صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۴۳۲۵۰
به گواهی تاریخ و اسناد معتبر، ‌انقلاب اسلامی که در 22 بهمن 1357 با رهبری حضرت امام خمینی(قدس سره) به پیروزی رسید، انقلابی صد درصد مردمی با حضور تمامی اقشار جامعه بود.

در دنیایی زندگی می‌کنیم که نه تنها هیچ‌کس خود را مخالف مردم، ‌آزادی،‌ قانون، ‌امنیت و صلح معرفی نمی‌کند؛ بلکه مستبدترین افراد، ظالم‌‌ترین نظام‌های سیاسی و مستکبری عالم هم، خود را طرفدار حقوق بشر،‌ آزادی، ‌صلح و امنیت معرفی می‌کنند. «مردم» کلیدواژه‌ای است که هر کسی برای پیشبرد مقاصد و اهدافش، ‌هر چند این اهداف و مقاصد ضد مردمی هم باشد؛ به آن دستبرد زده و مرتب از مردم دم می‌زند. 
به گواهی تاریخ و اسناد معتبر، ‌انقلاب اسلامی که در 22 بهمن 1357 با رهبری حضرت امام خمینی(قدس سره) به پیروزی رسید، انقلابی صد درصد مردمی با حضور تمامی اقشار جامعه بود.
هیچ کس نمی‌تواند انقلاب اسلامی را، انقلاب یک طبقه، یک قشر یا یک گروه خاص معرفی کند. انقلاب اسلامی اگر به معنای واقعی کلمه یک انقلاب مردمی نبود، هرگز به پیروزی نمی‌رسید. رژیم شاه از تمامی ابزارهای سرکوب برخوردار بود و مورد حمایت‌های گسترده قدرت‌های جهانی هم بود. اگر رژیم پهلوی فرو ریخت، دلیلش یکپارچگی ملت ایران در مقابله با آن بود؛ اما در این میان، ‌در حالی که ملت ایران با تکیه بر اسلام و پیروی از رهبری حضرت امام(ره) و برخورداری از «وحدت کلمه» انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند، از همان روزهای نخست بعد از پیروزی انقلاب، ‌افراد و گروه‌هایی با دم زدن از خلق و مردم،‌ مقابله با انقلاب اسلامی و در ادامه مبارزه با جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند.
منافقین که حتی در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله، در کنار صدام و ارتش متجاوز بعث عراق قرار گرفتند و با ملت ایران جنگیدند، عنوان سازمان خود را «سازمان مجاهدین خلق» گذاشتند.
حزب توده،‌ چریک‌های فدایی خلق و حزب خلق مسلمان و امثالهم، هر یک برای رسیدن به اهداف خود،‌ هر چند هم ضد خلقی و ضد مردمی باشد، به کاربردن این کلمات را در نام‌گذاری‌های خود و ادبیات خود‌ لازم می‌دانند. بسیار روشن است که این جماعت‌های فریب‌کار، برای مردمی نشان دادن خود و اینکه دلسوز مردم بوده و می‌خواهند برای مردم کاری انجام دهند، ‌نظام اسلامی و  نهادهای انقلابی و رهبران انقلاب را، ضد مردمی یا ضد خلق معرفی کرده و با بیان اتهامات واهی سعی در فریب افکار عمومی دارند.
در طول 43 سال گذشته، داستان این گونه ادامه پیدا کرده و اکنون نیز این چنین است. در حوادث، اغتشاشات و جنگ ترکیبی ماه‌های گذشته ‌علیه ملت ایران، نقش آمریکایی‌ها،‌ اروپایی‌ها، ‌صهیونیست‌ها و دولت‌های مرتجع منطقه، کاملاً آشکارا مشاهده شد. دشمنان در این جنگ ترکیبی به دنبال براندازی،‌ تبدیل ایران به سوریه‌‌ای دیگر و در نهایت تجزیه ایران بودند؛ اما آنچه در این میان قابل توجه بود، ‌اینکه برخی افراد و گروه‌های داخلی که بعضاً به خارج پناه بردند و در کنار دشمنان آشکار این ملت قرار گرفتند، خود را صدای ملت ایران معرفی کردند!
بعضی از این افراد برای به نتیجه رساندن نقشه دشمنان، به دروغ مسائلی را به نظام اسلامی نسبت داده، در عین حال اعلام کردند که می‌خواهند صدای مردم خود باشند! به راستی چه کسی صدای مردم است؟ آیا آن هنرپیشه یا به اصطلاح چهره ورزشی که با پول این ملت بالا آمده و اکنون برای تأمین دنیای خود، ‌به مردمش پشت کرده و با دشمنان آشکار این ملت دست می‌دهد، می‌تواند صدای مردم باشد؟
صدای مردم، ‌کسی است که با مردم صادق باشد. صدای مردم کسی است که خادم مردم باشد. صدای مردم کسی است که در سختی‌ها کنار مردم باشد. صدای مردم کسی است که برای حفظ استقلال و تأمین امنیت ملی و حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی، حاضر باشد جانش را فدا کند. صدای مردم حاج قاسم و رهروان مکتبش هستند. مردم هم آن کسانی هستند که ده‌ها میلیون نفر آنان در سالروز شهادت حضرت زهرا(س)،‌ 400 شهید را در سراسر کشور تشییع کردند و در یک کلمه، ‌صدای این مردم،‌ رهبری حکیم انقلاب اسلامی است که در سه دهه گذشته با تمام توان از استقلال، عزت و منافع ملت ایران دفاع کرده و کشور را به پیش می‌برند.

نام:
ایمیل:
نظر: