حمله به آمريکا را نداشته است! حملات ثبت شده و ضربات وارد شده در دهه‌هاي اخير توسط گروه‌هاي پارتيزاني صورت گرفته است که جايگاه حاکميتي نداشته‌اند! اوج صف آرايي نظامي در برابر آمريکايي‌ها مختص بحران موشکي کوبا است که در آنجا نيز مواجهه کوبا با حمايت شوروي سابق در نهايت به درگيري نظامي ختم نگرديد!
اين تنها جمهوري اسلامي بوده است که در طول حيات 44 ساله‌اش بارها هيبت آمريکايي را شکسته است. از تسخير لانه جاسوسي گرفته تا جنگ دريايي در سال 1366-67 در خليج فارس تا اوج آن در حماسه حمله به عين‌الاسد! و نشان داد که اين هيمنه پوشالي ضربه‌پذيرتر از آني است که تصور مي‌شود.
 
3. ابطال تئوري مرد ديوانه
در ميان تئوري‌هاي بازي‌ها، تئوري مرد ديوانه الگويي است که سياستمداران آمريکايي بدان علاقه خاصي دارند!  بازي با اين تصور آغاز مي‌شود: دو نفر سوار بر اتومبيل‌هايشان را در جاده‌اي تنگ (که تنها امکان عبور و مرور يک ماشين بطور همزمان وجود دارد) در نظر بگيريد! اين دو ماشين با سرعتي حداکثري در حال حرکت به سمت هم هستند و هر لحظه به يکديگر نزديک مي‌شوند. اين مواجهه، با هدفِ ترساندن رقيب و خروج آن از اين صف‌آرايي و مقابله است. هر که زودتر از مسير خارج شود بازنده بازي خواهد بود!
در اين ميان به يکي از راننده‌ها خبر مي‌رسد که رقيب، فرد کله شق و مست لايعقلي است که ترمز و فرمان خود را از کار انداخته و امکان توقف و يا انحراف ماشينش وجود ندارد! در اين موقع راننده عاقل چه تصميمي خواهد گرفت!؟ بدون شک ترجيح مي‌دهد قبيل از برخورد از مسير خارج شود و صحنه را به نفع رقيب ترک کند. در اين حالت فاتح بازي "مرد ديوانه" خواهد بود!
اين بازي بيش از نيم قرن است که پس از جنگ جهاني دوم توسط سياستمداران آمريکايي براي بيرون کردن رقباي سياسي بکار گرفته شده است. اولين رييس‌جمهوري که استراتژي مرد ديوانه را در پيش گرفت «ريچارد نيکسون» بود که در دهه شصت ميلادي با سياست‌گذاري «هنري کسينجر» چهره‌اي ترسناک از خود نشان داد تا کشورهاي بلوک شرق را در بازي تسليحات نظامي براي جنگ سرد نگه دارد. آخرين بازيگر اين نقش البته دونالد ترامپ است! وي از زمان روي کار آمدن تلاش کرد که همين الگو را تداوم بخشد! او با تصميمات احمقانه‌اش تصوير يک سياستمدار ديوانه را از خود در ذهن رقبا ترسيم کرد که قابل پيش‌بيني نيست! و بدين شکل همه کشورها از ايستادگي در برابرش هراس داشتند و ترجيح مي‌دادند که در مقابل وي نايستند و رقابت را به او واگذار نمايند!
به داستان دوئل دو ماشين برگرديم! در اين ميان همان صحنه را مرور کنيم که به يکي از رانندگان خبر مي‌رسد که خودرو رقيب بدون فرمان و بدون ترمز است. راننده عاقل اين بار به جاي جا خالي کردن، نسبت به اطلاعات و اخبار رسيده از وضعيت ماشين رقيب ترديد مي‌کند! نکند اخبار واصله فريبي براي هراساندن و از دور خارج کردن من باشد!؟ او مي‌داند که رقيب مقابل همه رقبايش را با همين ترفند به در کرده است! او اين بار ترجيح مي‌دهد براي يکبار هم که شده در برابر اين رقيب ديوانه مقاومت کند!
دقايقي بعد صحنه بر مي‌گردد و با نزديک شدن به لحظه برخورد، اين ماشين راننده ديوانه است که کم آورده و يا ترمز مي‌کند و يا با چرخاندن فرمان از صحنه دوئل خارج مي‌شود! پيروز ميدان اين‌بار راننده شجاع و عاقل قصه ما است! تازه مشخص مي‌شود که "مرد ديوانه" با "بلوف" و "فريب"، رقباي خود را يکي پس از ديگري بيرون کرده است، وگرنه آنقدر توانمند و شجاع و جسور نيز نبوده که ادعا مي‌کرده است!
حمله به عين‌الاشد نشان داد که ترامپ، تاجري معامله گر و محافظه کار است که براي حفظ حيات سياسي خود و پيروزي بدون جنگ، چهره يک رئيس‌جمهور ديوانه را براي خود انتخاب کرده است! با ادعاها و تهديداتي توخالي که اگر در برابرش بايستي، خيلي زود جاخالي مي‌کند!
 
4. تحقق گوشه‌اي از انتقام سخت
آنچه در ماجراي حمله به عين‌الاسد محقق شد تنها بخشي از آنچه #انتقام_سخت خوانده مي‌شود بود. و بايد در انتظار اقدامات اثرگذارتري بر پيکره دشمنان بشريت بود. بهترين تعبير در اين زمينه متعلق به رهبر معظم انقلاب اسلامي است که چند ساعت بعد از حمله‌ي ايران به پايگاه عين‌الاسد، معظم له در ديدار با مردم قم فرمودند: «بحث انتقام و مانند اين حرف‌ها، بحث ديگري است؛ حالا يک سيلي‌اي ديشب به اين‌ها زده شد؛ اين مسئله‌ي ديگري است. آنچه در مقام مقابله مهم است - اين کارهاي نظامي به اين شکل، کفايت آن قضيه را نمي‌کند- اين است که بايستي حضور فساد برانگيز آمريکا در اين منطقه منتهي بشود؛ تمام بشود.»
 
5. ترس بر جان سران بزدل آمريکايي
نمايان شدن ترس و بزدلي و استيصال سران پرادعاي کاخ سفيد، از جمله پيامدهايي بود که پس از حمله به عين‌الاسد نمايان گرديد. اين ضعف و انفعال و هراس را مي‌توان در اولين سخنراني ترامپ که پس از بيست ساعت از سيلي موشکي آغاز شد مشاهده نمود. در حالي که برخي انتظار داشتند تا ترامپ در اين سخنراني به تهديدها و وعده‌هاي خود عمل کند و اعلام کند که مراکز نفتي و فرهنگي ايران مورد حمله قرار خواهد گرفت، اما صداي لرزان او حکايتي ديگر داشت. او با صدايي هراس آلود پشت تريبون قرار گرفت و حتي از امکان صلح با ايران سخن گفت. ترامپ از پرداختن به تلفات و خسارت هاي وارد شده به امريکا طفره رفت. عدم توانايي ترامپ در اداي کامل بعضي از کلمات در سخنراني‌اش باعث شده کاربران آمريکايي او را به تمسخر بگيرند. ترند شدن عبارت "slurring" به معناي بريده بريده و باعجله حرف زدن در فضاي توييتري آمريکا اين مساله را نشان ميدهد.
«بيل پالمر»، تحليلگر آمريکايي درباره وضعيت روحي ترامپ اينطور نوشته است: «دونالد ترامپ حين سخنراني امروزش انگار در بهترين حالت نيمه‌جان به نظر مي‌رسيد. مرتب، کلماتش را بريده بريده اداه مي‌کرد و ظاهراً نفس کم مي‌آورد. لغات را بد تلفظ مي‌کرد.»
 
6. کابوس سربازان آمريکايي
ضربه محکم نظامي جمهوري اسلامي در عين‌الاسد هر چند با هدف کشتار گسترده و گرفتن تلفات زياد از آمريکايي‌ها طراحي نشده و بر زدن زيرساخت‌ها و تخريب مراکز و سلاح‌هاي نظامي تمرکز يافته بود، اما رعب و وحشت بي‌سابقه‌اي در دل سربازان و نيروهاي نظامي ايجاد کرد و ترس از مواجهه با نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي را در حافظه تاريخي آنان براي هميشه ثبت نمود.
گزارش‌هاي ثبت شده از حاضرين در پايگاه نظامي عين‌الاسد هرچند با سانسور گسترده دستگاه‌اي امنيتي آمريکايي‌ها همراه بوده، اما همان اندازه که منتشر شده نشان از ترس و وحشت آنان در هنگام آغاز عمليات مي‌هد که تنها راه باقي مانده براي آنان را "فرار" معرفي مي‌کند!
به عنوان نمونه سرهنگ دوم "تيم گارلند"، نظامي آمريکايي درباره حمله موشکي ايران گفته است: «ما در آن لحظات به شدت تقلا مي‌کرديم که چگونه از خود در برابر موشک‌ها حفاظت کنيم... من آن لحظه ترسيده بودم!» وي در پاسخ به اين سوال که آيا پايگاه قابليت دفاع در برابر موشک هاي بالستيک را داشت، گفت: «خير، اين يک تهديد بي‌سابقه بود.»
سرهنگ دوم استيسي کالمن که از ديگر حاضران در عين الاسد در زمان حمله ايران بود، تنها دفاع واقعي در برابر حمله موشک هاي بالستيک را "فرار" عنوان کرد و گفت: «ما بايد کاري مي‌کرديم که نيروها بمانند و از توان جنگي خود بهره ببريم.»
به گفته منابع آمريکايي، بيش از يکصد سرباز آمريکايي با وجود اينکه در پيشرفته‌ترين سنگرهاي زيرزميني مخفي شده بودند، اما به دليل شدت بسيار بالاي انفجارها، دچار آسيب‌هاي مغزي جدي شده‌اند که با عوارض وحشتناک ماندگاري چون "کابوس ديدن هميشگي" همراه است! اَلن جانسون سرگرد ارتش آمريکا مي‌گويد که هنوز سردرد دارد، گوش‌هايش زنگ مي‌زند و کابوس مي‌بيند. وي نمي‌داند که چطور زنده مانده است!
 
7. نمايش توان نظامي جمهوري اسلامي
يکي از مهم‌ترين نکاتي که در مورد حمله انتقامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به پايگاه هوايي عين‌الاسد مورد توجه رسانه‌هاي خبري دنيا قرار گرفته، دقت موشک‌هاي ايراني در حمله به اين پايگاه بوده است. مطابق با اخبار منتشره حمله به اين دو پايگاه به وسيله دو موشک فاتح و قيام صورت گرفته است. نگاهي به نقشه‌هاي ماهواره‌اي موجود در خصوص اين حمله نشان مي‌دهد که اين اهداف به دقت انتخاب شده و به منظور تخريب حداکثري تجهيزات و دوري از تلفات غيرنظامي، اغلب محل استقرار هواپيما‌ها و جنگنده‌هاي بدون سرنشين انتخاب شده است.
دقت هدف‌گيري به گونه‌اي بوده است که برخي معتقد هستند ايران با اشراف کامل اطلاعاتي اهداف اين پايگاه را هدف قرار داده و شناسايي‌هاي دقيقي نيز از قبل انجام شده است، به عنوان مثال ديويد شملر از موسسه جيمز مارتين در اين‌باره مي‌گويد: «من نقشه‌اي از اين پايگاه هوايي ندارم، چون در دسترس عموم نيست، به دلايلي که کاملاً مشخص است، چون هدفي براي حمله دشمن نباشد، اما به نظر مي‌آيد که آن‌ها نقشه‌اي داشتند و خيلي دقيق به دنبال هدف گرفتن و وارد کردن خسارت به تجهيزات و وسايل ترابري هوايي بودند تا اينکه بخواهند ساختمان‌هايي را هدف بگيرند که احتمالاً افراد در آن بودند. نگاهي به نقشه‌هاي ماهواره‌اي شليک شده نيز نشان مي‌دهد که به برخي از اهداف دو بار يا حتي بيشتر از يک هدف اصابت کرده و همين مسئله موجب تخريب بيشتر را در پايگاه هوايي عين‌الاسد فراهم کرده است.»
فرانک مکنزي از افسران ارتش آمريکا در توصيف عمليات مي‌گويد: «قطعا اين حمله به مانند آنچه که قبلا ديده و يا تجربه کرده بوديم نبود.» وي در پاسخ به اين سوال که «از اين حمله درنهايت چه آموختيد؟» مي‌گويد: «اينکه موشک هايشان (ايران) دقيق (نقطه زن) هستند... آنها موشک‌ها را از فاصله بسيار دور شليک کردند و و به درستي هر نقطه‌اي را که خواستند مورد هدف و اصابت قرار دادند.»
قابل ذکر است که مقامات آمريکايي پيش از اين قدرت نقطه‌زني و رادار‌گريزي موشک‌هاي ايراني را هم انکار مي‌کردند.
 
8. نمايش ضعف تسليحاتي آمريکا
حمله به عين الاسد در حالي انجام شد که دشمن در آمادگي و هوشياري کامل قرار داشت و جمهوري اسلامي اعلام کرده بود که در راستاي انتقام سخت، به مواضع خاورميانه‌ي آمريکاي‌ها حمله خواهد کرد. لذا ارتش آمربکا در آماده باش صدردرصدي قرار داشت و موشک‌هاي جمهوري اسلامي در ذيل نظارت کامل هواپيماها و سيستم‌هاي ماهواره‌اي جاسوسي و اطلاع رساني دشمن شليک گرديده و پس از چند دقيقه به اهداف از پيش تعيين شده اثبات کرد، بدون آنگاه سلاح‌هاي به ظاهر پيشرفته آمريکايي توان مقاومت در برابر آنها را داشته باشد! اين شليک‌ها نشان داد که سلاحهاي ضدموشکي آمريکا توان مقابله با آتشبارهاي پيشرفته جمهوري اسلامي را ندارد و آمريکايي‌ها ضعبف تر از آن هستند که بتوانند در منطقه از خود دفاع نماند!
سرهنگ دوم تيم گارلند از نيروهاي حاضر در عين الاسد که فرماندهي يک گردان را برعهده داشت، در پاسخ به اين سوال که آيا پايگاه قابليت دفاع در برابر موشک‌هاي بالستيک را داشت، گفت: «خير، اين يک تهديد بي‌سابقه بود.»
ناکامي در عين‌الاسد نشان داد آمريکايي‌ها ضربه‌پذيرتر از آن هستند که ادعا مي‌کنند و در طول اين سال‌ها فقط از طريق تبليغات توانسته‌اند سلاح‌هاي خود را به فروش برسانند.
 
9. بازدارندگي در برابر دست‌درازي
بدون شک حمله به عين الاسد و سيلي سختي که برصورت آمريکايي‌ها وارد شد، درس بزرگي براي آنان و نوچه‌هاي منطقه‌اي‌شان بود که تاب و توان ورود به مقابله نظامي با ايران مقتدر را نخواهند داشت و کوچکترين دست درازي بلافاصله با پاسخ قدرتمند نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي مواجهه خواهد شد.
 

نام:
ایمیل:
نظر: