الزامات تحقق شعار «مهار تورم، رشد تولید»
سيد عبدالله متوليان
اگر چه «مهار تورم، رشد تولید» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان شعار محوری سال ۱۴۰۲ انتخاب و اعلام شده است اما:
۱- این شعار از جمله مطالبات دائمی رهبری است که در سالهای گذشته نیز به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به آنها اشاره کردهاند، اما انتخاب آن برای سال جاری به دلایل متعدد و شرایط و اوضاع ویژه کشور نشاندهنده اولویت دار شدن آن است. ۲- موضوع مهار تورم همواره از مشکلات مهم جامعه و مردم طی دهههای گذشته بوده است. ۳- این مسئله همواره به عنوان مشکل اصلی کشور فراروی مسئولان در ادوار مختلف خودنمایی کرده و موتور لکوموتیو حرکت دولتها را از کار انداخته است. ٤- افزایش تورم و مشکلات تولید، همواره یکی از ابزارهای کارآمد و محورهای اصلی دشمنان برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی مطرح بوده است.
۵- این موضوع همواره از دغدغههای نخبگان، کارشناسان و متخصصان اقتصادی کشور بوده و برای حل آن راهکارهای فراوانی ارائه کردهاند. با یک جستوجوی کوتاه در اینترنت به صدها مقاله، یادداشت و راهکار برای مهار تورم در طول سالهای گذشته بر میخوریم که حاکی از توجه و دغدغه اصلی کشور به این مقوله است.
توجه به امر تولید، رفع موانع تولید، کشف راههای علمی و عملیاتی رونق و جهش تولید و... کلیدواژه اصلی حل و رفع همه مشکلات کشور و مردم از یکسو و مهار تورم از سوی دیگر است. انتخاب شعار سال جاری از هوشمندی ویژهای برخوردار بوده و علت ناموفق بودن راهکارهای سنوات قبل هم همین نگاه ناپیوسته و منفصل به دو مقوله مهار تورم و رشد و رونق تولید بوده است. پیوستگی مهار تورم با رشد تولید از یک منطق قوی عقلی، علمی و تجربی برخوردار است و اساساً یکی از علل عدم موفقیت در مهار تورم و رونق تولید نگاه منفصل به این دو مقوله بوده است به طوریکه وزارتخانههای اقتصادی از هماهنگی لازم با وزارتخانههای درگیر در امر تولید برخوردار نبوده و هر کدام از آنها بدون توجه به تأثیر حوزه دیگر اقدام کردهاند و نه تنها نتیجه مورد نظر و دلخواه به دست نیامده بلکه در موارد متعدد در نقش خنثیکننده برای حوزه مقابل عمل کرده است. باید بپذیریم که تولید و تورم رابطه منطقی و عکس دارند و برای حصول نتیجه لزوماً باید هر دو مقوله در یک ساختار واحد مورد توجه قرار گیرند.
گام نخست در تحقق شعار «مهار تورم، رشد تولید» کشف و ارزیابی دقیق ریشهها و علل افزایش تورم و کاهش تولید از جمله «کمبود مواد اولیه برای تولید»، «فقدان تکنولوژی روز در امر تولید»، «تنبلی و ترجیح اقتصاد دلالی و واسطه گری به اقتصاد تولید»، «وجود مافیای مروج خام فروشی»، «عدم بهرهگیری از ظرفیتهای دانش بنیان»، «اقتصاد دولتی و میل شدید دولتها به بنگاه داری»، «رشد بی منطق بانکهای خصوصی»، «عدم شفافیت و فقدان نظارت بر فعالیتهای اقتصادی»، «کسری دائمی بودجه و ضرورت استقراض از بانک مرکزی با چاپ اسکناس و افزایش نقدینگی»، «جهش دائمی نرخ ارز ناشی از تحریمها، نوسانات اقتصادی داخلی و خارجی»، «تورم صادراتی امریکا به کشورها از جمله ایران ناشی از قانون برتون وودز» و... است. در گام بعد برای رفع علل و ریشهها باید به الزامات تحقق شعار سال توجه شود.
۱- اولین الزام تحقق شعار سال پذیرفتن وضعیت جنگ اقتصادی در تئوری و عمل است. مادامی که ارکان و مجریان نظام درباره اوضاع کشور در وهله اول باور نداشته باشند که در شرایط جنگ ترکیبی و پیچیدهترین جنگ اقتصادی قرار داریم و در وهله ثانی آرایش جنگ اقتصادی به خود نگیرند نه تنها شعار سال محقق نمیشود بلکه ممکن است به وخامت بیشتر اوضاع نیز کمک کند.
۲- رهایی از اقتصاد دلار محور و برچیدن سایه شوم و نحس دلار از سر اقتصاد کشور. ۳- یافتن راههای مؤثر بر کاهش کسری بودجه از جمله پیگیری دقیق و سریع طرح مولدسازی. ٤- افزایش ظرفیت فعالیتهای دانش بنیان و رفع موانع بر سر راه شرکتهای دانش بنیان. ۵- سرعت بخشی به مردمیسازی اقتصاد و کوتاه کردن هر چه بیشتر دست دولت از بنگاه داری و تولید. ۶- افزایش نقش دولت در هدایت، بازرسی و نظارت بر فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی و تعاونی ها.
۷- ایجاد نگاه سیستمی به جای نگاه جزیرهای در رشد تولید و مهار تورم. ۸- افزایش هماهنگی و همافزایی قوای کشوری و لشگری و تقویت نگاه قرارگاهی. ۹- کاهش هزینهها و مخارج بالای دولت همراه با ایجاد سیاستهای انقباضی مالی. ۱۰- تعیین و تکلیف مطالبات تورم زای بانکها از دولت. ۱۱- افزایش و گسترش انضباط مالی در بخشهای دولتی و خصوصی. ۱۲- رفع موانع کاغذبازی و تشریفات زائد و هزینه ساز اداری همراه با شفافسازی. ۱۳- کوتاه کردن دست واسطهها، امضاهای طلایی، مافیاهای اقتصادی از طریق استفاده از ابزارها و بسترهای علمی و فناوریهای روز. ۱٤- رفع معایب موجود بر سر راه مبارزه اثرگذار با مقوله قاچاق کالا و ارز. ۱۵- اصلاح فوری و وضع قوانین لازم درباره تحقق شعار سال. ۱۶- برنامه ریزی برای استفاده از همه ظرفیتهای کشور و بسیج نیرو و امکانات برای مهار تورم و رشد تولید. ۱۷- کاهش هزینههای بالای توزیع خدمات به مردم. آنچه که بیان شد نه همه الزامات تحقق شعار سال بلکه اشاره تلنگرگونه به برخی از آنها بود. بدیهی است که لازمه تحقق هرچه بهتر و مطلوبتر شعار سال توجه ویژه به مواردی نظیر:
۱- بهرهگیری از تجربههای موفق داخلی و خارجی است. ۲- فراخوان مقالات علمی و تخصصی، ایدهها، طرحهای عملیاتی برای مهار تورم و رشد تولید و... ۳- ایجاد درگاهها و سامانههای مناسب برای دریافت نظرات و دیدگاهها و ارتباط متقابل صاحبنظران با مسئولان. ٤- نگاه بلند مدت به این دو مقوله مهم از طریق تهیه نقشه و برآورد جامع، بلند مدت و راهبردی مهار تورم و رشد تولید بوده و نگاه کوتاهمدت و گزارشی سم مهلک شعار سالجاری است. در یک دهه گذشته تجربه نشانه داده که کارگزاران و مسئولان اجرایی کشور درباره شعار سال گاهی به جای تلاش برای تحقق شعار سال، مجموعه فعالیتهای خود را به گونهای تنظیم و ارائه میکردهاند که نوعی دستاوردسازی تلقی شده است، اما شعار امسال یک شعار کاملاً کمی و قابل اندازهگیری بوده و قابل دستاوردسازی نیست و برخلاف شعار سالهای گذشته که در گزارشهای آماری ارائه میشد، شعار امسال در ترازوی سنجش مردم اندازهگیری میشود و در واقع این عامه مردم (۸۵ میلیون ایرانی) هستند که باید مهار تورم، رشد تولید، کاهش بیکاری و فقر را به چشم و در سفره خود دیده و باور کنند.
مختصات تحول در نگاه رهبری