صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

بین الملل >>  آمریکاواروپا >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۲  ، 
شناسه خبر : ۳۴۵۶۷۶

یک رسانه آمریکایی در روزهای گذشته مدعی شده بود دولت «جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در هفته‌های گذشته با شریکان اروپایی و صهیونیستی ایده نوعی «توافق موقت» با ایران را در میان گذاشته است. 

آن‌طور که پایگاه آکسیوس گزارش داده  طرحی که آمریکایی‌ها مدنظر دارند شامل رفع برخی تحریم‌ها در ازای توقف بخش‌هایی از برنامه هسته‌ای ایران از جمله توقف غنی‌سازی 60 درصدی است و منطق آن مشابه توافق موقت ژنو است که در سال 2013 مورد توافق ایران و قدرت‌های جهانی قرار گرفت.

بحث «توافق موقت» البته بحث تازه‌ای نیست و آمریکایی‌ها در جریان چندین دور مذاکرات رفع تحریم‌های وین هم چندین بار آن را مطرح کرده و هر بار با پاسخ منفی ایران مواجه شده بودند. در آن زمان، «توافق موقت» قرار بود نخستین گام از یک فرایند چندمرحله‌ای برای بازگشت به اجرای کامل توافق هسته‌ای از سوی دو طرف باشد. 

با این حال، به نظر می‌رسد این بار توافق موقت حتی بازگشت گام به گام به اجرای کامل توافق هسته‌ای را هم در چشم‌انداز ندارد بلکه بخشی از دکترین جدید کاخ سفید در قبال ایران است که محافل کارشناسی نزدیک به دولت بایدن از آن به عنوان «نه توافق نه بحران» (No deal, No crisis) نام می‌برند. ببینیم که این رویکرد چیست و پیشنهاد «توافق موقت» چطور در دل آن تعریف شده است. 

دکترین «نه توافق، نه بحران» 

موضوع ایران به یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های دولت جو بایدن تبدیل شده و کاخ سفیدِ بایدن به دلیل چالش‌های متعدد داخلی و سیاست خارجی نه مانند دولت باراک اوباما در وضعیتی قرار دارد که بتواند با نادیده گرفتن مخالفت‌های شدید جمهوری‌خواهان برای اجرای برجام هزینه سیاسی بدهد و نه گزینه‌ای واقعی برای جلوگیری از پیشروی‌های هسته‌ای ایران دارد. 

وضعیت بغرنج دولت بایدن در برابر این چالش را می‌توان در گزارش جدید مرکز تحقیقات کنگره آمریکا که هفته گذشته منتشر شد به خوبی مشاهده کرد. در این گزارش تصریح شده «ابزارهای متنوع سیاست‌گذاری شامل تحریم‌های جامع، اقدامات نظامی محدود و تعاملات دیپلماتیک با دولتمردان ایران»، هیچ یک موفقیتی برای کاستن از آنچه «تهدید ایران» خوانده شده نداشته‌اند. 

 در چنین شرایطی دولت بایدن دکترینی به نام «نه توافق نه بحران» را در قبال ایران در پیش گرفته است. نشریه «هیل» که ارگان رسمی کنگره آمریکاست، این سیاست را اینطورتوضیح می‌دهد: «محور طرح این است که مسئله‌ ایران با اجتناب از سازش دیپلماتیک پرهزینه و همچنین اجتناب از تنش‌هایی که خطر درگیری در پی دارد، از روی میز بایدن برداشته شود.»

نشریه بلومبرگ هم در توضیحاتی اضافه‌تر به نقل از منابع آگاهی که نخواسته نامشان فاش شود در تشریح این سیاست نوشته طرح دولت جو بایدن از یک طرف بر جلوگیری از بروز بحران با ایران و از طرف دیگر بر حفظ فشارهای مستمر اقتصادی بر این کشور استوار است.

با این حال، به ویژه بعد از حملات پهپادی چند هفته اخیر به پایگاه آمریکا در سوریه این بحث مطرح شده که این سیاست قابل دوام نیست و دولت جو بایدن نمی‌تواند برای مدت زیادی در این وضعیت بینابین باقی بماند و آن را حفظ کند. 

رویای بایدن، تعبیر می‌شود؟

با این توصیف به نظر می‌رسد دولت بایدن «توافق موقت» را به عنوان طرحی که قرار است آسودگی خاطر واشنگتن را از ماندن در وضعیت «نه توافق، نه بحران» تضمین کند پیشنهاد کرده. احتمالاً تصور واشنگتن این است که در ازای اقداماتی مانند آزادسازی بخشی از دارایی‌های ایران می‌توان امتیازهای بزرگتری مانند جلوگیری از پیشروی برنامه هسته‌ای ایران گرفت.

این طرح، همان‌طور که گفته شد، به نظر نمی‌رسد چشم‌اندازی برای توجه به هیچ‌یک از خواسته‌های اصلی ایران شامل تضمین ماندگاری برجام، راستی‌آزمایی رفع تحریم‌ها و رفع نگرانی‌های جمهوری اسلامی ایران در زمینه مسائل پادمانی آژانس اتمی در دستور کار داشته باشد. 

با این توضیحات مشخص است که پیشنهاد توافق موقت تا چه اندازه از خواسته‌های ایران دور و بر اساس میدان بازی طراحی‌شده از سوی طرف آمریکایی است. جالب آنکه پیشنهاد توافق موقت، حتی در آن زمان که آمریکایی‌ها آن را به عنوان بخشی از یک طرح گام به گام برای بازگشت کامل به اجرای برجام مطرح می‌کردند یک سناریوی سوخته و رد شده از سوی ایران بود، چرا که کارآیی‌ای برای تضمین منافع اقتصادی ایران نداشت. 

پیشتر خطیب زاده، سخنگوی سابق وزارت خارجه کشورمان گفته بود: «ما برای رفع تحریم‌ها و چگونگی توقف اقدامات جبرانی ایران در مقابل رفع تحریم‌ها مذاکره می‌کنیم. چیزی به نام توقف و توافق موقت مطرح نیست.»

علی بهادری جهرمی سخنگوی سابق دولت نیز دو سال قبل در این باره گفته بود : همان‌طور که بار‌ها اعلام شده است موضوع توافق موقت در دستورکار جمهوری اسلامی ایران نیست و تیم مذاکره‌کننده متمرکز بر رفع تحریم‌های ظالمانه به‌شکل پایدار و مطمئن است. 

«ناصر کنعانی» سخنگوی فعلی وزارت خارجه نیز در این باره گفته است:  «توافق موقت از نظر جمهوری اسلامی ایران مطرح نیست. مبنای ما بازگشت به برجام بر اساس سند امضا شده در سال 2015 میلادی است.»

سناریوی سوخته در میدان بازی آمریکا 

هر دو ایده «بازگشت گام به گام» و «توافق موقت»، حتی اگر بخشی از طرح «نه توافق نه بحران» نبودند و قرار بود در ادامه به اجرای کامل برجام منتهی شوند باز هم ضامن منافع اقتصادی ایران نبودند و با خواسته‌های تهران متناقض بودند.   

درباره طرح «بازگشت گام به گام» این موضوع مطرح است که طرح برداشتن یک گام در برابر گامی از سوی طرف مقابل تنها در صورتی می‌تواند موضوعیت داشته باشد که اولاً دو طرف به‌یک‌شکل و به‌یک‌اندازه از چیزی دور شده باشند، حال آنکه در موضوع برجام می‌بینیم که آمریکا برجام را عملاً نقض کرده است در حالی که ایران بعد از یک سال اجرای کامل برجام و فرصت‌ به طرف‌های غربی برای عمل به وعده‌هایشان، تنها تعهداتش را آن هم طبق مفاد موجود در خود برجام کاهش داده است. با توجه به اینکه اقدام ایران در واکنش به نقض عهد آمریکا صورت گرفته است حکم هر عقل سلیم این خواهد بود طرف ناقض ابتدا خسارتش را جبران کند و بعد از طرف مقابل بخواهد به عقب برگردد.

ثانیاً، اگر ایران به‌فرض هم بخواهد مسئله اول را نادیده بگیرد و بپذیرد که گام‌هایی را در برابر برخی گام‌های آمریکا بردارد میان گام‌های احتمالی دو طرف نمی‌توان تجانسی برقرار کرد که بتوان از طرح «گام‌به‌گام» سخن گفت. آن‌طور که از روال اجرای برجام بعد از انعقاد آن هم مشخص است تعهدات ایران در این توافق کاملاً ملموس و اندازه‌پذیر است در حالی که طرف مقابل هم تعهداتش تفسیر‌پذیر است و هم خودش اهل مغلطه و سفسطه.

مورد سوم اینکه، میان ایران و آمریکا «توازن در اعتماد» وجود ندارد و در چنین شرایطی مطالبه توازن در گام‌ها منطقی به‌نظر نمی‌رسد. طرف آمریکایی به‌استناد رفتار گذشته ایران می‌تواند انتظار داشته باشد که تهران در صورت اعلام پایبندی به تعهداتش، تمامی مفاد برجام را همانند گذشته موبه‌مو اجرا خواهد کرد؛ اما اگر از کارنامه آمریکا در دبه کردن در توافق‌های بین‌المللی هم بگذریم و فقط از مورد برجام صحبت کنیم، طبعاً ایران نمی‌تواند به دولتی که از نخستین روز اجرایی شدن برجام تلاش کرد رفع تحریم‌ها فقط روی کاغذ انجام شود و در ادامه از همان سیاست رفع تحریم‌ها روی کاغذ هم عدول کرد، اساس را بر اعتماد قرار دهد، آن هم در شرایطی که مقام‌های دولت بایدن به‌صراحت می‌گویند که برجام را سکویی برای اهداف دیگری می‌‌خواهند.

چرا توافق موقت، یک توافق بد است؟

ایده «توافق موقت» نیز نه تنها هیچ سنخیتی با «توافق خوب» ندارد، بلکه دقیقاً بر ضد آن است. از نظر جمهوری اسلامی ایران، با توجه به سابقه طرف غربی در عدم اجرای تعهدات برجامی، تنها توافقی را می‌توان «توافق خوب» به حساب آورد که نه تنها اثرات نقض عهد طرف‌های غربی در گذشته را جبران می‌کند بلکه جلوی تخلف‌های آتی را بسته و او را برای اجرای کامل تعهدات تحت فشار قرار می‌دهد. 

ناگفته پیدا است که خروج آمریکا از برجام، حتی در صورت بازگشت همه طرف‌ها به توافق کماکان آثارش را بر ذهنیت بانک‌ها و شرکت‌های بین‌المللی خواهد داشت. بانک‌ها و شرکت‌های غربی که حتی سال 2015 هم به دلیل پابرجا بودن ساختار تحریم‌های آمریکا به انجام مبادله با ایران بی‌میل بودند در شرایط حاضر هم چنانچه همه طرف‌ها بدون جبران گذشته و بدون در نظر گرفتن ساز و کارهایی برای پابرجا نگاه داشتن برجام در برابر اختلافات داخلی آمریکا به این توافق  بازگردند، عملاً هیچ مبادله‌ای با طرف‌های ایرانی نخواهند داشت. 

از گفته بالا پیدا است برای ایران حتی بازگشت کامل طرف‌ها به برجام نیز ضرورتاً توافقی خوب که بتواند انتفاع اقتصادی ایران را در ازای ایجاد محدودیت در بخش‌هایی از برنامه هسته‌ای این کشور تضمین کند محسوب نمی‌شود، چه برسد به آنکه بخواهد وارد توافقی موقت شود که تمامی اهرم‌های چانه‌زنی خودش و دست برتری که به لطف مقاومت مردم به دست آورده را نه در ازای رفع تحریم‌، بلکه در ازای رفع بلوکه شدن بخشی از دارایی‌هایش کنار بگذارد.    

علاوه بر این، جمهوری اسلامی با پذیرش «توافق موقت» عملاً این پیام را به طرف مقابل ارسال خواهد کرد که فشار تحریم‌ها به اندازه‌ای بوده که ایران حاضر به عقب‌نشینی از خواسته به حق و منطقی‌اش مبنی بر لغو تمامی تحریم‌ها شده است، آن هم در زمانی که آثار تحریم‌ها رو به کاهش است و اقتصاد ایران در حال پیدا کردن راه‌های تنفس و بازگشت به حیات عادی خودش است. ارسال چنین پیامی، قطعاً طرف مقابل را برای ادامه فشارها باانگیزه‌تر خواهد کرد.

 

منبع: تسنيم

نام:
ایمیل:
نظر: